جريان الكتريكي ماشينهاي جريان مباني الكتريكي ماشينهاي مبانيمستقيم مستقيم

الكترومكانيكي انرژي تبديل الكترومكانيكي وسايل انرژي تبديل وسايلمي الكتريكي ماشينهاي را مي گردان الكتريكي ماشينهاي را گردان

گويند. گويند.

بندي دسته طريق دو به الكتريكي بندي ماشينهاي دسته طريق دو به الكتريكي ماشينهاي: شوند :مي شوند مي

الكتريكي- 11 جريان نوع نظر الكتريكي- از جريان نوع نظر ازمستقيم- جريان الكتريكي ماشينهاي مستقيم- الف جريان الكتريكي ماشينهاي الف

متناوب- جريان الكتريكي ماشينهاي متناوب- ب جريان الكتريكي ماشينهاي بانرژي- 22 تبديل نوع نظر انرژي- از تبديل نوع نظر از

را- مكانيكي انرژي كه الكتريكي مولدهاي را- الف مكانيكي انرژي كه الكتريكي مولدهاي الفكنند مي تبديل الكتريكي انرژي كنند به مي تبديل الكتريكي انرژي به

را- الكتريكي انرژي كه الكتريكي موتورهاي را- ب الكتريكي انرژي كه الكتريكي موتورهاي بكنند مي تبديل مكانيكي انرژي كنند به مي تبديل مكانيكي انرژي به

خطي غير انرژي تبديل وسايل جزء الكتريكي ماشينهايدر نسبت يك به هميشه ورودي در تغيير هر يعني هستند

شود نمي ظاهر خروجي

مستقيم جريان ساده مستقيم مولد جريان ساده مولدتشكيل زير اصلي قسمت چهار از مستقيم جريان ساده مولد تشكيل يك زير اصلي قسمت چهار از مستقيم جريان ساده مولد يك

شدهشده

استاست

11 : را- مولد مغناطيسي ميدان ايجاد وظيفه كه مغناطيسي : قطبهاي را- مولد مغناطيسي ميدان ايجاد وظيفه كه مغناطيسي قطبهايالكتريكي آهنرباي يا و دائم آهنرباي بصورت تواند مي و دارد الكتريكي بعهده آهنرباي يا و دائم آهنرباي بصورت تواند مي و دارد بعهده

باشدباشد

22 : ميشود- گرفته كار به القايي ولتاژ ايجاد براي : هاديها ميشود- گرفته كار به القايي ولتاژ ايجاد براي هاديها

33 : توسط- كه مسي استوانه نيم دو از حالت ترين ساده در : كموتاتور توسط- كه مسي استوانه نيم دو از حالت ترين ساده در كموتاتوريك عايق عايق وظيفه گردد، مي تشكيل اند شده عايق يكديگر به يك نسبت وظيفه گردد، مي تشكيل اند شده عايق يكديگر به نسبت

. دارد بعهده مولد از خارج در را القايي جريان و ولتاژ كردن .طرفه دارد بعهده مولد از خارج در را القايي جريان و ولتاژ كردن طرفه

44 : كننده- مصرف به هاديها از الكتريكي جريان انتقال جهت : جاروبك كننده- مصرف به هاديها از الكتريكي جريان انتقال جهت جاروبكنشان را مستقيم جريان ساده مولد زير شكل ميشود نشان استفاده را مستقيم جريان ساده مولد زير شكل ميشود استفاده

ميدهد. ميدهد.

جريان ساده مولد كار جريان طرز ساده مولد كار طرزمستقيم: مستقيم:

ميشود باعث قطبها بين ما فضاي در هاديها حركت ميشود با باعث قطبها بين ما فضاي در هاديها حركت بابدين شود قطع هاديها توسط مغناطيسي بدين ميدان شود قطع هاديها توسط مغناطيسي ميدانالقاء ولتاژ هاديها در القاء پديده مطابق القاء ترتيب ولتاژ هاديها در القاء پديده مطابق ترتيباستوانه. نيم يك به كالف هر انتهاي و ابتدا استوانه. ميشود نيم يك به كالف هر انتهاي و ابتدا ميشودتيغه روي ميشود وصل كوموتاتور تيغه يك يا تيغه مسي روي ميشود وصل كوموتاتور تيغه يك يا مسيداشته قرار ثابت بطور جاروبك عدد دو كوموتاتور داشته هاي قرار ثابت بطور جاروبك عدد دو كوموتاتور هاي

ك هاي تيغه هاديها حركت با ك و هاي تيغه هاديها حركت با مي ووو جاروبك زير مي موتاتور جاروبك زير موتاتوراز مستقيم جريان ژنراتورهاي در ترتيب بدين از لغزند، مستقيم جريان ژنراتورهاي در ترتيب بدين لغزند،جاروبكها به طوري شده القاء ولتاژ كوموتاتور جاروبكها طريق به طوري شده القاء ولتاژ كوموتاتور طريقداراي جاروبكها از يكي هميشه كه شود مي داراي منتقل جاروبكها از يكي هميشه كه شود مي منتقل

. است منفي پالريته داراي ديگري و مثبت . پالريته است منفي پالريته داراي ديگري و مثبت پالريته

ساده مولد در القايي ولتاژ پالريته تغيير ساده چگونگي مولد در القايي ولتاژ پالريته تغيير چگونگي

عمال خروجي ولتاژ پالريته تغيير مستقيم جريان مولد عمال در خروجي ولتاژ پالريته تغيير مستقيم جريان مولد در در ًًدرصورتصورت

: شود مي ممكن زير حالت دو از يكي :ايجاد شود مي ممكن زير حالت دو از يكي ايجادشود- 11 عوض آرميچر چرخش شود- جهت عوض آرميچر چرخش جهتصورتيكه- 22 در كند تغيير قطبها پيچ سيم در جريان صورتيكه- جهت در كند تغيير قطبها پيچ سيم در جريان جهت

نباشد دائم مغناطيس نوع از نباشد قطبها دائم مغناطيس نوع از قطبها ساده مولد در القايي ولتاژ دامنه تغيير ساده چگونگي مولد در القايي ولتاژ دامنه تغيير چگونگي

: است ممكن روش دو شده القا ولتاژ دامنه افزايش :براي است ممكن روش دو شده القا ولتاژ دامنه افزايش برايافزايش- 11 باعث كه آرميچر چرخش سرعت افزايش- افزايش باعث كه آرميچر چرخش سرعت افزايش

شود مي خطي بصورت شود ولتاژ مي خطي بصورت ولتاژ

مولد- 22 ولتاژ افزايش باعث كه تحريك جريان مولد- افزايش ولتاژ افزايش باعث كه تحريك جريان افزايششود مي خطي غير شود بصورت مي خطي غير بصورت

مستقيم جريان ساده مستقيم موتور جريان ساده موتور

جريان ساده مولد مانند ساختماني نظر از ساده جريان موتور ساده مولد مانند ساختماني نظر از ساده موتورمستقيممستقيم

مستقيم جريان ساده مولد با آن كار نحوه فقط باشد مستقيم مي جريان ساده مولد با آن كار نحوه فقط باشد ميتفاوتتفاوت

جاروبكها. و كوموتاتور طريق از هاديها ساده موتور در جاروبكها. دارد و كوموتاتور طريق از هاديها ساده موتور در دارداينصورت در شود مي متصل مستقيم جريان منبع يك اينصورت به در شود مي متصل مستقيم جريان منبع يك بهنيروي مطابق نتيجه در و كرده عبور هاديها از نيروي جرياني مطابق نتيجه در و كرده عبور هاديها از جرياني

در حركت به آنها و ميشود وارد نيروي هاديها به در لورنس حركت به آنها و ميشود وارد نيروي هاديها به لورنسميمي

آيد.آيد.

موتور در گشتاور و نيرو ايجاد موتور نحوه در گشتاور و نيرو ايجاد نحوهساده: ساده:

يك قطبهاي بين كه حلقه تك كالف يك از صورتيكه يك در قطبهاي بين كه حلقه تك كالف يك از صورتيكه دركند عبور الكتريكي جريان دارد قرار كند مغناطيس عبور الكتريكي جريان دارد قرار مغناطيسبه نيروي راست سمت بازوي به شكل به مطابق نيروي راست سمت بازوي به شكل مطابقبسمت نيروي چپ سمت بازوي به و باال بسمت سمت نيروي چپ سمت بازوي به و باال سمتمختلف نيروي دو شدن وارد با شود مي وارد مختلف پايين نيروي دو شدن وارد با شود مي وارد پايينكالف كه است طبيعي كالف طرف دو به كالف الجهت كه است طبيعي كالف طرف دو به الجهتيعني نمود خواهد دوران به شروع محورش يعني حول نمود خواهد دوران به شروع محورش حولشده الزم گشتاور ايجاد موجب نيرو زوج آمدن شده وارد الزم گشتاور ايجاد موجب نيرو زوج آمدن وارد

است.است.

خطوط بر عمود كالف صفحه اگر ساده موتور اين خطوط در بر عمود كالف صفحه اگر ساده موتور اين دروارد گشتاوري آن به گيرد قرار مغناطيسي وارد ميدان گشتاوري آن به گيرد قرار مغناطيسي ميداندامنه نيز شده وارد گشتاور كه ضمن در دامنه نميشود نيز شده وارد گشتاور كه ضمن در نميشود

مي معايب اين شدن رفع براي ندارد مي يكنواخت معايب اين شدن رفع براي ندارد يكنواخترا كوموتاتور هاي تيغه و كالفها تعداد را بايست كوموتاتور هاي تيغه و كالفها تعداد بايست

مي قرار مختلف هاي زاويه در كالفها داد مي افزايش قرار مختلف هاي زاويه در كالفها داد افزايشمي سري كوموتاتور هاي تيغه توسط هم با و مي گيرد سري كوموتاتور هاي تيغه توسط هم با و گيرد

شود.شود.

ساده موتور در گردش جهت ساده تغيير موتور در گردش جهت تغييرDCDC : :

زير روش دو به ساده موتور گردش جهت زير تغيير روش دو به ساده موتور گردش جهت تغيير: است :ممكن است ممكن

پالريته- 11 تغيير با كه كالف در جريان جهت پالريته- تغيير تغيير با كه كالف در جريان جهت تغييراست ميسر موتور خارج از منبع است ولتاژ ميسر موتور خارج از منبع ولتاژ

جهت- 22 تغيير با كه مغناطيسي قطبهاي جهت- تغيير تغيير با كه مغناطيسي قطبهاي تغييراست ممكن تحريك پيچي سيم در است جريان ممكن تحريك پيچي سيم در جريان

را مستقيم جريان ماشينهاي دهنده تشكيل را اجزاء مستقيم جريان ماشينهاي دهنده تشكيل اجزاء: كرد بندي دسته زير صورت به :ميتوان كرد بندي دسته زير صورت به ميتوان

بدنه- 11 و قطبها شامل ساكن بدنه- قسمت و قطبها شامل ساكن قسمت22) آرميچر- ) گردان (قسمت آرميچر- ) گردان قسمتنگهدارها- 33 جاروبك و جاروبك نگهدارها- مجموعه جاروبك و جاروبك مجموعه

توضيح خالصه بطور فوق قسمتهاي از كدام توضيح هر خالصه بطور فوق قسمتهاي از كدام هرشود مي شود داده مي داده

11 : مستقيم- جريان ماشينهاي ساكن : اجزاء مستقيم- جريان ماشينهاي ساكن اجزاءزير اجزاء شامل مستقيم جريان ساكن زير قسمتهاي اجزاء شامل مستقيم جريان ساكن قسمتهاي

هستند:هستند:اصلي- قطبهاي اصلي- الف قطبهاي الف

كمكي- قطبهاي كمكي- ب قطبهاي ببدنه- بدنه- ج ج

: نياز- مورد مغناطيسي ميدان تامين قسمت اين وظيفه اصلي : قطبهاي نياز- مورد مغناطيسي ميدان تامين قسمت اين وظيفه اصلي قطبهاي: . باشد مي زير قسمتهاي شامل خود اصلي قطبهاي است :ماشين . باشد مي زير قسمتهاي شامل خود اصلي قطبهاي است ماشين

: حدود- ضخامت به الكتريكي فوالد ورقهاي از قطب : هسته حدود- ضخامت به الكتريكي فوالد ورقهاي از قطب 65/065/0تا تا 5/05/0هسته. شود مي تشكيل قبول قابل مغناطيسي خاصيت با متر .ميلي شود مي تشكيل قبول قابل مغناطيسي خاصيت با متر ميلي

: براي- كوچكتر مقطع سطح كه است نحوي به قطب شكل قطب : كفشك براي- كوچكتر مقطع سطح كه است نحوي به قطب شكل قطب كفشكنام قطبي كفشك كه بزرگتر قسمت و شود مي داده اختصاص پيچ نام سيم قطبي كفشك كه بزرگتر قسمت و شود مي داده اختصاص پيچ سيم

فوران هدايت سهولت و مغناطيسي ميدان دادن شكل سبب فوران دارد هدايت سهولت و مغناطيسي ميدان دادن شكل سبب دارد. شود مي هوايي فاصله به .مغناطيسي شود مي هوايي فاصله به مغناطيسي

: مي- پيچيده قطب هسته دور كه اصلي قطب پيچ سيم يا تحريك پيچ : سيم مي- پيچيده قطب هسته دور كه اصلي قطب پيچ سيم يا تحريك پيچ سيمسطح و باشد زياد تحريك پيچ سيم دور تعداد بايد كم جريانهاي براي سطح شود، و باشد زياد تحريك پيچ سيم دور تعداد بايد كم جريانهاي براي شود،

است الزم پيچ سيم براي كم دور تعداد زياد جريانهاي ي برا و كم آن است مقطع الزم پيچ سيم براي كم دور تعداد زياد جريانهاي ي برا و كم آن مقطعزياد مقطع سطح با زياد و مقطع سطح با و

: و- هسته از مستقيم جريان ماشينهاي در كمكي قطبهاي كمكي : قطبهاي و- هسته از مستقيم جريان ماشينهاي در كمكي قطبهاي كمكي قطبهايفوالد از e معموال را كمكي قطبهاي هسته شوند، مي تشكيل پيچ فوالد سيم از e معموال را كمكي قطبهاي هسته شوند، مي تشكيل پيچ سيم

. سطح و كم دور تعداد با نيز كمكي قطبهاي پيچي سيم سازند مي . يكپارچه سطح و كم دور تعداد با نيز كمكي قطبهاي پيچي سيم سازند مي يكپارچه. شوند مي پيچيده زياد .مقطع شوند مي پيچيده زياد مقطع

: محكم- ماشين بدنه روي نگهدارها جاروبك كمكي، اصلي، قطبهاي : بدنه محكم- ماشين بدنه روي نگهدارها جاروبك كمكي، اصلي، قطبهاي بدنه . بدنه از قسمتي گردد مي نصب اش پايه روي ماشين بوسيله و شوند . مي بدنه از قسمتي گردد مي نصب اش پايه روي ماشين بوسيله و شوند ميقطبهاي مغناطيسي فوران هدايت براي كه دهد مي تشكيل آهني هسته قطبهاي را مغناطيسي فوران هدايت براي كه دهد مي تشكيل آهني هسته را . زير شكلهاي رود مي بكار طوق قسمت اين رود مي بكار كمكي و . اصلي زير شكلهاي رود مي بكار طوق قسمت اين رود مي بكار كمكي و اصلي

. ميدهد نشان را مستقيم جريان ماشين كمكي و اصلي .قطب ميدهد نشان را مستقيم جريان ماشين كمكي و اصلي قطب

: جريان- ماشينهاي در آرميچر يا گردان : قسمت جريان- ماشينهاي در آرميچر يا گردان قسمتيا شوند القاء را گردنده قسمت يا مستقيم شوند القاء را گردنده قسمت مستقيم

شده تشكيل زير اجزاء از كه نامند مي شده آرميچر تشكيل زير اجزاء از كه نامند مي آرميچراست:است:

آرميچر- هسته آرميچر- الف هسته الفآرميچر- پيچي سيم آرميچر- ب پيچي سيم ب

مكانيكي- يكسوكننده يا كلكتور مكانيكي- ج يكسوكننده يا كلكتور جمحور- محور- د د

كننده- خنك پروانه كننده- ه خنك پروانه ه

: شود- مي تشكيل مشابهي كالفهاي از آرميچر پيچي : سيم شود- مي تشكيل مشابهي كالفهاي از آرميچر پيچي سيمسيم گيرد مي قرار شيارها در و تهيه مناسب الگوي با سيم كه گيرد مي قرار شيارها در و تهيه مناسب الگوي با كه

طراحي از و بوده فني اصول بر مبتني آرميچر طراحي پيچي از و بوده فني اصول بر مبتني آرميچر پيچي. كند مي تبعيت مستقيم جريان .ماشينهاي كند مي تبعيت مستقيم جريان ماشينهاي

: به- نسبت ميكا توسط كه سخت مسي هاي تيغه از : كلكتور به- نسبت ميكا توسط كه سخت مسي هاي تيغه از كلكتور. شود مي تشكيل اند شده عايق ماشين محور و .يكديگر شود مي تشكيل اند شده عايق ماشين محور و يكديگر : از- بايد مستقيم جريان ماشينهاي آرميچر محور : محور از- بايد مستقيم جريان ماشينهاي آرميچر محور محور

اما كم آن مغناطيسي خاصيت كه گردد تهيه اما فوالدي كم آن مغناطيسي خاصيت كه گردد تهيه فوالديكششي، برشي، تنشهاي مقابل در كافي مكانيكي كششي، استحكام برشي، تنشهاي مقابل در كافي مكانيكي استحكام

خطر ضعيف محور كردن انتخاب باشد دارا را پيچشي خطر و ضعيف محور كردن انتخاب باشد دارا را پيچشي وانهدام سبب خطا بروز مواقع در بوده ممكن و بوده انهدام آفرين سبب خطا بروز مواقع در بوده ممكن و بوده آفرين

. گردد ماشين .كلي گردد ماشين كلي : ازدياد- و تهويه سبب كننده خنك پروانه كننده خنك : پروانه ازدياد- و تهويه سبب كننده خنك پروانه كننده خنك پروانه

ماشين آرميچر زير شكل ميشود ماشين مفيد ماشين عمر آرميچر زير شكل ميشود ماشين مفيد با با DCDCعمر . ميدهد نشان را كننده خنك . پروانه ميدهد نشان را كننده خنك پروانه

33 : جاروبك- وظيفه نگهدارها جاروبك و : جاروبك جاروبك- وظيفه نگهدارها جاروبك و جاروبكهاي تيغه روي جاروبك صحيح دادن قرار هاي نگهدار تيغه روي جاروبك صحيح دادن قرار نگهدارزغال جنس از قطعاتي جاروبكها است زغال كلكتور جنس از قطعاتي جاروبكها است كلكتوراز جريان گرفتن براي كه باشند مي گرافيت از يا جريان گرفتن براي كه باشند مي گرافيت يا. شود مي استفاده آن به جريان دادن يا .كلكتور شود مي استفاده آن به جريان دادن يا كلكتور

آرميچر پيچي سيم آرميچر روشهاي پيچي سيم روشهاي

و- ساده حلقوي شامل حلقوب پيچي سيم و- الف ساده حلقوي شامل حلقوب پيچي سيم الفمركب مركب حلقوي حلقوي

و- ساده موجي شامل موجي پيچي سيم و- ب ساده موجي شامل موجي پيچي سيم بمركب مركب موجي موجي

اي- قورباغه پاي پيچي سيم اي- ج قورباغه پاي پيچي سيم ج

مي ايجاد نوع هر در كه جريان مسيرهاي مي تعداد ايجاد نوع هر در كه جريان مسيرهاي تعداد . جريان مسيرهاي تعداد شود معرفي نيز . شود جريان مسيرهاي تعداد شود معرفي نيز شود

با با را :22aaرا است زير بشرح كه ميدهند :نشان است زير بشرح كه ميدهند نشان

ساده ساده حلقوي 2a=2P2a=2Pحلقوي

مركب مركب حلقوي 2a=2P.m2a=2P.mحلقوي

ساده ساده موجي 2a=22a=2موجي

مركب مركب موجي 2a=2m2a=2mموجي22PP : ، آرميچر قطبهاي ، : تعداد آرميچر قطبهاي مركب : mmتعداد مركب : درجه درجه

آرميچر آرميچر بودن بودن

: آرميچر مغناطيسي العمل :عكس آرميچر مغناطيسي العمل عكساز يعني گيرند قرار بار زير مستقيم جريان ماشينهاي از چنانچه يعني گيرند قرار بار زير مستقيم جريان ماشينهاي چنانچه

عكس ميدان يك كند عبور جريان آرميچر پيچي عكس سيم ميدان يك كند عبور جريان آرميچر پيچي سيم . ) ميدان ) اين گردد مي ايجاد آرميچر توسط عرضي . العمل ) ميدان ) اين گردد مي ايجاد آرميچر توسط عرضي العملچرخش جهت در مولدها در خنثي منطقه شود مي چرخش باعث جهت در مولدها در خنثي منطقه شود مي باعث

. دهد مكان تغيير چرخش جهت خالف در موتورها در . و دهد مكان تغيير چرخش جهت خالف در موتورها در وسبب خنثي محور انحراف بر عالوه آرميچر العمل سبب عكس خنثي محور انحراف بر عالوه آرميچر العمل عكسنيرو نتيجه در شود مي اصلي مغناطيسي ميدان نيرو تضعيف نتيجه در شود مي اصلي مغناطيسي ميدان تضعيفدر انرژي تلفات شده، كم پيچ سيم در شده القاء در محركه انرژي تلفات شده، كم پيچ سيم در شده القاء محركه

از براي آيد مي بوجود جاروبكها زير در جرقه و از ماشين براي آيد مي بوجود جاروبكها زير در جرقه و ماشينماشينهاي در العمل عكس اثر كردن كم يا و بردن ماشينهاي بين در العمل عكس اثر كردن كم يا و بردن بين

در يا و كمكي قطبهاي از توان مي مستقيم در جريان يا و كمكي قطبهاي از توان مي مستقيم جريان. كرد استفاده هم جبرانگر پيچي سيم از بزرگتر .ماشينهاي كرد استفاده هم جبرانگر پيچي سيم از بزرگتر ماشينهاي

: كموتاسيون :پديده كموتاسيون پديده

ديگر تيغه به كموتاتور تيغه يك از جاروبك تماس ديگر تغيير تيغه به كموتاتور تيغه يك از جاروبك تماس تغيير   تحت كه كالفي جابجايي اين در دارد نام   كموتاسيون تحت كه كالفي جابجايي اين در دارد نام كموتاسيوناتصال جاروبك توسط چون گيرد مي قرار اتصال كموتاسيون جاروبك توسط چون گيرد مي قرار كموتاسيونچون  حال عين گيرددر قرار خنثي صفحه در بايد چون  شده حال عين گيرددر قرار خنثي صفحه در بايد شدهو مقدار تغيير كموتاسيون زمان در كالف اين در و جريان مقدار تغيير كموتاسيون زمان در كالف اين در جرياناين در القايي خود ولتاژ آمدن بوجود سبب ميدهد اين جهت در القايي خود ولتاژ آمدن بوجود سبب ميدهد جهتتيغه و جاربك توسط كالف اين كه آنجا از و شده تيغه كالف و جاربك توسط كالف اين كه آنجا از و شده كالفشديد e نسبتا جرقه است شده كوتاه اتصال كموتاتور شديد هاي e نسبتا جرقه است شده كوتاه اتصال كموتاتور هاي . براي كمكي قطبهاي آيد مي بوجود كموتاتور و زغالها . بين براي كمكي قطبهاي آيد مي بوجود كموتاتور و زغالها بين . قطب كه ماشينهاي در اما بود خواهد موثر عيب اين . رفع قطب كه ماشينهاي در اما بود خواهد موثر عيب اين رفعمحل تغيير با كموتاسيون عمل بهبود ندارند محل كمكي تغيير با كموتاسيون عمل بهبود ندارند كمكي ( جهت خالف در و مولدها در گردش جهت در ) جاروبكها جهت خالف در و مولدها در گردش جهت در جاروبكها . ) كامال درست جابجايي اين گيرد انجام موتورها در . گردش ) كامال درست جابجايي اين گيرد انجام موتورها در گردش

. باشد مي مشاهده قابل و پذير . امكان باشد مي مشاهده قابل و پذير امكان

ماشينهاي در القاي نيرومحركه ماشينهاي رابطه در القاي نيرومحركه واقعي واقعي DCDCرابطهبستگي عامل سه به ماشين هر در شده القاء بستگي ولتاژ عامل سه به ماشين هر در شده القاء ولتاژ

دارد:دارد:مغناطيسي- )11 مغناطيسي- )فوران ((ФФفورانماشين- )22 رتور اي زاويه ماشين- )سرعت رتور اي زاويه ((ωωسرعتدارد- )33 بستگي ماشين ساختمان به كه ثابت دارد- )ضريب بستگي ماشين ساختمان به كه ثابت ((KKضريب

مي بدست رو به رو رابطه از ولتاژ مي اين بدست رو به رو رابطه از ولتاژ اينآيد.                                              آيد.                                             

آورد ωωو و KKمقدار مقدار بدست زير هاي رابطه از ميتوان آورد را بدست زير هاي رابطه از ميتوان راPP : ماشين قطبهاي جفت ماشين : تعداد قطبهاي جفت تعدادaa : مسيرهاي جفت مسيرهاي : تعداد جفت تعداد

جريان                                                                      جريان                                                                                                                                                                                                                        

ZZ : آرميچر هاي هادي آرميچر : تعداد هاي هادي تعدادnn   دقيقه : بر دور برحسب آرميچر   سرعت دقيقه : بر دور برحسب آرميچر سرعت

جريان ماشينهاي آرميچر در شده توليد گشتاور جريان رابطه ماشينهاي آرميچر در شده توليد گشتاور رابطهواقعي واقعي مستقيم مستقيم

به نيز مستقيم جريان ماشينهاي در شده توليد به گشتاور نيز مستقيم جريان ماشينهاي در شده توليد گشتاوردارد بستگي عامل دارد سه بستگي عامل سه

مغناطيسي- )11 مغناطيسي- )فوران ((ФФفورانآرميچر- )22 آرميچر- )جريان ((IAIAجريانثابت- )33 ضريب ثابت- )يك ضريب ((KKيك

. آيد مي بدست رو به رو رابطه از گشتاور . اين آيد مي بدست رو به رو رابطه از گشتاور اينماشينهاي در راندمان و ماشينهاي توان در راندمان و DCDCتوان

ماشين يك ورودي توان صورتيكه ماشين در يك ورودي توان صورتيكه خروجي P1P1در توان خروجي و توان ورا را آن نام P2P2آن ماشين تلفات دو اين تفاوت نام بناميم ماشين تلفات دو اين تفاوت بناميم

دارد.                                                                         دارد.                                                                                                                     

:) توان ) به خروجي توان نسبت راندمان بهره (: ضريب توان ) به خروجي توان نسبت راندمان بهره ضريب . گويند مي بهره ضريب را ماشين . ورودي گويند مي بهره ضريب را ماشين ورودي

ماشينهاي در ماشينهاي تلفات در جريان: DCDCتلفات ماشينهاي در جريان: تلفات ماشينهاي در تلفات. شوند مي بندي تقسيم زير بصورت .مستقيم شوند مي بندي تقسيم زير بصورت مستقيم

اصطكاكي- )11 يا مكانيكي اصطكاكي- )تلفات يا مكانيكي ((PmecPmecتلفاتهسته- )22 تلفات يا آهني هسته- )تلفات تلفات يا آهني ((PFePFeتلفاتمسي- )33 مسي- )تلفات ((PcuPcuتلفات

در- ماشين محور اصطكاك بعلت مكانيكي در- تلفات ماشين محور اصطكاك بعلت مكانيكي تلفاتمقاومت و كلكتور با جاروبكها اصطكاك و مقاومت ياتاقانها و كلكتور با جاروبكها اصطكاك و ياتاقانها

. آيد مي بوجود .هوا آيد مي بوجود هوااز- ناشي تلفات و هيسترزيس تلفات از هسته از- تلفات ناشي تلفات و هيسترزيس تلفات از هسته تلفات

. شود مي تشكيل آرميچر هسته در گردابي .جريانهاي شود مي تشكيل آرميچر هسته در گردابي جريانهايپيچ- سيم از جريان عبور اثر در ژولي يا مسي پيچ- تلفات سيم از جريان عبور اثر در ژولي يا مسي تلفات

. آيد مي بوجود آرميچر و تحريك . هاي آيد مي بوجود آرميچر و تحريك هاي