دیلوت دورف و زارف ههد جنپ - t-e.mbri.ac.ir dahe faraz o frood.pdf · ] 202...

3
] 202 [ پرونـــده تولیدخ شفاهی تاری136 شماره1391 ابستان تقتصادی اها تازه فصلنامه تولیده فراز و فرود پنج دهد ایرانقتصات ایثباین و بل رشد پایرسی عل برد ایرانقتصاخ رشد ا لید و نر عملکرد تودی است، چرا که قتصای عملکرد امترین شاخصهاکی از مه یص داخلی تولید ناخال میزانهد. تولید ناخالصشان مید را ندی آن تولیتهای و ظرفی کشور قتصاد یکخص اندازه ا ین شا ا کشور یک سال در یکی است که طیها و خدماتجموع کا یف، ارزش مخلی، بنا به تعر دا بهً ، صرفا کشورردم یکخورداری م فاه و بروجه داشت که میزان ره باید ت میشود. البت تولیدص داخلی سرانهر، تولید ناخال شاخص بهت نمیشود، بلکه تعیینص داخلیسطه تولید ناخال واردم قع رفاه م . در واهدشان میدت سرانه ن را به صور هر نفرید به وسیله که میزان تول اس��تر تولید ناخالصیزان جمعیت آن کشور است که دص داخلی و مز تولید ناخال ثر ا کشور متا یکه ایرانص داخلی سران تولید ناخالص داخلی و ند تولید ناخالد. روه منعکس میشو داخلی سران . تولیده شده استن داد نشا1 در نمودار1390 تا سال1340 ز ساله گذشته ا طی پنج دهز سال کرده است. ا ا تجربهادی ر زیزهای افت و خیخی ین دوره تاری ان در ا ایرص داخلی ناخال هزار52 صعودی ازر ی��ک روند ایران دص داخلی، تولید ناخال1355 ت��ا پایان س��ال1340 ه است. در واقع رسید)1376 متهای ثابت سال به قی( ارد ریال هزار میلی242 ارد ریال به میلی ند تولید، رو1356 ست. با آغاز سال برابر شده ا4/7 ، ساله15 این دورهران طید ای قتصا اندازه ایثباتی دوره تولید با توجه به بط نزولی ید. شرایینما آغاز م لی خود را شده و سیر نزو معکوس30 تولید با کاهشابد، به نحوی کهیران و عراق، ادامه میز جنگ ایز آن آغاب و پس ا انق1360 ارد ریال در پایان سال هزار میلی170 به55 ارد ریال در سال هزار میلی242 رصدی، از دسال( 67 ی تا سال، روند نزول62 و61 در سالهایش تولیدجود افزایز آن، با ود. پس ا میرس و به جز یکوباره آغاز شده د تولید صعودی روند1368 ز سال اما بد. ا یا ادامه می) جنگ پایان تولید صعودی ، روند متوقف میشودش تولید که افزای)74 تا سال72 ز سال ا( سه ساله دوره،67 ارد ریال در سال هزار میلی180 که تولید ازه است. به طوریمه یافت ادا90 تا پایان سال ان طی دورهد ایر قتصار واقع اندازه اه است. د رسید1390 ارد ریال در سال هزار میلی570 به برابر شده است.3/1 ، له پس از جنگ سا23 . تولید سرانهان میسازد نمایی را بیشتر قعیاتص داخلی سرانه، وا تولید ناخالرسیما بر ا نموده است. ا تجربهی ر بیشترزهای افت و خیخی ین دوره تاری ان در اد کل ایر به تولی نسبت میلیون2/3 صعودی ازر یک روندرانی د هر ای، تولید سرانه1355 تا پایان سال1340 ز سال ا اقع تولیده است. در و رسید)1376 متهای ثابت سال به قی( ون ریال در سال میلی7/2 ریال بهنها ایرا سطح رفاهیود قابل توجههب است که از ب برابر شده3/1 ، سال15 نیها طی سرانه ایرارانه نیز معکوس ند تولید س، رو1356 بی در سالز شرایط انقرد. با آغا یت دا ین دوره حکا در ایثباتی دورهید کل با توجه به ب لی تول روند نزووه بر نماید. ع آغاز می لی خود را شده و سیر نزو تولید سرانهر نزولی جمعیت، سیراق، افزایش سریعگ ایران و ع آغاز جن بی و پس از آن انق میلیون7/2 رصدی، از د50 ود با کاهش حد که تولید سرانه است، به نحوی نموده را تشدید، با توجه1368 ز سال اما میرسد. ا1367 ون ریال در پایان سال میلی3/5 ، به55 ریال در سال تولید سرانه صعودی، روند80 و70 ه جمعیت در دهخ رشدید کل و نیز کاهش نرهبود تول به بش مواجه بود، با کاه که)1374 تا سال1372 ز سال ا( سه ساله جز یک دوره و به آغاز شده،1367 ون ریال در سال میلی3/5 که تولید سرانه ازافت، به طوری ادامه ی1390 تا پایان سال که میزان تولید لب این است . نکته جا رسیده است1390 ون ریال در سال میلی7/5 ود به حد کرده است. عبور1355 ج خود در سال از نقطه او1389 تازه در سال سرانهن ش��اخصهایهمتریدی، از م قتصاخ رش��د اص داخلی، نر تولید ناخالر می��زان در کن��اه است،ن رفا نگر میزا نه، بیا آمد سرا و در که میزان تولیدست. در حالین ا قتصاد ک عملکردی اهبود آن سرعت به تبعص داخلی و با کاهش تولید ناخال ، سرعت افزایش ی قتصادیخ رشد ا نر ، در این دورهد ایران قتصاخ رشد اهد. نرشان میددم را نی مرخوردار فاه و بر یا کاهش سطح ر قتصادیخ رشد اخی نر . روند تاری کرده است ا تجربهادی رار زی بس��یزهای افت و خیخی تاری نرخهاید ایران قتصا، ا1355 تا سال1340 ز ساله شده است. ان داد نشا2 در نمودار ایرانرصد د17 تا5 بین قتصادیخ رشد اه، نرده است. در این دور ا تجربه کری ر ی قتصادی با رشد اود ایران حد قتصادیخ رشد ا نرگین ساله، میان15 ع در این دورهجمون بوده است. در م در نوسا1356 بی در سالز شرایط انقست. با آغاسبی اخ رشد بسیار منا است، که نر بودهرصد د10/5 62 ،61 جز سالهای یابد و بهدت کاهش می قتصادی به شخ رشد اگ، نر آغاز جن و پس از آن در این قتصادیخ رشد ا نرگینست. میان جنگ منفی بوده ا تا پایان قتصادیخ رشد ا، نر64 و پر بسیار قتصادیخ رشد اگ نیز، نر پس از جنده است. در دوران در سال بورصد د-2/1 دورهخ رشد نرگینما میان نموده است، ا ا تجربهرصد ر د16 رصد تا د-2/5 ر شده و ازوسان ظاه ن بوده است.رصد د5/2 ،1390 ز جنگ تا سالدی در دوره پس ا قتصا ا مقایسه آن باین و همچن ایران قتصادی درخ رشد ا لید سرانه و نرخی تو روند تاریرسی برن تولیدین بودول، پاید ایران است. معضل ا قتصاهمی در ات مها، بیانگر معض کشور س��ایرین رفاهنده سطح پایش��انده کش��ور است که نای بالقوه ظرفیتهن با توجه به س��رانه ایرا سطح تولید، نرخ بودنینوه بر پایضل دوم این است که ع ایران است. معدم در قتصادی مر است. در نهایتاسب نی مندانیز چن قتصادی نه ا یش رفا آن سرعت افزاه تبع لید و ب رش��د توه باید توجه . البتن است پرنوسایثبات و بسیار ب قتصادیخ رشد ا است که نرعضل سوم این مخ رشد نر بودنینل پای به دلیً لی، عمدتا شرایط فع ان درد سرانه ایر بودن تولیینشت که پای دا منفی بوده، قتصادیخ رشد ا نرً که عمدتا60 هوص ده بهخصای گذش��تههه قتصادی در ده ا)ه یک تا دو ده( بلندمدتک دوره زمانی نسبت ان در ید ایر قتصا واقع اگر ا رخ داده است. در قتصادیه اه تبع آن رفا لید سرانه و ب نماید، آنگاه تو ا تجربهداری ر و پای قتصادی باخ رشد ا نر در چرا تولیدما فت. اهد یا افزایش خوا قابل توجهی اندازه بهمدت یا بلندمدت، به صورت میان ای دورهای بر قتصاد کشور ا نکرده است؟ یدار، رشداثبات و پا ب ایرانیثبات درین و ب پایقتصادییل رشد ا دقتصاد رقابتیری اه و عدم شکل گیهای گستردودیت محددی اس��ت، قتصای ارایصلی کامل از آنج��ا که رقابت عا ادی است. قتصایس��تم ای سرای ، عامل ناکامودن آنود ن محدهمی از قتصادی، بخش میستم امودن رقابت در سود ن محدتهایز فعالیزار و دولت را ا قتصادی در بان ا آفرینا منابع و کارمودنشته و به جای بزرگ نز دااسی با و سی قتصادی مولد ازیع رانت و در واقع توگیر خلق و ، در) تولید( قتصادییک ا کر، عدمجه این امد. نتی نمای موجود می قتصادییک ا تسهیم کخ رشدابی به نر دستیستایدی در را قتصایستم ای سرای کادی است قتصا توس��عه ام، رفاه و ک و در یک قتصادی با اود رقابت محدیستمجود س . و)1391 ، نینزاده و الحسیزما( یابد،ود میزار نم رقابتی در باهایود کردن عرصهر محد که د1 ن زادهيد زما حم)1376 قيمتهای ثابت سالبه( ص داخلی سرانه توليد ناخالص داخلی و: توليد ناخال1 نمودار ایرانمیکزی جمهوری اسع: بانک مر منب0 1 2 3 4 5 6 7 8 0 100 200 300 400 500 600 700 800 1340 1341 1342 1343 1344 1345 1346 1347 1348 1349 1350 1351 1352 1353 1354 1355 1356 1357 1358 1359 1360 1361 1362 1363 1364 1365 1366 1367 1368 1369 1370 1371 1372 1373 1374 1375 1376 1377 1378 1379 1380 1381 1382 1383 1384 1385 1386 1387 1388 1389 1390 ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﺭﻳﺎﻝ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﻴﻠﻴﺎﺭﺩ ﺭﻳﺎﻝ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟﺺ ﺩﺍﺧﻠﻲ) ﻣﺤﻮﺭ ﭼﭗ( ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟﺺ ﺩﺍﺧﻠﻲ ﺳﺮﺍﻧﻪ) ﻣﺤﻮﺭ ﺭﺍﺳﺖ(

Transcript of دیلوت دورف و زارف ههد جنپ - t-e.mbri.ac.ir dahe faraz o frood.pdf · ] 202...

Page 1: دیلوت دورف و زارف ههد جنپ - t-e.mbri.ac.ir dahe faraz o frood.pdf · ] 202 [هدـــنورپ دیلوت یهافش خیرات 136 هرامش 1391 ناتسبات

] 202 [

تاریخ شفاهی تولید پرونـــده

فصلنامه تازه های اقتصاد تابستان 1391 شماره 136

پنج دهه فراز و فرود تولید بررسی علل رشد پایین و بی ثبات اقتصاد ایران

عملکرد تولید و نرخ رشد اقتصاد ایران میزان تولید ناخالص داخلی یکی از مهم ترین شاخص های عملکرد اقتصادی است، چرا که این شاخص اندازه اقتصاد یک کشور و ظرفیت های تولیدی آن را نشان می دهد. تولید ناخالص داخلی، بنا به تعریف، ارزش مجموع کاالها و خدماتی است که طی یک سال در یک کشور تولید می شود. البته باید توجه داشت که میزان رفاه و برخورداری مردم یک کشور، صرفاً به واسطه تولید ناخالص داخلی تعیین نمی شود، بلکه شاخص بهتر، تولید ناخالص داخلی سرانه اس��ت که میزان تولید به وسیله هر نفر را به صورت سرانه نشان می دهد. در واقع رفاه مردم یک کشور متاثر از تولید ناخالص داخلی و میزان جمعیت آن کشور است که در تولید ناخالص داخلی سرانه منعکس می شود. روند تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص داخلی سرانه ایران طی پنج دهه گذشته از سال 1340 تا سال 1390 در نمودار 1 نشان داده شده است. تولید ناخالص داخلی ایران در این دوره تاریخی افت و خیزهای زیادی را تجربه کرده است. از سال 1340 ت��ا پایان س��ال 1355، تولید ناخالص داخلی ایران در ی��ک روند صعودی از 52 هزار میلیارد ریال به 242 هزار میلیارد ریال )به قیمت های ثابت سال 1376( رسیده است. در واقع اندازه اقتصاد ایران طی این دوره 15 ساله، 4/7 برابر شده است. با آغاز سال 1356، روند تولید معکوس شده و سیر نزولی خود را آغاز می نماید. شرایط نزولی تولید با توجه به بی ثباتی دوره انقالب و پس از آن آغاز جنگ ایران و عراق، ادامه می یابد، به نحوی که تولید با کاهش 30 درصدی، از 242 هزار میلیارد ریال در سال 55 به 170 هزار میلیارد ریال در پایان سال 1360 می رسد. پس از آن، با وجود افزایش تولید در سال های 61 و 62، روند نزولی تا سال 67 )سال پایان جنگ( ادامه می یابد. اما از سال 1368 روند صعودی تولید دوباره آغاز شده و به جز یک دوره سه ساله )از سال 72 تا سال 74( که افزایش تولید متوقف می شود، روند صعودی تولید تا پایان سال 90 ادامه یافته است. به طوری که تولید از 180 هزار میلیارد ریال در سال 67، به 570 هزار میلیارد ریال در سال 1390 رسیده است. در واقع اندازه اقتصاد ایران طی دوره

23 ساله پس از جنگ، 3/1 برابر شده است.اما بررسی تولید ناخالص داخلی سرانه، واقعیات بیشتری را نمایان می سازد. تولید سرانه نسبت به تولید کل ایران در این دوره تاریخی افت و خیزهای بیشتری را تجربه نموده است. از سال 1340 تا پایان سال 1355، تولید سرانه هر ایرانی در یک روند صعودی از 2/3 میلیون ریال به 7/2 میلیون ریال در سال )به قیمت های ثابت سال 1376( رسیده است. در واقع تولید سرانه ایرانی ها طی 15 سال، 3/1 برابر شده است که از بهبود قابل توجه سطح رفاهی ایران ها در این دوره حکایت دارد. با آغاز شرایط انقالبی در سال 1356، روند تولید سرانه نیز معکوس شده و سیر نزولی خود را آغاز می نماید. عالوه بر روند نزولی تولید کل با توجه به بی ثباتی دوره

انقالبی و پس از آن آغاز جنگ ایران و عراق، افزایش سریع جمعیت، سیر نزولی تولید سرانه را تشدید نموده است، به نحوی که تولید سرانه با کاهش حدود 50 درصدی، از 7/2 میلیون ریال در سال 55، به 3/5 میلیون ریال در پایان سال 1367 می رسد. اما از سال 1368، با توجه به بهبود تولید کل و نیز کاهش نرخ رشد جمعیت در دهه 70 و 80، روند صعودی تولید سرانه آغاز شده و به جز یک دوره سه ساله )از سال 1372 تا سال 1374( که با کاهش مواجه بود، تا پایان سال 1390 ادامه یافت، به طوری که تولید سرانه از 3/5 میلیون ریال در سال 1367، به حدود 7/5 میلیون ریال در سال 1390 رسیده است. نکته جالب این است که میزان تولید

سرانه تازه در سال 1389 از نقطه اوج خود در سال 1355 عبور کرده است.در کن��ار می��زان تولید ناخالص داخلی، نرخ رش��د اقتصادی، از مهم ترین ش��اخص های عملکردی اقتصاد کالن است. در حالی که میزان تولید و درآمد سرانه، بیانگر میزان رفاه است، نرخ رشد اقتصادی، سرعت افزایش یا کاهش تولید ناخالص داخلی و به تبع آن سرعت بهبود یا کاهش سطح رفاه و برخورداری مردم را نشان می دهد. نرخ رشد اقتصاد ایران، در این دوره تاریخی افت و خیزهای بس��یار زیادی را تجربه کرده است. روند تاریخی نرخ رشد اقتصادی ایران در نمودار 2 نشان داده شده است. از سال 1340 تا سال 1355، اقتصاد ایران نرخ های رشد اقتصادی باالیی را تجربه کرده است. در این دوره، نرخ رشد اقتصادی بین 5 تا 17 درصد در نوسان بوده است. در مجموع در این دوره 15 ساله، میانگین نرخ رشد اقتصادی ایران حدود 10/5 درصد بوده است، که نرخ رشد بسیار مناسبی است. با آغاز شرایط انقالبی در سال 1356 و پس از آن آغاز جنگ، نرخ رشد اقتصادی به شدت کاهش می یابد و به جز سال های 61، 62 و 64، نرخ رشد اقتصادی تا پایان جنگ منفی بوده است. میانگین نرخ رشد اقتصادی در این دوره 2/1- درصد در سال بوده است. در دوران پس از جنگ نیز، نرخ رشد اقتصادی بسیار پر نوسان ظاهر شده و از 2/5- درصد تا 16 درصد را تجربه نموده است، اما میانگین نرخ رشد

اقتصادی در دوره پس از جنگ تا سال 1390، 5/2 درصد بوده است. بررسی روند تاریخی تولید سرانه و نرخ رشد اقتصادی در ایران و همچنین مقایسه آن با س��ایر کشورها، بیانگر معضالت مهمی در اقتصاد ایران است. معضل اول، پایین بودن تولید س��رانه ایران با توجه به ظرفیت های بالقوه کش��ور است که نش��ان دهنده سطح پایین رفاه اقتصادی مردم در ایران است. معضل دوم این است که عالوه بر پایین بودن سطح تولید، نرخ رش��د تولید و به تبع آن سرعت افزایش رفاه اقتصادی نیز چندان مناسب نیست. در نهایت معضل سوم این است که نرخ رشد اقتصادی بسیار بی ثبات و پرنوسان است. البته باید توجه داشت که پایین بودن تولید سرانه ایران در شرایط فعلی، عمدتاً به دلیل پایین بودن نرخ رشد اقتصادی در دهه های گذش��ته بهخصوص دهه60 که عمدتاً نرخ رشد اقتصادی منفی بوده، رخ داده است. در واقع اگر اقتصاد ایران در یک دوره زمانی نسبت بلندمدت )یک تا دو دهه( نرخ رشد اقتصادی باال و پایداری را تجربه نماید، آنگاه تولید سرانه و به تبع آن رفاه اقتصادی به اندازه قابل توجهی افزایش خواهد یافت. اما چرا تولید در اقتصاد کشور برای دوره ای میان مدت یا بلندمدت، به صورت

باثبات و پایدار، رشد نکرده است؟

دالیل رشد اقتصادی پایین و بی ثبات در ایرانمحدودیت های گسترده و عدم شکل گیری اقتصاد رقابتی

از آنج��ا که رقابت عامل اصلی کارایی اقتصادی اس��ت، محدود نمودن آن، عامل ناکارایی سیس��تم اقتصادی است. محدود نمودن رقابت در سیستم اقتصادی، بخش مهمی از منابع و کارآفرینان اقتصادی در بازار و دولت را از فعالیت های مولد اقتصادی و سیاسی باز داشته و به جای بزرگ نمودن کیک اقتصادی )تولید(، درگیر خلق و توزیع رانت و در واقع تسهیم کیک اقتصادی موجود می نماید. نتیجه این امر، عدم کارایی سیستم اقتصادی در راستای دستیابی به نرخ رشد اقتصادی باال و در یک کالم، رفاه و توس��عه اقتصادی است )زمان زاده و الحسینی، 1391(. وجود سیستم رقابت محدود که در محدود کردن عرصه های رقابتی در بازار نمود می یابد،

حميد زمان زاده1

نمودار 1: توليد ناخالص داخلی و توليد ناخالص داخلی سرانه )به قيمت های ثابت سال 1376(

منبع: بانک مرکزی جمهوری اسالمی ایران

0

1

2

3

4

5

6

7

8

0

100

200

300

400

500

600

700

800

1340

1341

1342

1343

1344

1345

1346

1347

1348

1349

1350

1351

1352

1353

1354

1355

1356

1357

1358

1359

1360

1361

1362

1363

1364

1365

1366

1367

1368

1369

1370

1371

1372

1373

1374

1375

1376

1377

1378

1379

1380

1381

1382

1383

1384

1385

1386

1387

1388

1389

1390

الري

ن يو

ميل

الري

د يار

ميلار

هز

)محور چپ(توليد ناخالص داخلي )محور راست(توليد ناخالص داخلي سرانه

Page 2: دیلوت دورف و زارف ههد جنپ - t-e.mbri.ac.ir dahe faraz o frood.pdf · ] 202 [هدـــنورپ دیلوت یهافش خیرات 136 هرامش 1391 ناتسبات

] 203 [

تاریخ شفاهی تولید پرونـــده

فصلنامه تازه های اقتصاد تابستان 1391 شماره 136

-15

-10

-5

0

5

10

15

20

1340

1341

1342

1343

1344

1345

1346

1347

1348

1349

1350

1351

1352

1353

1354

1355

1356

1357

1358

1359

1360

1361

1362

1363

1364

1365

1366

1367

1368

1369

1370

1371

1372

1373

1374

1375

1376

1377

1378

1379

1380

1381

1382

1383

1384

1385

1386

1387

1388

1389

1390

)بدون نفت(نرخ رشد اقتصادي نرخ رشد اقتصادي

به خوبی در اقتصاد امروز ایران هویدا است. برای نمونه، حاکمیت سیستم اقتصادی مبتنی بر رقابت محدود در اقتصاد ایران، به لحاظ تجربی در وضعیت دو شاخص آزادی اقتصادی و سهولت کسب و کار نمود یافته است. بر اساس گزارش سال 2011 شاخص آزادی اقتصادی بنیاد هریتیج، ایران با کسب امتیاز 42/1 از 100 و رتبه 171 در میان 183 کشور جهان، از درجه آزادی اقتصادی بسیار پایینی برخوردار بوده است. بر اساس گزارش سال 2010 شاخص سهولت کسب و کار توسط بانک جهانی، ایران در رتبه 129 در میان 138 کشور جهان قرار داشته است. در مجموع عملکرد اقتصاد ایران در این شاخص ها و مقایسه آن با دیگر کشورهای جهان به خصوص کشورهای توسعه یافته، به نوعی بیانگر حاکمیت سیستم رقابت محدود در

اقتصاد ایران است. ممکن اس��ت این سوال مطرح شود که آیا کش��ورهایی که دارای نمرات آزادی اقتصادی بهتری هستند، عملکرد اقتصادی بهتری نسبت به دیگر کشورها به خصوص در زمینه رشد و توس��عه اقتصادی دارند یا خیر؟ تحقیقات تجربی بس��یاری در مورد رابطه شاخص آزادی اقتصادی با شاخص های گوناگون توسعه اقتصادی مانند درآمد باال و رشد اقتصادی صورت پذیرفته است. اگرچه بحث های نظری درباره چگونگی ماهیت این ارتباطات وجود دارد، نتایج تجربی نیز به خوبی رابطه ای مثبت میان شاخص آزادی اقتصادی با شاخص های اقتصادی مذکور را نش��ان می دهند. امروزه با وجود تجارب بس��یار در این خصوص، کمتر تردیدی در اهمیت و نقش آزادی اقتصادی در رشد و پیشرفت اقتصادی کشورها وجود دارد. به عبارت دیگ��ر، روز به روز تفاوت های بزرگ تری میان اس��تانداردهای زندگی مردم در نظام هایی که آزادی اقتصادی بیش��تری دارند، در مقایس��ه با نظام هایی که از آزادی کمتری برخوردارند، آش��کار شده است. این تفاوت ها نه در کش��ورهای متفاوت به لحاظ جغرافیایی و سیاسی و اقلیمی و ... بلکه حتی در منطقه های همسان و مشابه به خوبی دیده شده است. برای مثال می توان به کره شمالی در مقابل کره جنوبی، آلمان شرقی در برابر آلمان غربی، استونی در برابر فنالند و زندگی کوبایی ها در میامی در مقابل زندگی کوبایی ها در کوبا اشاره کرد. در هر یک از این موارد، مردمی که در اقتصادهایی آزادتر زندگی می کنند، در مقایسه با همتایان خود در اقتصادهایی مشابه که صرفاً آزادی های کمتری دارند، تقریباً از هر نظر از وضعیت بهتری

برخوردارند.

اثرات مخرب درآمدهای نفتی اثرات درآمد نفت را می توان به لحاظ نظری به اثرات ساختاری و عملکردی تفکیک نمود. اثر ساختاری درآمد نفت، در حاکمیت دولت رانتی نمود می یابد. دولت رانتی، دولتی است که عمده مخارج خود را بر پایه درآمدهای ناشی از رانتی برون زا، مانند درآمدهای نفتی تامین مالی می نماید. ساختار و سیستم چنین دولت رانتی از مسیرهای متفاوت تاثیرات منفی بر تولید و نرخ رشد اقتصادی در بلندمدت باقی می گذارد. از سوی دیگر، وجود رانت نفتی سبب پایدار

شدن دولت رانتی شده و امکان حرکت به سمت سیستم رقابت محدود را کاهش می دهد.درآمد نفت عالوه بر اثراتی ساختاری که بر تولید و رشد بلندمدت اقتصاد کشور دارد، اثرات قابل توجهی بر تولید و رشد اقتصادی کوتاه مدت نیز باقی می گذارد. در مجموع می توان اثرات کوتاه مدت درآمد نفت بر تولید و رشد اقتصادی را به دو دسته اثرات مثبت و منفی تقسیم نمود. درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت از طریق افزایش واردات کاالهای سرمایه ای و واسطه ای می توانند اثر مثبتی بر تولید و رشد اقتصادی داشته باشند. اما در مقابل از طریق افزایش واردات کاالهای مصرفی، می توانند تولید داخلی را تضعیف نموده و رشد اقتصادی را کاهش دهند. به هر حال خالص اثر درآمدهای نفتی بر تولید و رشد اقتصادی در کوتاه مدت

چندان روش��ن نیست. عالوه بر این درآمدهای نفتی منبع عمده بی ثباتی های رشد اقتصادی در ایران بوده است.

اثرات مخرب مخارج باال و بی ثبات دولت اث��ر مخارج دولت بر تولید و رش��د اقتصادی را می توان در دو افق زمانی کوتاه مدت و بلندمدت مورد بررس��ی قرار داد. در بلندمدت نح��وه اثرگذاری مخارج دولت بر تولید و رش��د اقتصادی، متاثر از نحوه تامین مالی مخارج دولت از یک ط��رف و نحوه تخصیص آن از طرف دیگر اس��ت. اگر مخارج دولت از طریق افزایش مالیات یا ایجاد کسری بودجه و استقراض از بانک مرکزی تامین مالی گردد، انتظار می رود اث��رات برون رانی مخارج دولت بر مصرف و س��رمایه گذاری بخ��ش خصوصی موجب ش��ود ت��ا اثرات مثب��ت افزایش مخارج دولت و اثرات منفی کاهش مصرف و سرمایه گذاری خصوص��ی همدیگر را خنثی نم��وده و در مجموع افزایش مخارج دولت اثر مثبتی بر تولید و رشد اقتصادی بلندمدت نداش��ته باش��د. اما اگر افزای��ش مخارج دول��ت از طریق

درآمدهای نفتی تامین مالی گردد، می توان انتظار داشت که اثرات برون رانی مخارج دولت بر مصرف و سرمایه گذاری بخش خصوصی محدود شده و در مجموع افزایش مخارج دولت اثر

مثبتی بر تولید در بلندمدت باقی گذارد. در عین حال نحوه تخصیص مخارج دولت نیز یک عامل موثر در تعیین اثرات بلندمدت مخارج دولت بر تولید اس��ت. اگر مخارج دولت به جای تخصیص در پروژه های عمومی که دارای بازدهی مناس��ب هس��تند به اجرای پروژه هایی که بخش خصوصی قادر به انجام آن هس��ت، تخصیص یابد، می توان انتظار داشت، به دلیل کارایی کمتر بخش دولتی نسبت به بخش خصوصی، افزایش مخارج دولت، اثر منفی بر تولید و رشد اقتصادی در بلندمدت داشته باشد. بنابراین در مجموع نحوه تامین مالی مخارج دولت و نحوه هزینه آن، اثر خالص مخارج دولت بر تولید و رشد اقتصادی در بلندمدت را تعیین می کند. در اقتصاد ایران، بخش عمده ای از مخارج دولت توسط درآمدهای نفتی تامین مالی می شود، بنابراین می توان انتظار داشت که اثرات برون رانی مخارج دولت در ایران محدود باشد. اما در مقابل نحوه تخصیص مخارج دولت در اقتصاد ایران چندان کارا نبوده و دولت مخارج زیادی را در بخش ها و پروژه هایی صرف کرده که یا بخش خصوصی قادر به انجام آن ها بوده و یا این پروژه ها، پروژه هایی پرخرج و کم فایده برای کشور بوده اند. این تخصیص ناکارای مخارج دولت، کارایی اقتصاد ایران را در بلندمدت کاهش داده است. بنابراین، از آنجایی که این دو اثر یکدیگر را خنثی می نمایند، می توان انتظار

داشت که مخارج دولت اثر قوی و معناداری بر رشد بلندمدت اقتصاد ایران نداشته باشد. اما در افق زمانی کوتاه مدت، نوس��انات مخارج دولت از اهمیت باالیی برای تولید و رش��د اقتصادی برخوردار است. از آنجا که مخارج دولت یکی از مهم ترین اجزای تقاضای کل اقتصاد اس��ت، بنابراین روشن اس��ت که بی ثباتی مخارج دولت از طریق ایجاد بی ثباتی در تقاضای کل، به بی ثباتی تولید و رش��د اقتصادی در کوتاه مدت می انجامد. هنگامی که مخارج دولت افزایش می یابد، ابتدا از طریق افزایش تقاضای کل به صورت مستقیم، تولید و رشد اقتصادی به صورت موقتی افزایش می یابد، اما در دوره های بعد به مرور اثرات برون رانی مخارج دولت بر مصرف و سرمایه گذاری خصوصی ظاهر شده و اثر افزایش اولیه خنثی می شود. البته همان طور که ذکر ش��د، نحوه تامین مالی مخارج دولت اثر تعیین کننده ای بر شدت اثر برون رانی خواهد داش��ت. در مقابل، کاهش مخارج دولت، ابتدا از طریق کاهش تقاضا، تولید و رش��د اقتصادی را کاهش خواهد داد، اما در ادامه با افزایش سرمایه گذاری و مصرف بخش خصوصی، کاهش تولید تا حدودی جبران خواهد شد. در طول دهه های اخیر مخارج دولت از بی ثباتی و نوسانات بسیار باالیی برخوردار بوده است. بررسی روند تولید و مخارج دولت نیز به لحاظ تجربی چنین رابطه ای را تأیید می کند و نشان می دهد که بی ثباتی مالی دولت یکی از عوامل اصلی بی ثباتی تولید و رشد اقتصادی و ایجاد دورهای تجاری در اقتصاد ایران بوده است )زمان

زاده و الحسینی، 1391(.

اثرات مخرب نرخ باال و بی ثبات رشد حجم پول افزایش حجم پول اگرچه می تواند به ایجاد یک دوره رونق مصنوعی و موقتی در اقتصاد بینجامد اما در دوره بعدی به افزایش نرخ تورم از یک طرف و ایجاد رکود اقتصادی از طرف دیگر منجر می شود، که این پدیده به رکود تورمی موسوم است. در واقع رونق اقتصادی اولیه و افزایش تولید با رکود اقتصادی پس از آن و کاهش تولید خنثی شده و تنها اثرات تورمی افزایش حجم پول باقی خواهد ماند. به عالوه در این مورد، قانون آهنین کیفر نیز صادق است، یعنی هرچه اصرار بر افزایش حجم پول، جهت تداوم رونق مصنوعی بیشتر باشد، تورم حاصله شدیدتر و رکودی که در پی آن خواهد آمد، شدیدتر، عمیق تر و طوالنی تر خواهد بود. بر اساس

نمودار 2: نرخ رشد اقتصادی در ایران )درصد(

منبع: بانک مرکزی جمهوری اسالمی ایران

Page 3: دیلوت دورف و زارف ههد جنپ - t-e.mbri.ac.ir dahe faraz o frood.pdf · ] 202 [هدـــنورپ دیلوت یهافش خیرات 136 هرامش 1391 ناتسبات

] 204 [

تاریخ شفاهی تولید پرونـــده

فصلنامه تازه های اقتصاد تابستان 1391 شماره 136

این تحلیل، سوال این است که اثر متغیرهای پولی به خصوص نرخ رشد حجم پول بر تولید و رشد اقتصاد ایران چگونه بوده است؟ نرخ رشد حجم پول در اقتصاد ایران به عنوان مهم ترین متغیر پولی، از یک طرف بسیار باال بوده و از طرف دیگر از بی ثباتی زیادی نیز برخوردار بوده است. بر اساس تحلیل نظری، در حالی که باال بودن نرخ رشد حجم پول کمکی به تولید و رشد اقتصادی نکرده و صرفاً به نرخ تورم باال در اقتصاد کشور انجامیده است، اما بی ثباتی نرخ رشد حجم پول، عالوه بر بی ثباتی نرخ تورم، یکی از عوامل عمده بی ثباتی نرخ رشد اقتصادی نیز بوده است. در واقع در دوره هایی که نرخ رشد حجم پول افزایش یافته، در ابتدا موجبات افزایش نرخ رشد اقتصادی را فراهم کرده، اما در دوره های بعدی موجب افزایش تورم و کاهش نرخ رشد شده است. در مقابل در دوره هایی که نرخ رشد حجم پول کاهش یافته است، ابتدا نرخ رشد اقتصادی نیز با کاهش مواجه شده، اما پس از آن موجب کاهش تورم و افزایش نرخ رشد اقتصادی را فراهم نموده است. به عبارت بهتر، بی ثباتی پولی یکی از عوامل اصلی ایجاد دورهای تجاری و بی ثباتی رشد اقتصادی بوده است. شایان ذکر است که این بی ثباتی پولی در اقتصاد ایران، بیش از هر چیز دیگری، به بی ثباتی درآمدهای نفتی مربوط می شود. رابطه میان سه گانه نرخ رشد پول، نرخ رشد اقتصادی و نرخ تورم تا بدان حد قوی است که گفته می شود شکاف میان نرخ رشد اقتصادی و نرخ رشد پول می تواند معیاری برای میزان تورم پنهان در

اقتصاد و باال رفتن یا پایین آمدن تورم در دوره های آتی باشد )نیلی و همکاران، 1387(.

اثرات مخرب تعیین دستوری نرخ سود بانکی تعیین دستوری نرخ سود بانکی در اقتصاد ایران موجب اخالل در کارکرد سازوکار بازار در تعیین نرخ های تعادلی سود بانکی شده است. تعیین دستوری نرخ سود اسمی از سوی دولت عموماً با تورم متناس��ب نبوده، به نحوی که در عموم سال ها، نرخ های واقعی سود بانکی در اقتصاد ایران منفی بوده است. این امر از مصادیق بارز پدیده سرکوب مالی است. سرکوب مالی عبارت اس��ت از: وضع سقف قیمت روی نرخ سود اسمی اعتبارات نظام بانکی توسط دولت. در ادبیات اقتصادی، شاخص سرکوب مالی، گسترش همه جانبه نرخ بهره )سود بانکی( واقعی منفی و کنترل های دستوری دولت در راستای تخصیص اعتبارات نظام بانکی است. وظیفه اساسی نظام بانکی در کنار بازارهای مالی، تجهیز منابع مالی و تخصیص بهینه آن در سیستم اقتصادی جهت پشتیبانی و تسهیل امور تولیدی و گسترش رفاه و رشد و توسعه اقتصادی است. هرچه نظام بانکی در تجهیز منابع مالی و تخصیص آن در فضای رقابتی و به صورت کاراتری عمل نماید، می توان شاهد کاهش هزینه های تولید و بهبود امر تولید و اشتغال و رشد اقتصادی بود. در غیر این صورت، عدم کارایی نظام بانکی در تجهیز و تخصیص بهینه منابع مالی موجب ایجاد هزینه های گسترده برای اقتصاد از جمله کاهش رشد اقتصادی خواهد شد.

اثرات مخرب کاهش نرخ واقعی ارزنرخ ارز در اقتصاد ایران، یکی از عوامل تعیین کننده تولید و رشد اقتصادی است. تغییر نرخ ارز از مسیرهای متفاوت، اثرات متضادی را بر تولید باقی می گذارد. برآیند این اثرات، بیانگر اثر خالص تغییر نرخ ارز بر تولید است. اثر خالص تغییر نرخ واقعی ارز بر تولید از دو مسیر آشکار می ش��ود: یکی از مسیر میزان استفاده از ظرفیت تولیدی موجود اقتصاد و دیگری از مسیر میزان سرمایه گذاری و ایجاد ظرفیت های تولیدی جدید در اقتصاد. کاهش نرخ واقعی ارز، از طریق افزایش قیمت کاالهای صادراتی در بازارهای خارجی و کاهش قیمت کاالهای وارداتی در بازارهای داخلی، تقاضای کل اقتصاد را به سمت تقاضا برای کاالها و خدمات خارجی انتقال می دهد. در واقع کاهش نرخ ارز، تقاضای کاالهای تولید داخل را چه در بازار داخلی و چه در بازار خارجی کاهش می دهد. کاهش تقاضا برای تولیدات داخلی، منجر به عدم استفاده کامل از ظرفیت تولیدی موجود خواهد ش��د. بنابراین تولید داخلی از مسیر کاهش نرخ واقعی ارز و عاطل ماندن بخشی از ظرفیت تولید، تحت تاثیر منفی قرار گرفته و تضعیف می شود. در مقابل، افزایش نرخ ارز، موجب افزایش تقاضای تولیدات داخلی هم در بازار داخلی و هم در بازار خارجی و به تبع آن افزایش بهره برداری از ظرفیت های تولید موجود می شود و در نتیجه

اثر مثبت بر میزان تولید و رشد اقتصادی خواهد داشت. عالوه بر استفاده از ظرفیت تولیدی موجود، ایجاد ظرفیت های جدید از طریق سرمایه گذاری نیز یک مسیر مهم در اثرگذاری تغییرات نرخ ارز بر تولید است. بنابراین سوال مهم در این زمینه این است که تغییر نرخ ارز چه تاثیری بر سرمایه گذاری خواهد داشت؟ روشن است که میزان س��رمایه گذاری بخش خصوصی تابعی مستقیم از میزان بازدهی سرمایه گذاری )به طور عمومی س��ود تولیدکنندگان داخلی( و انتظارات فعالین اقتصادی از بازدهی آینده است. تغییرات نرخ ارز دو اثر متضاد بر بازدهی سرمایه گذاری از مسیر تغییر قیمت های بازار داخلی، قیمت های بازارهای صادراتی و قیمت کاالهای سرمایه ای و واسطه ای وارداتی بر جای می گذارد. کاهش نرخ ارز از طریق کاهش قیمت کاالهای وارداتی و افزایش قیمت کاالهای صادراتی، قدرت رقابتی تولیدکنندگان داخلی در برابر رقبای خارجی را در بازارهای داخلی و خارجی، کاهش داده و در نتیجه اثر منفی بر میزان درآمد و بازدهی سرمایه گذاری در داخل بر جای می گذارد. در نقطه مقابل، کاهش نرخ ارز، قیمت کاالهای سرمایه ای و واسطه ای وارداتی

را به طور مستقیم کاهش داده و با کاهش هزینه های سرمایه گذاری، موجبات افزایش بازدهی سرمایه گذاری و به دنبال آن افزایش سرمایه گذاری را فراهم خواهد نمود. بنابراین در مجموع برآیند این دو اثر متضاد، اثر خالص تغییر نرخ ارز بر سرمایه گذاری را روشن خواهد نمود. با وجود اینکه میزان تاثیرپذیری صنایع مختلف از تغییر نرخ ارز متفاوت است، به نظر می رسد که در کوتاه مدت، اثر مثبت کاهش نرخ ارز بر اثر منفی آن بر سرمایه گذاری غالب باشد، اما

در بلندمدت ممکن است اثر منفی کاهش نرخ ارز غالب شود. بنابراین در مجموع کاهش نرخ واقعی ارز در کوتاه مدت، از مس��یر کاهش اس��تفاده از ظرفیت های موجود بر تولید اثر منفی داشته، اما از مسیر افزایش ایجاد ظرفیت های جدید تولید، اثر مثبتی را باقی می گذارد. اما در بلندمدت، کاهش نرخ واقعی ارز هم از مسیر کاهش استفاده از ظرفیت های موجود و هم از مسیر کاهش ایجاد ظرفیت های جدید تولید، موجب تضعیف تولید داخلی و رشد اقتصادی می گردد. نرخ ارز در اقتصاد ایران اگرچه پس از انقالب و با آغاز دوران جنگ با افزایش قابل توجهی مواجه شده است، اما از اواخر دهه هفتاد تا پایان دهه هشتاد، نرخ ارز طی یک روند نزولی به طور مداوم کاهش یافته است. بنابراین در دهه هشتاد، کاهش نرخ واقعی ارز موجب شده است که تولیدکنندگان داخلی، قدرت رقابتی خود نسبت به رقبای خارجی را در بازارهای داخلی و خارجی از دست داده و با تضعیف صادرات و گسترش واردات، تولید ملی و رشد اقتصادی تضعیف گردد. اما روند نزولی نرخ واقعی ارز از سال 1390 تاکنون نه تنها متوقف شده، بلکه با توجه به گسترش تحریم های اقتصادی و جهش نرخ ارز در بازار آزاد، نرخ واقعی ارز با افزایش قابل توجهی مواجه شده است. افزایش نرخ واقعی ارز پس از یک دهه س��یر نزولی اگرچه مزایایی را برای اقتصاد ایران در رقابت با سایر کشورها خلق کرده است، اما در عین حال جهش ناگهانی نرخ ارز، نوسانات بی سابقه نرخ ارز و نااطمینانی حاصل از آن برای تولید و نیز حاکمیت مجدد نظام ارزی دو نرخی و رانت های گسترده حاصل از آن، عمالً موجب شده است تا اقتصاد ایران از مزایای افزایش نرخ

ارز بهره چندانی نبرد.

اثرات مخرب عدم پیشرفت تکنولوژیک در نظریات جدید توس��عه، پیشرفت تکنولوژیک یکی از عوامل کلیدی در تعیین رشد اقتصادی بلندمدت است. پیشرفت تکنولوژیک از مسیر افزایش بهره وری عوامل تولید مانند نیروی کار و سرمایه، زمینه افزایش تولید و رشد اقتصادی را فراهم می آورد. هر کشور می تواند از طریق تولید تکنولوژی های جدید در داخل یا ورود تکنولوژی از خارج، سطح تکنولوژی را ارتقا بخشد. سرعت تولید تکنولوژی های جدید در داخل نیز به پیشرفت دانش نظری و کاربردی در داخل و گس��ترش تحقیق و پژوهش وابسته است. در مجموع هرچه نرخ رشد تکنولوژی باالتر باشد، نرخ رشد اقتصادی نیز باالتر خواهد بود. اقتصاد ایران طی قریب به سی سال گذشته، همواره به نوعی با پدیده تحریم مواجه بوده است. این امر سبب شده تا دسترسی اقتصاد کشور به برخی از تکنولوژی ها همواره ناممکن بوده و برخی از دیگر تکنولوژی ها را با مصائب بسیار و هزینه های بیشتر خریداری کنیم که در نتیجه آن محدودیت های بزرگی

برای رشد اقتصاد فراهم آمده است.

نقش روابط خارجی روابط خارجی یکی از عوامل موثر بر عملکرد اقتصادی به خصوص رشد اقتصادی در بلندمدت است. روابط خارجی صلح آمیز و سازنده با کشورهای جهان به خصوص کشورهای توسعه یافته، یکی از مولفه های اصلی تامین امنیت ملی و کاهش ریسک و نااطمینانی برای سرمایه گذاری )اعم از داخلی و خارجی( است. افزایش سرمایه گذاری از طریق سرعت بخشیدن به نرخ انباشت سرمایه، زمینه افزایش نرخ رشد اقتصادی را فراهم می آورد. در عین حال سرمایه گذاری خارجی مسیر اصلی ورود تکنولوژی های جدید از خارج به داخل است، که می تواند موجب افزایش نرخ رشد اقتصادی را فراهم آورد. در نقطه مقابل، روابط خارجی تنش آمیز می تواند از مسیر تضعیف امنیت ملی و افزایش ریسک و نااطمینانی برای سرمایه گذاری، موجبات کاهش رشد اقتصادی را فراهم نماید. این امر بیانگر اهمیت روابط خارجی هر کشور در دستیابی به رشد اقتصادی باال و پایدار است. در اقتصاد ایران با وقوع انقالب اسالمی، روابط خارجی ایران با قدرت های بین المللی با تنش مواجه شد. اوج تنش در روابط خارجی ایران در بروز جنگ میان ایران و عراق نمود یافت که از مهم ترین عوامل کاهش ش��دید رشد اقتصاد ایران در دهه60 بود. با پایان یافتن جنگ، اگرچه در مقاطعی روابط خارجی ایران با قدرت های بین المللی بهبود یافت، اما این روابط هرگز عاری از تنش نبوده است؛ به خصوص طی سال های اخیر تنش در روابط خارجی ایران و غرب بر سر پرونده هسته ای رو به گسترش نیز بوده است. این امر به هر حال اثرات منفی خود بر رشد

اقتصادی کشور را بر جای گذارده و می گذارد. * پژوهشگر گروه پولی و ارزی پژوهشکده پولی و بانکی

منابع و مآخذزمان زاده، حمید و الحسینی، صادق، »اقتصاد ایران در تنگنای توسعه«، نشر مرکز، 1391.

نیلی، مسعود و همکاران، »دولت و رشد اقتصادی در ایران«، نشر نی، 1387.