مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

68
رازنی آفری ثروت ایران نت در از اینتر نوادهکاری، مشکل خاا بی آیا هم هست؟ شم یجاد د برای ا حی دار لی طر دکتر جیون شغلک میل ی چگـونه پولساز شوید؟Creativity View magazine تومان2000 -32شماره-92ول آبان نیمه ا را چگونه به مـــــــروزتان ا ین شکل بسازید بهوقکارمندیمثل چگونهباحق باشید میلیاردرهافته را یک ه کارهای چگونه کنیمام دو روزه تمسییان تری انی برای سخی نکات ط تهران در روستاز نگاه دکتـرنی ا ژرفبی ز آدمهای داری ا الگــــــــوبر موفق چگـــــونه باشد غلبه راهت زندگی ی بر نامی ماکسولشت جان س ددا جدیدترین یا3 ردرستاست تانچقد بندی بودجه بهتـرین برای نقش هاان در یک زن کسب و کار یگان را ضمیمهودک هوش مالی ک قیت و خ بخواهید ها فروشی روزنامه از
  • Upload

    -
  • Category

    Documents

  • view

    239
  • download

    10

Transcript of مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

Page 1: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

1 Khalaghiyat.com

راز ثروت آفرینی

از اینترنت در ایران

آیا بیکاری، مشکل خانوادهشما هم هست؟

دکتر جاللی طرحی دارد برای ایجاد یک میلیون شغل

چگـونه پولساز شوید؟

Creativity Viewmagazineنیمه اول آبان92-شماره32- 2000تومان

امـــــــروزتان را چگونه به بهرتین شکل بسازید

چگونه با حقوق کارمندی مثل میلیاردرها باشید

چگونه کارهای یک هفته را دو روزه تمام کنیم

نکات طالیی سخرنانی برایان تریسی در تهران

ژرف بینی از نگاه دکتـر روستا

الگــــــــوبرداری از آدم های موفق چگـــــونه باشد

راه غلبه بر نامالیامت زندگی

جدیدترین یادداشت جان سی ماکسول

3بودجه بندی تان چقدر درست است

بهتـرین نقش ها برای زنان در یک کسب و کار

ضمیمه رایگان

خالقیت و هوش مالی کودک

از روزنامه فروشی ها بخواهید

Page 2: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 2

مجله در همه شهر های کشورنمایندگی فعال می پذیرد

در ضمن می توانید خبرنگارافتخاری یا نماینده خالقیت در شهر خودتان باشید

برای شرکت در این طرح، شماره 45 را به سامانه100046446 پیامک کنید

چگـونه پولساز شوید؟

Creativity Viewmagazine

، تجارت کنید بعد اول، خالقیت بخوانید،

khalaghiyat.com

چگـونه پولساز شوید؟

Creativity Viewmagazine

Page 3: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

3 Khalaghiyat.com

Page 4: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

ثروتمند و موفق باشید

Creativity Viewmagazine

زمان: 15 تا 18 عصـــــر تاریخ:11 آبان ماه

30 هزار تومان تخفیف هدیه راز بازار به شرکت کنندگانبرای دریافت تخفیف عدد 303 را به شماره 100046446 پیامک کنید

برای شرکت در این سمینار تحول آفرین عدد 800 را به شماره 100046446 پیامک کنید

Page 5: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

5 Khalaghiyat.com

سرمقـاله با خوانندگان

فکرخالق

ارتباط

بازاریابی

فروشنده خالق

نگاه ایرانی

جنگ ثروت

4/BtoC و BtoB کسب وکارهای

گزارش خبریگزارش حمید امامی از سمینار برایان تریسی/6 / گفت وگو با مهندس شاهرخ ظهیری/8

در 4 گام فانتـوم شـوید/26/ یادداشـتی از دکتر کوروش معدلی، بنیانگـذار NLP علمی در ایران/28/ جدیدترین یادداشـت تی.هارو.اکر/30/ جدیدترین یادداشـت جان سـی ماکسـول/32/ جدیدترین محصوالت خالقانه جهان/34/ چگونه می شود با

حقوق کارمندی مثل میلیاردرها زندگی کرد؟ /36

آموزش مدیریت مالی فرد و خانواده با دکتر علی شاه حسینی/10

چگونه با بازاریابی عصبی تبلیغات اثرگذار بسازیم؟/38/ برندهای چــــــریکی/40

khalaghiyat.comبا مشاوران ما متاس بگیرید

نکته کلیدی در مشتـری مداری/42/ اسرار زبان بدن در تجارت با مهندس پویا ودایع/44

الفبـای زندگـی و مدیریـت عمر با دکتر احمد روسـتا این شـماره حـرف »ژ«/52/ اسـتخر حقـارت/54/ زرافه ات را قورت بده/56

پاورقیتبریک! شما یک تریلیونر هستید!/58

16 نقل قول الهام بخش /60/ چگونه بر هنر فروشندگی تسلط پیدا کنیم /62

کارآفرینیدکتر علی اکبر جاللی از طرحی می گوید که یک میلیون شغل ایجاد می کند/12/ ایجاد کسب وکار خانوادگی موفق نوشته دکتر فاطمه دانشـور/14/ گفت وگو با دکتر حمید سـلطانی، مدرس و کارآفرین بین المللی ایرانی/18/چالش مشتـرک و اصلـی پیـش روی کارآفرینان/20/ تجارت های بزرگ که شـش روزه به وجود نمی آینـد؛ حداقل یک هفته وقت الزم

دارند!/22/ جدیدترین یادداشت های کیم کیوساکی/24

برای پول کار نکنید-2

در شماره ی پیش به این موضوع اشاره کردیم که راه بهتر این است که برای پول کار نکنیم.

نخستین علت را در فعل و انفعاالتی دانستیم که در دهه های اخیر بر مفهوم پول، حادث شده و

پول را از یک دارایی با پشتوانه ی طال به کاغذی اعتباری تبدیل کرده است. دومین دلیل، سقفی

بود که بر توانایی های مان قرار داده می شد. در واقع با کار بر مبنای پول، آن هم در شروع فعالیت حرفه ای ظرفیت خود را برای جامعه ی کاری پیرامون مان معلوم می کنیم و بعد از آن،

هم از جهت درونی و هم بیرونی سخت است که تغییری چشمگیر در آن ظرفیت به وجود آوریم که شاید اسیر روزمره گی شدن، یکی

از مهم ترین دالیل آن باشد. سپس، راهی که پیشنهاد شد کارکردن برای ایجاد دارایی بود.

وقتی کار بر مبنای ایجاد دارایی، مالک عمل قرار گیرد، آن وقت هر قدمی که در کارمان

برمی داریم، گذشته از منافع کوتاه مدت، منافع میان مدت و بلندمدتی هم عایدمان خواهد شد

که یکی از جلوه های آن، ایجاد گردش نقدینگی از آن دارایی هاست؛ طوری که ما را بی نیاز از کار

برای حداقل ها و کار روزمره می کند. زیربنای این دارایی، هوش مالی ست و اگر به گونه ای درست، این زیربنا، ایجاد و به طور متناوب، به روز شود آن وقت این دارایی با گذر زمان،

ارزش خود را بیش تر و بیش تر می کند که درست بر خالف ماهیت پول در دنیای مدرن

است که به شکل اعتباری، بر مبنای نرخ تورم، روز به روز ارزش خود را از دست می دهد و به سمت صفر میل می کند. برای بسیاری از

ثروتمندان خودساخته عجیب است که کاری حرفه ای را انجام دهند که در خوش بینانه ترین

حالت، صرفا منافع کوتاه مدت آن ها را تامین می کند و به بیانی دیگر، دارایی ساز نیست.

ثروتمندان خودساخته کاری را انجام می دهند که بیش از آن که بر منافع کوتاه مدت آن ها

موثر باشد، باعث رونق منافع بلندمدت آن ها می شود و این جز با کار دارایی ساز ممکن

نیست. در این جا آن دارایی مالک نظر است که ارزشی بیش از کار روزمره ای دارد که انجام می دهیم تا آن دارایی را به دست آوریم. شکل درست آن، کارکردن تعدادی از جوانان در یک کسب وکاری ست که ایجاد برند می کنند و این برند، اگر درست ساخته شود، ارزشی می یابد

که قابل مقایسه نیست با کار امروزی که آن ها به قصد ایجاد آن برند انجام می دهند. ممکن است طرح هایی چون مزایای بازنشستگی و

سنوات را در شمار همان کارهای دارایی ساز در نظر بگیریم. اما از آن جا که این دارایی ها پس از وصول، در اغلب موارد، ارزشی کم تر از آن کاری دارند که فرد در سنوات کاری اش انجام می داده است، بنابراین نمی توانند در شمار این دارایی ها

قرار گیرند. کارکردن برای دارایی و نه برای پول، می تواند برنامه ای کالن برای موفقیت مالی

و شغلی باشد که به خصوص در سال های اولیه زندگی حرفه ای می تواند مدنظر قرار گیرد.

شماره مسلسل:117ثروتمند و موفق باشید

Creativity Viewmagazine

کدپستی: 157695361430009900007777:SMS

صاحب امتیاز و مدیرمسوول: محمدرضا جندقی زاده

شورای سیاست گذاری:محمدرضا جندقی زاده

حسین یاغچیآرش نصیری

محمد مهدی ربانیمدیر اجرایی: هایده شفیعی

مدیر هنری: محی الدین میرزاییویراستار: بهاره گائینی

دبیر عکس: کیارش رضوانیچاپ: هنر سرزمین سبز

توزیع: شرکت نشرگستر 96861933تلفن: 88528491 | فکس: 82462150

آدرس: خیابان شهید مطهری. خیابان ترکمنستان. بن بست توسکا. پالک 10

دکتر روح اهلل ابراهیم نژادمهندس

سیده فاطمه مقیمی

ژان بقوسیان

حمید امامی

دکتر مسلم خانی

مهندس محمدمهدی ربانی

مهندس بهروز افشاردکتر علی شاه حسینی

مهندس سعید وفایی

مشاور فروشمشاور

کسب و کار

مشاور فروش

مشاور کسب و کار های خانوادگی مشاور امور اقتصادی بانوان

مشاور بازاریابی اینترنتی

مشاور بیمه

مشاورمهارت های کسب و کار

مشاور راه اندازی کسب و کار

[email protected]@khalaghiyat.com

[email protected]

[email protected] [email protected]

[email protected]

[email protected]

[email protected]

[email protected]

Page 6: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 6

با خوانندگانWith Readers

پیشنهادهای ویژه به مشتریان

ویژه تان ارائه دهید و بنابراین الزم

است فهرستی از مشتریان ویژه تان همراه با اطالعات

تماس با آن ها داشته باشید و به

آن ها امتیازات ویژه دهید تا مجاب به

خریدهای بیشتر و بیشتر شوند. این حرف، به معنای حراج و کاهش

قیمت نیست؛ بلکه ارائه خدماتی ویژه

به مشتریان است تا آن ها مجاب شوند وقتی می خواهند

طال بخرند، جز شما به طالفروشی دیگری فکر نکنند

0935956-48 نوشته اید: »همه مطالب عالیست. پربار و بدرد بخور. فقط متن را روانتر بنویسید که هر کسی با هر درجه سوادی

راحت مطلب را بفهمد. آرش ظریف از کرج.«خالقیت: با س��الم و سپاس از ش��ما خواننده گرامی. رویک��رد محتوایی ما در مجل��ه خالقیت همواره به این صورت بوده اس��ت که نخبگان، مطالب را تایید کنند و عموم، مطالب را بخوانند که تالش می کنیم این رویکرد را به ش��کل جدی تری نسبت به گذشته همچنان ادامه

دهیم.0935970-02

نوش��ته اید: »سالم. با تش��کر از مجله فوق العادتون. من طالفروشی هستم با فروشی خوب. اما نمی توانم مقدار طالی موجودم رو زیاد کنم. یعنی به بیان ساده تر کارم

برکت نداره. لطفا راهنماییم کنید. ممنون.«خالقیت: متش��کریم که با مجله خودت��ان در ارتباط هس��تید. در م��ورد س��وال تان هم موردی ک��ه به طور کلی می توان ارائه کرد این اس��ت که پیشنهادهای ویژه به مش��تریان ویژه تان ارائه دهید و بنابراین الزم اس��ت فهرس��تی از مشتریان ویژه تان همراه با اطالعات تماس با آن ها داش��ته باشید و به آن ها امتیازات ویژه دهید تا مجاب به خریدهای بیشتر و بیشتر شوند. این حرف، به معنای حراج و کاهش قیمت نیست؛ بلکه ارائه خدماتی ویژه به مش��تریان اس��ت تا آن ها مجاب ش��وند وقتی می خواهند طال بخرند، جز شما به طالفروشی دیگری

فکر نکنند. 0935741-50

نوشته اید: »سالم. مجله خالقیت باید در نحوه توزیع هم خالقیت داشته باشد نه مثل جراید دیگر...«

خالقیت: نکته درستی از سوی شما خواننده گرامی ست. تالش کرده ایم از طریق فروش و اشتراک اینترنتی و نیز اطالع رس��انی پیامکی، اتفاقی ک��ه می فرمایید بیفتد و البته از پیشنهادتان خوانندگان عزیز هم در این زمینه

استقبال می کنیم.0939261-89

نوش��ته اید: »سالم، تازه با مجلتون آش��نا شدم. چرا به کارآفرین��ی در زمینه فنی و مهندس��ی اش��اره ندارید. فارغ التحصیل کارشناسی ساخت و تولید )ماشین ابزار( هس��تم. تمایل دارم فعالیتی مرتبط با زمینه تخصصی پیش بگیرم تا تونسته باش��م اعتبار بگیرم، وام اشتغال جهت دفتر فنی و واحد تولیدی خصوصی در شهرستان.

لطفا مشاوره بدهید. با تشکر فراوان.«خالقیت: بسیار خوش��حالیم که به جمع خوانندگان پنجره خالقیت پیوس��ته اید. در ش��ماره 31، مطلبی از جناب دکتر علی اکبر جاللی منتش��ر شد که می تواند

پاس��خی به س��واالت ش��ما باش��د. در مورد راه اندازی کس��ب وکارتان ه��م پیش��نهاد می کنیم ت��ا جایی که می توانید متمایز باش��ید که این نکته، اکسیر موفقیت

کسب وکار است.0917216-62

نوشته اید: »سالم. با تشکر از مجله خوبتون. می دانم پیام منوچاپ نمی کنید. جوانی هستم برای کار تولیدی نیازبه 5 میلیون تومان س��رمایه دارم. اگر کسی هست کمکم کند به صورت اقساط پولشو برگردانم. ضمنا ضامن معتبر

می ذارم.«خالقیت: ش��ماره تماس شما خواننده گرامی در دفتر مجله موجود است و کس��انی که تمایل به همکاری با شما دارند می توانند با دفتر مجله تماس بگیرند تا شماره

شما را در اختیارشان بگذاریم.0910212-36

نوشته اید: »سالم. طراحی جلدتون چند شمارست خیلی عالی شده. لطفا از آقای بقوسیان و سرکار خانم فاطمه مقیمی در مجله بیش��تر استفاده کنید و بیشتر مطلب بگذارید. راس��تی چرا دیگ��ر از تبلیغ خالقانه و خالصه

کتاب ها خبری نیست؟«خالقیت: سپاس��گزاریم از حسن نظر ش��ما خواننده گرامی. در مورد پیشنهادات تان هم به روی چشم. حتما با توجه به حجم صفحات و رویکرد مجله، آن ها را عملی

خواهیم کرد.0914903-80

نوش��ته اید: »مقاله ه��ای آقای بقوس��یان خردمندانه و کاربردی است. با تشکر از ایشان و شما.«

خالقیت: ما هم از شما متشکریم که با مجله خودتان در ارتباط هستید.

0913870-28 نوشته اید: »با سالمی خالقانه به تمامی دوستان خالق مجله پرمحتوای خالقیت، واقعا معرکس��ت. از وقتی با مجلتون آش��نا شدم دیدگاهم نس��بت به زندگی و کار عوض ش��ده و با توان بیش��تری به فکر ش��روع یه ایده

خالقانه هستم. خداقوت و خسته نباشید.«خالقیت: از شما دوست عزیز که این گونه به ما انرژی

مثبت می دهید، صمیمانه سپاسگزاریم. 0916969-45

نوشته اید: »سالم. لطفا بجاي چاپ مطالب از کارآفرینان خارجي بیشتر از کارآفرینان و ثروتمندان ایراني مطلب بنویس��ید. چون برقرارکردن ارتباط با ایراني ها که انواع مشکالت را در کشوري که ما هم در آن زندگي مي کنیم و چگونه آنها را پشت س��ر گذاشته اند راحتتر است. )با تشکر. خواننده قدیمي شما مهدي چدني از خرم آباد(«

خالقیت: قطعا همین طور است که می فرمایید و روی جلدهای ما هم گواه این مطلب است که چنین رویکردی را همواره در نظر گرفته ایم سهم بسیار بیشتری را برای کارآفرینان خودساخته کشور قائل شده ایم. در عین حال از الگوهای موفق دنیا هم اللبته با توجه به فرهنگ بومی

خودمان هم غفلت نکرده ایم.0913962-00

نوشته اید: س��الم در مورد شریک س��رمایه گذار نوشته بودم. می خوام در زمینه تولید زغال، کارمو توسعه بدم.

متاسفانه سرمایه کافی ندارم. حسین از کاشان.«خالقیـت: ش��ماره ش��ما خوانن��ده گرام��ی در دفتر مجله موجود اس��ت که عالقه من��دان می توانند با دفتر مجله تماس بگیرند تا ش��ماره شما جهت همکاری در

اختیارشان گذاشته شود.0914049-63

نوش��ته اید: »سالم با تشکر از مجله خوبتون. در زمینه کاریم خیلي مش��کل دارم. لطفا راهنمایي کنید با کي

صحبت کنم.«خالقیت: س��پاس از ش��ما. کلیه اساتیدی که با مجله همکاری می کنند می توانند به شما در حل این مشکل کمک کنند. ولی نکته اصلی این است که از تقویت دانش مالی تان غافل نباشید که کلید حل مشکالت مالی ست.

0917310-68 نوشته اید: »س��الم. من فوق لیس��انس زیست گرایش علوم جانوری هس��تم. برای کسب و کار لطفا راهنمایی

فرمایید.«خالقیـت: در این مورد باید بگردید ببینید جنبه های کارآفرینانه رشته تان کجاست. همان طور که شاید بدانید کس��ب وکارها به دو دس��ته BtoB و BtoC تقس��یم می شوند که در اولی، مشتریان شما شرکت ها هستند و در دومی، مشتریان شما مردم عادی. احتماال با توجه به رشته شما کسب وکارتان در همان زمینه BtoB خواهد ب��ود که تقویت دانش مالی در آن زمینه از کس��ب وکار

می تواند اولویت نخست شما باشد. 0911312-19

نوشته اید: »سالم. مجله بسیار عالیست، موفق باشید.«خالقیت: صمیمانه سپاسگزاریم.

0917807-13 نوشته اید: »با سالم و تشکر، از کارشناسان محترم مجله درخواس��ت دارم در مورد مدیری��ت خرج و برنامه ریزي

دخل و خرج راهنمایي کنند، متشکرم.«خالقیت: مطالب جناب دکتر علی شاه حسینی چنین رویکردی را دنبال می کنند. اما تالش می کنیم این مهم

را به شکل پررنگ تری در مجله دنبال کنیم.

BtoC و BtoB کسب وکارهایبا ما در تماس باشیدپاسخ به برخی از سواالت خوانندگان

3000 99 0000 7777

Page 7: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

7 Khalaghiyat.com

مدرسان بزرگ موفقیت مالی می گویند

بهترین وضعیت در سال های

آغازین کار، نه حقوق و مزایا و دریافت پول که

تجربه اندوزی ست. پس با مطالعه

عمل به مطالعات، آینده مالی خود

را به امید خداوند شکوفا کنید

Page 8: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 8

گزارش های خبریگزارش حمید امامی از سـمینار برایان تریسی

در تهران- 18 و 19 مهر92

جایگاه شام را چه چیزی تعیین می کند؟

18 و 19 مهرماه س��الن همایش های پژوهشگاه صنعت نفت تهران، پذیرای بیش از یکهزار نفر از مدیران و عالقمندان به رشد و تعالی در حوزه های مختلف بود که از سراسر کشور به میزبانی شرکت همایش فرازان به مدیریت آقای دکتر سپهر تاروردیان گرد هم آمده بودند. در ای��ن س��مینار دو روزه حضور جناب آقای دکتر جلیلی نماینده محترم مجلس ش��ورای اس��المی ، شوالیه آواز ایران آقای شهرام ناظری و پدر علم بازاریابی ایران جناب آقای دکتر

احمد روستا زینت بخش مجلس بود.در ای��ن دو روز ب��ه یاد ماندنی، دکتر برایان تریس��ی در حوزه مهارت های جامع کس��ب و کار در مدیری��ت اجرایي )MBA( به ایراد س��خن پرداخت. س��خناني جذاب و دلنش��ین از پیرمردی آرام و دوس��ت داش��تنی. حرف هایی که خودش می گفت این ها را بیش��تر شما مي دانی��د ولی خیلی ها ي تان عمل نمی کنید و راس��ت هم می گفت ک��ه اگر به آن ها عمل کنیم، تحول عظیمی در زندگی مان ایجاد خواهد ش��د. او از ش��ور و نش��اط می گفت، او از عش��ق می گفت، از عش��ق به خانواده، از عش��ق به کار و عشق به مش��تریان و مردم. آن چه که خودش همیش��ه داش��ت و اکنون نیز دارد. به رغم پشت سرگذاشتن بیماری سرطان در سال های گذشته و انجام عمل جراحی دیسک کمر در یکماه گذشته، و این بار با عصا روی س��کوی سخنرانی ظاهر شد. از خودم پرس��یدم، چه عاملی باعث می شود که پیرمرد در دو هفته گذشته سخنرانی هایی در کشور چین، هندوستان، قطر، ایران ، روسیه و آلمان برگزار کند و همچنان شاداب و باانگیزه باشد؟ آیا جز عشق به کار و زندگی می تواند علت دیگری

داشته باشد؟

پیرمرد را برای نخس��تین بار در آناهایم کالیفرنیای آمریکا و در اج��الس MDRT از نزدیک دیده ب��ودم و از همان جا به او عالقمند ش��دم. صداقتی در گفتارش دیدم که برایم خیلی جالب بود. در هنگام س��خنرانی از سخت کوش��ی و پش��تکار صحبت می کرد و اش��اره داش��ت ب��ه حضور ایرانی��ان حاضر در س��الن. او درخواس��ت کرد که ایرانیان بایس��تند و من به همراه دو نفر از دوس��تانم که در سالن حاضر بودیم ایستادیم و از جمعی��ت حاضر در س��الن خواس��ت به احت��رام ایرانیان دس��ت بزنند و تش��ویق کنند. این فرصت ب��رای من جالب و هیجان انگی��ز بود و هم چنین عالمت س��والی در ذهنم ایجاد کرد. او گفت این سه نفر از همه شما بیشتر زحمت کشیده اند و تالش کردند تا به این مکان رس��یده اند و به رغم مش��کالتی که س��ر راه ش��ان وجود دارد تالش کرده اند، بنابراین شایسته تش��ویق های بیشتر هستند. او گفت ایرانی ها را دوست دارم و عاشق ایران هس��تم. اگر این حرف ها را در ایران می زد، برایم اهمیت چندانی نداش��ت، ولی زمانی که در کش��ور خودش از ایران و ایرانی ها به نیکی یاد کرد ، یک بار دیگر به ایرانی بودنم افتخار کردم. پس از پایان س��خنرانی برای تش��کر و قدردانی س��راغ پیرمرد رفتم و دقایقی را بر سر میز با وی به گفت وگو پرداخت��م و از او خواس��تم برای پیش��رفت در کارم جمالتي کلی��دی را به م��ن بیاموزد. پیرمرد پس از این که دانس��ت به چ��ه جایگاهی می خواهم برس��م، گفت: چندت��ا مربی داری؟ روزی چند ساعت می آموزی؟ به چند تا از آموخته هایت عمل می کنی؟ او گفت پاس��خ های درست به این سه پرسش، کلید

طالیی موفقیت توست.در ای��ن دو روز 1- درب��اره مدیری��ت 2- ارائ��ه خدمات عالی 3- برنامه ریزی کس��ب و کار عال��ی 4- برنامه ریزی بازاریابی 5- تولی��د ارق��ام ب��زرگ 6- ج��ذب و حفظ اف��راد عالی 7- تکمیل کردن یک فرایند فروش عالی 8-چگونگي صاحب یک کسب و کار عالی ش��دن 9- خلق تجربه عالی برای مشتریان

10- داشتن یک زندگی عالی صحبت کرد.

News Stories

Page 9: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

9 Khalaghiyat.com

او از توانایی ه��ای بالق��وه ای گفت ک��ه پ��روردگار، درون همه ما قرار داده اس��ت که با آزادس��ازی و به کارگیری آن ه��ا می توان تغییر عظیمی در زندگی فردی خود و س��ایر

انسان ها ایجاد کرد. دانش و مهارت شما تعیین کننده جایگاه شما خواهد بود.

ش��ما از اس��تعدادها و توانایی های فوق العاده ای برخوردارید که می توانید از آن ها به منظور دس��تیابی ب��ه اهداف تان در زندگی اس��تفاده کنید. این اس��تعدادها و توانایی ها

کدامند؟ آن ها را شناسایی کنید.

برای کسب و کار عالی نیاز به شفاف سازی، ساده سازی ، بهینه سازی و چندبرابرسازی دارید:

1-شفاف س��ازی: درباره این که شما چه کسی هس��تید؟ چه می خواهید و بهترین روش برای دستیابی به آن چه می خواهید چیست، به طور کامل شفاف سازی کنید.

2- ساده س��ازی کنید: تمام کارها و فعالیت های کم ارزش و بی ارزش در زندگی خود را تعویض ، برون سپاری یا حذف کنید.

3-بهینه س��ازی کنید: مهارت ها، توانایی ها و توانمندی های خود را مشخص و بر توسعه آن ها به سطوح باالتر تمرکز کنید.

4-چند برابر کنید: پتانس��یل خود را با مش��تریان، دانش، توانمندی ها، تالش ها، پول و منابع رقبای تان رشد دهید.

چهار روش برای ایجاد تغییر در زندگی شما1-بعضی از کارها را بیش��تر انجام دهید )آن چه شما را به اهداف تان نزدیک

می کند.(2- بعضی از کارها را کمتر انجام دهید. )آن چه تاثیر چندانی در رس��یدن به

اهداف تان ندارد.(3-یک کار جدید را شروع کنید.

4-انجام یک کاری را به طور کلی متوقف کنید. ) آن چه شما را از اهداف تان دور می کند.(

تمرین تخصیص وقتقاعده: ش��ما نمی توانید در وقت صرفه جویی کنید، ش��ما تنها می توانید وقت

خود را متفاوت سپری کنید.از خودتان بپرسید:

چه کاری را می خواهید بیشتر انجام دهید؟چه کاری را کمتر می خواهید انجام دهید؟

چه کاری را می خواهید متوقف کنید؟چه کاری را می خواهید شروع کنید؟

مفهوم نبوغ فکریگرو ه های تبادل اندیش��ه تشکیل بدهید و از توفان فکری در جهت بهره وری

و پیشرفت کاری تان استفاده کنید.همه مثبت و پایبند موفقیت هستند.

ایده ها و عقایدتان را آزادانه با دیگران در میان بگذارید.سوال هاي زیادی بپرسید.

دنبال راه هایی برای کمک و تشویق باشید.نوبتی عمل کنید و برای همه امکان حرف زدن فراهم کنید.

و نهایت کالم پیرمرد: مربی داش��ته باش��ید، بیاموزید و ب��ه آموخته های تان عم��ل کنی��د و مهم ترین بخش امروز آن چیزی اس��ت که ش��ما پس از این

انجام می دهید.عمل، همه چیز است.

پیرمرد پس از حضور در ضیافت شامی که به افتخارش ترتیب داده شده بود، بامداد شنبه 20 مهر تهران را به مقصد مسکو ترک کرد. او قول داد سال آینده برای قسمت دوم سخنرانی اش به ایران بازگردد. به پیرمرد گفتم ما منتظرت

می مانیم تا باز هم خاطره لبخندهایی را که حتی در شرایط بحرانی فراموشش نمی کنی، تجربه

کنیم، چقدر دوست داشتن یکدیگر، زندگی را زیبا می کند.

بیاییم دوست داشتن را تجربه کنیم و با خلق خاطرات زیبا در ذهن یکدیگر به آرامش برسیم.

Page 10: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 10

کارآفرینـــــــــــــان روبه روی کارآفرین باسابقه

گفت وگو با مهندس شاهرخ ظهیریکه مجری یک برنامه کارشناسی کارآفرینی شده است

هانیه گرامی: چندی سـت که مهندس شاهرخ ظهیری چهره نام آشنای صنعت غذا که به نام »پدر صنایع غذایی ایران« معروف است، به عنوان کارشناس/ مجری، برنامه »تجارت جهانی ایرانیان« را در شبکه جهانی جام جـم روی آنتن دارد. این خبر به اندازه کافی جذاب اسـت و دیدن این برنامه می تواند لطف مضاعف داشـته باشـد؛ چرا که این بار به جای یک مجری یـا روزنامه نگار، یـک کارآفرین بزرگ و مشـهور روبه روی کارآفرینـان جوان تر می نشـیند. البته فکر می کردیم ایـن جزو اولین تجربه های اجرای این پیر باسـابقه صنعت اسـت اما در همین گفت وگو مشخص شـد در بین کارهای بزرگی که ایشان کرده و در همان سال ها که پله های ترقی را در شغلش می پیموده، گویندگی رادیو را هم تجربه کرده اسـت. می گوید این برنامه را با هدف معرفی هرچه بیشتر صنایع غذایی ایران و توسعه صادرات در این عرصه راه اندازی کرده اند و بعد از کارآفرینـان برتر صنایع دیگر هم در برنامه دعوت کرده اند. »این برنامه در نظـر دارد به عنوان پل ارتباطی میان سـرمایه گذاران و کارآفرینان، عالوه بر در اختیار گذاردن اطالعات مورد نیاز این افراد، سبب آشنایی ایشان با فرصت های بی نظیر سودآوری در فعالیت هایی شود که عالوه بر

ایجاد اشتغال، ارزآوری مناسبی به وجود می آورد. برنامـه »تجارت جهانی ایرانیان« در 3 نوبت در شـب های »سه شـنبه، چهارشـنبه، پنج شنبه« در ساعت 20:45 به وقت تهران به صورت زنده

پخش می شود.در ضمـن از این بـه بعد در یک صفحـه مجزا »خاطـرات و تجربه های

مهندس ظهیری« را چاپ خواهیم کرد. قولش را از استاد گرفته ایم.

بهانه ما برای گفت وگوی برنامه شـما در شـبکه جام جم اسـت که در آن، شـما کارشـناس و مجری هستید و با کارآفرینان صحبت می کنید: برنامه »تجارت جهانی ایرانیان«. آیا قبال سابقه اجرا هم داشتید؟

بله. جالب است که شما این سوال را پرسیدید و مرا بردید به سال ها قبل. در آن سال ها که من در بازار کار می کردم، اداره رادیو در میدان ارگ بود و من هر روز از بازار می آمدم و از میدان می گذش��تم و س��وار اتوبوس مي ش��دم. سال آخر دانشکده حقوق و دبیر دبیرستان های تهران بودم و در بازار هم کار می کردم. یک روز دیدم پشت در رادیو، روی یک ستون یک اطالعیه زدند که سه نفر گوینده می خواهند. جوان بودم و عالقه مند، بنابراین رفتم آ ن جا و دم در یک فرم دادند، ما آن را تکمیل و به این ترتیب اسم نویسی کردیم. یک روز برای من دعوت نامه آمد که برای امتحانات کتبی بیایید به یک دبیرستان نزدیک تاالر رودکی سابق و تاالر وحدت االن. چون پدرم رییس دارایی قم بود من در دوره دبیرس��تان در قم تحصیل کرده بودم و عالقه ای به درس های حوزوی پیدا کرده بودم و دو سه سال هم به حوزه علمیه قم رفته و صرف و نحو عربی و دروس مقدماتی ورود به حوزه علمیه را خوانده بودم، بنابراین با دروس و فنون بالغت هم آشنا بودم. خالصه آن که روز امتحان کتبی دیدیم هزار نفر آمده اند تا امتحان بدهند. چون س��ال آخر دانش��کده حقوق بودم و اطالعاتم هم خوب بود امتحان خوبی دادم. البته به حالت تفریحی آمده بودیم. پانزده، بیست روز گذشت و یک روز یکی از رفقا گفت که ظهیری، پنج شش نفر را اعالم کرده اند و یک نفر هم تو هستی. اسمت را پشت در نوشته اند. هر روز از آن مسیر رد می شدیم و سوار اتوبوس می شدیم. رفتیم و دیدیم اسم ما نوشته شده. گفتم حاال باید چکار کنیم، گفتند فالن روز بیایید برای امتحان ش��فاهی. فالن روز آمدیم و آن جا از ما امتحان می گرفتند. به من گفتند نوشته ای همراهت هست که بخواهی از روی آن امتحان بدهی؟ گفتم نه. یک موضوع به من دادند و گفتند برو داخل آن اتاق و هر موقع که چراغ، قرمز ش��د ش��روع به صحبت کن. رفتیم داخل یک اتاق که شیشه ای بود و یک میکروفون گنده هم روبه روی ما. چراغ که قرمز ش��د ما ش��روع کردیم. من در دروس عربی خوانده بودم که فن س��خنوری یک مقدمه دارد ، یک ذی المقدمه

دارد و یک نتیجه. ما خواستیم که خیلی علمی کار کنیم و شروع به گفتن مقدمه کردیم.

چه موضوعی را به شما داده بودند؟ یادتان هست؟ فکر می کنم در مورد مسائل مربوط به پشتکار و جدیت و از این چیزها بود. جالب است موضوعی که به شما داده بودند به آینده تان می خورد.

)خن��ده( بل��ه. خالصه آن که ش��روع به صحبت کردیم و گرم ش��ده بودیم که دیدیم از پش��ت شیشه، آقای روحانی دس��تش را به عالمت کات نشان می دهد. من یک جوان پرش��ور و پرانگیزه بودم و نمی دانس��تم این عالمت چیس��ت و ذی المقدمه را گرفته بودم و داد س��خن می دادم. خالصه آن که باالخره چراغ س��بز ش��د و آمدند داخل و گفتند که آق��ا مگر نمی بینی که می گویم تمام کن. شما قرار بود ده دقیقه حرف برنی. گفتم آقا مگر شما به من گفته بودید که این عالمت یعنی قطع کن. من فکر کردم که شما دارید

مرا تشویق می کنید )خنده(. گویندگی هم کردید؟

بله. یک دوره کالس گذاشتند که اصوال سیستم رادیو چگونه است و پانزده روز کالس رفتی��م و بع��د هم ی��ک تعهد از من گرفتند ک��ه در تمام مدت بیس��ت و چهارساعت هر موقع شما را خواس��تیم باید حضور داشته باشید. یعنی این طوری نیس��ت که هشت صبح بروم و دو بعدازظهر هم کارم تمام ش��ود. یکی دو ماه از کارهای دیگر زدی��م و می رفتیم رادیو و بعد دیدم که نمی ش��ود. موضوع دیگر هم این بود که من دانش��جو و مصدقی بودم و در رادیو نوشته هایی به من می دادند بخوانم که خالف عقیده من بود و من رنج

می کشیدم تا آنها را بخوانم، بنابراین استعفا دادم. رییس رادیو گفت آقا ش��ما خیلی جوان بااستعدادی هستی. چرا می خواهی بروی؟ خیلی ترقی می کنی. گفتم: نه من دانش��جو هس��تم، کار دولتی هم دارم و نمی توان��م. خالص��ه آم��دم بی��رون. البته از آن موقع ب��ه بعد گاهی

برنامه هایی در تلویزیون اما خیلی پراکنده داشتم.

Page 11: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

11 Khalaghiyat.com

قصدتـان از پذیرفتن مجری گری در این برنامه چه بود؟

هدفـم توسـعه و معرفـی اهمیـت صنایع غذایـی ایـران بود بـه خصـوص در زمینه صـادرات. مـن در تشـکل صنایـع غذایی سـمت دارم، به آقـای نهاوندیـان گفتم ما بـرای رفتن بـه تجـارت جهانـی، فعال در صنعـت غذا حرف هایی بـرای گفتن داریم. ایشـان هم صحبت کردند بـا تلویزیون که یک برنامه بدهند که چهارشنبه ها با عنوان

»تجارت جهانی ایرانیان« از شبکه جام جم پخش می شود.

پس فقط در مورد صنایع غذایی مصاحبه می کنید؟

نـه. اول در مـورد صنایع غذایـی بود اما از آن جا کـه من عضـو هیات مدیـره انجمن مدیران هم هسـتم، با مدیران صنایع دیگر هم صحبت کردیم و از مدیران صنایع دیگر

هم در برنامه شرکت می کنند. شما کسـانی را که برای مصاحبه انتخاب

می کنید، از قبل می شناسید؟بله. سـعی می کنیم سـطح برنامه و کسانی را کـه می آینـد بـاال در نظر بگیریـم. مثال مهندس محسن خلیلی، پدر صنایع ایران و رییس بوتان گاز را آوردیم و دوستان دیگر از صنایع خوب کشور را که هنوز متاسفانه ناشناخته هستند. تلویزیون موافقت کرده ایـن برنامه را با هزینه کم در اختیار صنعت قـرار بدهد تا معرفـی کنیم. ما کسـانی را

می آوریم که سطح برنامه را حفظ کنیم.

روال برنامه شما چگونه است؟ آیا همه عملکرد شرکت را بررسی می کنید و نقد هم دارید؟ن��ه. هدف، فقط معرفی صنعت ایرانی اس��ت ت��ا بگوییم این صنعت، این خدم��ات را انجام می دهد و این صادرات را دارد تا براس��اس سیاس��ت هایی که دولت عالقمند اس��ت، جذب س��رمایه گذاری کنیم. خیلی از ایرانیان در سراس��ر جهان هس��تند ک��ه عالقمند به این س��رمایه گذاری ها هس��تند. در یکی از همین برنامه ها،مدیر یک شرکت ماشین سازی را آورده بودم که واقعا کارهای بزرگی کرده است و چند تا کشور که ماشین های ش��ان را برده بودند از کیفیت و س��رویس آن ها تشکر می کردند. این ماشین آالت با بهترین ماش��ین آالت ش��رکت های بزرگ و معروف رقابت می کنند، با قیمت بس��یار مناسب تر. موضوع برنامه این نیس��ت که ما بنش��ینیم بحث و نقد کنیم. من البته ش��خصا برنامه انتقادی را هم خیلی دوست دارم. در زمان آقای خاتمی، برای مدیران صنایعی که جایزه صادراتی گرفته بودند، برنامه گذاشتیم. در آن برنامه، یکی از س��واالت من این بود که اگر رفع مش��کالتی که جلوی دست و پای تان را می گیرد دست خودتان بود چکار می کردید؟ هر کدام جوابی به این س��وال می دادند. تقریبا 10 تا از این برنامه ها پخش شده بود که از دفتر ریاس��ت جمهوری با تلویزیون تماس گرفتند که این فیلم ها را می خواهند. البته نتوانس��تند به

صورت کامل از این راهکارها استفاده کنند.

چه اتفاقات جذابی در این برنامه افتاد که بخواهید بیان کنید؟یک��ی از اتفاق��ات جالب که افتاد و بع��د آن را اصالح کردم، خودم به وج��ود آوردم. این برنامه، زنده پخش می شود و اگر دیده باشید یک بخش اینترنت هم دارد که در آن آقای باقری نیا با خارج از کشور در تماس است. من می خواستم آقای باقری نیا را معرفی کنم، گفتم حاال ارتباط مان را با آقای باقری نیا برقرار می کنیم ک��ه ارتباط ما را ب��ا این دنیا و آن دنیا برقرار می کند )خنده(. می خواس��تم بگویم این طرف و آن طرف اما گفتم این دنیا و آن دنیا. البته خیلی زود اصالح کردم و گفتم منظورم ارتباط کشور عزیزمان ایران با خارج

از کشور است.

این برنامه بازخورد مثبتی هم داشت؟ خیلی زیاد، آن قدری که نمی رس��یم جواب بدهیم. خیلی ها عالقمندند و بعد می آیند روی س��ایت و شرایط سرمایه گذاری را می پرسند و می خواهند قوانین ایران را بدانند. متاسفانه در خیلی از کشورها از ایران خیلی بد تعریف شده و وقتی ایرانی های عزیز آن طرف دنیا شرایط را می بینند استقبال می کنند. خدا را شکر هر

چه قدر هم جلوتر می رود بیشتر جا می افتد.

Page 12: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 12

راهنامی رسیدن به قله موفقیت

آموزش مدیریت مالی فرد و خانواده با دکتر علی شاه حسینی

ارتباطRelation

خدایا چرا یک نفر خودروی چند صد میلیونی سـوار می شود و یک نفر دیگر داخل سطل زباله های شهر زباله های قابل بازیافت را جدا می کند که بفروشد

و مبلغی ناچیز به دست آورد تا شکم خانواده اش را سیر کند!چرا یک جوان 18 سـاله دچار سـردرگمی شده که چطور با پول پدرش رنگ لباسش را با رنگ خودروی جدیدش هماهنگ کند و یک 18 ساله دیگر آرزو کند که آن ها هم یک روزی صاحبخانه شـوند، حتی در حد یک آپارتمان 50

متری!آیا واقعا مدیریت مالی، برنامه ریزی مالی و داشتن هوش مالی است که آدم ها

را به جایی که هستند رسانده است؟یعنی کسی که وضع مالی مناسبی ندارد، مدیریت مالی نداشته است؟ آخر او مگر ثروتی داشته است که آن را مدیریت کند! کف دستی که مو ندارد چطور

می توان موهای آن را شمرد!

اجـازه دهید چند سـال به عقب برگردیم، آنجـا که پدر بزرگ آن 18 سـاله پولـدار، کارگری بیـش نبود یا پدربزرگ کسـی که خودروی چند صد میلیونی سـوار می شـود، دستفروشـی دوره گـرد بود! جالب تـر آن جا که پدر بـزرگ آن جوانی که در آرزوی آپارتمان 50 متری ست برای خودش کسی بوده و سری

توی سرها داشته است و ثروتش قابل محاسبه نبوده. بله، در اطراف خود فراوان می بینیم کسانی که با چرخش چرخ

گردون از آن باال باال ها به این پایین ها فرو افتاده اند.با کمی ظرافت می توانیم ردپای مدیریت مالی، اثر دوراندیشی و اهمیت آموزش هوش مالی به نسـل های گذشـته را ببینیم و

برای آینده برنامه ریزی کنیم.آیا واقعا چرخ گردون مقصر اسـت؟ آیا قسـمت و شانس نقش دارد؟ آیـا خداوند رحمان و رحیم از سـهم ما کم کرده اسـت؟

و آیا...مطالعـات و تحقیقـات بیانگـر واقعیت دیگری اسـت که چون پولداران امـروزی فقط به فکر تامین رفاه بـرای فرزندان خود هستند و فرصتی برای آموزش آن ها ندارند و چون این فرزندان امـروز و والدین فردا، مدیریت هزینه و پس انداز را نمی آموزند، به تدریج از ذخیره می خورند و یک یا دو نسـل آینده آن ها به فقر و نداری گرفتار می شوند و آن جاست که ما می گوییم حتما

دارایی اجدادش حالل نبوده یا حق دیگران بوده و... روی سـخنم با والدینی سـت که فکـر می کنند بایـد در بازی رقابـت برای تامین رفاه و امکانات بـرای فرزندان خود از اقوام و دوستان گوی سـبقت را بربایند. می خواهم این زنگ خطر را بـه صدا در آورم که ناز پرورده هـای امروز نمی توانند در آینده والدین ایده آلی باشند و فرزندانی توانمند تحویل جامعه دهند

و حتی برای خانواده خود نیز مثمر ثمر نخواهند بود.

1

2

Page 13: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

13 Khalaghiyat.com

چقدر خوب اسـت بـه جای این که پـول در اختیـار فرزندان قـرار دهیم، راه های پول به دسـت آوردن، پـول خرج کردن و پس اندازکـردن را در عمـل بـه آن هـا بیاموزیم. اگـر به آن ها ماهی گیری بیاموزیم، حتی پس از ما هم آن ها گرسنه نخواهند مانـد. اگر چه با داشـتن مقدار فراوانی ماهی در فریزر سـخت است تماشای جگر گوشـه مان در اقیانوس طوفانی این دنیا که دنبال صید ماهی نحیفی سـت! ولی چاره ای نیست، باید به فکر

آینده دور باشیم.بله، اگر امروز این رعنای خوش قد و باال در سالمت کامل جلوی

دیـدگان ما قدم می زند نتیجه آن داروها و شـربت های تلخی اسـت که به زور به خوردش دادیم تا یک سـرماخوردگی ساده منجر به رماتیسـم و هزاران بیماری دیگر نشود. اگرچه آن روز او فریاد می زد و اشـک می ریخت ولی چـون ما به فکر آینده و سالمت جسمی او بودیم، هیچ تردیدی نداشتیم که با انکار او از

اصرار خود دست بکشیم.پـس چگونه می توانیم رشـد ایـن بیماری رفاه طلبـی افراطی، بیماری مصرف کننده صرف بودن، بیماری مسـری بی عرضگی و بی هنری را در وجود فرزندان مان ببینیم و هیچ اقدامی نکنیم؟

می خواهم مژده بدهم به کسانی که امروز در تنگدستی روزگار سـپری می کنند ولی از تالش و کار دسـت نمی کشند و شعارشان این است که »کار عار نیسـت« او که امروز دنبـال لقمه نانی مـی دود، عمیق تر فکر می کند کـه اوال چرا باید بـرای لقمه ای نان جـان داد؟ و از همه مهم تر به فرزندش نشان می دهد که اگر امروز تدبیر نکند،

فردا همچو او باید این گونه زندگی کند.او بـا تلنگرهای پـی در پی و بـا نمایش تراژدی زندگـی خـود، بـه طور غیر مسـتقیم در نسـل بعـدی خود ایجاد انگیـزه ای مضاعف می کند که

بیاموزند تا چگونه بهتر زیستن را پیشه کنند.در این نوشـتار قصد بر این است که از خودمان بپرسـیم کجا هسـتیم؟ چرا این جا هستیم و اگر این گونه طی مسـیر کنیم، نسـل بعـدی ما کجا خواهند بود؟ و اگر بخواهیـم آن ها جایگاه بهتر و زیباتری داشـته باشـند، امروز باید برای آن ها

چه کنیم؟

کاش بدانیـم کـه سـوال پرسـیدن یکـی از مهم ترین راه های رسـیدن به قله های موفقیت است و پرسیدن سـواالت باال می تواند ما را به

فکر فرو ببرد که جواب ها چه هستند.بـدون تردید، تغییـرات بزرگ بـا راهکارهای

کوچک به دست آمده اند و خواهند آمد.مثل همین راهکارها:

از کار کردن فرزندان مان استقبال کنیم، حتی در حد ابتدایی.

طعم شیرین کسب درآمد، سود و برنده شدن را به آن ها بیاموزیم.

بپذیریـم که هر هنـر و ویژگی بایـد از دوران کودکی آموخته شود.

شـک نکنیم که پـول و رفاه خوب اسـت ولی پولدار ماندن و فقیر نشدن خیلی بهتر است.

فراموش نکنیـم که آموزش و تغییر، سـخت، زمان بـر، انرژی بر ولـی ماندگارترین سـرمایه

است.یقین داشته باشیم که ماندگارترین سرمایه ای که به آن می توان افتخار کرد، فرزند شایسـته

است.

3

45

پنجره خالقیت ، اول و نیمه هر ماه منتشر می شودشماره بعدی: نیمه آبان

Page 14: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 14

کارآفرینیEntrepreneurship

بیکاری، مشکل خانواده شما هم هست؟ دکتر علی اکبر جاللی از طرحی می گوید که یک میلیون شغل ایجاد می کند

راز اشتغال موفق از راه اینتـرنت

کمتر کسـی در ایران هسـت که با فنـاوری اطالعات و ارتباطـات و کاربردهای آن آشـنا باشد و دکتر علی اکبر جاللی پدرفناوری اطالعات و بانی شهرها و روستاهای drjalali.irالکترونیکی را نشناسـد. باید به سایت شخصی دکتر جاللی به آدرسمراجعه کرد تا متوجه فعالیت های گسـترده ایشـان در 20 سـال گذشته شد. دکتر جاللی، اسـتاد تمام دانشکده برق دانشـگاه علم و صنعت و فوق دکتری مهندسی برق از دانشـگاه ویرجینیای غربی آمریکاست که48 کتاب تالیفی و ترجمه و چند صـد مقاله علمی چاپ شـده در مجـالت و مجموعه مقـاالت همایش های داخلی و بین المللی دارد. با دکتر جاللی در مورد یکی از پروژه های اش که الکترونیکی کردن تمام شـهرهای ایران اسـت و می تواند بیش از یک میلیون اشتغال در کشور ایجاد

کند به گفت وگو نشسته ایم.

آقای دکتر جاللی، موضوع شهر الکترونیک را در چه زمانی شروع کردید؟ موقعیـت فعلی شـهرهای الکترونیک ایران کـه جنابعالی بانی آن هسـتید

چگونه است؟ش��هرهای الکترونیکی در جهان از سال 1980 میالدی همزمان با توسعه کاربردهای فناوری اطالعات مطرح شده است، چین تایپه، شهر الکترونیکی سئول در کره جنوبی، بعضی از ش��هرهای آمریکا، تعدادی از ش��هرهای کانادا و اروپا جزو اولین ش��هرهای الکترونیک جهان بوده اند. مباحث مرتبط با ش��هرهای الکترونیک در ایران برای اولین بار در س��ال 1380 در همایش جهانی ش��هرهای الکترونیک��ی و اینترنتی در جزیره کیش توسط اینجانب مطرح شد. در آن زمان قرار بود که جزیره کیش به عنوان اولین ش��هر الکترونیک کش��ور و ترمینال خرید ایران با حمایت دولت راه اندازی شود که تا حدودی کارها هم جلو رفت ولی با تغییر مدیر عامل س��ازمان منطقه آزاد کیش این

پروژه به علت نبود عالقه در ایشان نسبت به این موضوع، ادامه نیافت. در سال 1383 سند راهبردی شهر الکترونیک مشهد توسط اینجانب و همکارانم در دانش��گاه عل��م و صنع��ت ایران تهیه ش��د و ب��ه عنوان یک س��ند مهم زمینه پیاده س��ازی شهر الکترونیک مشهد را فراهم کرد. در این شهر هم با عوض شدن ش��هردار، در حالی که سند الزم تهیه ش��ده بود، پروژه در اجرا دچار وقفه شد و چند س��ال بعد اقداماتی توسط شهرداری مشهد انجام شد که هنوز ادامه دارد.

1

Page 15: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

15 Khalaghiyat.com

ش��هر الکترونیک گرگان در سال 1388 مهمترین ش��هر الکترونیک کشور شده است و هم اکنون هم درگاه این ش��هر نس��بت به سایر ش��هرهای ایران فعال تر است، اما به خاطر نداش��تن بانی مشخصی که بتواند روی آن س��رمایه گذاری کند، سرعت توسعه

آن کم است. در س��ال 1389 اولین اس��تان الکترونیکی کش��ور در اس��تان س��منان با صد در صد ش��هرهای الکترونیکی آغاز به کار کرد و با حمایت اس��تانداری استان سمنان هر 18 شهر آن دارای درگاه شهر الکترونیکی شدند و با دستورالعمل استاندار که به بنده حکم مش��اوره در توسعه شهرهای الکترونیک اس��تان را داد، همه سازمانهای دولتی مکلف به همکاری ش��دند و این پروژه بس��یار موفق آغاز ش��د، اما در عمل به دلیل نداشتن ردیف بودجه و ملزم نبودن اس��تان به اجرای آن عمال با سرعت کمتری به جلو رفت، اما هنوز فعالیت در آن ها جریان دارد. با تجربه موفق انجام ش��ده در اس��تان س��منان و رفع اشکاالت نرم افزار ش��هرهای الکترونیک، نسخه جدیدی برای الکترونیکی کردن همه ش��هرهای ایران فراهم ش��د. فاز اول این پروژه در چارچوب فرهنگ سازی برای شناس��ایی توانمندی شهر الکترونیک و بستر سازی برای پیاده سازی دولت الکترونیک در استان سمنان افتتاح شد و بستر الزم برای توسعه کیفی سایر شهرهای الکترونیکی ایران با رفع نقایص در دستور کار قرار گرفت. البته در استان چهارمحال و بختیاری و

بعضی از شهرهای دیگر کشور هم تست های الزم را انجام داده ایم.

23

4

5

شـما به عنوان بانی شهرهای الکترونیک ایران چه تعریفی از شهر الکترونیک دارید؟

ش��هر الکترونی��ک شهری س��ت که در آن ش��هروندان می توانند از طریق یک پنجره واحد به نام درگاه ش��هر الکترونی��ک، ب��دون مراجعه حضوری کلی��ه خدمات و سرویس های دس��تگاه های دولتی، بخش خصوصی که امکان ارائه خدمات آن ها از طریق اینترنت یا شبکه ملی اطالعات کش��ور مقدور باشد، در 24 ساعت شبانه روز، ب��دون تعطیلی و به صورت ام��ن دریافت کنند. توصیه می کن��م برای ش��ناخت بهتر از یک ش��هر الکترونیک واقعی، عالقمندان به شهر الکترونیک گرگان به آدرس gorgan.vcity.ir ب��ه عنوان یک ش��هر الکترونیک نمونه که در حال اجراس��ت مراجعه کنن��د. با ورود به بخش های مختلف ش��هر الکترونیک گ��رگان خواهید دید که خیلی از نیازهایی که یک ش��هروند از یک شهر سنتی دارد، در ش��هر الکترونیک هم با کیفیت بهتری

برآورده شده است. یک شهروند می تواند با مراجعه به درگاه شهر الکترونیک به ص��ورت آن الین از همه خدم��ات الکترونیکی ایجاد شده در س��طح ملی، استانی و شهر خود استفاده کند. که ش��امل این موارد اس��ت: آخرین اخبار، فرصت های شغلی، اس��تفاده از خدمات بانک، مدارس، دانشگاه ها، بیمارس��تان ها، پار ک ها، مس��اجد و س��ایر اماکن و نیز خری��د بلیت هواپیما، بلیت اتوب��وس، پرداخت قبوض، کارت سوخت هوشمند، حراجی الکترونیک، مراجعه به محل های کس��ب و کار مانند بازار و فروشگاه های شهر، دسترس��ی به خدمات الکترونیکی و غی��ر الکترونیکی ادارات دولتی ش��هر و بسیاری از خدمات دیگر که برای جوان��ان، بازرگان��ان، زنان، دانش��جویان، دانش آموزان،

صنعت گران، کارگران، کشاورزان و... وجود دارد.

یک شهر الکترونیک استاندارد چه کاربردهایی برای کاربران خود فراهم می کند؟یک ش��هر الکترونیک اس��تاندارد باید بتواند با ب��ه کارگیری جدیدتری��ن فناوری های ارتباطی، نرم افزاری و س��خت افزاری زمینه دسترسی شهروندان به کلیه خدمات و اطالعات مجاز دولتی و بخش خصوصی با امنیت باال را بر بس��تر یک زیرس��اخت مناس��ب فراهم کند. در یک ش��هر الکترونیکی توس��عه تجارت الکترونیکی، بانکداری الکترونیک��ی، آموزش الکترونیکی، رای گیری الکترونیک��ی، دول��ت الکترونیکی و س��ایر خدمات و س��رویس های الکترونیک��ی آن الین فراهم می ش��ود. ش��هر الکترونیک اس��تاندارد باید بتواند خدمات الکترونیکی و هر اطالعات مورد نیاز دیگر را به گونه ای ارائه دهد که ش��هروندان بتوانند از طریق ابزارهای دسترس��ی معمولی مثل: تلفن همراه، تلفن ثابت، رایانه، تلویزیون تعاملی، تبلت، اینترنت، و سایر ابزارهای دسترسی بدون هزینه یا با حداقل هزینه از طریق شبکه ملی اطالعات، اینترنت و سایر شبکه های ارتباطی مجاز

و موجود کشور در هر ساعت شبانه روز، خدمات بگیرند. توس��عه ش��هر الکترونیک پتانس��یل کارآفرینی و ایجاد اش��تغال جدید زیادی را در خود دارد. شهروندان در شهر الکترونیکی فرصت های بیشتری نسبت به شهرهای سنتی در توسعه خالقیت و نوآوری دارند و می توانند در اداره شهرشان کمک بیشتری به مسوولین و توسعه اقتصاد شهری داشته باشند. تاثیرگذاری و تاثیرپذیری شهروندان در تعامالت شهری احساس مسوولیت آنها را

بیشتر می کند و باعث توسعه کیفی خدمات شهری می شود.

شما گفتید که شهرهای الکترونیکی پتانسیل کارآفرینی و اشتغال را دارند، چگونه و به چه تعداد می توان در شهرهای الکترونیک ایران اشتغال ایجاد کرد؟

اتفاقا سوال خوبی مطرح کردید. با توجه به این که مجله خالقیت همواره دنبال کارآفرینی و اشتغال است باید خبر خوبی در این زمینه بدهم. ما دنبال آن هستیم که بیش از 1150 شهر کوچک و بزرگ ایران را که طبق تقسیمات وزارت کشور، شهر شناخته می شوند، الکترونیکی کنیم. همان طور که قبال گفتم بستر و درگاه همه این 1150 ش��هر برای اجرای فاز یک انجام ش��ده اس��ت و مشغول رایزنی با مسوولین کشوری در این زمینه هستیم تا مجوزهای الزم را بگیریم و طبق قوانین و مقررات کشور آن را جلو ببریم. پیش بینی اولیه ما ایجاد یک میلیون اشتغال از زمان اجرای شهرهای الکترونیک در طول برنامه پنجم ساله پنجم توسعه کشور است. به ازای هر بخش از شهر الکترونیک که ما بتوانیم یک شغل تعریف کنیم در حقیقت ما نیازمند 1150 نفر در همان شغل در سایر شهرهای کشور هستیم. مثال اگر شخصی را برای بخش اخبار یک شهر الکترونیک مثل گرگان به کار گیریم، در سایر شهرهای ایران نیز نیازمند چنین فردی هستیم. در بخش کسب و کار که در یک شهر مانند گرگان 30 هزار مغازه و شرکت و بنگاه وجود دارد ما نیازمند ده ها نفر برای ایجاد سایت یا به روزرسانی اطالعات این مغازه ها هس��تیم. به عنوان مثال در شهر شاهرود حدود 400 آرایشگاه زنانه و مردانه است که اگر به ازای هر 40 نفر آنها یک نفر را مسوول به روزرسانی اطالعات سایت آن ها یا آموزش و اطالع رس��انی از ابزارهای جدید مورد نیازشان یا مدل های جدید اصالح و بیماری های انتقالی از موی سر و سایر نیازهای آن ها در فضای مجازی کنیم حداقل فقط ده نفر در این صنف نیرو الزم است. این رقم را در 1150 شهر به طور متوسط در نظر بگیرید که به عددهای بزرگی خواهید رسید. حاال سایر صنوف را در نظر بگیرید و سری به چند صد لینک شهر الکترونیک بزنید که همگی مسوول داشته باشند و باید به روز شوند، در این صورت به عددی به مراتب بیشتر از یک میلیون نفر اشتغال خواهید رسید. البته شرط همه مطالب باال به آن است که بپذیریم جهان آینده این الزامات را می طلبد و مجبور به حرکت از شهرهای سنتی به شهرهای الکترونیکی هستیم. پیش بینی های الزم به گونه ای شده است که شهرهای الکترونیکی بعد از پنج سال کامال خودکفا ش��وند و دولت به جز هزینه اولیه برای ش��روع کار و کمک محدود در سال های بعد، هزینه ای را نخواهد پرداخت. هزینه شهرهای الکترونیکی از تبلیغات و کار برای بخش خصوصی در یک فضای

رقابتی که وجود خواهد داشت، تامین می شود.

بـرای راه انـدازی شـهرهای الکترونیک در کشـور با چه مشکالتی روبه رو هستیم؟

مش��کل اول، پهنای باند کم دسترسی مردم به درگاه های شهرهای الکترونیکی ست. امید اس��ت با توسعه شبکه ملی اطالعات و پروژه فیب��ر نوری در در منازل این مش��کل حل ش��ود. چالش دیگر کم توجه��ی مس��وولین ش��هرها ب��ه امتیازات ف��وق تصور ش��هرهای الکترونیکی س��ت که با فرهنگ س��ازی و الزام��ات قانونی و حمایت دولت باید این مش��کل هم رفع شود. در نهایت، آموزش شهروندان در به کارگیری خدمات آن الین است که باید طی دورهای اجباری

شهروند الکترونیک به این موضوع نیز پرداخته شود.

Page 16: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 16

بهتــــرین نقش ها

برای زنان در یک کسب وکار

ایجاد کسب وکار خانوادگی موفق نوشته فاطمه دانشور*

Page 17: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

17 Khalaghiyat.com

در شماره گذشته از شورای خانواده در کسب وکارهای خانوادگ��ی گفتیم و این که این ش��ورا چه وظایفی را ب��ر عه��ده دارد و در ادامه به یک��ی از فعالیت های آن اش��اره کردیم که مشارکت در فعالیت های عام المنفعه ب��ود. در ای��ن ش��ماره قصد داری��م به یک��ی دیگر از اس��تراتژی هایی اش��اره کنیم که در ش��ورای خانواده باید مدنظر قرار گیرد و آن، بحث اخالق حرفه ای ست که باعث پایداری یک ش��رکت در بازار می ش��ود. این موضوعی س��ت که در زنان، پایبندی بیش��تری نسبت ب��ه آن وج��ود دارد. مصداق های��ی ه��م پیرامون این مدعا می ت��وان ارائه کرد؛ به طور مثال، آمارها نش��ان می دهند که چک خانم ها کمتر برگش��ت می خورد یا میزان ناروایی ها و ناراستی های تجاری که در مواردی مش��اهده می شود، در خانم ها به مراتب کمتر از آقایان

اس��ت که این ناشی ازش��یوه خلقت آن ها و نیز حس مادرانه ای س��ت که همواره همراه ش��ان اس��ت. بر این اس��اس به نظر می رس��د که خانم ها به ش��کل بهتری می توانن��د ای��ن اس��تراتژی را در ش��رکت و در قالب شورای خانواده محقق کنند. استراتژی اخالق حرفه ای ب��ر این موضوع تاکید می کند ک��ه به هیچ عنوان کاال یا خدمات غیرمرغوب در اختیار مش��تری قرار نگیرد؛ حت��ی تا آن جا که اگر ش��ده خودمان زیان کنیم، ولی کاال وخدمات بی کیفیت به مش��تری ارائه ندهیم. این کار در بلندم��دت ایجاد اعتب��ار می کند و پایداری آن بنگاه اقتصادی را به ارمغان می آورد. یکی از تهدیداتی که در ش��رکت های خانوادگی وجود دارد این است که می گویند با پیرشدن سهامداران آن شرکت، یعنی پدر و مادر، ممکن است شرکت رو به اضمحالل برود. ولی

واقعیت این اس��ت که با رعای��ت اخالق حرفه ای و نیز مسوولیت پذیری اجتماعی می توان دوام آن شرکت را در بلندمدت تضمین کرد. نس��ل بعد هم وقتی ببیند که یک برند معتبر به دست اش رسیده است، آن وقت همت بیشتری در حفظ و گسترش اعتبار آن به خرج می دهد. یادمان باش��د که برند با گذشت زمان، قیمت

پیدا می کند. مثال اگ��ر مجل��ه خالقیت بتواند س��ال های س��ال با خوش��نامی کار کند، آن وقت برن��دش صاحب ارزش و اعتب��ار می ش��ود. طبیعی س��ت ک��ه این م��ورد در هم��ه کس��ب وکارها مص��داق دارد. ارزش برن��د در کس��ب وکارهای خانوادگ��ی می تواند برای نس��ل های بعدی خانواده ک��ه اداره کنندگان کس��ب وکار آن نیز

هستند، سرمایه ای بسیار ارزشمند باشد.

بر مبنای نکاتی که بیان ش��د دو بحث مس��وولیت پذیری اجتماعی و اخالق حرفه ای دو موضوعی هستند که زنان می توانند در شرکت های خانوادگ��ی، نهادینه اش کنن��د و بدان بپردازند. از ن��کات دیگری که می تواند به عنوان حوزه فعالیت های زنان در کسب وکارهای خانوادگی در نظر گرفته ش��ود، پرداختن به جزییات کار در شرکت است. در هر ش��رکت با موضوعاتی مثل مدیریت منابع انس��انی روبه رو هستیم که موضوع بس��یار مهمی ست. باید توجه داش��ته باشیم که منابع انسانی یکی از مهم ترین س��رمایه های یک ش��رکت به شمار می رود و اهمیت نیروی انس��انی به مراتب مهم تر از اموال و امالک و تجهیزاتی ست که در یک ش��رکت به عنوان س��رمایه های آن قلمداد می شوند. در این جا هم تجربه نش��ان داده اس��ت که زنان در مدیریت منابع انسانی تبحر بیش��تری دارند؛ آن هم به این خاطر که به جزییات توجه می کنند و بحث انگیزش نیروی انسانی را به شکل بهتری درمی یابند و می توانند

نق��ش مثمر ثمرتری در این زمینه داش��ته باش��ند. ب��ه طور مثال در ش��رکت خانوادگی ما بحث نیروی انس��انی همیشه بر عهده من بوده است و مواردی از قبیل حل مشکالت کارگران و کارمندان و پرداختن به انگیزه کارکنان برای باالبردن بهره وری و ارزش��یابی کار آن ها و... از جمله مواردی ست که توانسته ام در شرکت خانوادگی مان نهادینه اش کنم. تحقق این موضوع را از یک س��و مدی��ون آموزش های مدیریتی هس��تم که گذرانده ام و از س��وی دیگر به آن ویژگی مادرانه در زنان برمی گ��ردد که در ذات زنان به ودیعه گذاش��ته ش��ده اس��ت. تجربه نش��ان داده که کارمندان، نقطه نظرات خود را به ش��کل بی واسطه تر و ش��فاف تری با خانم های مدیر مطرح می کنند. تجربه ش��خصی من هم این اس��ت که کارمندان شرکت ما مش��کالت و نقطه نظرات خود را به ش��کل راحت تری با من مطرح می کنند تا با همس��رم که رییس

هیات مدیره شرکت است.

و آیین نامه ه��ا درب��اره م��ا، بح��ث دیگ��ر نکت��ه دستورالعمل هایی س��ت که در یک شرکت و بنگاه اقتصادی جاری می شود و جزییات قابل توجهی دارد که این جزییات می توانند توس��ط زنان، تدوین و پیاده س��ازی ش��وند. این توانمندی نیز ناش��ی از همان ویژگی های ذاتی زنان اس��ت که عرض ش��د و البته بسیار بهتر خواهد بود که این ویژگی ذات��ی به تحصیل علم مدیریت و علم اداره یک کس��ب وکار

موفق مزین شود. بر مبنای تمام مواردی که بیان شد یک تقسیم کار عادالنه در کسب وکارهای خانوادگی شکل خواهد گرفت و این حتی شامل آن کسب وکارهایی خواهد بود که زمینه فعالیت شان در صنایع سنگینی مثل خودروسازی، قطعه سازی و معدن اس��ت. مثال در کار مع��دن، هرچند که من به معادن س��ر می زنم و از نزدیک در جریان کار کارمندان و کارگران قرار

می گیرم؛ ولی تمام این ها به این معنی نیس��ت که بخواهم درگی��ر فعالی��ت معدن کارانه به معنای اخص آن ش��وم که ذاتا فعالیتی مردانه اس��ت. حتی کسب وکارهایی که مردانه به ش��مار می روند، نظیر معدن و خودروس��ازی و...، سامان و سیس��تمی اداری می خواهن��د که ایج��اد و مدیریت آن از س��وی زنان ب��ا توجه به مجموعه دالیلی که آورده ش��د

می تواند در رشد شرکت، نقشی اساسی داشته باشد.

مذاکره با شرکت های داخلی و بین المللی برای رفع مشکالت شرکت از حیطه های دیگری ست ک��ه در آن زن��ان می توانند ب��ه خوبی فعالیت کنند؛ چرا که مذاکره جنبه ای از صبر و متانت در خ��ود دارد که این ویژگی ه��ا در مورد زنان مصداق بیشتری پیدا می کند و باعث می شود انج��ام مذاکرات مهم ش��رکت از س��وی آنان

اثربخش��ی بیش��تری را به ارمغان آورد. ادامه مسیر کسب وکار در ش��رکت های خانوادگی، بزرگ ش��دن بچه ها و به عرصه رس��یدن آنان است که فرصتی فراهم می کند تا این نقش ها به آنان نیز آموزش داد و از رهگذر آن، دختران و پسران متوجه شوند که فرق جنسیتی وجود ن��دارد و هر دو می توانند نقش خود را در رونق

فعالیت های ش��رکت ایفا کنند. در ضمن الزم است اساسنامه ای از حیطه فعالیت های شرکت تدوین شود و این، نوعی سند بین نسلی ست که می تواند افق ها و اهداف یک شرکت خانوادگی را در گذر نس��ل ها همچنان حف��ظ کند و به مرحله ای برس��اند که دیگر، افراد جدیدالورود به ش��رکت که از خود اعضای خانواده هستند،

اساس کار را زیر سوال نبرند و فعالیت ها را در چارچوب همان افق ها و مضامینی پیش ببرند که بنیان گذاران ش��رکت خانوادگی از سال ها قبل مدنظر داشته اند و بر اساس آن ها، حیات و دوام شرکت را به نسل بعد از خود رسانده اند. درباره این موضوع در شماره های بعدی مجله،

بیشتر صحبت خواهیم کرد.

* بانوی برتر کارآفرینی و نماینده مردم در شورای اسالمی شهر تهران

Page 18: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 18 پنجره خالقیت. شماره 32 16

ســال ها قبل یکی از بهترین بازیکنان بیلیارد، فردی به نام جان لی را مالقات کردم. نام مستعار او »بازیگر سیاه« بود. دلیل این نام این بود

که او لباس سراسر مشکی می پوشید- و به همان روش عنکبوت سیاه که جفت خود را می بلعد، رقابت را ویران می کرد.

جان برای خیریه و کمک رســانی، در مسابقات بزرگ بیلیارد شرکت می کرد Priceline.com و به عنوان یکی از اعضای تیم اجرایی و ســرمایه گذاریفعالیت انجام می داد و من هم پشتیبانی مالی آن را به عهده داشتم. در یک نقطه، جان ضربه راحتی داشت. کیوبال دقیقا جلوی شار شماره 12 بود که روی لبه ووگل بود. وقتی که داشت ضربه اش را بررسی می کرد، نگاهش

می کردم. ضربه را بررسی کرد و ضربه را بیشتر بررسی کرد. سرانجام پرســیدم که »چرا این همه وقت را صرف ضربه ای به این آسانی

می کند؟« پاسخ داد: »من به این ضربه نگاه نمی کنم. از حاال دارم تصور می کنم که می خواهم 6 ضربه بعد کیوبال

کجا باشد.«

تعجبی ندارد که او بهترین بازیکن در دنیا بود. این دقیقا همان چیزی اســت که امیدوارم در این مطلب به شما

بیامــوزم: چگونه در رقابت 6 ضربه جلوتر باشــیم. چگونه به ورای موقعیت کنونی خود بنگرید و بهتریــن آینده را برای خود طراحی کنید. برای برنده شــدن در تجارت استراتژی داشته باشید. درست

مانند »بازیگر سیاه«.در شرکت پرایس الین کارهای خاصی انجام دادیم تا پیشرو باشیم. ما نه تنها صنعت خود را مطالعه و قدم ها را پیگیری کردیم بلکه

کاری انجام دادیم که به همه شما توصیه می کنم. ما به سراغ همه مشتریان، تامین کننده ها و شرکا رفتیم و از آن ها

چگونه آینده شان می کنند فکر که پرســیدیم خواهد بود.

1

2

6 مرحله جلوتر در رقابت را پیش بینی کنید

17 Khalaghiyat.com

از آن ها پرسیدیم که چگونه نیازهای شان و عادت خریدشان تغییر خواهند کرد. پرسیدیم که چه عواملی در دنیای اطراف شان باعث بیشترین نگرانی در

مورد آینده شان می شود و در مورد کدام عوامل هیجان بیشتری داشتند. این علمی دقیق نیست. هیچ کس از فردا خبر ندارد. اما وقتی که از مشتریان تان و شــرکای کاری آنان که هر کدام از آن ها در ارزیابی عادات خرید خود و روندی که بر آن ها تاثیر می گذارد تجارب فراوانی دارند، پالس مقطعی گسترده بگیرید، از ارتباط آن چه که در ابتدا به شکل نظرات غیر عملی و پیش بینی به نظر می رسید، تصویری

شروع به شکل گرفتن می کند. اکنون آن تصویر آینده را بردارید، آن را روی دیوار بچســبانید و از آن مانند یک نقشــه راه برای طرح های خود و توسعه محصوالت تان استفاده کنید. آیا راهی

را طرح ریزی کرده اید که به همان مقصدی که مشــتری تان رسیده منتهی می شود؟ آیا برای محصوالت و خدمات تان آویزی ساخته اید که آن ها را

برای آینده مورد نظر مشتری آماده می کند؟ به محصوالت یا خدمات خود آن گونه که امروز هستند، ننگرید. یک، دو یا حتی6 ضربه

جلوتر را ببینید تا مطمئن شــوید که تجارت شما به همان جایی که فکر می کنید باید باشــد،

منتهی می شود.

این دقیقا همان کاری اســت که زاپوس انجــام داد. من زمان زیادی را صرف صحبت با بنیان گذاران شــرکت کردم و دریافتم

که زاپوس به خدمات مشــتری شرکت خود به شکلی که امروز کار می کند، نگاه نمی کند. آن ها با مشــتریان احتمالی صحبت کردند تا دریابند که انتظار آن ها از خدمات چگونه است- 6ضربه از حاال. و در پاسخ، زاپوس خدمات مشتری سابق را برعکس کرد. وقت بیشتری را با مشتری سپری کردند. حاال نتایج را با رضایت مشتری مورد قضاوت قرار دهید. احمقانه است؟ در قوانین بیلیارد، مطمئنم

که آن ها کل امتیاز را می گیرند. تنها بــه گفته های من اکتفا نکنیــد. خودتان امتحان

کنید. و چه کســی می داند شاید شما در پایان باشید، داشته عالی اسم مســتعار یک

مانند بازیگر سیاه.

3

4

آیا رشد جهشــی می خواهید؟ مانند یک بازیکن سرشناس در بیلیارد، استراتژی داشته باشید

Page 19: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

19 Khalaghiyat.com17 Khalaghiyat.com

از آن ها پرسیدیم که چگونه نیازهای شان و عادت خریدشان تغییر خواهند کرد. پرسیدیم که چه عواملی در دنیای اطراف شان باعث بیشترین نگرانی در

مورد آینده شان می شود و در مورد کدام عوامل هیجان بیشتری داشتند. این علمی دقیق نیست. هیچ کس از فردا خبر ندارد. اما وقتی که از مشتریان تان و شــرکای کاری آنان که هر کدام از آن ها در ارزیابی عادات خرید خود و روندی که بر آن ها تاثیر می گذارد تجارب فراوانی دارند، پالس مقطعی گسترده بگیرید، از ارتباط آن چه که در ابتدا به شکل نظرات غیر عملی و پیش بینی به نظر می رسید، تصویری

شروع به شکل گرفتن می کند. اکنون آن تصویر آینده را بردارید، آن را روی دیوار بچســبانید و از آن مانند یک نقشــه راه برای طرح های خود و توسعه محصوالت تان استفاده کنید. آیا راهی

را طرح ریزی کرده اید که به همان مقصدی که مشــتری تان رسیده منتهی می شود؟ آیا برای محصوالت و خدمات تان آویزی ساخته اید که آن ها را

برای آینده مورد نظر مشتری آماده می کند؟ به محصوالت یا خدمات خود آن گونه که امروز هستند، ننگرید. یک، دو یا حتی6 ضربه

جلوتر را ببینید تا مطمئن شــوید که تجارت شما به همان جایی که فکر می کنید باید باشــد،

منتهی می شود.

این دقیقا همان کاری اســت که زاپوس انجــام داد. من زمان زیادی را صرف صحبت با بنیان گذاران شــرکت کردم و دریافتم

که زاپوس به خدمات مشــتری شرکت خود به شکلی که امروز کار می کند، نگاه نمی کند. آن ها با مشــتریان احتمالی صحبت کردند تا دریابند که انتظار آن ها از خدمات چگونه است- 6ضربه از حاال. و در پاسخ، زاپوس خدمات مشتری سابق را برعکس کرد. وقت بیشتری را با مشتری سپری کردند. حاال نتایج را با رضایت مشتری مورد قضاوت قرار دهید. احمقانه است؟ در قوانین بیلیارد، مطمئنم

که آن ها کل امتیاز را می گیرند. تنها بــه گفته های من اکتفا نکنیــد. خودتان امتحان

کنید. و چه کســی می داند شاید شما در پایان باشید، داشته عالی اسم مســتعار یک

مانند بازیگر سیاه.

3

4

آیا رشد جهشــی می خواهید؟ مانند یک بازیکن سرشناس در بیلیارد، استراتژی داشته باشید

Page 20: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 20

مدیریت ازسه راه شکوفهتا کالیفرنیا

گفت وگو با دکتر حمید سلطانی، مدرس و کارآفرین بین المللی ایرانی

وقتی نوجوان بودید الگوی شما برای پیشرفت و موفقیت های بعدی زندگی تان چه کسی بود؟ش��اید الگوی خودم، خودم بودم. بگذارید در این مورد توضیح بدهم. من در حوالی س��ه راه ش��هباز و ش��کوفه یا هفده شهریور فعلی در یک خانواده مذهبی سنتی به دنیا آمده ام. آن جا هر کس که دور و بر ما بود از ششم ابتدایی به باال نرفت و نه همه، اکثریت بعد از ششم ابتدایی کار می کردند. البته بعدا کمتر کسانی بودند که دانشگاه رفتند. براداران من اولین کس��انی بودند که به دبیرس��تان رفتند. وقتی بچه بودیم، آدم های مش��هوری که ما به آنها نگاه می کنیم اکثر ورزش��کاران بودند، مثل دوس��ت خوب ما آقای علی پروین که در محله عارف زندگی می کرد و ما در

سه راه شکوفه. البته بعد ما هم حرکت کردیم و به سمت محله ی عارف و قیاسی رفتیم.

البته در آن محله ها هنرمندانی مثل بابک بیات و مسعود کیمیایی هم بودند؟مسعود کیمیایی در محله زیربازارچه بود، نزدیک چهارراه سیروس. بعد که ما به دبیرستان مروی در ناصرخسرو رفتیم همیشه باید از این مسیر می رفتیم و می آمدیم. تعدادی از هنرمندان در این محله بودند از جمله آقای گلپایگانی و دوستان دیگر. در این فضا من از بچگی راه خودم را خودم انتخاب کردم. آن زمان ما به مسجد موسی ابن جعفر)ع( می رفتیم و آیت اهلل سعیدی معلم اخالق و معرفت ما بودند و معلم اخالق اجتماعی ما هم مرحوم پدرم بودند. ما در آن منطقه ها و آن فضا بزرگ شدیم و خدا را شکر خیلی خوب رشد کردیم. آیت اهلل سعیدی، جوی را به وجود آورده بودند که بچه های محل در جلسات مذهبی و حتی تفریحی- مذهبی جمع می شدند. روزهای مان هم به فوتبال می گذشت و علی پروین الگوی کسانی بود

که می خواستند ورزشکار شوند. البته آن زمان مرحوم تختی هم بودند که برای ما الگو محسوب می شدند.

شما بعدا اهل علم شدید. آیا از اهل علم کسی بود که الگویتان باشد؟

نه. البته برادر بزرگم بودند که کمابیش در ارتباط با پزشکی و در آن دوران از مبارزان سیاسی هم بودند. جو خانواده ما بیشتر سیاسی و مذهبی بود. چهره های مذهبی و سیاسی زیادی هم در آنجا رفت و آمد داشتند از جمله جناب آقای دعایی که سال هاست مدیر مسوول روزنامه اطالعات هستند و خیلی از چهره های دیگر. دوستان دیگری هم بودند که با برادرم در تماس بودند. کودکی ما در درگیری با فضای سیاسی و مذهبی گذشت. من البته به هنر هم خیلی عالقه داشتم. چون به کتابخانه می رفتم متوجه شدم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دوره فیلمسازی آماتور گذاشته است. رفتم شرکت کردم و چون کتابخانه محله ما این دوره را نداشت به محله بی سیم رفتم که در آن جا پارکی بود که به آن پارک ولی عصر می گفتند و االن نمی دانم اسمش چیست. من آنجا فیلمسازی آماتور را یاد گرفتم و در مدرسه هم در گروه تئاتر بودم و هیچ کدام از این ها را خانواده ام نمی دانستند چون برخالف عرف و سنت خانواده بود و می ترسیدم عنوان کنم. در ضمن این کار، شروع به خواندن کتاب های مختلف کردم و در یک مجله، خبرنگار شدم. وقتی به دبیرستان رفتم هم جزو گروه تئاتر و عضو سینمای آزاد و سینمای جوان شدم و فیلمسازی را کمی جدی تر یاد گرفتم. آن زمان ، دوره اوج هیپی ها بود ولی ما سمت آن ها نرفتیم و یک گروه از بچه های جوان بودیم که حتی وقتی فیلمسازی هم می کردیم مسائل اجتماعی را مد نظر داشتیم. چون در پس ذهن ما مسائل سیاسی و محرومیت هایی که درمنطقه ما بود وجود داشت. آن بچه ها بعدا آدم های موفق شدند که االن هم سرکار هستند. در دبیرستان یک رفیق شفیق داشتم که شهید سردار باقری بود که بعدا فرمانده نیروی زمینی سپاه شد. او رفیق دوران دبیرستان ما و یکی از بچه های نخبه دبیرستان ما بود که البته یکی دو سال از ما بزرگ تر بود ولی خیلی با هم اخت بودیم. خیلی از بچه های خالص دیگر هم بودند که از دوستان

ما بودند و هستند و وقتی به ایران می آیم، به دور از هر گونه مشغله ها و نوع کاری که داریم با هم در ارتباط هستیم.

1

2

3

Page 21: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

21 Khalaghiyat.com

آرش نصیـری: یـک بار در یـک مصاحبه گفته بود: »مـا نه از اسـب افتاده ایم و نه از اصـل. من ایراني به دنیا آمدم، درجایي که قسـمت مهمي از تاریخ جهان در آن رقم خورده و مي خورد. من افتخارم ایراني بودنم اسـت.« ایـن را می توانید در تمام لحظه لحظه بودن در کنار ایشـان احساس کنید. با دکتر »حمید سلطاني«، موسس و رییس

)ALU(دانشگاهدر یکی از همایش هایی که موسسـه همایش فرازان به مدیریت دکتر سپهر تاروردیان برگزار کرده بود، آشـنا شـدیم و در آخرین همایش این موسسـه هم که در 18 و 19 مهر92 برگزار شـد، ایشـان دکترای افتخاری دانشگاه را به جناب برایان تریسی داد. بـه این بهانه با ایشـان مصاحبه کردیـم و این مصاحبه را هم از خیلی قبل تر شـروع کردیـم، از محالت قدیمی و اصیل تهران، سـه راه شـکوفه و عـارف و محالت جنوب شـهر. به سال هایی برگشتیم که حمید نوجوان به هنر و فوتبال و یاد گرفتن مدیریت می گذراند و آن قدر این صحبت ها شـیرین بود که گفت وگوی ما مفصل از آب درآمد. شـما بخش اول گفتگو با یکی از ایرانیان موفق و صاحب یکی از دانشـگاه های معتبر

جهان را در این شماره و ادامه آن را در شماره آتی می خوانید:

4

5

در دانشگاه در چه رشته ای تحصیل کردید؟نقشه برداری و طراحی و کامپیوتر را خواندم و دیپلم گرفتم و بعد برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم.دانشگاه تهران قبل از انقالب یک سری رشته را به صورت آزاد برگزار می کرد و مدرک هم می داد. من آنجا نقشه کشی ،

چه سالی بود؟س��ال 1984. ق��رار بود بروم اروپا اما رفتم آمریکا. آ نجا از ش��ش صبح تا ش��ش بعدازظهر در کال��ج کار می کردم و بعد می آمدم خانه و با همس��رم از هفت بعداز ظهر تا یازده ش��ب هم در کالج درس می خواندیم. با همسرم در ایران ازدواج ک��رده ب��ودم و بعد از یک س��ال به خارج رفته بودیم. ما حتی در روزهای تعطیل هم درس می خواندیم و خدا را ش��کر خیلی خوب رشد کردیم. اول در رشته مکانیک درس می خواندم اما براساس یک تصادف، رشته ام را عوض کردم. داشتم تلویزیون را نگاه می کردم و برنامه ای دیدم درباره پزش��کی و طب س��وزنی. بنابراین خیلی به این رشته و درمان طبیعی بیماری عالقمند ش��دم. همیش��ه دنبال یک چیز متفاوت بودم و دوست نداشتم کاری را که همه انجام می دهند انجام بدهم. همین روحیه را همیشه حفظ کرده ام. خالصه آن که به آن دانشگاه تلفن زدم و دیدم که می توانم آن جا تحصیل کردم و به آن دانشگاه رفتم.کنم. بنابراین از دانش��گاه مهندس��ی مکانیک به دانشگاه طب نقل مکان کردم و بعد از شش ماه یک دانشگاه بهتر پیدا

همزمان کار هم می کردید؟بله فقط وقتی به دانشگاه طب رفتم دیگر روزها کار نمی کردم و شب کار می کردم چون صبح از ساعت هشت دانشگاه ما شروع می شد تا ساعت دو بعدازظهر. یک کار هم گرفتم در پمپ بنزین. آن جا هم مکانیکی، هم تمیز کاری می کردم. از ساعت 2 تا 10 شب آنجا بودم. خالصه آن که درسم را با این شرایط خواندم. شنبه و یکشنبه ها که دانشگاه تعطیل بود، در دانشگاه کالس می گرفتم و رشته های بیولوژی ، فیزیولوژی، آناتومی و این ها را می خواندم. به هر حال اول لیسانس گرفتم و بالفاصله در همان دانشگاه فوق لیسانس گرفتم و بعد که فوق لیسانس بودم، صاحب آن دانشگاه به من پیشنهاد داد که آن جا به عنوان سرپرست کالس ها کار کنم. توافق ما این جوری بود که من به جای شهریه کار کنم. آن جا بالفاصله در دوره PHD هم اسم

نوشتم و دستیار رییس دانشگاه شدم. چطور به این جایگاه رسیدید؟

چون بسیار فعال بودم و تغییراتی در کالس های آن جا به وجود آوردم که خیلی موثر بود و به چشم آمد. من از اول زندگیم همین طور بودم و سعی می کردم به نحواحسن کار و تغییرات مثبت ایجاد کنم. حتی وقتی در دبستان بودم و در یک مغازه خرازی کار می کردم، در آنجا هم تغییر ایجاد کردم طوری که آن آقای صاحب مغازه که قرار بود به من یک تومان دستمزد بدهد، پانزده ریال داد. یعنی از همان بچگی این خالقیت ها را انجام می دادم و کار کردن را هم دوست داشتم. در همان محله در تعطیلی تابس��تان ها بالل و باقالی می فروختم و کارم به جایی رس��یده بود که بچه های محل را برای کارم استخدام می کردم. خودم سال پنجم دبستان بودم و می رفتم میدان بار، باقالی و بالل می خریدم و به چهار نفر از بچه ها روزی پنج ریال می دادم تا برای من کار کنند. در همان کالس پنجم دبستان یک تیم فوتبال درست کردم

به نام ساحل که من در آن هم مربی و هم سرپرست بودم. احتماال ضربه های کاشته و پنالتی ها را هم خودتان می زدید؟

)خنده( نه. هر کس بهتر بود می زد. خالصه آن که یک کاپ گذاشتیم که 10 تا تیم در آن شرکت کردند و یک تیم هم قهرمان شد. یعنی مدیریت را از همان بچگی داشتم. در آن سن، 10 تا تیم آوردم، داور آوردم، مسابقات را برگزار کردم. یکی از بچه هایی که در آن مسابقات شرکت کرده بود آقای ضیا عربشاهی بود که بچه محل ما بود. تیم ایشان آمده بود فینال و پسرعموی ایشان هم داور بود. تیم شان باخته بود و پسرعمویش 10 دقیقه، 10 دقیقه به وقت اضافه می کرد و آخرش گفت خسته شدم، شما نمی توانید ببرید. خالصه آن که تیم ضیا عربشاهی باخت و دوم شد. البته ما بعدا همدیگر را

ندیدیم چون ما از آن محله رفته بودیم. خالصه بدون آن که از جایی یاد بگیرم یا خانواده به من بگوید، شم مدیریت داشتم. فکر می کنم بخش مهمی از مدیریت هم این شم ذاتی است...

بله. این هم می تواند باشد اما من فکر می کنم هر کس قابلیت هایی دارد که می تواند روی آنها کار کند.ادامه در شماره آینده...

Page 22: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 22

نازنین دانشورtakhfifan.com

چالش مشتـرک و اصلی 7پیش روی کارآفرینان

تمامی کارآفرینان در بازه ای از زمان احسـاس می کنند بـار تمامی مسـوولیت های دنیا روی شـانه آن هاست... نگران نباشید! - این بخشی از فرآینـد اسـت. مهم این اسـت که شـما در فرآیند سـاخت سیستمی هسـتید که تمامی افراد در ارتباط با آن از آن سـود خواهند برد. بنابراین خسـته نشوید و با تمام قدرت به جلو حرکت کنید. زمانی خواهد رسید که فشار این مسـوولیت ها کم و کمتر خواهد شد. در زیر به تعـدادی از چالش های مشـترک کارآفرینان و

چگونگی مدیریت آن ها اشاره خواهیم کرد.بزرگ بینی موفقیت

بسیاری از کارآفرینان، موفقیت اولیه را بسیار بیشتر از چیزی که هسـت می بینند و به دنبال این دچار افسـردگی و سرخوردگی می شـوند. دلخـور نشـوید اگر میزان موفقیت شما با چیزی که تصور کرده بودید برابری یا حتی رقابـت نمی کند؛ چـون اتفاقات خوب همیشه نیاز به زمان دارند تا به بهترین ها تبدیل شـوند. به سـمت موفقیـت ادامـه دهید و بدانید هر موفقیتی بهتر از هیچ

است. تسلیم نشوید!

1

23 هدف اشتباه

پول همیشـه چیزی سـت که همه ما دنبال آن هستیم اما اجازه ندهید جایگزین اهداف اصلی کسب و کار شما شود. انرژی و روحیه شما باید روی مشـتریان و محصوالت تان متمرکز باشد. روی مـواردی تمرکز کنید مثل پیام کارمندان خـود، رقابت و تمایز از رقبـا و این که چرا کار شـما دارایـی ارزشـمندی برای مشـتریانتان

است. آن وقت پول، خودش خواهد آمد!

دید منفیدر اکثر مواقع کارآفرینان در ابتدای کار افسرده و دلسـرد می شوند. شکست و سـختی های راه همیشـه این تاثیر را دارند اما این طبیعی سـت. مـوردی کـه کارآفرینان قـوی را از بقیـه گروه جدا می کند اسـتقامت، پشـتکار و همت عالی ایشـان اسـت. سـرتان را باال بگیرید و متمرکز باشـید. خودتان را در موقعیتـی قرار ندهید که احساس کنید به اهداف خود نمی توانید برسید. بـا دقت و همت موفقیت حاصل می شـود و این

اجتناب ناپذیر است.

Page 23: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

23 Khalaghiyat.com

67

45

ساختار ضعیفمدیـران قوی سـاختار سـازمانی قـوی برای پشـتیبانی خود دارند. مهم اسـت که در زمان رشد سیستم خود ساختارها و مسوولیت ها را نیز رشـد دهید و بزرگ کنید. مصاحبه کنید و

بهترین ها را برای تیم خود انتخاب کنید. اگر بـا حداقـل بودجـه در حال کار هسـتید بـه نیروهای خوب سـهامی را بـه جای حقوق معمـول پیشـنهاد دهیـد. مهم این اسـت که زیرسـاخت های سـاختار شـرکت را درسـت

بسازید. نیروی خوب ندارید؟ او را پیدا کنید!

همه کاره؟کارآفرینان، به خصوص در ابتدای کار در نقش های مختلفی در سازمان ظاهر می شوند. هر چند که الزم است اما ممکن اسـت خیلی سخت و دلسردکننده باشـد. نگذارید این موارد شما را دلسرد کند –اگر راحـت بود همه این کار را می کردند. تعادلی را بین کارهای مختلف بـرای خود ایجاد کنید، زمان بندی کنیـد و بـه آن احتـرام بگذارید. زندگی آسـان تر

می شود.

انگیزه کارکناناین موضوع بسـیار مهم اسـت! به عنوان یک کارآفرین شما یک سیستم را به سمت پیروزی قطعی یا یک شکسـت کامل پیش می برید. راه دیگری در پیش نیست. شـما باید کارکنان را امیـدوار کنید و به ایشـان انگیـزه دهید و در مسـیر موفقیت پیش ببرید. گاهی کارآفرینان فراموش می کنند چقـدر انگیزه کارکنان مهم است. کارمندان یک سازمان خون زندگی یک سازمان هستند. سـازمان های به شدت موفق همگـی دارای کارکنان شـاد، راضی و باانگیزه

هستند.

کمبود پشتیبانیگاهی وقت هـا کارآفرینان احسـاس می کنند کـه خانواده و دوستان شـان، روش ایشـان را درک نمی کنند. ما مانند اکثریت مردم ساخته نشـده ایم. در میان موج انتقادها ادامه دهید و متمرکز باشـید! دنبال پشتیبان، بین همکاران و ارتباطات سازمانی خود باشید. با شرکت های همـکار که بـا شـما در ارتباط هسـتند رابطه نزدیک تـری برقـرار کنیـد و با ایجـاد ارتباط بـا دیگر کارآفرینـان موفق بمانید. شـما تنها

نیستید!در صورت هرگونه سوالی، پیشنهادی، انتقادی

به آدرس ایمیل: [email protected]

ایمیل بزنید تا تمامی موارد مسـتقیما توسـط من پاسخ داده شود.

پنجره خالقیت ، اول و نیمه هر ماه منتشر می شودشماره بعدی: نیمه آبان

Page 24: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 24

شش روزه به وجود منی آیند؛ حداقل یک هفته وقت الزم دارند!

تجارت های بزرگ که

ترجمه: نیوشا عاشورزاده

در مسیر پیشروی به سوی آینده اتفاقات عجیب و مضحک زیادی افتاد. مثال این که با اختراع کلمه ساده »ارسال« دیگر برای انجام کارهایمان آن صبر

و تحمل سابق را نداریم. بازاریاب ها هم از این قاعده مستثنی نیستند و از هیچ راهی برای تسریع در رسیدن به هدف شان نمی گذرند.

قبل ترها بازاریاب ها چمدان به دست از این شهر به آن شهر می رفتند تا محصول شان را به مشتری های احتمالی شان

معرفی کنند، اما حاال فقط کافی ست به اینترنت دسترسی داشته باشند. اصال فکر می کنید اینترنت

برای چه به وجود آمده؟ شاید چون کمتر در ترافیک می مانند!

اما واقعا چه شد که به این جا رسیدیم؟یـادم می آیـد پـدرم سـال ها پیـش برنامه ریزی ها و زمان بندی هـای دقیقـی بـرای کار با کامپیوتر داشـت. می گفت اگر سـه سـاعت در روز کار کنیم چه می شـود و چه می شود و در نهایت چند ساعت زمان بی کاری خواهیم داشـت. خب، اصال هیچ کدام از این اتفاقات نیفتاد. همه چیز آن قدر سریع پیش رفت که زمان بیکاری مان از آنچه که پدرم برنامه ریزی کرده بود هم خیلی بیشـتر می شد. ولی ما باز از آن زمان بیکاری هم اسـتفاده می کردیم تا بیشتر کار کنیم. بسیاری معتقدند که رایانه های شـخصی حتی مغز انسان را هم تحت تاثیر قرار داده و باعث به وجود آمدن تغییراتی در آن شـده اند. نیکالس کار، نویسـنده کتاب »پایاب: اثرات اینترنت بر مغز انسـان« مطالبی مبنی بر اثرات بنیادی کامپیوتر بر مغز ما نوشـته است. به قول او حاال که مغزمان خودش را با بایت های اینترنت و صفحات متفاوت و رنگارنگ آن سـازگار کـرده، انگار دیگر تمرکز کردن بر سـاده ترین نوشـته ها هم برای مان سخت شـده است. بیایید واقع بین باشـیم. این روزها دیگر تمام دانش مان به نتایج گوگل وابسـته اسـت و کمتر برای مطالعه چیزی سری به

کتابخانه می زنیم. واقعا وحشتناک است!

امـا هدف من از گفتـن این چیزها مطلقا محکوم کردن تکنولوژی نیست. اتفاقا خیلی

هم خوشـحالم که زندگی بشـر با رشد تکنولوژی این قـدر پیشـرفت کرده اسـت. ببینیـد آن خط قرمز

کوچک که زیر کلمات کشـیده می شـود و در صورت امکان خـودش غلط های امالیـی را تصحیح می کند باعث شـده کابوس

بسـیاری از مـا که امالی مان هیچ وقـت خوب نبوده باالخـره به پایان برسد. همین یعنی اسـتفاده کمتر از فرهنگ لغات )صرفه جویی در وقت( و

پرسش های مکرر برای امالی درست واژه ها )باز هم صرفه جویی در وقت(.دیگر مثل گذشته برای انتخاب کلمات درست و رساندن صحیح و تاثیرگذار مقصودمان

در قالب واژه ها زمان نمی گذاریم. انگار متقاعد شده ایم که تنها کافی ست منظورمان را برسانیم و یک چیزی سر هم کنیم؛ حاال هر چیزی که باشد!

فکر می کنید می توانیم برای ایجاد تغییر در این روند سریع و همه گیر قدم کوچک اما مؤثری برداریم؟ شـاید. مطمئنا خنثی کردن این همه اتفاق

سـریع و به نوعـی مبارزه کردن بـا تنبلی تکنولوژی زمـان زیادی می برد. اما بد نیسـت ایـن چند راه برای شـروع امتحان کنید.

ضرری که ندارد.

Page 25: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

25 Khalaghiyat.com

عجلـه نکنیـد. در حیطـه کاری مـا، ارتباط

موفق و مؤثر را مثل پرتاب دقیق یک توپ و دریافت صحیح یک گیرنده

مشتاق تعریف می کنند. اما توجه کنید: یک توپ. وقتی عجله می کنیم و می خواهیم چندین کار

را بـا هم در برنامه کاری مان جا بدهیم مثل این اسـت که بخواهیم با دو دسـت چندین راکت و توپ تنیس را اداره کنیم.

همه چیز را سـاده و مفید و درسـت نگه دارید. این کامال طبیعی ست که انسـان وقتی به یک موضـوع واحد فکر می کند و تمرکـزش را معطوف

همان یک موضوع می کند در رسـیدگی به آن موفق تر است. پس چرا می خواهید فراانسانی عمل کنید؟ اگر یک کار را درست انجام بدهید خیلی جلوتر از زمانی هستید که

چندین کار را نصفه و نیمه رها کنید. کاری کنید که ارزش تکرار شدن را داشته باشد. تبلیغات و مدیریت هنرمندانه و حرفه ای باید به نحوی باشد که همه با افتخار و عالقه

آن را برای دیگران به اشـتراک بگذارند. دوستانم در محصوالت کفش و عینک تامز در این زمینه واقعا اسـتادند. برای خودشـان قوانینی دارند به نام »یکی

برای یکی«. به ازای هر جفت کفشی که من برای خودم می خرم، تامز یک جفت کفش بچگانه برای کشـورهای جهان سوم می فرستد. می بینید

چقدر کار جالبی سـت؟ مردم آن قدر با افتخار و هیجان این پروژه را برای یکدیگر تعریف می کنند که من هر کجا چیزی در این

باره می شنوم واقعا لذت می برم.

معتبر باشـید. بازاری ها تمام اعتبارشـان را از طریق رضایت مشـتری جمع می کنند و همیشه

می داننـد اگـر مشـتری ها عاشق شـان باشـند مجبورنـد معتبر و صادق باشـند. حـاال اگر بازاری

نیسـتید و تجـارت بزرگی ندارید و مشـتری ها هم )هنوز( عاشـق تان نشـده اند دلیلی ندارد خودتان را

ببازید و به داسـتان سـر هم کردن متوسل شوید. اگر خودتان نباشـید و بخواهید با داسـتان های غیر واقعی

درباره گذشـته و نحوه شـکل گیری کارتان تصویری غیر حقیقی از خودتان بسازید مطمئنا شکست می خورید. االن

عصر تکنولوژی ست و مردم می توانند با یک کلیک در کمتر از چند ثانیه تمام تاریخچه تاسیس تان را بفهمند. پس واقعی

باشید.

منطقی به نظر نمی رسند؟ به نظر من که بله. اما اگر آرامش نداشته باشید و کمی از سرعت تان کـم نکنید هیچ کدام از این کارهـا را نمی توانید انجام دهید. تکنولوژی کاری کرده اسـت که دیگر این روزها از کسـی جمله »حوصله ام سر رفته« را نمی شـنویم. همین تلفن همراه. فکر می کنید چند درصد اسـتفاده ما از این وسیله کوچک دوسـت داشتنی مفید است؟ خیلی از ما برای فرار از اسـترس و تنش های روزمره مان دوسـت داریم چند لحظه ای را از دنیای جدی بیـرون دور شـده و کـودک درون مان را رها کنیم تـا برای خودش بازی کنـد. این از فواید

تکنولوژی ست.امـا این فرهنـگ باید اصالح شـود. بازاریابی و کارهایی که به پیشـرفت و معرفی تجارت تـان مربوط انـد فقط بـا اینترنت به اوج نمی رسـند. بایـد برایش زمان بگذارید و به همه نشـان بدهید که کارتان چقدر مهم است و برای به ثمر

نشستن آن با تمام وجود تالش می کنید.

پنجره خالقیت ، اول و نیمه هر ماه منتشر می شودشماره بعدی: نیمه آبان

Page 26: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 26

ترجمه:لیال طباطباییب��ه دالیل زی��ادی زنان باید دس��ت به س��رمایه گذاری بزنند. هفته گذش��ته، مروری آم��اری بر وضعیت مالی زنان و ش��رایط آس��یب پذیر آنه��ا در برابر فقر و بدهی به خصوص برای آینده ای نزدیک

داشتیم.دلیل دیگری که زنان باید سرمایه گذاری کنند،اجتناب از وابستگی ست. اس��تقالل ناشی از درآمد سرمایه گذاری منتج به عدم وابستگی به مردها، دولت، ش��غل یا هر ش��خص دیگر، هر مکان دیگر، یا هر چیزی می ش��ود که

ممکن است زندگی و وجود شما را تحت الشعاع قرار دهد.

انتظارات و پیش بینی هاشما با انتظار جدایی ازدواج نمی کنید. شما یک شغل جدید را با انتظار برکنار شدن شروع نمی کنید.اما امروزه این چیزها بیشتر از قبل اتفاق می افتند. من این را قبال هم گفته ام اما خانم های محترم، اگر به شوهرتان، اداره تان یا هر شخص دیگری برای آینده مالی تان وابسته هستید در رویه خود تجدید نظر کنید. آن ها ممکن است تا آخرعمر به سادگی با شما همراه نباشند. اغلب متوجه وابسته بودن مان نمی شویم تا این که یک باره با شرایط نبود اطمینان روبه رو

می شویم.

این داستان مربوط به زندگی من است.

بعد ازگذش��ت یک ماه از اولین مالقات من و همسرم رابرت، ما به شرکای کاری هم تبدیل شدیم.در طی سال ها کسب و کارهای متعددی تاسیس کردیم. بعد از حدود 6 سال از آغاز به کار شرکت آموزش کارآفرینی ما، اتفاقی افتاد که به من تلنگری زد. در آن زمان شرکت ما نمایندگی هایی در استرالیا، نیوزیلند، آمریکا، هنگ کنگ، سنگاپور، مالزی و کانادا داشت. ما کسب و کار را طوری اداره

می کردیم که از نظر دیگران رابرت سخنگو و اداره کننده به نظر می رسید.یک روز من و رابرت اختالف نظری پیدا کردیم؛ که این اختالف به کشمکش بزرگی تبدیل شد. بعد از مشاجره با عصبانیت خانه را ترک کردم و برای پیاده روی و فکرکردن به ارتفاعات نزدیک

رفتم.

ترجمه: نیوشـا عاشـورزاده/ پیش ترها فیلمی ساخته شده بود به نام »جف، کسی که در خانه زندگـی می کند.« شـخصیت اصلـی این فیلم، جف، به این نتیجه رسـیده بود که سرنوشتش در گروی نشانه هایی سـت که بـه انحاء مختلف در اطرافش می بیند. مثال تلفنش زنگ می خورد و کسی سـراغ لری )Larry( یا چیزی شبیه به این را می گرفت. با این که شماره را اشتباه گرفته بود اما جف بـا خودش فکر می کرد: »حتما یک نشانه بوده«. حاال مثال یک کامیون را در خیابان می بینـد که در یـک طرفش همان نـام لری به چشـم می خورد؛ دنبال کامیـون راه می افتد تا نشـانه ها را دنبال کند. همین سلسله سر نخ ها او را به سمت نشانه های دیگر و آن چه از نظر او

سرنوشت است می کشاند.گاهی اوقات نشـانه هایی را می بینیم که معانی واضحـی دارند و قابل درک اند اما گاهی، آ ن قدر پیچیده ظاهر می شوند که درک مفهوم شان به نظر غیر ممکن می رسـد، آن قدر غیر ممکن که

ما فکر می کنیم بی معنی اند.

توجه!

ماجرای اختالفم با همرسم رابرت کیوساکی

جدیدترین یادداشت های کیم کیوساکی

وقتی پای پول در میان است حواس تان به این چهار نشانه باشد

Page 27: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

27 Khalaghiyat.com

وابستگی ناخودآگاه

در تمام طول زندگی ام به مس��تقل ب��ودن خ��ودم افتخ��ار می ک��ردم. از اولین

باری که در مقطع دبیرس��تان مشغول به کار شدم می دانس��تم که ت��ا زمانی که بتوانم پول درآورم وابس��ته

نخواهم بود و بعد از چندین س��ال زحمتی که برای تاس��یس این شرکت با رابرت کش��یده بودم، حقیقت به من سیلی محکمی

زد. ناگهان متوجه شدم اگر من و رابرت از هم جدا شویم،نه تنها زندگی مش��ترکم نابود می شود بلکه کسب و کارم را هم از دست خواهم داد. چون

رابرت سخنگوی شناخته شده شرکت ما بود و اگر شرکت را ترک می کرد کسب و کار از هم می پاشید و اگر او می ماند، من باید می رفتم.

در هر صورت،واقعیت این بود که بدون این که متوجه شوم کامال به رابرت وابسته شده بودم و این برایم قابل باور نبود!

می دانم که رابرت این طور به قضیه نگاه نمی کرد،اما این تصور من بود که مثل یک زنگ هشدار عمل کرده بود و از آن زمان تا به حال همیشه تصمیماتی می گیرم که به صالح آینده ام

باشد نه حساب بانکی کنونی ام.م��ن و رابرت ب��ا توافقاتی که کردیم به کارم��ان ادامه دادیم و برای هردوی م��ان واضح بود که

می خواهیم برای زمانی بلند مدت کنار هم بمانیم. اما آن زنگ هشدار زندگی مرا تغییر داد. بعد از آن زمان، دارایی هایی خریده ام و اجاره داده ام، اول، به عنوان سرگرمی به این کار نگاه می کردم، اما حاال این ها وسیله استقالل من هستند. بعد از این که تلنگری به احساسم وارد شد، فهمیدم که

سرمایه گذاری چیزی بیش از یک سرگرمی و مانند یک ماموریت در زندگی است.تعریف جدیدی از زندگی مشترک

وقتی دست به سرمایه گذاری زدم مزایای زیاد و غیر قابل انتظاری کسب کردم. اول اینکه چگونگی سرمایه گذاری و چگونگی کسب درآمد غیرفعال و بدون کار کردن را آموختم، سپس متوجه شدم که

دیگر از نظر مالی نیازی به رابرت ندارم.مهم تر از همه این که فهمیدم که اکنون عالقه ام به همسرم واقعی ست و نه از روی نیاز مالی. پس از آن رابطه ما معنای تازه ای گرفت. ما صمیمانه همراه هم بودیم؛ چون هر دو این کنار هم بودم را

می خواستیم- نه به دلیل مزایای مالی.موهبت دیگر این کار برای من رشد اعتماد به نفسم در طول این فرایند بوده است و در نتیجه پس از آن، من و رابرت عشق، احترام، برابری و شادی بیشتری را در زندگی مشترک مان تجربه

کردیم.ش��ما چطور؟ آیا برای رفاه مالی تان به کسی غیر از خود وابسته هستید؟ اگر چنین است،

امروز روزی ست که می توانید به خودکفایی مالی بیندیشید. با کم شدن فشار وابستگی، روابط شما با همسرتان بهتر می شود و می توانید از یک مشارکت واقعی برای ساخت

زندگی مشترک لذت ببرید.

حاال به این چهار نشـانه دقـت کنید و به زودی خواهید دیـد که چطور اهمیت شـان در آینده نزدیک بر مال می شـود. بخش عمده این نوشته از مصاحبه های کارگزار سرشـناس بورس، جیم

سینکلر گرفته شده است.1. راجع به دزدیده شـدن 4.2 میلیـارد دالر از

حساب های مردم قبرس چیزی شنیده اید؟بله دزدی، آن هم نه از نوع مسلحانه اش از بانک بلکه به دست خود دولت قبرس. دولت این مبلغ را از حسـاب های بانکی مـردم عادی مثل من و شما برداشت کرد، قرض نگرفت. شاید اگر به نام

قرض برمی داشـت باز موجه تر بود. این کار را با عنوان اصالح و بهبـود نظام بانکی از کار افتاده کشورشان کردند. چیزی درباره اش نشنیده اید؟ بعید هم نیسـت. چون با استناد به صحبت های جیم سینکلر رسانه های غرب انتشار خبرهایی از این دسـت را به کل ممنوع می کند. بله اصال این خبر را گزارش نکردند. واقعا می پرسید چرا؟

2. در آینـده بیشـتر به این کلمـه توجه کنید: حبس به قید ضمانت!

آزادی بـه قید ضمانت زمانـی اتفاق می افتد که دولت برای برقرار نگاه داشتن نظام بانکی کشور

هزینـه می کند. امـا حبس به قیـد ضمانت آن زمان اتفاق می افتد که سـپرده گذارانی مثل من و شما با دست خودشـان در حساب های جاری و پس اندازشـان پول می ریزند کـه نظام بانکی کشـور سـر پا بماند. دقیقا همان چیزی که در قبـرس رخ داد؛ 4.2 میلیـارد دالر پول با هدف بهبود نظام بانکی از حساب های شخصی مردم

برداشته شده بود.با این حساب چرا خبرهای این چنینی را نباید در

جهان غرب فاش کرد؟ 3. وزیـر دارایی هلند گفـت این »حبس به قید ضمانت« از طرح های کلی آتی در تمام دنیاست.همین اظهار نظـر کوتاه به قیمت هـرج و مرج بزرگی تمام شـد. بازارهای بورس اروپا و آمریکا در واکنش به همین جمله سقوط کرد. مدتی بعد تمام رسـانه ها اعالم کردند کـه وزیر حرفش را

پس گرفته است و از تمام مردم عذر خواست!4. تعریـف درسـت عبـارت »حبـس بـه قید ضمانت« که به عموم ارائه می شـود از ملزومات بانک ها برای حفظ حساب های جاری و پس انداز

ما است.یعنی بانک ها باید همیشه آن قدر در جیب شان داشته باشند که در مواجهه با شرایط اضطراری بتواننـد از خودشـان محافظت کننـد. اما جیم سـینکلر اعالم کرده که سـال گذشته شرکت فـدرال بیمـه ی سـپرده های بانکـی و بانـک انگلسـتان با هم اسنادی را منتشـر کردند که می گوید وام دهندگان بی وثیقه باید مسوولیت ورشکستگی های آتی بانک را به عهده بگیرند. او همچنین می گوید که چندین بانک با امضای برگـه ای توافـق کرده انـد کـه »وام دهنـدگان بی وثیقه به بانک« همان سپرده گذاران هستند؛

یعنی چه کسی؟ من و شما.حاال معنی تمام این ها چیست؟

خب، چرا رسـانه های عادی که مسئول انتشار اخبار هسـتند چیزی درباره ماجرای قبرس به

ما نگفتند؟همان طور که سـینکلر در مصاحبه ای به کینگ ورد نیوز گفت، واقعیت این که چرا »این خبر در رسـانه های مالی و اقتصادی جهان مطرح نشد به من این را می گوید کـه آن چه اتفاق افتاده و قرار اسـت در پی این افشـاگری ها پیش بیاید ممکن است نظم اجتماعی را بر هم بزند و باعث اغتشاشات متعدد شود. کنترل اخبار و رسانه ها در جهان غـرب یعنی پیش بینـی واکنش های اغتشـاش گرایانه مردم. سـرپوش گذاشـتن بر چنیـن خبـری دقیقا عیـن صحه گذاشـتن بر اجـرای راهبـرد »حبس بـه قید ضمانـت« در سیاسـت گذاری های اقتصـادی غـرب اسـت. بنابرایـن یک بـار دیگر تاکید می کنـم که تمام مردم دنیا باید آگاه باشـند: حبس تک تک مان

به قید ضمانت در راه است.«

Page 28: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 28

تصمیـم گرفتـم ایـن اطالعات را بـه صـورت تدریجـی ارائه کنـم زیرا در

کالس هایـی کـه تدریـس می کنـم بـه ایـن نتیجه رسیده ام

ارائه تدریجی محتوا و به زبان ساده کمک می کند افراد سریع تر پیشرفت کنند . این تمرینات نشاط آور، انگیزه بخش و

بسیار پراهمیت اند و مغز شما را به چالشی زیبا خواهند کشید.

1- بین کار و تفریح، تعادل ایجاد کنید.تعادل برای مغزتان ضروری ست وقتی شما کارهای مشابهی را هر روزبدون

تنوع انجام می دهید ذهن شما اختیار خودش را به بخش ناخودآگاه می دهد. وقتی کاری را شـروع می کنید هر چهل و پنـج دقیقه یک بار فعالیـت خود را تغییر دهید و در حق مغز خود لطف

کنید.یکـی از رازهای بزرگ فانتوم شـدن در زندگی، اسـتراحت کافی

و تعادل بین کار و تفریح اسـت. با تفریح و اسـتراحت منابع انرژی در بدن مان و مغزمان دوباره شارژ می شوند.

سـعی کنید در زمان استراحت و تفریح به هیچ عنوان به مسائل کاری فکر نکنید.

چگونه کارهای یک هفته را دو روزه

متام کنیم؟

در 4 گام فانتوم شوید

اگر معموال ذهن تان خسـته

اسـت و از راندمـان وعملکـرد خـود راضی نیسـتید و فکر می کنیـد می توانید در

شـغل و تحصیل خود جایگاه باالتری داشته باشید، »فانتـوم« مهم تریـن مهارتی سـت که بایـد بیاموزید و

سریع در زندگی تان به کار گیرید .- مدیـران فوق موفق در جهان چگونه از مغز خود اسـتفاده

می کنند؟- مدیران ارشد سازمان برتر جهان چگونه تصمیم می گیرند؟- بهتریـن فوتبالیسـت های جهان چگونـه در زمانی کوتاه

بهترین تصمیم را می گیرند؟در برابـر توانمندی هـای بی شـمار مغـز دچـار بهـت

می شـوم. خداوند این شگفت انگیزترین کامپیوتر را به ما عطا کرده است

و ما باید بهترین اسـتفاده را از آن بکنیم.

1

2

فکـر خالقCreative Idea

مهندس سعید محمدیwww.sitsd.com

Page 29: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

29 Khalaghiyat.com

2- با تجربه های جدید، مغزتان را پرواز دهید.

وقتـی شـما راه هـای جدیـد را امتحـان می کنید مغز، دندریت جدید می سـازد که باعث تقویت قشـر مخ

می شود و این امر به حفظ سـالمتی مغزتان کمک می کنـد. اگر می خواهیـد ذهن تان پرواز

کند:- یـک زبان جدیـد بیاموزید. پیشـنهاد من زبان انگلیسی سـت زیرا

آسان ترین زبان در جهان است و بیشترین افراد به این زبان در جهان صحبت می کنند البته مجبور نیستید در حد تسلط یاد بگیرید.از رنگ ها و روزهای هفته و ماه های میالدی و جمالت ساده شروع کنید.روزانـه چند لغت جدید را بیاموزید و حتـی در صحبت های روزانه از

این لغات استفاده کنید. جدول روزنامه را حل کنید و روز بعد 5 سوالی را که پاسخ آن را نمی دانستید از راهنمای

جدول پیدا کنید، سودوکو حل کنید.

4- سـوت وقـت اضافه اول را به صدا درآورید.

تصور کنیـد 90 دقیقه از بازی فوتبال گذشته اسـت و یکی از تیم ها باید برنده

شـود لطفا همین االن سـوت آغاز بازی در وقت

اضافـه را به صدا درآورید و برای موارد باال اولیـن گام را همین االن بردارید. منتظر

بقیه مطالب در شماره آینده باشید.

3

4

5

3- قیف باشید.آیا می دانید شرکت های مایکروسافت،

اپل، سامسـونگ و... چند پرسنل دارند؟ آیا می دانیـد چگونه مدیریت می شـوند؟ آیا مدیران

ایـن شـرکت در جریان تمـام جزئیات هسـتند؟ آیا می دانید اگر در این شـرکت ها مدیران شـان به جزئیات

دقت می کردند مجموعه، رشد بسیار محدودی داشت؟معموال افراد تصمیم گیرنده تمایل دارند در جزییات مسایل کاری قرار گیرند که عامل بزرگ اتالف وقت فراوان است. از مـن بـه عنوان یـک مـدرس و محقـق بپذیرید فقط

اطالعات بسیار مهم و ضروری را دریافت کنید. سعی کنید ازهمین امروز اطالعات را از قیف رد کنید و

فقط اطالعات با ارزش را وارد مغزتان کنید.

Page 30: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 30

الگوبرداری از آدم های موفق، چگونه باشد؟ یادداشتی از دکتر کوروش معدلی، بنیانگذار NLP علمی در ایران

12

کنید، هر بار، همان نتیجه مطلوب را بگیرید.علم این است که اگر از قانونی هرچند بار که بخواهید استفاده اسـت و بایـد آن را علمی یاد بگیریم؛ به ایـن دلیل که تعریف آموزش داد شـعار. ما همیشـه این است که موفقیت، یک علم یک علم اسـت و می توان آن را آموخت و به دیگری هم آن را شـکل گرفت؛ آن هم به این صورت که موفقیت، رموزی دارد و شـبیه به هم بودند. بر این اسـاس تعریف جدیدی از موفقیت افراد را شناسـایی کنند. همان ها که در تمام رشته های شغلی موفق نیسـتند و با طرح این سوال توانستند رمز موفقیت این بسـیار موفق هسـتند اما عده ای بـا انجام دادن همـان کارها چیـزی که بـه ذهن آن ها رسـید این بـود که چطـور عده ای اسـاتید بنده می خواسـتند ان.ال.پی را پایه ریزی کنند اولین 70 میالدی شـروع شـد و در واقـع وقتی بندلـر و گریندر از است. ان.ال.پی پدیده ای ست که با مبحث مدل برداری در دهه بحث این شماره ما در خصوص مدل برداری برای کسب موفقیت

مدل برداری، راه میان بری برای رسـیدن بـه موفقیت خواهیم یـا الگوبـرداری به وجود امـد. در هر صورت ما با اسـتفاده از موفقیت شـان را شناسایی کنند و از این جا بحث مدلیزاسیون پـی شـروع کردند به شناسـایی افـراد موفق تـا بتوانند رمز ان.ال.پـی پـرده از ایـن راز برداشـت و بنیان گـذاران ان.ال.مادر خود برای راه رفتن، خندیدن و... مدل برداری کند.مـورد کودکان وجـود دارد. یک کودک یاد می گیـرد از پدر و تمام مراحل زندگی خـود انجام می دهد که این به خصوص در هرچند مدل برداری کاری سـت که انسان به طور ناخودآگاه در چیسـت و ما چطور می توانیم آن موفقیت را به دسـت آوریم. و متوجه شویم شیوه نگرش افراد موفق به مساله مورد نظر ما چیزهایـی کم داریم و چگونه از افراد موفق، الگو برداری کنیم است که بتوانیم تشـخیص دهیم برای رسیدن به موفقیت چه در فرصتی آن ها را بازگو کنیم، اما به طور مشخص بسیار مهم مدل بـرداری چاچوب های خاصی دارد که من امیدوارم بتوانیم برسیم بسیار زمان بر و هزینه بر خواهد بود.صرفه جویـی کنیم. اگر قرار باشـد ما با آزمون و خطا به نتیجه مدل برداری علمی ست که به ما کمک می کند در زمان و هزینه داشت.

Page 31: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

31 Khalaghiyat.com

3

54

همیش��ه ای��ن مثال را می زن��م که فرض کنید ش��ما در خودرویی ب��رای اولین بار قرار

می گیرید که هیچ اطالعی راجع به آن ندارید؛ شاید بسیار طول بکشد تا شما تشخیص

دهید که ماش��ین چطور روشن می ش��ود یا موتور آن شامل چه ویژگی هایی ست؛ چون

مرتب باید با ازمون و خطا جلو بروید. ممکن اس��ت این موضوع، س��اعت ها زمان ببرد.

ولی با اس��تفاده از شیوه مدل برداری، ش��ما می توانید با استفاده از یک راهنما و داشتن

اطالعات، خیلی سریع تر از طرز کار خودرو سر در بیاورید.

مهم ترین مس��اله در مدل برداری این است که چطور الگوهای خوب را شناسایی کنیم.

خیل��ی وقت ها ما ای��ن کار انجام می دهیم. مثال وقتی فیلمی کوت��اه را نگاه می کنیم تا

زمانی تحت تاثیر ش��خصیت فیلم هس��تیم و رفتارها و صحبت ه��ا و تکیه کالم های ما

تقریبا ش��بیه به آن شخصیت می شود. پس ناخوداگاه، دنبال یک مدل می گردیم و این

کار به این دلیل اس��ت که به خود برتر برس��یم؛ یعنی به انسانی که دوست داریم باشیم

خود را نزدیک می کنیم؛ پس بهتر اس��ت آگاهانه تش��خیص دهیم این خود برتر ما چه

نیازهایی دارد و چه چیزهایی از این دنیا می خواهد. قرار است کجا قرار بگیرد و حال با

ش��یوه های مدل برداری مدل مورد نظر خود را به دست آوریم و در همان مسیر حرکت

کنیم تا بتوانیم به همان نتیجه مطلوب برسیم.

پیشنهاد من برای خوانندگان عزیز این است که حتما با چشم و گوش و فکر باز

همـه جا بگردند و ایـن مدل های خوب را پیدا کنند. ما در طول روزهای زندگی

خـود بارها با یک مدل خـوب برخورد می کنیم. مدل خوب حتما یک شـخص

نیسـت، می تواند از افراد مختلف باشـد. ما از یک نفر مدل برداری میکنیم که

چطور صبح زود از خواب بیدار شویم؛ از یک نفر دیگر مدل برمی داریم تاچطور

رانندگی کنیم و از شـخص دیگری طرز رسـیدن به محل کارش را مدل برداری

می کنیم و از شخص دیگری یاد می گیریم چطور در کسب و کار خودمان موفق

باشیم. پس خیلی مهم است که به پیرامون خود نگاه کنیم.

انسـان امروز، انسـانی خسـته اسـت و جای این که دنبال حل مشکالت باشد،

دنبال تمرکز روی مشـکالتش اسـت و این تمرکز روی مشکالت جز اینکه سد

راه شود، سود دیگری ندارد. باید در نظر داشته باشیم انسان از لحظه آفرینش

خود به طور مرتب در گیر مشکالت بوده و هست و این جزو حقایق زندگی ست

که باید کار کنیم و با مشـکالت دسـت و پنجه نرم کنیم و باید پول در بیاوریم

تا شـکم خـود و خانواده خود را سـیر کنیم. برای این که بتوانیم شـکم خود و

خانواده خود را سـیر کنیم درگیر مسـائلی می شـویم... ولی به نظر من، این ها

هیچ کدام مشکل نیستند، حقایق زندگی هستند که باید آن ها را بپذیریم. یک

فرد موفق به همه چیز زندگی به عنوان یک فرصت خوب یا بخش واقعی زندگی نگاه می کند.

انسـان موفـق، اسـیر خـواب و خیال نمی شـود.

انسـان های موفق مردان عمـل بوده اند و فقط اهل

شعار نیستند و این هم بسیار مهم است که ما دنبال

مردان عمل بگردیم و آن ها را مدل خود قرار دهیم.

شما وقتی می خواهید فردی را به عنوان مدل قرار

دهید باید ببینید در کارنامه شغلی و خانوادگی اش

چـه دارد و بـه صـورت عملـی چـه چیزهایـی را

کسب کرده اسـت و باید ببینید تفکر او نسبت به

عملکـردش چگونه اسـت. من اگـر بخواهم صرفا

چشم و گوش بسته از کسی پیروی کنم که احساس

می کنم موفق اسـت و می تواند مدل من باشد، آن

وقت هر آن ممکن است شکست بخورم. پس باید با

یک فکر باز بدون تعصب به مساله نگاه کنم.

باید تعصب نداشـت و بـا فکر، مدل بـرداری کرد.

گاهـی اوقات مـدل ما یک همشـهری مان اسـت

یک خویشـاوند اسـت یا از یک کشـور دیگر و از

فرهنگ دیگر اسـت؛ امـا چیزی که بـرای ما مهم

اسـت آن موفقیتی سـت که می خواهیم به دسـت

آوریـم. مابقی رفتار آن فرد برای من مهم نیسـت.

مـن می خواهم بفهمم اگـر فردی در کار نسـاجی

موفق شـده چـه مسـیری را رفته تا بـه موفقیت

رسیده اسـت؛ ولی این که این فرد چطور رانندگی

می کند به من ارتباطـی پیدا نمی کند. بنابراین من

وارد ریزتریـن تفکر او در کار نسـاجی می شـوم و

رفتارها و دیدگاه های او را بررسی میکنم تا بتوانم به

همان نتیجه مطلوب او برسم و با انجام جزییات آن

مطمئنا به همان موفقیت دست خواهم یافت. همین

مدل برداری ست که باعث می شود فرد بارها زمین

بخـورد؛ اما در مـدت زمانی کوتاه دوبـاره به همان نتیجه دلخواه خود برسد.

Page 32: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 32

امروزتان را چگــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــونه بسازید؟جدیدترین یادداشت تی.هارو.اکر، نویسنده کتاب پرفروش »اسرار ذهن میلیونرها«

ترجمه: افسانه محمودی یزدانیآن وقت هایـی را در زندگی تان به یاد آورید که لحظاتی حیاتی در رشـد

شخصیت شما بوده اند. شاید به امور مالی یا معنوی یا چیزی که می خواستید انجام دهید یا بر آن غلبه کنید، مربوط می شدند.

چگونه دریافتید که به جایی که می خواهید باشـید برسید؟ از کجا آموختید کـه چه چیزهایی را باید بدانید؟ از کسـی آموختید یـا این آزمون و خطای

خودتان بود؟

بسـیاری از افراد راه خود را به سـمت مفهوم موفقیت در نظر خودشـان آغاز می کنند و هیچ نظری در مورد سـختی راه ندارند. اگر در

آغاز، نظری داشـتند، بسـیاری از آنان می گفتند: »نه ممنون، من در همین مکان امن و راحت خود می مانم.« این تقریبا شـبیه این اسـت که به کائنات بگویید که هیچ شـانس خوبی را نمی خواهید؛ آن چیزهای غیرمنتظره ای که می شـنوید در زندگی افراد دیگر اتفاق می افتند و زندگی آنان را به گونه ای که حتی تصورش را هم نمی کردند عوض می کنند. شـانس، دنبال ذهن های

آماده و با شهامت است؛ آن هایی که از خطرکردن نمی ترسند.

نتیجـه آن خطرهـا منعکس کننـده دانشی سـت کـه منجر به تصمیم گیری و اقدام می شـود و آن دانش نیز انعکاس منبع دانش است.

وقتـی این بحث به میـان می آید، تعداد کمی از افرادی که به سـطوح باالی موفقیت رسـیده اند این کار را انجام داده انـد؛ زیرا آن ها هرچیزی را که باید

بیاموزند، خودشان آموخته اند.

Page 33: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

33 Khalaghiyat.com

امروزتان را چگــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــونه بسازید؟

بنابراین وقتی یک دوست خوب در مورد پرسش یا مشکل مورد نظر شـما اظهار نظری می کند، آن را یادداشت کنید. شاید صدای مبهمی

پشت سـرمان است که اهمیتی قائل نیست برای آن چه که دیگران در مورد ما و موقعیت مان می بینند و ما قادر به دیدن آن نیستیم.

عقیده من این اسـت که زندگی همیشه نقاط چرخش بزرگ و کوچـک را در اختیار ما قرار می دهد؛ موقعیت هایی برای تغییر نگرش به

چیزها، تغییر در چگونگی رسـیدن به هـدف؛ به خصوص وقتی که راهی که در پیش گرفته ایم ما را به هدف مان نزدیک تر نمی کند. این می تواند کاری به سـادگی ذکر نام یک نویسنده توسط دوست تان باشد که فکر می کند در آن زمان خاص از زندگی تان برای تان ارزشمند خواهد بود یا می تواند توصیه ای

مستقیم از طرف فردی مورد اعتماد در زمان اتخاذ تصمیمی مهم باشد.

شاید فکر کنید که نیازی به شنیدن آن ندارید اما همه ما افکار خودمان را می شناسـیم، درسـت است؟ همیشـه این افکار، پشتیبان ما

نیسـتند. فقط به ایـن دلیل که فکر می کنید: »مـن آن را تحت کنترل خود دارم، نیـازی به شـنیدن نظرات دیگران ندارم« باعث نمی شـود که این نظر

حقیقت داشته باشد. بیشتر مواقع، عکس آن درست است. بنابراین به خودتان مربوط اسـت که چشـم انداز جایی را که امروز هسـتید، انتخـاب کنید، نه جایـی که دیروز بودید. تا وقتی در اکنون حضور نداشـته باشـید، نمی دانیـد که امروز کجا هسـتید. از لحظه اکنون سـر برآرید و در همین لحظه باشـید و سـپس انتخـاب کنید که ببینید چگونـه می توانید از راهنمایـی که من باور دارم زندگی در تمامی لحظات در اختیار ما می گذارد، بهـره برداری کنیـد. از کائنات راهنمایی بخواهیـد و آن را دریافت خواهید کرد. هرگـز نمی دانید کدام »امروز« می تواند نقطه چرخش بعدی زندگی تان

را در خود داشته باشد. شـما چه فکر می کنیـد؟ چگونه برخوردی نامربوط، زندگی یا بینش شـما را تغییر داده اسـت؟ بهتر شـده یا بدتر؟ آیـا راهنمایی داشـته اید؟ از آن چه آموختیـد؟ افکار و نظرات خود را با ما در میان بگذارید، هرگز نمی دانید بر

زندگی چه کسی تاثیر می گذارید!

Page 34: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 34

جدیدترین یادداشت جان سی ماکسول

ســــه راه غلبه بر نامالیامت زندگی

ترجمه: افسانه محمودی یزدانی نامالیمـات در زندگـی، یک چیز مسـلم فـرار از صحنـه هرگـز اگرچـه اسـت. نمی کنند امـا ما نباید آن را منفـی ببینیم. ما می توانیـم بر موانعی که هر روز با آن ها روبه رو می شویم غلبه کنیم و در نهایت تجارب بزرگی

از آن ها به دست آوریم. تغییـرات و مشـکالت می آینـد و می رونـد. بـا تغییـرات، نامالیمـات هم از راه می رسـند -نامالیماتـی کـه می توانند بـرای موفقیت یا شکسـت ما تعیین کننده باشـند. اگر واکنش مثبتی داشـته باشـیم، این امتیاز را داریم که ازاشـتباهات خود درس بگیریم و رشد کنیم. امـا واکنـش منفی منجـر به چیزهـای منفی بیشـتری می شود. اگر نیاموزیم که چگونه این چرخـه را متوقف کنیم، مشـکالت، خود را در

زندگی ما همیشگی خواهد کرد.

1

2اکنون سـه راه غلبه بر نامالیمـات و پایان دادن به چرخه

منفی بودن را قبل از آغاز آن شرح می دهیم:1-بدانید که نامالیمات نیامده اند تا شـما را در خود فروبرند، بلکه می خواهند به شـما درس بدهند. می توانیم نامالیمات را همچون بـاری ببینیم -همچون کوهی که باید از آن باال برویم- یا می توانیـم که به آن همچون موقعیتـی بنگریم که بدن و ذهن مـا را در برابـر موانع بعدی قوی تر می کند. ما از لحظات سـختی و مشکالت درس می گیریم -و وقتی که به قله کوه رسیدیم، همه چیز واضح تر می شود. پس برای صعود به کوه

بعدی آماده ایم. 2- وقتی با نامالیمات مواجه می شـوید، یک قدم به عقب برگردید، وضعیت را بررسـی و بهتریـن گام ها را تعیین کنید. وقتی که نامالیمات شـدت می گیرند، این احتمال وجـود دارد که احساسـات نیـز همگام بـا آن برانگیخته شـوند. بـرای غلبه بر سـختی ها، باید یک گام عقب نشـینی کنیـم. لحظه ای کـه از آن هرج و مرج خارج می شـویم و ذهن خـود را پاک می کنیم، می توانیـم جوانب خوب آن موقعیت را ببینیم. از آن جا می توانیم تعیین کنیم که چگونه بر این مشکل

غلبه کنیم.

Page 35: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

35 Khalaghiyat.com

من سعی می کنم در عمل، احساساتی را درون خود تقویت کنم که می خواهم برنده باشند. مارک تواین می گویـد: »هـر روز کاری را که نمـی خواهید انجام دهید، انجام دهید. این قانـون طالیی ایجاد عادت انجام وظایف بدون زحمت اسـت.« عمل کردن به احساسـات درسـت، شما را به موفقیت می رساند. عمل به احساسات

غلط شما را به سرازیری شکست می کشاند. روزی با دام کیپر، مربی موفق لیگ NFL ناهار می خودم. یکی از چیزهایـی که او در صحبت های مان گفت این بود که: »بلوغ یعنی انجام آن چیزی که قرار بوده انجام دهی درسـت در وقتی کـه قرار بوده آن را انجـام دهی و مهم هم نیسـت که آن موقع چه احساسی داشته ای.« درست اسـت. کلید موفقیت، عمل کردن است. خیلی وقت ها ما می خواهیم از روی احساس مان عمل کنیم آن هم موقعی کـه به جای آن بایـد از اعمال مان تبعیـت کنیم. اگر کار درست را انجام دهیم، ناگهان احساس درست را هم پیدا

می کنیم.

3

4

3. به یاد بیاورید که چرا قدم در این راه گذاشتید. در لحظات نامالیمات، بسـیار آسـان اسـت که ناامید شـویم و احسـاس کنیم که همه چیز علیه ماست. اما اهداف خود را مدنظر داشته باشید و بر انگیزه اصلی آغاز این سفر تمرکز کنید، در این صورت نامالیمات همچون یک سـرعت گیر در جاده به نظر می رسـد. این موانع کوچک می توانند

باعث شیرینی هرچه بیشتر موفقیت نهایی شوند. به طور کلی، نامالیمات، قصه ما را می نویسند و اگر واکنش شما درست باشد، قصه زیبا می شود.

قصه هر کسی متفاوت است، اما هر کسی بارها و بارها با نامالیمات روبه رو می شود. اگر به این سه نکته غلبه بر نامالیمات توجه کنیم و آن ها را در زندگی روزمره خود به کار بندیم، قصه ما بهتر از آن چیزی می شود که انتظارش را داشتیم. در واقع، حتی ممکن است بسیاری از موفقیت های خود

را به سختی هایی نسبت دهیم که زمانی بسیار مشکل به نظر می رسیدند. مدیران، چه وقتی نامالیمات، درسـی آموزنده برای شـما در خود دارند؟ آیا هرگز در سـازمان یا

زندگی شخصی خود با نامالیماتی مواجه شده اید که نتایج خوبی برای تان دربر داشته باشد؟

بلوغ نتیجه پرورش درست احساسات است سال ها قبل به شعری برخوردم که توصیف دقیقی از شرایط انسان بود. آن شعر این بود:

درون سینه ام دو سرشت می تپندیکی پلید و یکی خجسته یکی منفور و یکی محبوب

آن که من می پرورانم، بر من حکمفرماستباورم این است که احساسات منفی و مثبت در هریک از ما وجود دارند. افرادی هستند که به دیگران می آموزند که باید تمام احساسـات منفی را از زندگی خود حذف کنیم، اما من هیچ گاه نتوانسـتم این کار را بکنم. تالش کردم اما دریافتم که نمی توانم. کاری که من می توانم انجام دهم این است که افکار

مثبت را پرورش دهم تا آن ها بر افکار منفی مستولی شوند.

گفته می شـود که ژنـرال پاتون، نظامی شـجاع در جنگ جهانـی دوم، خود را هرچیزی می پنداشـت مگر شـجاع. وقتی یکی از مقامات کارهای او را به

عنوان اعمالی قهرمانانه می ستود، پاسخ پاتون این بود:»قربان... من شـجا نیسـتم. حقیقت این اسـت که من در دل، بسیار وحشت دارم. هیچ وقـت در طول زندگی ام صحنه جنگ یا تیراندازی نبوده که در آن حضور داشته باشم و نترسـم. همیشه کف دستانم عرق می کنند و بغضی در

گلویم می پیچد. چگونه فردی چنین ترسو می تواند شجاع باشد؟« او احسـاس درسـتی داشـت یا به گفته خـودش: »خیلـی زود در زندگی ام

آموختم که ترس را مشاور خود نکنم.«

56

پنجره خالقیت ، اول و نیمه هر ماه منتشر می شودشماره بعدی: نیمه آبان

Page 36: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 36

لیال طباطبایی: دنیا در حال پیشرفت و دگرگونی ست؛ بازار پیچیده و جهانی امروز

به قدری رقابتی شده است که سلیقه و خواسته های مشتریان نسبت به نوع برآورده شدن نیازها به کلی تغییر کرده است و توقع بیشتری از عرضه کنندگان محصوالت دارند.

در چنین شرایطی یک تولیدکننده در صورتی موفق است که با عرضه محصولی منحصر به

فرد و با کیفیت و همچنین با طراحی خالقانه توجه مشتریان را از میان خیل عظیم رقبا به خود جلب کند. در این جا نمونه هایی از محصوالت خالقانه ارائه شده است که در

ادامه به توضیح آن ها خواهیم پرداخت.

این وسیله برای شما لذت برگرداندن تکه های غذا در ماهی تابه به کمک انگشتان تان را فراهم می آورد و یکی از محصوالت خالقانه است که مطمئنا نسبت به کفگیرهای معمولی طرفدارهای بیشتری خواهد داشت.

خیلی ها عادت دارند خرید یا اعمال در دست انجامشان را یادداشت کنند،اما ممکن است خیلی مواقع کاغذ یادداشت را گم کنند یا استفاده از آن برایشان سخت باشد یا حتی آن را کف دستشان بنویسند و به دالیل مختلف مثل عرق کردن کف دست دیگر آثاری از لیست باقی نماند. بدین وسیله شما می توانید نوشته مورد نظرتان را حداقل برای یک روز کف دست تان مشاهده کنید.البته توصیه می کنیم که از این کار برای تقلب استفاده نکنید چون مطمئنا نوشتن کف دست خیلی راحت شما را رسوا خواهد کرد.

با این دوچرخه تصوری از رخش دلخواه تان خواهید داشت و با احساس جدیدتری به

دوچرخه سواری نگاه می کنید.

جدیدترین محصوالت خالقانه جهان

گزارش تصویری

Page 37: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

37 Khalaghiyat.com

این چشم بند هوشمند را قبل از خواب برای هر ساعتی که تمایل به بیدار شدن دارید تنظیم کنید، به چشم بزنید و بخوابید تا نیم ساعت قبل از بیدار شدن تان با نور مالیمی شبیه نور صبحگاهی آرام آرام شما را از خواب بیدار کند.

بازی آشنای هواپیما برای غذا خوردن بچه ها، این بار کمی

واقعی تر از همیشه...

و یک ظرف غذای خیلی ساده و بامزه که می تواند کودک شما را به خوردن غذاهای مختلف عالقه مند کند.

راه حلی ساده برای تمایز

کلیدهای مشابه

این لیوان که با یک یو.اس.بی به لپ تاپ وصل می شود، نوشیدنی شما را تا هرموقع که

بخواهید گرم نگه می دارد.

واین هم شیوه دیگری از چای و بیسکویت صبحانه و عصرانه.

Page 38: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 38

ایـن روزها همـه از تورم و عـدم تطابق بین درآمدهـا و هزینه ها ناله و شـکایت دارند. بسـیاري از خانواده ها مي گویند ما هر روز با خرج ها و هزینه هاي ناخواسـته اي مواجه

مي شـویم و همین موضوع باعث مي شـود که امکان پس انداز براي مان وجود نداشته باشد. از طرف دیگر چون سبک زندگي در عصر جدید تغییر کرده و به نوعي ما در

دوره مصرف گرایي زندگی مي کنیم، طبیعتا وجود خواسته ها و آرزوهاي متفاوت اعضاي یک خانواده امري غیرطبیعي به نظر نمي آید. به تعبیري شاید بشود گفت امروزاهمیت پول و پول دار شدن از هر زماني بیشتر شده است. اما آن چه که مي شود

به عنوان راهکار از آن یاد کرد، خالقانه زیسـتن اسـت. خالقانه زیسـتن در زندگي اقتصادي هر فرد مي تواند انقالبي ایجاد کند و شرایط را براي افراد متفاوت و بهتر کند. یکي از مسائلي که همواره به گوش می رسد، این است که

افراد با درآمدهاي متفاوت در پانزدهم یا بیسـتم یا زودتر در هر ماه با بحران بي پولي مواجه مي شـوند. اگر به خانواده اي که در ماه 600 هزار تومان درآمد دارند تا خانواده اي که ماهي 5 میلیون تومان

کسـب منافع مي کنند، رجوع کنید و بپرسـید که اوضاع چطور است؟ هر دو خواهند گفت که امان از این تورم! با این پول ها کاري نمي شود کرد.

دکتر مهرداد ناظری andisheye-mehr.blogfa.com

چگونه می شود با حقوق كارمندی مثل ميلياردرها زندگی كرد؟

خواص اکسیرگونه مرباي میوه جات همه ما در هفته با حجمي از میوه هایي روبه رو مي شویم که در حال خراب شدن هستند و هیچ یک از اعضاي خانواده عالقه اي به خوردن آن ندارند. اولین قدم در زندگي خالق این اسـت که از امکانات موجود به بهترین نحو اسـتفاده شود. یعني باید در نظر داشت، حتي از آن مواد یا ابزار یا اقالمي که دور ریختني هسـتند، مي توان به بهترین شـکل اسـتفاده کرد و آن ها را مورد مصرف قرار داد. بنابراین بهتر اسـت از یخچال شـروع کنیم که برای همه ما مهم است. اولین دستورالعمل امروز این است که هیچ میوه اي را نباید دور بریزیم. ضمن این که در نظر داشـته باشیم که درسـت کردن کمپوت یا مرباي میوه ها کاري بسیار خالقانه، متنوع و شاد محسوب مي شود. همین االن بهترین کار این است که بلند شوید و با همکاري اعضاي خانواده میوه هاي در آستانه فاسدشدن را از سالم ها جدا و طبق دستور یکي از کتاب هاي آشـپزي آن ها را تبدیل به مربا یا کمپوت کنید یا حتي اگر عالقه اي به غذاهاي شـیرین ندارید، مي توانید میوه ها را براي ترشـي استفاده کنید که راه حل ساده آن این اسـت که هسـته همه میوه ها را دربیاورید، آن ها را در یک ظرف بریزید، سرکه و سـیر و سـبزي و سایر ادویه جات را به آن بیفزایید و سـپس آن را در شیشه بریزید و در جاي خنک بگذارید. این اقدام شما را به یک ترشي کم نظیر خواهد رساند که با هر غذایي قابل مصرف است. حال این کار را در مورد سایر مسائل زندگي هم مي توانید انجام دهید. مثال از چوب صندلي هاي شکسـته مي شود یک قاب عکس زیبا درست کرد و عکس همه اعضـاي خانـواده را در آن قرار داد. می توان از سـیخ های زنگ زده یک شـعله پخش کن درسـت کرد و هزاران کار دیگر... در هر حال خالقیت به شـما راهکارهاي متفاوتي براي

مقابله با اتالف منابع خواهد داد و این یعنی پول شما نباید هدر رود.

Page 39: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

39 Khalaghiyat.com

خرید با بهره وري باال به نظر مي رسد که در قرن بیست و یک خریدکردن یک هنر است. بر همین مبناست که گفته مي شود باید به کودکان از همان خردسـالي راه خرید بهینه را آموزش داد. بنابراین بهترین شیوه در دوره اي که تـورم کمـر خانواده ها را خم کرده، این اسـت که به دنبال خرید ارزان اما با کیفیت باشـیم. این اقدامي است که در اروپا بسیار متداول است. اکثر شهروندان شهرهاي اروپایي براي خرید لباس مورد نیاز خود در آخـر هر فصل رجوع مي کنند، چون قیمت ها در آسـتانه تغییر فصل بسـیار کاهـش می یابد و آن ها مي توانند کاالهاي مورد نظر خود را به قیمت بسیار مناسب خریداري کنند یا در مورد خرید مواد غذایي مثل گوشت، مرغ و میوه با توجه به این که این کاالها تاریخ مصرف دارند، مشتریان باهوش زماني مراجعه مي کنند که قیمت این مواد غذایي به نصف یا کمتر رسـیده باشـد. مثال شما در اکثر شهرهاي آلمان اگر صبح یک مرغ را با قیمت 2 یا 3 یورو مي خرید همان مرغ را مي شود در شب با 1یورو خریداري کرد. پس خرید را در زمان مقتضی و مکان های مناسب انجام دهید. نکته دیگر در مورد زندگي خالق و درست این است که ما بتوانیم هوشمندانه و در زمان مناسب کاالهاي مورد نظرمان را خریداري کنیم. پس در خرید نباید عجله نکنید و برای دستیابی به کاالهای مورد نیاز خود اول اطالعات کسب کنید. اگر امروز تصمیم به خرید یک گوشی تلفن همراه دارید، به مجالت، سایت ها و افراد کارشناس مراجعه کنید، سپس کارت بانک تان را برای خرید از جیب در بیاورید. بدانید راز موفقیت در زندگی خرید مناسب، باکیفیت و ارزان

استدر این خصوص اطالعات و آگاهی داشتن نسبت به موضوع حرف اول را می زند.

خانواده خوشبختیکي از مهم ترین ویژگي هاي یک خانواده خالق این است که زن و شوهر در رشد و بالندگي یکدیگر تالش زیادي کنند. هر انسـاني داراي یک سـري ویژگي ها و اسـتعدادهاي بالقوه است که اگر به ظهور برسـد مي تواند اثر فراواني در زندگي مشـترک آن ها نیز داشته باشد. بر همین مبنا اگر بتوانیم استعدادهاي یکدیگر توجه کنیم و آن ها را به شـکوفایي برسـانیم؛ در آن صورت اعضـاي خانواده از شـرایط بهتر و مناسب تري بهره خواهند برد. تصور کنید که همسر شما توانایي نقاشي کردن یا خطاطي را دارد. حال اگر شما او را تشویق کنید که به این هنرها بپردازد، هم باعث تغییر روحیه او شده اید و هم این که در صورت توجه و پشتکار، همسـر شما بعد از مدتي مي تواند در یکي از این هنرها خبره شود و شاید از آن رشته خاص درآمدزایي نیز برای کل خانواده صورت گیرد. در واقع استعدادهاي ما باید در زندگي عادي و معمولي ظهور کنند و استفاده شوند. اگر استعداد ها به

کار گرفته شود، زمینه افزایش درآمد خانواده تحقق پیدا خواهد کرد.

جانشین سازي یکي از مشکالتي که اکثر خانواده ها با آن روبه رو هستند این است که هزینه هاي باالي زندگي باعث شـده که آن ها مجبور شوند از مصرف برخي کاالهاي ضروري خود صرف نظر کنند. اما یک شیوه خالقانه کم نظیر این است که از روش جانشین سازي استفاده شود. جانشین سازي نوعي اقدام خالق است که در تکنیک اسکمپر از آن اسـتفاده مي شود. به عنوان مثال این روزها همه ما شاهد آن هستیم که گوشت قرمز بسیار در بازار گران است. در این شرایط تاکید مي شـود، موضوعات مختلف را براي خود برجسته کنید و بگویید که چه چیزي را مي توان جانشـین x کرد؟ حال ما به شما مي گوییم که به جاي گوشـت چه چیزي مي شود مصرف کرد که هم مواد مورد نیاز بدن تامین شـود و هم قیمت مناسبي داشته باشد؟ طبیعتا قارچ یکي از این اقالم است. تجربه نشان داده که افرادي که قارچ را به جاي گوشـت استفاده مي کنند از سالمتي بیشـتري برخوردارند. ضمن این که به گفته متخصصان قارچ ها منبع غني از ماده معدني پتاسیم هستند که به کاهش فشار خون و کاهش خطر سکته مغزي کمک مي کنند. حتي قارچ داراي منبع مهمي از اسید فولیک ها هستند که ویتامین مهمي براي زنان به ویـژه در دوره بارداري محسـوب مي شـود. از همه این ها مهم تر این که قارچ به جاي گوشـت باعث کاهش آلودگي محیط زیست مي شود؛ زیرا وجود مصرف باالي گوشت و کشتارگاه هاي متعدد، باعث تولید ازت و افزایش گازهاي گلخانه اي و سوراخ شدن الیه ازون مي شود. پس مالحظه مي کنید که یک تصمیم ساده چقدر مي توانـد هم به لحاظ مالي و هم به لحاظ سـالمتي در زندگي ما

تفاوت ایجاد کند.

این چیني هاي نوآور خالقیـت در زبـان چیني داراي سـابقه زیـادي اسـت. دو واژه chuang zoo xing یا chuang zoo li در زبان چینی به معناي توانایي فرد و نیروي بالقوه شخص براي تولید و ابداع چیزهاي جدید اسـت. چیني ها از دوره باسـتان خالقیت را به سه معني در نظر

مي گرفتند: الف- اختراع یا ابداع کردن.

ب- شروع کردن، حرکت کردن، به اجرا درآوردن، تولید و بنا کردن.ج- آفریدن یا نوشتن.

ایـن تعابیر نشـان مي دهد که در فرهنگ چین مفهوم خالقیت داراي ریشـه اسـت. بر همین مبناسـت که چیني ها همیشه در طول تاریخ موجوداتي ابداع گر، متفاوت و نوآور بوده انـد. بنابرایـن با این اوصاف براي آن کـه بتوانیم زندگي اقتصادي بـا بهره وری باال داشـته باشیم، در عین حال از پیشرفت و ترقي باز نمانیم، باید به چیني ها رجوع کنیم. چیني ها انسـان هایی هستند، کم توقع که با امکانات بسیار کم و ساده زندگي مي کنند، اما باالترین سـطح بهـره وري را در کار ایجاد مي کنند. در نظر داشـته باشـید که براي آن ها کار کردن با عشـق و عالقه همراه است. آن ها مي خواهند که متفاوت باشند همان طورکه در معناي خالقیت از نوع چینی گفته شـد آن ها همیشه شروع کننده های خوبی هستند، حرکت مي کنند، به اجرا در مي آورند و تولید و ابداعات خود را به همه جهانیان نشان مي دهند. به نظر مي رسد که سبک زندگي چیني ها براي کشوري که مي خواهد به توسـعه برسد، مناسب اسـت. مردم این خطه یاد گرفته اند که هم سخت کار کنند و هم هوشمندی را سرلوحه خود قرار دهند. بیایید از امروز هزینه هاي خود را در یک دفترچه یادداشـت کنیـد و با اعضاي خانـواده در این خصوص به گفت و گو بنشـینید که چگونه مي شـود، درآمد را افزایش داد، هزینه ها را کنترل کرد و در عین حال مثل یک انسـان سـرمایه دار زندگي کرد. از زندگي خود لذت ببرید، موانع را از پیش رو ببرید، درسـت بیندیشـید، نگرش خالق را در خود تقویت کنید، از مصرف قارچ غافل نمانید، روزي 20

دقیقه ورزش کنید، شما به یک زندگي متفاوت و شاد خواهید رسید.

Page 40: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 40

بازاریابی

روش مکالـمه با مغــــــــــــــــــــــــز قدیم!

چگونه با بازاریابی عصبی تبلیغات اثرگذار بسازیم؟

ژان بقوسیان modiresabz.com

بازاریابی عصبی شناخت عملکرد مغز و هماهنگ کردن عملیات بازاریابی با آن است. این کار باعث افزای��ش فروش می ش��ود و نه تنه��ا در برندهای بزرگ بلکه در کس��ب و کارهای کوچک نیز قابل اجرا ست. مغز قدیم قسمتی از مغز است که حفظ بقا را به عهده دارد و تصمیمات خرید توسط این بخش

گرفته می شود. تبلیغاتی اثرگذار تبلیغاتی است که با مغز قدیم مکالمه کند.

مغز قدیم خودمحور استمغز قدیم خودمحور است و همه چیز را برای خودش می خواهد. در واقع پیش از هر تصمیم گیری بررسی می کند که آن تصمیم چگونه لذت و سود ایجاد می کند و درد و ضرر کاهش می دهد. تمام چیزی که برای مغز قدیم اهمیت دارد خودش است. البته آفریدگار ما مغز قدیم را این طور طراحی

کرده تا همیشه از خودمان محافظت کنیم و بتوانیم به زندگی ادامه دهیم.مغز قدیم همواره با س��رعتی باورنکردنی اطالعات را پردازش می کند تا از خطر محافظت شویم. همچنین همواره به دنبال خوراکی و آب است تا ادامه زندگی امکان پذیر باشد. همچنین به دنبال

فرصتی مناسب برای ازدواج و تشکیل خانواده است تا بقا امکان پذیر شود.بنابراین اطالعاتی مورد توجه مغز قدیم قرار می گیرد که درباره خود شخص باشد یا به نوعی به

محافظت از خطر و حفظ بقا مربوط باشد.

مکالمه اثرگذاراغلب مکالمات بازاریابی به اش��تباه طوری طراحی ش��ده اند که به هیچ وجه توجه مغز قدیم را به خود جلب

نمی کنند. متن زیر را بخوانید:»این نرم افزار با توجه به جدیدترین و به روز ترین فناوری ها ساخته شده که امکان تشخیص و حذف یک شی

از عکس را در کمترین زمان ممکن فراهم می سازد«.این جمله هیچ ارتباطی با مغز قدیم برقرار نمی کند. حال جمله زیر را بخوانید:

»این نرم افزار شما را قادر می سازد به راحتی بخشی از عکس که از آن خوشتان نمی آید را حذف کنید«این جمله همان مطلب جمله قبلی را بیان می کند، ولی با واژگانی که مورد توجه مغز قدیم قرار می گیرد. اگر توجه کنید در جمله دوم از کلمه »شما« استفاده شده تا توجه مغز قدیم را جلب کند. همچنین جمله ملموس

و تصویری است و شخص می تواند خود را در حال استفاده از آن نرم افزار تصور کند.اگر دو تبلیغ با دو جمله باال را ببینید به احتمال زیاد به تبلیغ دوم توجه بیشتری نشان می دهید، زیرا با مغز

قدیم مکالمه می کند.اگر می خواهید تبلیغات یا مکالمات فروش تاثیرگذار داشته باشید آن را برای مغز قدیم طراحی کنید.

Marketing

Page 41: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

41 Khalaghiyat.com

تغییر و حرکت سریعمغز قدیم چگونه خطر را تش��خیص می دهد؟ یکی از ورودی های��ی که خطر را تداعی می کند هرگونه تغییر و حرکت س��ریع اس��ت. هر حرکت سریعی توجه مغ��ز قدیم را جلب می کند چون احس��اس

خطر ایجاد می کند. اگ��ر هم اکن��ون که در ح��ال خواندن ای��ن مقاله هس��تید یک صندلی بیفتد حتما توجه شما جلب می شود یا اگر یک پرنده وارد اتاقتان شود بالفاصله

عکس العمل نشان می دهید.همچنین هر تغییری در محیط توجه شما را جلب می کند. اگ��ر غرق انجام کاری هس��تید و ناگهان ببینید ش��خصی روبروی شما نشس��ته بدون آنکه متوجه ش��ده باش��ید بالفاصله مغز دس��تور خطر می دهد تا شما احساس ترس کنید. با اینکه شاید آن ف��رد یکی از اعضای خانواده ش��ما باش��د، ولی این تغییر بزرگ در محیط توس��ط مغز قدیم خطر

محسوب می شود.در س��اخت تبلیغات ویدیویی اغل��ب از این روش

برای جلب توجه مخاطب استفاده می شود.

تهدید توجه را جلب می کندهر چیزی که تهدید محس��وب ش��ود توجه مغ��ز قدیم را بالفاصله جل��ب می کند زیرا کار اصلی مغز قدیم محافظت از ما اس��ت. حتی اگر این تهدیدات به طور مس��تقیم برای ما نباش��د باز توجه مغز قدیم جلب می ش��ود. اگر تبلیغ یا فیلم��ی را می بینی��م در لحظات حس��اس توجه مغز قدیم جلب می شود. مثال اگر در یک ساختمان ساکت جنایتکاری ب��ه دنبال قربانی خود می گ��ردد و او را پیدا نمی کند، مغز قدیم ناخودآگاه با قربانی احساس همدردی می کند و به او

می گوید مواظب باش تو را پیدا نکنند!وقت��ی در فیلمی صحنه تعقیب و گریز با اتومبیل می بینیم خود را در آن ش��رایط ق��رار می دهیم و ب��ه دنبال راه حل هس��تیم. در این شرایط مغز پردازش اطالعات و احساسات را بس��یار قوی تر انجام می دهد و ب��ه کوچک ترین جزئیات

توجه نشان می دهد.هر تهدید و خطری باعث می شود مغز اطالعات دریافتی را بس��یار دقیق تر پردازش کند و همچنین در حافظه ذخیره

کند.

15 روش کاربردی برای استفاده از بازاریابی عصبی

در کسب وکار

همایش بازاریابی عصبی پیشرفته

زمان: چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 4 تا 8 عصر

مکان: سالن همایش های خدمات اول واقع در میدان هفتم تیر تهران

مخاطب: مدیران، کارآفرینان، بازاریابان و فروشندگان

پیشنیاز: نداردسخنران: ژان بقوسیان نویسنده کتاب جدید

»بازاریابی عصبی« مبلغ: 99 هزار تومان

اطالعات بیشتر درباره همایش: modiresabz.com/asabi

پیشنهاد ویژه برای خالقیتی هابا ارسـال عدد 79 به سامانه 3000697270 از 20000 تومان تخفیف برخوردار شوید و کتاب »بازاریابـی عصبـی - 21 روش جدیـد برای ترغیب مشـتری به خرید« را هم روز همایش

هدیه بگیرید. فقط 10 صندلی برای خالقیتی ها درنظر گرفته

شده است.

Page 42: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 42

چن��دی پیش در یکی از س��مینارهای برندس��ازی با موض��وع جالبی مواجه ش��دم. بعد از این که صحبت هایم تمام ش��د دوس��تی که خود دانش آموختهMBA و مدیر یک شرکت خصوصی بود، کن��ارم آمد و گفت این صحبت ها که ش��ما کردید به درد ش��رکتهای ب��زرگ و پولدار می خورد و ش��رکت های متوس��ط و کوچکی مثل ما توان برندس��ازی را ندارند. ما نه چنان بودجه ای داریم نه چنی��ن توانی که کارهایی مانند برندهای بزرگ انجام دهیم. در نتیجه موضوع برندس��ازی برای ما

فقط جالب است نه اجرایی!گفتم معنی و مفهوم برند چیست؟ آیا این تعریف برند از مارتی نیومیر را قبول داری که می گوید:

»برند ذهنیت، احساس باطنی مثبت و تمایل درونی شخص درباره یک محصول، خدمت یا شرکت است.«

دکتر فرزاد مقدمبرندهای چــــــریکیمدرس و مشاور برندسازی

گف��ت : بله! ، گفتم : »در کج��ای این تعریف اندازه شرکت وجود دارد؟«

آی��ا سوهان س��ازی که در ش��هر قم مغ��ازه دارد و مردم برای خرید س��وهانش صف می کشند و حاضر نیس��تند از جای دیگری سوهان بخرند، برند هست

یا نیست؟«کمی فکر کرد و گفت: »هس��ت ولی این سوهان ساز

سال ها کار کرده به این جا رسیده؟«گفت��م: »بله، ول��ی خیلی ها س��ال ها کار می کنند و برند نمی ش��وند. اگر فعالیت های سوهان س��از را در طول س��ال ها بررس��ی کنی، می بینی بدون این که تئوری های برندس��ازی را بداند آن ه��ا را در کارش رعایت کرده اس��ت. پس می توان برای شرکت های کوچک و متوسط یا همان SME ها مدل هایی برای برندس��ازی ارائه کرد. همان طور ک��ه برای این گونه سازمان ها بازاریابی چریکی داریم می توان برای شان برندس��ازی چریکی هم عرضه کرد. یعنی روش ها و مدل های��ی که با هزینه اندک اجرا می ش��وند اما در نتیجه به ساخت برند در ذهن بازار منجر می شوند.« »برندس��ازی چریکی در موارد زی��ادی مانند ایجاد آگاه��ی از برند، ایجاد ترجیح، برندس��ازی داخلی و خیل��ی از موضوعات مرتبط با ارتباطات برند کاربرد دارد. در برندسازی چریکی خودمان را به بودجه های عظیم وابسته نمی کنیم. در عوض، خود را وابسته به خالقیت و ابتکار می کنیم. هدف، ایجاد ارتباط میان برند و ذهن مصرف کننده اس��ت. هدف این است که کاال یا ش��رکت ما برای مصرف کننده حکم انتخاب مناس��ب را داشته باشد و این وابس��ته به این است که مصرف کننده ما را از پیش بشناس��د و اطمینان

بیشتری نسبت به رقبا به ما داشته باشد.«

Page 43: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

43 Khalaghiyat.com

»بازاریابی عصبی به ما آموخته اس��ت که 90 درصد تصمیمات خریدمان در ناخودآگاه ش��کل می گیرند، پس می توان با برندس��ازی چریکی ناخودآگاه آدمی را تح��ت تاثیر قرار داد. قبول دارم که بودجه زیاد و تکرار تاثیر خوبی بر ناخودآگاه انس��ان دارد اما چاره چیس��ت وقتی بودجه های آن چنانی نداریم می توان نبود آن را ب��ا ایده های خالق پر کرد. برای ما پیش آم��ده که تبلیغ��ی را که فقط یکب��ار دیده ایم اما تا

مدت ها برند آن را به خاطر داشته ایم.

خالصه قرار ش��د در جلس��ه بعد با هم راجع ب��ه این که چگونه می توان برندس��ازی چریکی را در عمل به ی��ک برنامه اجرایی تبدی��ل کرد صحب��ت کنی��م و بعد هف��ت گام برندس��ازی و روش های نوش��تن یک برنامه س��اده را برای ساخت برند با هم م��رور و نمونه هایی از س��اخت برند در صنای��ع گوناگون مانند گردش��گری را تحلیل کنیم. به او گفتم پیش از رس��یدن زمان مالقات به این موضوع فکر کن که برای ساخت و مدیریت برند خودت چ��ه گام هایی را باید برداری. ب��رای مثال فکر می کنی

اولین گام الزم برای ساختن برندت چیست؟ه��دف ما از این گفت وگو و آموزش این اس��ت که آگاهی را به گونه ای به مهارت تبدیل کنیم که ما را قادر س��ازد تا برنامه ای ب��رای برندس��ازی مجموعه کوچ��ک خودمان تهی��ه کنیم و با

گرفتن مشاوره و کمک از متخصصان آن را اجرایی کنیم.)ادامه دارد(

از طرفی در برنامه های چریکی ما همیش��ه ارزش مح��ور عمل می کنیم. چریک ها دنبال ارزش هایی هس��تند که مش��تری آن ه��ا را می خواهد. یعنی با اس��تفاده از روش ه��ای خالقی��ت این ارزش ها را داخل ارتباطات و تبلیغ��ات برند کرده و پیام حاصله را به مخاطبان ارائه می کنیم. به عنوان یک مش��تری، تو به موضوعی توجه می کن��ی که برایت ارزش دارد یا ب��ه موضوعی که برایت ارزش ندارد و فقط بر اثر

تکرار زیاد می خواهد تو را درگیر خود کند؟امروزه ما این ضعف را در تبلیغات بس��یاری از ش��رکت های بزرگ می بینیم. برای نمونه، شرکت هایی که این روزها با تبلیغات پرفشار می خواهند مخاطب را وادار به خرید کنند غافل از این که پیام ارسالی مخاطب را درگیر نمی کند چرا که موضوع ذهنی اش نیست. البته در این حالت میزان آگاهی مخاطب از برند افزایش می یابد اما پیام ارس��الی در ایجاد عالقه و تمایل پیش نمی رود و گاهی حتی در اثر تکرار

بیش از حد ایجاد آزردگی برای مخاطب می کند.

پنجره خالقیت ، اول و نیمه هر ماه منتشر می شودشماره بعدی: نیمه آبان

Page 44: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 44

مدرسه فروش با بهروز افشارنکته کلیدی در مشتـری مداری

دو هفته را هم به سرعت پشت سر گذاشتیم و درس های خوبی را هم از طبیعت گرفتیم که اوال زمان چه زود می گذرد و باید از فرصت ها نهایت استفاده را کرد و هم این که برای تحول به تغییر نیاز داریم وگرنه حتی تابستان هم با همه زیبایی هایش میتواند دچار روزمرگی شود و برای همین هم به استقبال پاییز رفته است تا تغیراتی را تجربه کند. پس یادمان باشد که داد و ستد ما هم نیاز به تغییرات دارد تا نسبت به گذشته متحول تر شود. باز هم از همه آن هایی که با ما در تماس هستند و در مدرسه فروش ثبت نام کرده اند متشکریم و باید به همه آنها خیرمقدم بگوییم. دوستی عزیز، یکی از خوانندگان محترم مجله از قلب کویر از طبس تماس گرفته بود و تعریف می کرد که چگونه خودش همه شماره های مجله را از زمانی که مقاله های مدرسه فروش شروع شده خریداری کرده ودر ضمن در مدرسه هم ثبت نام کرده. ایشان تعریف می کردند که وقتی روزنامه فروشی ش��هر به عالقه ایش��ان و چند نفر از دوستان ش��ان به خرید مجله خالقیت پی برده به تعداد مجله هایی که سفارش می داده افزوده. خب این یک خبر خوبی برای ما در مجله خالقیت و به خصوص برای من در مدرسه فروش اس��ت. به دوست خوب مان و همه عزیزان مان در طبس سالم می رسانم و برای شان آرزوی سعادت و سالمت می کنم و از آن ها می خواهم به خواندن مجله ادامه دهند و امیدوارم در اولین سمینار مدرسه فروش

از نزدیک همه آن ها را مالقات کنیم.در شماره قبلی در رابطه با نگاه به محصول و خدمات از چشم مشتری و با عینک او پرداختیم و گفتیم هرچند مهم است که سازمان، نهایت دقت را درتولید یک محصول یا برنامه ریزی خدمات به عمل بیاورد ولی آن چه واقعا حائز اهمیت است، این است که این محصول از نظر مشتری چگونه جلوه می کند. در اصل گفتیم که به

محصول باید با چشمان مشتری و با عینک مشتری بنگریم.بحث این کالس در مورد خود مش��تری خواهد بود. کس��ی که همه زحمات و فعالیت های یک س��ازمان در راستای جذب او برای خرید محصول یا خدماتی ست که آن سازمان مهیا کرده است. قبل از آن که بخواهیم با عینک مشتری بنگریم باید شناخت کافی در مورد خود مشتری داشته باشیم. از آن جایی که انسان ها پیچیده هس��تند و هر فردی مش��خصه های جس��می و روحی مختص به خود را دارد و رفتار متفاوتی از خود نشان می دهد، بر خورد با یک نفر و در یافت بازخورد از طرف آن شخص نمی تواند الگویی باشد که در مورد همه بتواند به کار رود. محصوالت هر چه پیچیده باش��ند آن قدر پیچیده نیستند که نتوان در مورد آن ها مطالعه کرد و اطالعات کافی به دست آورد؛ ولی پیچیدگی انسان بسیار متفاوت است.انسان ها با باورها و فرهنگ های گوناگون در زمان داد و ستد، گوناگون عمل خواهند کرد و به همین دلیل است که فروشندگان باید بدانند که با هر فردی باید با در نظر گرفتن ویژگی های همان شخص عمل کرد و نباید انتظار داشته باشند که بتوانند با رفتاری ثابت با همه نتایجی همانند به دست آورند. پس الزم است که مطالعات وسیعی در این مورد انجام دهیم واز گذشته های شغلی مان استفاده کنیم یا به سراغ تجربیات دیگران برویم. فروشندگانی موفق خواهند بود که اقدام به شناخت دقیق مشتریان خود کنند و در این راه صبور باشند. هر چه شناخت بیشتری نسبت

به مشتریان خود داشته باشید راحت تر می توانید آن ها را در مورد خرید محصول تان متقاعد کنید.

12 مشتری کیست؟

در یک تعریف جامع، مش��تری را می ت��وان مردم یا عملیاتی برشمرد که نتایج عملکرد یک مرکز تولید را مصرف می کنند ،

به آن نیازمندند یا از آن ها بهره مند می ش��وند یا این که عهده دار انج��ام معامل��ه در یک محیط رقابتی هس��تند و در یک محیط

تعامل��ی ارزش��ی را در اختیار دارند ک��ه در ازای آن ارزش دیگری را دریافت می کنند. در گذشته های دور، داد و ستد شامل محصول

مقابل محصول بود؛ ولی امروز همان به ارائه ارزش در ازای محصول یا به تعبیری ارزش مقابل ارزش تبدیل شده است. پس به نظر من امروز

مشتری کسی ست که ارزشی را در اختیار دارد که ما به آن نیازمندیم و ما ارزشی را در اختیار داریم که او به آن نیازمند است.

مهاتما گاندی این مرد بزرگ تاریخ هند، مشتری را این گونه توصیف می کند:»مش��تری مهم ترین شخص در هر داد و ستد است. مشتری به ما وابسته نیست

ما به او وابسته هستیم. مشتری در کار ما دخالت نمی کند او هدف فعالیتهای ماست. وقتی مش��تری ما را انتخاب می کند به ما لطف می کند و وقتی ما به مش��تری لطف

می کنیم انجام وظیفه می کنیم. مش��تری در داد و س��تد ما یک عنصر غیرخودی نیست. مشتری نباید خود را با ما وفق دهد ما باید خود را با او وفق دهیم. مشتری نیاز خود را به ما

می گوید و ما باید نیاز او را برآورده س��ازیم. مشتری، سزاوار باالترین توجهات و بیشترین خدمات است. مشتری آب حیات هر داد و ستد است.«

و پرمودا باترا در مورد مشتری چنین می گوید: »مشتری غازی ست که تا ابد روزی یک تخم طال می گذارد.«تیم بریتاپت نویس��نده کتاب »تئوری های موفق فروش« مش��تریان را تأمین کنندگان اصلی هر کسب و کاری

می نامد و آن ها را به دو گروه تقسیم می کند: فردی که خرید می کند، به ویژه به یک روال منظم.

فردی که باید با او معامله کرد.

فروشنده خالق

Page 45: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

45 Khalaghiyat.com

برای عضویت در مدرسه فروش، کافی ست

عدد 500 را به شماره 100046446

ارسال کنید.

3

4

در دسته بندی دیگری همین نویسنده از مشتریان بدین گونه نام می برد:مشتریان بیرونی:

این ها افراد یا س��ازمان هایی هس��تند که به محصول یا خدمات ش��ما نیاز دارند و اجناس ش��ما را در قبال پول می خرند. بودجه ای دارند که بخشی از ان را در مبادله با یک راه حل که نیاز ها و انتظارات شان را تامین کند به شما خواهند داد. او در جایی دیگر از آن ها به عنوان »دارندگان کیف پول« نام می برد و در جایی نیز نکته جالبی را بیان می کند و می گوید:

»مشتریان با پول خود رای میدهند و با قدم خود شکایت می کنند.«متحدان:

این ها کاربران محصول یا خدمات ش��ما هس��تند و نه تصمیم گیرندگان نهایی.معموال این مشتریان کیف پولی ندارند، اما نقش��ی حیاتی در موفقیت ایفا می کنند. آن ها تصمیم گیران نهایی نیس��تند ولی تاثیر فوق العاده ای در نتیجه کار دارند. م��وردی را که باید در مورد متحدان احتیاط کرد این اس��ت که آن ها قدرت وت��و دارند یعنی اختیار نه گفتن دارند. آنان می توانند صد تا نه بگویند ولی نمی توانند یک بله بگویند و با این حال متحدان می توانند یک ثروت فوق العاده اطالعاتی

باشند. فکرشان را بخوانید و با استفاده از آن ببینید چگونه می توانید خودتان را از رقیب متمایز نشان دهید.پس در انجام معامله ای که بتواند در حداقل زمان به نتیجه برس��د نیاز اس��ت که پی ببرید تصمیم گیرنده اصلی کیس��ت. البته درانجام بس��یاری از معامالت که با س��ازمانهای بزرگ خصوصی یا دولتی انجام می پذیرد باید از چند الیه عبور کرد

تا سر انجام به تصمیم گیرنده نهایی رسید.در بخش دیگری تیم برتاپت از گروه دیگری به عنوان مشتریان درونی نام می برد و آن را چنین توصیف می کند:

مشتری درونی»اینان کار کنان و همکاران و مدیران محل کسب و کار شما هستند. از شما حمایت می کنند و کمک تان می کنند تا در نظر مشتریان بیرونی، چهره خوبی پیدا کنید. از آنان قدردانی کنید و رفتار احترام آمیزی نسبت به آن ها نشان دهید« و در جایی دیگر می گوید: »روابط درونی ضعیف می توانند عواقب مرگباری برای مشتریان بیرونی شما داشته باشند.« البته بیش از 25 س��ال فعالیت به من ثابت کرده اس��ت که سازمان هایی با رفتار مناسب با کارمندان شان سازمان هایی بوده ان��د که در بازار به صورت چش��مگیری درخش��یده اند. فراموش نکنیم که مراحل ف��روش تک بعدی و تک واحدی نیس��تند و مجموعه ای از تعامالت و همکاری های گروهی هس��تند که دس��ت به دست هم داده و انجام یک داد و ستد موفق را با مش��تریان میس��ر می کند. اگر قبول کنیم که در میان همین کارمندان نیز خرید و فروش وعرضه و تقاضا صورت می پذیرد تا اس��تراتژی های سازمان بارور شوند و با علم به این که با فعالیت یک نفر کار ها انجام نمی شوند، پس هر کدام ما در مورد نیازی که به انجام مس��وولیت خود داریم در اصل، مش��تری همکار دیگری هستیم که می تواند آن محصول یا خدمات را در اختیارمان بگذارد و همچنین فروشنده محصول و خدماتی هستیم که او در به انجام رساندن مسوولیت های خود به آن نیاز خواهد داشت. خود من هر گاه به عنوان مشاور وارد سازمانی می شوم در وهله اول دقت می کنم که آیا در این سازمان مشتری درونی پروری حکم فرماست یا نه و اگر مشاهده کنم که این تعامل در بخش های س��ازمان و به ویژه با بخش فروش وجود ندارد، همه س��عیم را معطوف به وجود آوردن چنین محیطی در آن س��ازمان می کنم زیرا می دانم بدون آن، جامع ترین و دقیق ترین اس��تراتژی ها یا به شکس��ت ختم خواهند شد یا نتیجه مطلوبی دربرنخواهند داش��ت. نکته بس��یار مهمی را نیز آقای بریتاپت به آن اشاره می کند که شاید از مدنظر بسیاری از مدیران ما به دور مانده باش��د و آن توجه به گروه خاصی از مش��تریان درونی اس��ت که گاهی نادیده گرفته می شوند او در این مورد چنین می گوید : »در مورد مش��تریان درونی ش��خصی خود نظیر خانواده، همسر و والدین نیز آگاهانه عمل کنید، فرزندان، همسر یا دیگر افراد مهم را با دید مشتریان درونی شخصی خود بنگرید. آنان نیز سزاوار رفتار احترام آمیزند.« نقش مشتریان درونی شخصی آن قدر در سازمان های پیشرو مطرح است که بعضی از این سازمان ها مشاوران خانواده و روانشناس هایی را استخدام می کنند که رفتار افراد و کارمندان شان را در خانه نیز زیر نظر بگیرند. امیدوارم به این باور برسیم که خانواده های کارمندان مان می توانند نقش حیاتی در رفتار کارمندان مان در سازمان داشته باشند و بی توجهی به آن ها منجر به کم کاری و بی دقتی در تولید و عدم س��ودآوری مطلوب می ش��ود. خب اجازه دهید که کالس را ترک کنیم چون زنگ کالس به صدا درآمده اس��ت. البته این بحث ادامه خواهد داش��ت، چون از اهمیت به سزایی بر خوردار اس��ت و در جلس��ات آینده بیشتر به آن خواهیم پرداخت. اگر دوستی دارید که می خواهد در فروش متحول شود حتما خواندن این مطالب را به او توصیه کنید و اگر خودتان هنوز در مدرسه ثبت نام نکرده اید هر چه زودتر این کار را بکنید.

هر آن چه داریم و همه دارایی مان از مشتریان مان است. پس باید هر چه بیشتر در جذب رضایت آن ها بکوشیم.

درشماره های پیش، شماره پیامک به اشتباه چاپ شده بود که بدین وسیله از خوانندگان گرامی پوزش می طلبیم

Page 46: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 46

نکات طالیی ارائه کارت ویزیت

1

2

اسرار زبان بدن در تجارت با مهندس پویا ودایع 3مدرس و سخنران زبان بدن، شخصیت شناسی

اولین بار در قرن هفدهم در اروپا استفاده شد، در آن زمان وقتی یک شخص مهم یا سرمایه دار به شهر یا خانه اش بازمی گشت،

برای اطالع دادن بازگشت او از این کارت ها استفاده می شد. در قرن نوزدهم، دیگر طبقات متوس��ط جامعه هم به صورت معمول از کارت ویزیت استفاده می کردند. در قرون هجدهم و نوزدهم معمول بود که هر زمان شخصی می خواست به افتخار دیدار بانو یا آقای صاحب خانه نائل شود، در ورودی، کارت را به مس��تخدمین می داد تا کارت را برای مالحظه و صدور اجازه به نزد آقا یا بانو ببرند. انگلستان نخستین کشوری بود که کاربری این کارت ها را تغییر داد و شروع به استفاده از آن ها برای معرفی خدم��ات تجاری و بازرگانی کرد که یک فرد می توانس��ت ارائه کند. نحوه ارائه کارت ویزیت می تواند نوع شخصیت و رفتار ما را معلوم سازد. کارت ویزیت کارت شناسایی ما محسوب می شود و هر گونه طراحی بد و نامناسب می تواند به برند ما صدمه بزند. برای طراحی کارت ویزیت می توانید با موسس��ه های گرافیکی مش��ورت کنید؛ اما ما دراین جا به نح��وه ارائه کارت ویزیت به

مشتری و... می پردازیم.

دادن کارت ویزیت با انگشتانارائه کارت ویزیت با دو انگش��ت نش��انه قدرت و به رخ کشیدن شرکت توسط فرد دارد و این نوع کارت ویزیت دادن معموال در نمایش��گاه ها و برای ارائه به یک نفر زیر دس��ت یا فرد ع��ادی صورت می گیرد و اطمینان فرد از نوع کارت ویزیت و نوش��ته های آن

را القا می کند.به هی��چ وج��ه دادن کارت ویزیت ب��ه این صورت

توصیه نمی شود.این حالت در آقایان مرسوم است.

دادن کارت ویزیت با دو دستدادن کارت ویزی��ت با دو دس��ت و با احترام شیوه ای س��ت که مردمان چین و ژاپن از آن اس��تفاده می کنند و کم کم بی��ن ایرانیان هم رواج پی��دا ک��رده اس��ت. محترمانه ترین نوع دادن کارت ویزت به افراد این روش اس��ت که

نش��انگر ارزشمند بودن فرد مقابل و احترام زیاد را به اوس��ت. کارت ویزیت با دو دست تقدیم

می ش��ود و همراه با جمالت بفرمایید، خواهش می کنم و... همراه است.

ب��رای دادن کارت ویزی��ت ای��ن روش توصیه می شود.

ای��ن حال��ت در خانم ه��ا و آقایان مشترک است.

Page 47: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

47 Khalaghiyat.com

456

نکات طالیی:7هی��چ وق��ت روی کارت ویزی��ت، مقابل ف��رد چیزی

ننویسید.از کیف ه��ای مخصوص کارت ویزیت برای حمل کارت

ویزیت استفاده کنید.همیشه کارت ویزیت را همراه خود داشته باشید.

موقع جستجو برای کارت ویزیت در جیب های تان همه محتوای داخل جیب را نمایان نکنید.

همیش��ه جای مش��خص و معین ب��رای کارت ویزیت داشته باشید.

در صورتی که از کس��ی کارت ویزیت دریافت کرده اید ابت��دا نام، س��مت و اس��م ش��رکت را در کارت ویزیت بخوانید. بهتر اس��ت مش��خصات او را بلن��د بخوانید و س��پس کارت را در کیف یا جیب تان بگذارید و پس از انجام این کارها، کارت ویزیت خودتان را به او بدهید.

برای طراح��ی کارت ویزیت از موسس��ه های گرافیکی کمک بخواهید.

www.pooyavadaie.com

دادن کارت ویزیت بین دو انگشت دادن کارت ویزیت ما بین انگش��تان و گرفتن آن به سمت فرد، نش��انگر اطمینان از کاال یا خدمات فرد است. این نوع روش کارت دادن بیشتر مرسوم بازار اس��ت و فرد معم��وال با نگاه ب��ه کارت ویزیت خود بیان می کند که این کارت ویزیت برای او ارزش��مند اس��ت. این روش، بیش��تر، نش��ان از حفظ روابط و عالقه من��دی فرد برای توس��عه کار ب��ا حفظ قدرت

خود یا شرکت مربوطه دارد.این حالت در آقایان و خانم ها مشترک است.

برای شرکت در دوره های آموزش زبان بدن عدد 1 را به سامانه 09199200037 پیامک کنید

دادن کارت ویزیت به صورت مشت دادن کارت ویزیت با دس��ت مش��ت کرده رایج ترین نوع دادن کارت ویزیت در ایران است که غالبا با صاف کردن دس��ت و گرفتن روبروی فرد مذاکره کننده همراه است و نشان از قاطعیت و سلطه فرد در کار و جدیت او در امور

مذاکره است.این حالت در آقایان و خانم ها مشترک است.

دادن کارت ویزیت با احترام و تعارف دادن کارت ویزیت با احترام و به صورت تعارف، نگه داشتن کارت ویزیت به طوری که اطالعات در روبرو قابل خواندن است نشانگر عالقه فرد به مطالعه کارت ویزیت و تماس با اوس��ت. این حالت دوستانه و در مواقعی که فرد مذاکره کننده قدرت بیشتری دارد از سمت شخص نشان داده می شود. این حالت معموال در نمایشگاه ها

توسط بازاریاب ها یا در اولین جلسات مذاکره استفاده می شود.این حالت در خانم ها و آقایان مشترک است.

Page 48: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 48

Page 49: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

49 Khalaghiyat.com

دوره های مدیریت و کسب و کار92/06/31

فدی

ر

نام استادپیش نیازنام دورهمدت زمان دوره

)ساعت(

محل برگزاری

ایام ساعت برگزاریبرگزاری

تاریخشروع

تاریخپایان

شهریه) ریال (

20:3092/07/3092/08/282/680/000-16:30سه شنبهسعادت آباد20دکتر ابراهیم نژاد- مدیریت عمومی 1

2مدیریت منابع انسانی در سازمانهای

18:0092/07/1492/08/052/480/000-14:00یکشنبهسعادت آباد16آقای خلج-هزاره سوم

مدیریت مدیریت تبلیغات320:3092/06/1992/07/162/680/000-16:30سه شنبهسعادت آباد20دکتر اسدالهیبازاریابی

20:3092/07/1592/08/062/480/000-17:30دوشنبهسعادت آباد16دکتر اسدالهی-تحقیقات بازاریابی 4

مدیریت مدیریت برند520:3092/07/1592/07/292/400/000-16:30دو شنبهسعادت آباد12دکتر جاللیبازاریابی

20:3092/07/1892/08/302/680/000-16:30پنجشنبهسعادت آباد20دکتر جاللی -مدیریت بازاریابی 6

دکترحریرفروش-جامع مدیریت بازاریابي720:3092/06/1292/11/018/900/000-16:30سه شنبهسعادت آباد80آقای چایچیان

-مدیریت عملیات فروش 8دکترحریرفروش20:3092/08/0492/11/194/900/000-17:30شنبهسعادت آباد48آقای چایچیان

9)CRM(20:3092/08/1392/08/271/980/000-16:30دوشنبهسعادت آباد12آقای موالیی-مدیریت ارتباط با مشتری

-مدیریت موثر زمان10

دکترابراهیم نژاددکتر حریر

20:3092/07/3092/08/071/280/000-16:30سه شنبهسعادت آباد8فروش

11مهارتهای ارتباطی برای مدیران DISC 20:3092/06/2592/07/152/400/000-16:30دوشنبهسعادت آباد16مهندس شاهانی -اجرایی-به همراه تست

18:0092/06/2592/07/082/400/000-14:00دوشنبهسعادت آباد12دکتر فرهنگی-توسعه مهارتهای رهبری) دوره ویژه (12

مهارتهای مذاکره در مراودات کسب 13دکترمتولی-و کار

18:0092/06/1992/07/022/480/000-14:00سه شنبهسعادت آباد12 دکتر میرزاپور

14 )International(بازرگانی بین المللTrade

زبان 20:3092/07/0792/09/243/800/000-17:30یکشنبهسعادت آباد36دکتر متولی انگلیسی

استاندارد ISO90001ویرایش سال 1520:3092/07/0692/08/182/480/000-17:30شنبهسعادت آباد20آقای رفتاری -2008

16اقتصاد کالن و تاثیر آن بر بنگاههای

دکتر دانش -اقتصادی 20:3092/08/0492/08/252/480/000-16:30شنبهسعادت آباد16جعفری

17EFQM 20:3092/08/3092/09/071/280/000-16:30پنجشنبهسعادت آباد8مهندس نیکنام-آشنایی با مدل تعالی سازمانی

18:0092/05/3192/06/282/980/000-14:00پنجشنبهسعادت آباد20دکتر ابراهیم نژاد-استراتژي18

18:0092/08/1992/08/261/280/000-14:00یکشنبهسعادت آباد8مهندس نیکنا م-اجرای استراتژی های برنده 1920:3092/08/2192/09/051/980/000-16:30سه شنبهسعادت آباد12دکتر فرهنگی -جامعه شناسی سازمانهای ایرانی 20

دکتر ابراهیم -مدیریت در کسب و کارهای خانوادگی2120:3092/07/1692/07/302/480/000-16:30 سه شنبهسعادت آباد12نژاد

18:0092/08/0492/08/111/680/000-14:00شنبهسعادت آباد8دکتر ابراهیم نژاد-کسب و کارهای خانوادگی22

20:3092/08/2592/11/122/980/000-17:30 شنبهسعادت آباد36آقای چائی چیان -مدیریت فروش و رفتار با مشتری 23

20:3092/07/1692/07/231/980/000-16:30 یکشنبه سعادت آباد8دکتر ابراهیم نژاد-طراحی مدل کسب وکار 24

20:3091/07/1492/08/052/480/000-16:30 یکشنبهسعادت آباد16مهندس افرایی -اصول مدیریت پروژه25

18:0092/08/1392/12/2616/800/000-14:00دو شنبهسعادت آباد128جمعی از اساتید-مدیریت استراتژیک بازاریابی 26

18:0092/08/1392/12/2618/800/000-14:00دو شنبهسعادت آباد144جمعی از اساتید-مدیریت استراتژیک سرمایه گذاری27

28 Business( I زبان کسب کار)English

تعیین 20:3092/08/2692/12/042/870/000-17:30 یکشنبهسعادت آباد42آقای برقی سطح

برنامه کالس های دپارتمان مدیریت و کسب وکار

فخفی

ت

جهت ثبت نام در این کالس ها عدد 20 را به شمـــــــاره 100046446 پیامک کنید 20%

Page 50: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 50

Page 51: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

51 Khalaghiyat.com

Page 52: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 52

10 اصــــل الگوی کسب وکار ایرانیمقاله ای از سعید شیربیشه، کارآفرین و خالق برند آریکا- بخش دوم

اصل پنجم: مثبت اندیشیتعـادل در هر جامعـه ای اعم از خانـواده، شـرکت، کارخانه نقش تثبیت کننـده ای دارد و ارکان مادی و معنوی سـازمان ها را محکم و در عین حال تغییرپذیر و پویا می کند. اندیشمند و استاد بزرگ آقای اسـتفان کاوی در سـخنرانی های خود وکتاب معروف خود 7 عادت مردمان موثر به شـیوایی لزوم تعادل در زندگی را در مبحث P/PC تشریح کرده است. ما دریافتیم که رسیدن به تولید نتیجه دلخواه، نیازمند ایجاد بسـتر و شرایط مناسب است تا ضمن ثبات در عملکرد های مان و تقویت اعتمادسـازی درون و برون سازمانی از تغییـرات به عنوان کاتالیزور در فرآیند تولید و بهبود مسـتمر

استفاده شود که در حوزه های مختلف به آن اشاره می شود.منابع انسانی:

برای کسب بهترین راندمان از منابع انسانی باید به مسائل مادی و معنوی وآموزشی پرسنل توجه بسیار کرد. عدم تعادل دراخالق و رفتار پرسنل خسارات بسیاری به ارکان سازمان وارد خواهد کرد و توجه به امور پرسنل؛ ترویج کار گروهی، اشتیاق، اطمینان و امنیت

شغلی را به وجود خواهد آورد.ماشین آالت و تجهیزات:

برای استفاده بهینه از ماشین آالت و تجهیزات و رسیدن به صرفه اقتصادی باید به سـرویس و تعمیر و نگهـداری –مصرف انرژی– و

به روزکردن آن ها توجه کرد.منابع مالی:

برای کسـب تعادل در تامین منابع مالی باید از روش های مختلفی اسـتفاده شود که بر حسـب نیاز هر سازمان تعریفی خاص خواهد

داشت در این جا به چند نمونه اشاره می کنم:اسـتفاده از پیمانکاران و تامین کنندگان./ کم کردن موجودی های

انبـار و تقویـت برنامه ریزی دقیـق در جهت تامیـن کاال./ ارتقای کیفیت که پیامد آن کاهش برگشـت از فروش اسـت و رسیدن به PPM=0/ جلوگیـری از تورم کارمندی و کارگـری./ کاهش زمان وصول مطالبات و عدم رسـوب سرمایه نزد مشـتری./ استفاده از منابع مالی ارزان قیمت./ کاهش هزینه های سـربار./ داشـتن سبد

کاالیی متنوع.مشتریان:

همـواره جذب و حفظ مشـتریان بـه عنوان اصلی کلـی در واحد فروش، یک ضرورت زیر بنایی محسوب می شود و حفظ مشتریان بدون ایجـاد تعادل در رابطه ها امکان پذیـر نخواهد بود که به اهم

آن ها اشاره می کنم:ایجـاد فضای برنده–برنده در تعامالت فی ما بیـن./ ارائه اطالعات جـذاب و جدید و پرهیز از پافشـاری بر خواسـته های مان./ زیگ زیـگالر جملـه ای کاربردی دارد کـه می گوید با اصرار مشـتری را خسـته و عصبی نکنید به او اطالعات جدیدی ارائه کنید و فرصت دهید تا او تصمیم جدیدی بگیرد./ شـما فروشـنده نیستید شما

مشاور هستید. سـعی کنید در ارائه مشـاوره با رویکردی کامال شفاف، صادقانه و همراه با احترام و محبت رفتار کنید. شما با تصویرسازی های خود مشتریان را در انتخاب بهترین ها ترغیب می کنید که نتیجه این امر

حس خوب و ذوق و شعف در خریدار ایجاد می کند.ارائه زیبایی ها، خصوصیـات منحصر به فرد کاال، کمیت و کیفیت، خدمـات پس از فروش، بسـته بندی، تحویل به موقع، خوش قولی، احترام، آراستگی، صمیمیت و... همه و همه در جهت ایجاد آرامش

و ترغیب مشتریان موثر است؛ پس غفلت نکنید.فنون مذاکره

تسلط بر فنون مذاکره و طرز بیان، رعایت آداب و نزاکت اجتماعی، استفاده از کلمات زیبا و پسندیده، سعه صدر.

توجه و گوش دادن به صحبت های مشـتری، آراستگی، همدردی، احترام به ایده ها و افکار مشـتری، داشتن تبسم هنگام مذاکره در

ایجاد ارتباط صمیمانه و نزدیک بسیار مطلوب و کارگشاست.R&D نوآوری و

احترام و توجه به سـلیقه های متفاوت و نـوآوری در محصوالت و خدمات یک ویژگی منحصر به فرد اسـت. توجه داشته باشید که واحد R&D در هر شرکت و سازمانی یک ضرورت است و اطالعات شما در کاربردی کردن واحد R&D بسیار موثر است. یکی از وجوه

تمایز شما با رقبا می تواند همین باشد.پرهیز از بدگویی و به چالش کشیدن شخصیت رقبا:

ما در کیفیت و کمیت محصوالت مان و ارائه خدمات رقابت می کنیم. نیازی نیسـت که خودمان و مشـتریان مان را با بدگویی خسته و ملول کنیم. انرژی منفی این عمل بسـیار مخرب و ویرانگر است و

باعث بی اعتمادی مشتریان می شود.نمایندگی های فروش:

در خصوص نمایندگی های فروش از تمامی راهکارها استفاده کنید ولی تاکید کنید که رابطه شـما، رابطه فروشـنده و خریدار نیست بلکـه رابطه فی ما بین رابطه شـرکای تجاری با اهدافی مشـترک

است.

اصل ششم :تامین کنندگاندر اکثر سـخنرانی های فروش برای رضایت مندی مشـتری، برای موفقیت در تولید، منابع انسـانی و ماشین آالت و تجهیزات و منابع مالی صحبت های بسـیار شـده. پس از شما می پرسـم در این چرخه از کسب وکار تامین کننده و

پیمانکاران فرعی چه نقشی دارند؟همـان طـور که خریداران و نمایندگی های فروش مهم هسـتند و به عنوان شـرکای تجاری ارزنده معرفی شـدند، تامین کنندگان و پیمانکاران فرعی در خصوص ارائه خدمات خود یا تامین مواد اولیه مورد نیاز شرکت ها نقش مهمی دارند که توجیه والتزام آن ها به منافع مشترک و اهداف کلی شرکت ضروری ست. پس سعی در ایجاد رابطه برنده-

برنده در جوی کامال محترمانه و دوستانه با اهدافی مشترک، مهم و کاربردی ست.در کسـب موفقیت هر شـرکت تولیدی ایجاد تعادل در خرید خوب به معنای سـود در خریدن مواد اولیه و خدمات مناسب وجه اول مثلث موفقیت محسوب می شود و تولید محصول مرغوب با هزینه های معقول و مناسب به معنای وجه دوم مثلث موفقیت. در فروش و ارائه محصول و کاالی نهایی به بهترین قیمت و ارائه خدمات پس از فروش خوب

با ایجاد ارزش افزوده ای خاص و منحصر به فرد )ابعاد روانی( وجه سوم مثلث موفقیت را تشکیل می دهد.

نتایج کلی که از مباحث ارائه شـده اسـتخراج می شـود موید این نکته است که موفقیت هر شرکت و سازمانی مرهون تعادل و همراهی و کار گروهی خواهد بود.

تعادل در خرید و تامین مواد اولیه.تعادل در تولید خوب و رضایتمندی منابع انسانی.

تعادل در فروش و جلب رضایت مشتریان.همه این عوامل پارادایمی مشـترک را ایجاد می کند که نقش مدیریت ارشد سازمان در تطبیق و تبیین

اهداف و شعار سازمان، کلیدی و مهم است.اصل هفتم : مصلحت اندیشی )نگاهی مصلحتی یا نگاهی اصولی ؟(

ما یاد گرفته ایم که با خلق اصول و التزام به آن ها سـازمانی پویا و خالق و سـودآور داشـته باشـیم این درصورتی ست که تمامی عوامل محیطی و جهانی مناسب باشد.

در صورت هرگونه آشـوب و آنتروپی و تغییراتی که در حیطه درک و پیش بینی سـازمان ها نباشـد ما با مصلحت اندیشی با مسائل برخورد می کنیم و راه حل های کوتاه مدت و گاهی مصلحتی را انتخاب خواهیم

کرد. این بدین معنی ست که ما همیشه آماده حل مسائل پیش بینی نشده هستیم.

Page 53: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

53 Khalaghiyat.com

Page 54: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 54

نگاه ایرانیIranian View

ژرف بین و ژرف اندیش باشــیم

الفبای زندگی و مدیریت عمر با دکتر احمد روستااین شماره حرف »ژ«

ژرف بـه معنای عمیق، گود، دور و دراز اسـت و ژرف بین کسی سـت کـه در امـور زندگی تعمق می کند و به علـل، عوامل، آثار و نتایج پدیده ها حساسـیت دارد. ژرف بینـی نوعـی قابلیـت و مهارت برای یافتن نایافته ها و شناختن بسیاری از نـکات پیـدا و پنهـان بـرای شفاف سـازی و نتیجه گیری سـت. اگر ژرف بینی و ژرف اندیشی را نوعی قابلیت و شایستگی برای مدیریت عمر بدانیم الزم است به این نکته نیز توجه کنیم که هر نوع قابلیت و مهارتی را نباید در هر شرایطی و بـرای هر مـوردی به کار گرفـت. گاهی تعمق، تفحص و تجسـس جهت مواردی که نیازی به به

ژرف بینی ندارند، اشتباه است.

1

2

ژرف بین کیست؟ژرف بین کسی ست که به جای توجه به عوامل ظاهری، محسوس، سطحی و عادی به عوامل

باطنی، نامحسوس، عمقی و غیرعادی می پردازد. ژرف بین کسی سـت که نوع نگرش و نگاه او به هسـتی، خود، دیگران و پدیده ها، نگرشـی کنجکاوانه، جسـتارگرانه، هوشـیارانه، آگاهانه، تحلیل گرا و نتیجه یاب است و از »چه، چرا و چگونه«های زندگی به سادگی نمی گذرد و تا پاسخی مناسب نیابد دست از کنکاش و تالش

بر نمی دارد.ژرف بین کسی سـت که فقط فکر نمی کند بلکه دقیق و درسـت می اندیشد و به همه جوانب

توجه دارد و ژرف اندیشی را الزمه تصمیم گیری های درست می داند.ژرف بین کسی ست که با بینش، بصیرت و دید خود آن چه را که دیگران نمی بینند و نمی یابند می تواند ببیند و بیابد و با تیزبینی، ریزبینی و کنجکاوی فرصت های ناپیدا را آشکار سازد و

از آن ها استفاده کند.ژرف بین کسی ست که »انتخاب، استفاده، ارزیابی و اصالح« را »ارکان مدیریت« می داند و دقت و صحت تصمیم گیری یا انتخاب را پیش نیاز مسیریابی درست می داند و می کوشد

تا با پرسش های زیرکانه و عالمانه به پاسخ های مفید و موثر دست یابد.ژرف بین کسی سـت که نوع پرسـش، پاسـخ، تمرکز، تحلیل و تصمیم او با دیگران

متفاوت است و گاهی با پرسش های دقیق جویای نکته های ظریف است.

ضرورت ژرف بینی:هرجا و هرگاه نیاز به تصمیم گیری های مهم و حس��اس یا انتخاب های تاثیرگذار در زندگی دارید و آثار ارزیابی و انتخاب شما بسیار مهم و چشمگیر هستند، بکوشید تا در سر حد امکان جوانب گوناگون را بررسی و مطالعه کنید. گاهی ژرف بینی عامل

پیشگیری از بحران ها، ناآرامی ها، زیان ها و خطرات آینده است.اگر می خواهید به ارزش و اهمیت ژرف بینی در زندگی پی ببرید به پرسش های زیر

و پاسخ های آن ها بیشتر توجه کنید:ت��ا چه اندازه در بررس��ی و ارزیابی بعضی از امور تحصیلی از جمله انتخاب رش��ته دانشگاهی عجله کرده اید و بدون توجه به استعداد، عالقه و عوامل تأثیرگذار، آن را

پذیرفته اید؟ نتیجه این تصمیم چه بوده است؟تا چه اندازه، در انتخاب شرکای خود برای امور اقتصادی و کسب و کارتان سهل انگاری کرده و بدون مطالعه کافی آن ها را انتخاب کرده اید و بعد متوجه اشتباه بزرگ خود

شده اید؟ آثار این تصمیم گیری کدام اند؟تا چه اندازه در انتخاب بعضی از دوستان خود سطحی نگری داشته اید و گرفتاری های

گوناگونی را برای خود به وجود آورده اید؟ این گرفتاری ها کدام اند؟

Page 55: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

55 Khalaghiyat.com

34 تا چه اندازه در انتخاب همس��ر و ش��ریک زندگی خود پرس وجو و تحقیق کرده و عوامل گوناگ��ون وموثر را در کوتاه مدت و بلندمدت مورد ارزیاب��ی قرار داده اید؟ آیا در انتخاب و

ارزیابی های خود،ژرف بین بوده اید؟ نتیجه نهایی چه شد؟یک��ی از آفت های زندگی انس��ان های س��رگردان، نومید و درمانده را می ت��وان در نبود ژرف بینی و ژرف اندیشی دانس��ت. اگر » انتخاب،استفاده، ارزیابی و اصالح« را چهار رکن اصلی هرنوع مدیریت بدانیم، ژرف نگری و ژرف اندیشی در هر یک از این ارکان چهارگانه

نقش بسیار ارزنده ای دارند.تا چه اندازه از »انتخاب ها و تصمیمات« مهم زندگی خود راضی هستید؟

تا چه اندازه در »استفاده وبهره برداری« از هر منبع و فرصت موفق بوده اید؟تا چه اندازه از »ارزیابی و ارزش یابی« عملکردها خشنود هستید؟

تا چه اندازه »اصالح و بهبود« امور گوناگون زندگی و کسب و کار خود را موفق می دانید؟و به طور خالصه تا چه اندازه در »انتخاب، استفاده، ارزیابی و اصالح« امور گوناگون زندگی

و کسب و کار از جمله امور شخصی، خانوادگی و حرفه ای خود احساس آرامش دارید؟موفقیت و خوشبختی هر کس نتیجه »انتخاب درست، استفاده مطلوب، ارزیابی مناسب و اصالح موثر« اس��ت که همه این عوام��ل چهارگانه مدیریت عمر تحت تاثیر ژرف بینی

وژرف اندیشی هرکس است.اگر موفقیت و خوشبختی در مدیریت عمر را در درس گرفتن از »دیروز«،استفاده درست از »ام��روز« و امیدواری به »آینده« می دانید و نمی خواهید تا گرفتار »حس��رت« دیروز، »تلف ک��ردن« امروز و »ترس« از فردا ش��وید، بکوش��ید تا از س��طحی نگری های زیان بار بپرهیزید و با تمرکز، تعمق، تجس��س، دقت و حوصله یا ژرف نگری بهتر و بیشتر زندگی

کنید.

چگونه ژرف بینی و ژرف اندیشی را تقویت کنیم:مهم تری��ن عواملی ک��ه می توانند ژرف نگری و ژرف اندیش��ی ما را بهبود

بخشند عبارتند از:عاقبت اندیشی و دوراندیشی

اگر در برخورد با پدیده های گوناگون زندگی به آخر و عاقبت و آثار و نتایج نهایی آن فکر کنیم،از آغاز بهتر عمل می کنیم.

کسانی که به نقطه پایان و نتایج نهایی امور گوناگون توجه دارند، ضرورت جامع نگری وبرخورد عمیق و دقیق را بهتر درک می کنند و خود را اسیر س��اده انگاری و سهل انگاری در انتخاب ها و اقدام ها نمی کنند. بسیاری از انس��ان ها در تصور و خیال و کالم و شعار خود را دوراندیش می دانند؛ اما

در عمل و رفتار دیراندیش و سطحی نگر هستند.نظم و انضباط

نظم و انضباط فکری و رفتاری یکی از پیش نیازهای ژرف بینی ست. کسانی که افکاری پراکنده دارند و گرفتار هرج و مرج رفتاری هس��تند هیچ گاه نمی توانند بطور منظم به عوامل و عناصر مرتبط با یک موضوع یا پدیده

بپردازند و آن ها را با دقت و صحت و کنکاش الزم ارزیابی کنند.تمرکز و آرامش

ژرف بینی نیازمند تمرکز و آرامش مناس��ب اس��ت. نبود آرامش فکری– روانی و حتی جسمانی و فیزیکی، تمرکز افراد را برای بررسی و رسیدگی دقیق و عمیق به هم می ریزد و بس��یاری از عوامل و عناصری که نیاز به مطالعه و ارزیابی دارند نادیده گرفته می شوند و سطحی نگری بر ژرف بینی

غلبه می کند. 5

67

8

پویش و پژوهشجستارگری، پژوهش و پویایی از جمله الزامات زندگی انسان های ژرف بین است. ژرف بینی نیازمند جسـت وجو، پرس وجو و گفت وگوهای زیاد همراه با حوصله، بردباری، تیزبینی و

ریزبینی ست.ژرف نگر و ژرف اندیش کسی سـت که عقیده و عالقه به تحقیق و پژوهش واقعی و دائمی دارد و هیچ گاه در گذشته و با گذشته زندگی نمی کند وهمواره جستارگر تازه ها و تازگی ها

از طریق شناختن و یافتن دقیق، درست و جامع است.بینش و بصیرت

بینش و بصیرت برای دیدن نادیدنی ها و شـناختن و یافتن نکات پنهان و ناپیدا از جمله ویژگی هـای ضروری برای ژرف بینان و ژرف اندیشـان اسـت. ژرف بین کسی سـت که با اسـتعداد، قابلیت ومهارت هایی ویژه و اسـتفاده از شم و شهود، حس ششم و ذهن برتر می تواند به بسیاری از نکات و مواردی که دیگران آن ها را نمی بینند و نمی یابند و به آن ها

حساس نیستند وآثار آن ها را درک نمی کنند، بپردازد.مهارتهای ارتباطی

یکی دیگر از عوامل مهم در ژرف بینی، استفاده از مهارت های ارتباطی به ویژه پرسش های درست، هوشمندانه، هدفمند و تحریک کننده و انگیزشی برای آماده سازی دیگران جهت پاسخ دادن به موارد و نکاتی ست که کمتر به آن ها توجه داشته اند. ژرف بین ها معموال بسیار

دقیق، به جا و به موقع سوال می پرسند. خوب گوش دادن پس از درست و دقیق پرسیدن از دیگر مهارت های ژرف بین هاسـت. گوش دادن همراه با تمرکز، توجه، عالقه و بردباری می تواند نکات بسیاری را برای شنیدن ناشنیده ها و ناگفته ها فراهم کند. گفت وگوی موثر همراه با پرسش و پاسخ های مناسب و مکمل و نفوذ در دل دیگران و همدلی با مخاطبان

باعث آشکار کردن، شفاف سازی و نتیجه گیری بیشتر و بهتر می شوند.آثار ژرف بینی:

نتیجه نهایی ژرف بینی را می توان در موارد زیر خالصه کرد:پیشگیری از گرفتاری ها، اشتباهات، ناراحتی ها، زیان ها و آسیب های گوناگون.

انتخاب های درست و تصمیم گیری های مطمئن در انواع حوزه ها و زمینه ها به ویژه موارد مهم و حیاتی در زندگی.

استفاده بهینه از هر چیز، هر فرصت و منبع با توجه به بررسی و مطالعه دقیق و عمیق انواع راه کارها و ریزه کاری های مربوط به موارد گوناگون.

ارزیابی هـای هشـداردهنده و آگاه کننده که باعث شـناخت و درک واقعیت ها می شوند.

اصالح و بهبود امور زندگی و تغییر و تحوالت مطلوب و مفید و سازنده و بهپویی دائم در زندگی.

دستیابی به آرامش، آسایش و ارزش های بیشتر و مطلوب تر که نتیجه مدیریت عمر است.

تمرین برای ژرف بینیژرف بینی و ژرف اندیشی را می توان با تمرین مرتب بهبود بخشید؛ به همین دلیل به نکات

زیر توجه کنید.در تصمیم گیری های تان به ویژه تصمیمات اساسی عالوه بر توجه به عوامل آشنا و پیدا به عوامل ناآشنا و ناپیدا و بعضی از نکات ساده و ابتدایی که قبال توجه نمی کرده اید و می توانند

بسیار نقش آفرین باشند، توجه کنید.بعضی از موفقیت های خود و دیگران را بازنگری کنید و عوامل و عناصری را که ناش��ی از ژرف بینی و ژرف اندیشی س��ت، یادداشت کنید و در مدیریت زندگی و کسب و کار از آن ها

استفاده کنید.بعضی از شکس��ت های خود و دیگران را به یاد آورید و با بررس��ی علل و عواملی که معرف س��طحی نگری، شتاب، هیجان زدگی و سهل انگاری ها هس��تند، سعی کنید از آن ها دوری

کنید.یکی یا دو موردی را که فعال برای تان مهم هستند و نیاز به بررسی و مطالعه دارند، انتخاب کنی��د و آن چه را که الزم اس��ت تا به آن ها بپردازی��د تا عمیق تر و دقیق تر نتیجه بگیرید، یادداش��ت کنید و س��عی کنید با همفکری و مشورت با کس��انی که آن ها را قبول دارید،

الزامات، اقدامات و گام های الزم برای دستیابی به اهداف تان را بیابید.

از نکات مهم و کلیدی، هشدارها و توصیه های مربوط به ژرف بینی و ژرف اندیشی که از دیگران آموخته اید یا می توانید بیاموزید، استفاده کنید.

آث��ار و نتایج��ی را که حاصل ژرف نگری و ژرف بینی نس��بی در موارد فوق هس��تند، ارزیابی کنید و با اصالح بعضی از گام ها و تمرین بیش��تر، از س��طحی نگری ها دوری

و به ژرف بینی توجه کنید.

سرانجام این که:اگرچه ژرف بینی و ژرف اندیشی مهم و ارزشمند هستند اما همه امور و موارد زندگی نیاز به ژرف بینی زیاد ندارند. خود را نگران نکنید و بکوشید حد و اندازه و شرایط را نیز

در نظر بگیرید تا گرفتار وسواس های آزاردهنده نشوید.مدیریت عمر چگونگی برخورد با پدیده ها وموارد گوناگون، به صورت عمیق و دقیق یا ساده و سطحی ست. نه آن قدر همه چیز را عمیق و دقیق بررسی کنید که زندگی

نکنید و نه آن گونه بی تفاوت، سهل انگار و سطحی نگری کنید که گرفتار شوید!

Page 56: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 56

استخر حقارتwww.moazami.ca | محمود معظمی

چرا وقتی صاحب چیزی می شـویم یا ارتباط نزدیکی با شخصی پیـدا می کنیـم، پس از مدتـی، آن چیـز یا شـخص از نظرمان می افتد؟ چرا عموما به معلمان و استادان و بزرگان و اهل علم و خرد دسـتمزد پرداخت نمی کنیم؛ در حالی که برای ساده ترین

مایحتاج روزانه خود حاضریم و باید پول پرداخت کنیم؟برای این که موضوع را بشـکافیم، اجازه دهید این مطلب را

در قالب یک داستان حقیقی از خودم برای تان تعریف کنم.هنگامی که دانشـجو بـودم، به کمک یکـی از عموهایم که مردی بسـیار فنی و هوشـمندی بود توانسـتم یک ماشین پیکان دسـت دوم و تمیز بخرم. خاطرم هست قبل از آن در آرزوی داشتن ماشین قصد داشتم یک

اتومبیل »دون باگی« بسازم. این اتومبیل دست ساز ارزان قیمت، موتورش از فولکس واگن قرض گرفته می شد و روی شاسـی دست ساز و سر هم کردن سـایر قطعات فراهم می آمد. شهربانی آن زمان

هم این ماشـین ها را با شرایطی نمره می کرد. یا حتی حاضر بودم یک اتومبیل دسـت دوم درب و داغـان داشـته باشـم و به تدریـج

خـودم آن را تکمیل و تعمیـر کنم. )زمان دانشـجویی ام کارهـای فنی زیـاد انجام

می دادم.(

با توجه به انتظاراتی که از یک ماشین داشتم، خریدی که به کمک عموی مرحومم داشـتم باید مرا به اوج موفقیت

و خوشی برسـاند. اما پس از مدت کوتاهی این احساس موفقیـت از دسـت رفت و روزی به یکی از دوسـتانم که

قصد داشت ماشین خودش را بفروشد، گفتم: »ماشینت را به من می فروشی؟« گفت: »تو که ماشین داری.« گفتم:

»می خواهم تبدیل به احسن کنم.« گفت: »باشد« و برای تفنن سوار ماشین من شد و پس از یک دور زدن، ماشین

مرا پارک کـرد و رو به من کرد و گفت: »محمود! تو واقعا می خواهی ماشـینت را بفروشی و ماشـین مرا بخری؟«

گفتم: »بله، چطور مگر؟« در پاسـخ گفت: »ماشین تو با این که یک یا دو مدل از ماشـین من پایین تر اسـت، ولی

به مراتب از ماشین من تمیزتر و چابک تر است.هرگز این کار را نکن؛ قدر ماشینت را بدان!«

دوسـتان عزیزم، او راسـت می گفت؛ اما من نمی دانستم چرا قدر آن چه را که داشـتم نمی دانستم و در پی چیزی در بیرون می گشـتم. از این مثال ها بسیار دارم که با شما

بگویم، در ازدواج، فرزند، دوسـتی و... حتما شـما هم با قدری تعمق شاهد مثال هایی از خود و اطرافیان خواهید

یافت. راستی چرا؟ برای بهتر روشـن شدن این مسـاله، بیایید فرض کنیم

میـان ما و دنیای خارج یک ظرف یـا حوضچه قرار دارد. هر چه که بخواهد به ما وصل شـود و از آن ما شـود، باید

از درون ایـن حوضچه عبور کند. اگر به طور مثال در این حوضچه رنگی به رنگ »حقارت« ریخته باشند یا ریخته

باشیم، چه اتفاقی رخ می دهد؟ هر چیز قشنگ و دلپسند و دلفریـب هنگامی که بـه ما متصل شـد، مانند خرید،

ازدواج با همسر مورد عالقه، یا ارتباط دوستی نزدیک، به ناچار رنگ حقارت »رنگ خودمان« را می گیرد و می شود

دوسـت من، ماشین من، همسـر من، بچه من، خانه من، شـهر من، زبان و گویش من و به خاطر همین من »حقیر

آغشـته به رنگ حقارت« هر آن چه از آن »من« می شود حقیر و کم ارزش خواهد شد.

شاید به همین دلیل باشد که ما به غریبه ها بیشتر احترام و توجه می کنیم، بهترینها را برای کسانی می خواهیم که به ما »من« وصل نیستند. چرا که تایید و تصویب همسر،

فرزند، دوسـت و نزدیکان خـود را داریم و گرفته ایم. اما آن ها هنوز ما را تایید و تصویب نکرده اند.

کـودک در رونـد یـک تربیـت درسـت و سـالم، باید بیاموزد که به تدریج با دریافت کافی تایید و تصویب سـالم و سـازنده از پدر و مادرش، به این نتیجه برسـد که فردی سـت دوست داشـتنی، محتـرم و باارزش. بـه عبارت دیگر، حوضچه وجودش پر شود از رنگ احترام به خود، دوسـت داشتن و پذیرش خود. تنها در چنین حالتی سـت که شخص، خود و هر چه را که متعلق به اوست، احترام می گذارد و قدر می داند. همسر، فرزند، دوسـت، زبان و فرهنگ، گویش، شهر، کشور و نوع بشر را دوسـت می دارد و بـرای آن ها مانند خـود ارزش قائل

می شود.این چنین شخصی انتقاد را به منزله بازتابی از زندگی و تعامل بـا دنیای اطراف خود می داند. انتقـاد از نظر وی تنها یک خبر اسـت، نه تهدید به مرگ و نیستی. تعادل و منش سنجیده وی در برخورد با خود، اطرافیان و دنیا، او را قادر می سـازد تا بیشـتر و بیشـتر احساس مقبولیت و خواسـتنی بودن را بدون هیچ فشار و ناراحتی، نخسـت از درون و خود، و سپس از دیگران دریافت کند.حتما شما هم توجه کرده اید که انسان هایی که زیاد در پی کسب تایید و تصویب دیگران نیسـتند، بیشتر تایید و تصویب دریافت می کنند تا کسـانی که محبت و توجهی را که حق شـان اسـت از هر کس و هر چیز

گدایی می کنند.مشـکل هنگامی حاد می شـود که دو نفر که هر دو نیاز به تایید و تصویب شدید دارند، با یکدیگر مجبور به زندگی یا کار باشند.هر دو، خریدار یک چیز هسـتند: »تایید و تصویب«. هر یک منتظر اسـت تا دیگری وی را تایید کند و بگوید که دوست داشتنی ست. در حالی که طرف مقابل هم در همان لحظه همین انتظار را دارد. آن ها اگر واقعا هم بخواهند که مهری اصیل و بی چشم داشت به طرف خـود بورزند، کمتر موفق خواهند بود؛ چرا که آن را ندارند که بدهند. اوضاع وقتی پیچیده تر می شـود که صاحب فرزند شوند یا معلمی باشند که بخواهند شاگردانی را

تربیت کنند. آن وقت است که پی به این گفته پرعظمت می بریم: ذات نایافته از هستی بخش

کی تواند که شود هستی بخش؟کودک تنها در س��ایه دریافت مهر و عش��ق بی چشمداش��ت می تواند به بلوغ روانی برسد. کودک باید مطمئن شود حتی هنگامی که به خاطر رفتاری تنبیه می شود، او را دوست دارند. آن چه مورد تنبیه است »رفتار و کار« اوست که مورد انتقاد و بازخواست قرار می گیرد و نه »خود او و شخصیتش«. کودک را باید مطمئن ساخت در هر شرایطی او را همان طور که هست می پذیریم، دوست داریم و احترام می گذاریم. چیزی

که شایسته او و پدر و مادر و مربیانی همچون ماست.

1

23

Page 57: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

57 Khalaghiyat.com

جـان کالم این کـه اگـر می خواهیم خوشـبخت باشـیم و خوشـبخت بمانیـم، باید بتوانیم خودمان را دوسـت بداریـم و احترام بگذاریم. اما این کار مهم میسـر نمی شـود مگر نخسـت بتوانیم خود را از قیـد و بند »باید«هـا و »نباید«های دوران کودکی رها کنیم. از شـرط گذاشـتن برای دوسـت داشـتن و احترام به خود بپرهیزیم و خودمان را

همین طور که هستیم بپذیریم و به خودمان بلند بگوییم: »من خودم را همین طور که هستم می پذیرم.«

احتیاجی نیسـت که کامل و بی نقص باشـم، احتیاجی نیسـت که اشتباه نکنم. من خودم و دیگران را همین طور که هستیم می پذیرم، دوست دارم

و احترام می گذارم.درست است، ممکن است که کارها و رفتارهای اشتباهی داشته باشم. اما این دلیل نمی شـود که خودم را دوست نداشته باشم. »کارها و رفتارهای من« ممکن اسـت اشتباه باشـند و نه »خود من«. من اشتباه نیستم، من

اشتباه می کنم و این تنها راه آموختن و تمرین زندگی ست.از کسانی که بیش از حد در گیر نیاز به کامل بودن هستند تا بتوانند خود را بپذیرند و کسـانی که بی مورد و کودکانه از انتقاد می هراسـند، سوالی

می پرسم:»امروز شما بهتر عمل می کنید و بیشتر می دانید یا سال گذشته؟«

پاسخ معلوم است؛ اگر شخص سالم و متعادلی باشد »امروز.«سوال بعدی من از ایشان این خواهد بود:

عمـل بهتـر »امـروز

و می کنید بیشتر می دانید یا سال آینده؟«

پاسخ، باز هم معلوم است در شرایط سالم و متعادل بودن شخص »سال آینده.«

آن وقت خواهم گفت؛ »پس می توانیم نتیجه بگیریم: سال گذشـته چیزهایی را نمی دانسـتید اما امروز آن ها را آموخته اید؛ و امروز هم چیزهایی را نمی دانید و تا سـال آینده خواهید آموخت. درست

است؟«پـس می توانیم نتیجه بگیریم هر گز هیچ فرد سـالم و متعادلی نمی تواند ادعـا کند کـه همه چیز را می دانـد و همه کارها و رفتارهایش درسـت و بی نقص است. هر گز آدم کامل و بی نقص نداریم و نخواهیم داشت و جالب این است که نیازی هم نیست که داشته باشیم. اگر کسی بی نقص و کامل باشـد، یعنی زنده بودنش بی حاصل اسـت و قادر نیست که چیز جدیدی

بیاموزد. زندگی اش سرد و بی روح و بی شوق خواهد بود.

اجـازه دهیـد نتیجـه بگیریم، میزان نیاز به بی نقص و کامل بودن، درسـت متناسـب احساس

»خودکم بینی« و »عدم اعتماد به نفس« شـخص اسـت. انسان با اعتماد به نفس، خود را همانطور که هست می پذیرد و آن چه را که در توان دارد، به کار می گیرد تا از خود موجود بهتر و موثرتری بسازد و برعکس، فردی که از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیست، بیشـترین وقتش صرف این می شود که خود را کامل و بی نقص نشـان دهد و چون این کار ممکن نیسـت، خود را از محیـط حقیقی زندگی جدا

می سازد تا رنج هایش کمتر شود: تن رها کن تا نخواهی پیرهن!موفقیـت دیگران را مسـخره می کنـد و آن ها را نتیجه کارهای غلط، شـانس و... می داند. بی آن که متوجه شود که از شدت ترس )ترس از اشتباه و شکست، ترس از طرد و مسـخره شـدن توسط دیگران( مانند ماشـینی حرکت می کند که ترمز دسـتی اش را نخوابانده انـد؛ و هرگز با توانمندی های شـگرف و بی پایان خود آشـنا نخواهد

شد.تربیـت خوشـبخت را تـو اگـر

نکرده اند اشتباه کرده اند، آن ها را ببخش، آن ها کاری را کرده اند که می توانستند. آن ها را مالمت نکن.

امـا اگر خودت برای سـعادت و خوشـبختی خود گامی برنمـی داری و دیگران را مسـوول خوشی و ناخوشی خودت می دانی، حتما گوش خودت را بگیر و این نوع

رفتارت را مالمت کن.بر خیز! دنیا و همه خوشـی ها و موفقیت هایش در انتظار تو هستند. درنگ مکن، وقت را از دسـت مـده، کاری بکن. کاری مثبت و باارزش. کاری که موجب شـود

نخست خودت از خودت رضایت پیدا کنی.از برای آن که گویندت زهی بسته ای بر گردن جانت زهی

45

پنجره خالقیت ، اول و نیمه هر ماه منتشر می شودشماره بعدی: نیمه آبان

Page 58: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 58

زرافه ات را قورت بده[email protected] | امیرمهدی سادات اعالیی| بنیان گذار نخستین کافی شاپ موفقیت در ایران

همه دنب��ال معجزه ان��د. می خواهند راه��ی را که ب��ا تصمیم ش��خصی خود، به اش��تباه

آمده اند، با کمترین هزینه ای تغییر دهند و شکوهمندانه فریاد پیروزی س��ر دهند. چطور ما نمی خواهیم بپذیریم این مسیر طی شده

توسط خودمان اش��تباه بوده و نقشه شخصی مان همان سرزمین نهایی نبوده است. تازه اگر نقشه راهی از قبل طراحی شده باشد. نمی خواهیم تغییر کنیم. باور

کنید نمی خواهیم! من بر اس��اس تجربه خود با بس��یاری که می آیند و از زندگی خود شکوه می کنند، سخن می گویم.

سخنان ش��ان را می ش��نوم و می گویم باید این تغییرات را در زندگیت ایجاد کنی. باید شغلت را ره��ا کنی. ادامه تحصیل دهی. باید با همس��رت جدی صحبت کن��ی. باید ورزش کنی. باید

هدف سازی انجام دهی. اما می بینم که نمی خواهند! جرات و جسارت ندارند که بخواهند.آن گاه که به صحبت می نش��ینند مات تصاویری می ش��وی که با کال م ش��ان بر دیواره چشم هایت می ریزند. از خود اس��طوره مظلومیت و اسارت می سازند.اشک می ریزند. همه را مقصر می دانند. اندک��ی بع��د که آن ه��ا را بر بام آس��مان وجودش��ان می کش��انم و آن ها را به نب��ردی عظیم فرامی خوانم، رعش��ه بر عرش��ه جان ش��ان می افتد، می روند که با تمام قدرت برنگردند. خب می خواهید چه اتفاقی بیفتد؟ ما حاضر نیس��تیم با برنامه ریزی قبلی، از حاشیه امن زندگی

خ��ود خارج ش��ویم. نتیجه نمی گیریم! بارها و بازها و باره��ا! و در نهایت همین بارها و بارها گلوی چش��مان مان را می گیرند و زبان مان را افس��ار می زنند که تغییر دیگر

چیست! موفقیت، شانسی ست و دوباره خود، گام آخر نت های روزمرگی را به چشمان مان قاب می گیریم تا روزی که روزهای مان تمام شود. ای کاش

ایس��تاده مردن را نیز یاد می گرفتیم ت��ا حداقل با عزت تمام کنیم این روزهای تکراری را! نه این که خاک شویم

تا که خاک شویم...

انس��ان های متفاوت، متفاوت عمل می کنن��د. آن ها حقیقت را می بینند و می پذیرند.

برایان تریسی زمانی کتابی نوشت به نام قورباغه ات را قورت بده. یادم می آید آن روزها که تازه پابرهنه و تشنه در مسیر موفقیت

به راه افتاده بودم و این کتاب را مطالعه می کردم یکی از دوستانم مرا دید و با تمس��خر گفت : برایت سفارش چندتایی قورباغه داده ام! امروز قورباغه ات

را قورت داده ای؟از آن روز، س��ال ها گذش��ته است و آن دوس��ت نگون بختم، کماکان در انتظار پایان ماه است تا مبلغی را دریافت کند و من مسیر زندگی بسیاری را به تغییر کشانده ام.

انان که آگاهند ابتدا مس��ائل سخت شان را به چالش می کشند و عمل می کنند. منتظر نمی شوند تا واقعه ای رخ دهد و بعد از حادثه، اطرافیان را مقصر بدانند.

اینک نوبت توس��ت! لیس��ت مس��ائلی را که مدتهاس��ت که گریبانت را گرفته، بنویس! از س��خت ترینش شروع کن. هرچیزی می تواند باش��د. باید بدهیت را پرداخت کنی! با کس��ی صحب��ت کنی؟ ورزش کنی؟ رژی��م غذایی بگیری؟ زب��ان بخوانی؟ ادامه تحصیل دهی؟ رابطه اش��تباهی را به پایان برسانی. اندک روزهایی بعد می بینی

نتایج خود را نش��ان خواهند داد. اگر روزی روزگار با سنگ بر سرزندگی تان کوبید، ایمان تان را از دس��ت ندهید. این جمله استیو جابز است که از

هیچ، جهان را به اس��ارت اندیشه هایش کشاند. تریسی می گفت قورباغ��ه ات را ق��ورت بده، من می گوی��م کار ما از این

حرفها گذشته، زرافه ات را قورت بده...

ممکن است از این ش��ماره چشمانت را به من سپرده باش��ی! برای دریافت صحیح مطالب باید ش��ماره های گذشته را مرور کنی. قضاوت زودهنگام، مسیر دریافت

آگاهانه را به خطا می کشاند.پس این ما هس��تیم که زندگی خود را خلق می کنیم. هم��ه آن چی��زی که اکن��ون در آن ق��رار گرفته ایم، ماحصل تم��ام افکار و اعمال گذش��ته ماس��ت. جای این ک��ه ای��ن لحظه با ذهن��ت همراه ش��وی و مقابلم بگویی: اصال این طور نیست و هزاران دلیل بیاوری که حرف��ت را ثابت کنی، یک بار از این مس��یری که کمتر

گام گذاشته ای عبور کن.بپذیر مس��وولیت تمامی رفتارهایت را و برای همیشه

بهانه جویی ها را خاموش کن. ای��ن ما هس��تیم که کتاب ه��ای متف��اوت، فیلم های

Page 59: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

59 Khalaghiyat.com

چن��د گران قدر پیش دوستی روز

برایم پیامی این گونه ارسال کرده بود: اگر بخواهی بزرگ ترین تجربه زندگیت را در اختیارم بگذاری، کدام یک را انتخاب می کردی؟

این س��وال را از انس��ان های موفق و متفاوت اطرافت بپرس و ببین چه می گذرد در دنیای پیرامونشان!

یادت باش��د تغییر، جسارت می خواهد! جواب این سوال رانیز برایم ارسال کن.

بـا مـن از طریـق ایمیـل و شـماره سـامانه منتظـرت شـو. همـراه 10000100002080

هستم!تو نمی توانی موفق نشوی.زرافه ات

را قورت بده...

من کس��ی را می شناس��م ک��ه می تواند زندگیت را تغییر دهد، او همان معجزه زندگی توست!همان

کسی که س��ال ها دنبالش می گشتی و می گردی و با خود می گفتی: اگر بیاید و راه را نشانم دهد، یا ثروتی در اختیارم بگذارد همه زندگیم دگرگون

می شود. امروز می خواهم دستانش را در دستانت بگذارم. همراهم شو! او را سال هاست که می شناس��ی! برخیز نفس��ی عمیق بکش. دس��تانت را به آغوشت حلقه زن و حس کن

معجزه زندگیت را. انگشتانت را البه الی گیسوان در هم پیچیده جانت فرو ببر. سرمه امید را بر چشمانت قلم بزن. خودت همانی هستی که با حسرت به دیگران خیره می شوی. او را سال هاست

ک��ه غریبانه رها کرده ای و از دیگران طلب یاری می کن��ی. بارها صدایت کرده و تمنایت را فریاد زده است.اما تو بی رحمانه با سیلی به صورتش نقش ماندگاری زده ای که صدایش را برای همیشه با بغض

و اشک، فرو خورده است.به کنارش برو، صورتش را نوازش کن. قامتت را در آغوش مهربانی کالمت بگیر. در س��رزمین رویایی وجودت با او قدم بزن. به او بگو امده ای که بمانی. بگو اش��تباه کرده ای. اش��ک بریز و درآغوش بگیر

همه رؤیا های وجودت را!نمی دانی این سال ها با او چه کرده ای. چقدر آمده بود تا دستانت را بگیرد اما او را به بند اسارت

کشیده ای. او با اندک محبتت، آن چنان جانی می گیرد که تمامی رگ هایت را مملو از شکوه و لبریز از استقامت می سازد. این جا همان لحظه ای ست که در انتظارش بوده ای. دست

خ��ودت را بگیر و به یک کافی ش��اپ برو. آغاز کنید با ه��م بودن را! او برایت حرف های بسیاری دارد. دیوانه شدن، گاه عین موفقیت است. زیرا دنیا

را دیوانه ها می س��ازند و عاقل ها در آن زندگی می کنند. دیوانه شو! راه، خود گشوده خواهد شد.

گوناگ��ون، انس��ان های عجیب را ب��ه زندگی مان وارد می کنیم و از آن ه��ا الگوبرداری می کنیم و زندگی مان را ی��ا به آتش تغییر می کش��انیم یا ب��ه عطش مرداب

متصل می سازیم. همه اعمال تحت کنترل ماست. E+R=O

Event + Reaction = Outcomeرویداد + واکنش = نتیجه

هر نتیجه ای ک��ه در زندگی مان رخ می دهد یا ما خود خالق آن هستیم یا اجازه می دهیم که واقع شود.

دق��ت کن نکت��ه ظریفی این ج��ا وج��ود دارد! اتفاقی می افتد. مثال فردی ورشکس��ت می شود! به هر دلیلی که البته جای بحث دارد. از این جا به بعد واکنش های ما آغاز می ش��ود. بر این مبناست که می گوییم، اعمال

تحت کنترل ماست.

برای این که موفق تر باشـید، تنها کاری که باید بکنید این است طوری رفتار کنید که بیشتر آن چه را خواهان آن هستید به وجود آورید. /جک کنفیلد

جهت موفق شدن در هرکاری ما نیاز به تمرکز داریم.درست مثل ذره بین باید عمل کنیم. وقتی نور متمرکز می شود، می سوزاند. در مسیر زندگی مان و برای رسیدن به هدف مان باید تمام قدرت را متمرکز کنیم. گاه به سمت هدف یورش می بریم، اما افکار خود را به هزاران جای دیگر رهسپار می سازیم، نتیجه ای حاصل نخواهد شد. قانون تمرکز، قانونی سـت که انسان های متفاوت هماره به آن چشم می دوختند. یکی از راه هایی که می تواند مسـیر ما را برای رسـیدن به مقصد هموارتر سـازد، پرسش است. باید از خود، دوستان، همکاران، معلمان، مشتریان، در مورد عملکرد خود سـوال کنیم. آیا کاری که انجام می دهیم، درست است؟ می توانم بهتر انجام دهم؟ آیا کار بیشـتری هست که باید به انجام رسانم؟ چه کارهایی را نباید انجام دهم؟ برایان تریسی نقل می کند: »آن سال هایی که ابتدای کار فروشم بود، سراغ موفق ترین فرشـنده شـرکت رفتم و از او پرسـیدم دالیل موفقیت تو در فروش چیسـت. او برایم نکاتی را بازگو کرد و من دقیقا به همان ها عمل کردم و درسـت سال بعد من نیز در رده فروشندگان برتر شرکت قرار گرفتم و سپس ارتقای شغلی نیز پیدا کردم.« این بحث بسـیار مهم است که ما از آن غافل می شویم. در ان.ال.پی بسیار روی این مساله تکیه می کنیم و از آن به عنوان مدل سازی یاد می کنیم. برای موفق شدن در هر مسیری که قرار گرفته اید باید به مدل موفق تان در آن راه رجـوع کنید و ببیند او چگونه عمل می کند و چه چیزهایی را نیز عمل نمی کند. سیستم عصبی انسان ها مشابه هم است. اگر شما طبق مدل موفق تان گام بردارید

نتایج مشابهی خواهید گرفت.بسیاری ترجیح می دهند تا خود به تنهایی تجربه کنند تا این که بپرسند و زودتر موفق شوند. بسیاری نیز از پرسش پیرامون نحوه عملکرد خود هراس دارند، چون

ازآن چه قرار است بشنوند، می ترسند.اگر پیرامون عملکرد شما حقیقتی وجود دارد، آن را بپذیرید و قبول کنید. وقتی بدانید، می توانید در مورد آن کاری انجام دهید. اگر در مسـیری قرار گرفتید که هیچ گونه بازخوردی از کسی صورت نمیگیرد، قدری جای تامل دارد. نقشه شما، خود سرزمین نهایی نیست! بپرسـید. این مشورت و پرسش، بی نهایت به شما و سیستم و سازمان شما انتفاع می رساند. اگر کمی دقت کنید، زندگی، همیشه در

مورد تاثیر ات رفتارتان به شما هشدار می دهد. فقط کافی ست کمی توجه کنیم.اگر اضافه وزن داری! فروشـت خوب نیسـت! در دانشـگاه موفق نیستی. بچه ها دیوانه ات کرده اند. بدنت خسته است. خوشحال نیستی. خانه ات به هم ریخته است. با همسرت رابطه خوبی نداری. این ها همه به شما هشدار می دهد. می گوید: چیزی اشـتباه اسـت. می توانی عبور کنی، اما بپذیر که خودت برای خودت این چنین

زندگی را رقم زده ای. وقت تغییر فرا رسیده است.

Page 60: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 60

همه ما می دانیم ک��ه دنیا در حال چاپ کردن بی رویه پول است و شرایط اقتصادی خوب یا بد در پیش روی این برنامه تغییری ایجاد نمی کند. اما پرس��ش این است که: چقدر پول دارد چاپ

می شود؟

اگر ای��االت متحده به تنهای��ی دارد تریلیون ها دالر پول چاپ می کن��د، در باقی دنیا چه خبر اس��ت؟ ش��اید بهتر باش��د بپرس��یم: چاپ این رقم ه��ای تریلیونی چه رابطه ای با ش��ما دارد؟ این چاپ های تریلیونی ش��ما را فقیرتر می کند

یا پولدارتر؟

اگر آش��فتگی مالی س��ال های اخی��ر دنیا را به سمت تورم حاد بکشاند، میلیونرها، میلیاردرها و حتی تریلیونرهای بیش��تری خواهیم داشت. کسی چه می داند؟ شاید شما هم یکی از آن ها

باشید.جالب اس��ت ک��ه در دنیای جدید اما ش��جاع ام��روز همین االن ه��م تریلیونرهای زیادی در دنی��ا وجود دارند که ورشکس��ته اند. برای مثال اگر یک س��فر به زیمبابوه بروید، به نسبت دالر

آن جا تریلیونر می شوید.در واقع اگر می خواهید تریلیونر شوید، کافی ست از طریق اینترنت یک اسکناس تریلیون دالری زیمبابوه را بخرید و به دوس��تان تان بگویید که

دیگر تریلیونر شده اید.بل��ه، تریلیونر ش��ده ول��ی با این وج��ود هنوز

ورشکسته اید. به اقتصاد جدید خوش آمدید.من همیش��ه یک اس��کناس یکص��د تریلیونی زیمباب��وه را در کیف پولم دارم. از لحاظ عددی می ش��ود 100,000,000,000,000 دالر. این اسکناس را همیش��ه همراه خودم نگاه می دارم تا یادم بماند ک��ه این یکصد تریلیون دالر تنها می توان��د برای من یک تخم م��رغ زیمبابوه ای بخ��رد، ام��ا در صورتی که آن تخ��م مرغ را به

حراج گذاشته باشند.پ��ول زیاد حق��ه اقتصاد جدید اس��ت. با وجود تریلیون ه��ا دالر در اقتصاد آمری��کا، میلیون ها نفر ورشکسته هستند یا به زودی خواهند شد.

گول نخورید.

پرسش متداولاگر پولدارها برای پول کار نمی کنند، پس برای

چه کار می کنند؟

پاسخ کوتاهس��رمایه هایی که چه در اقتصاد خوب و چه در

اقتصاد بد باعث گردش پول می شوند.

توضیحبه ج��ای پس ان��داز در بان��ک ی��ا برنامه های بازنشس��تگی مملو از اوراق بهادار، تالش کنید که این دالرها را به س��رمایه های واقعی تبدیل کنید: تملکاتی که ارزش خود را حفظ می کنند، جری��ان نقدی تولی��د می کنند و مش��وق های

مالیاتی عرضه می کنند.

پرسش متداولچه چیزی به ش��ما این اطمینان را می دهد که

سرمایه های تان مطمئن و بی خطرند؟

پاسخ کوتاهدر ش��رایط اقتص��ادی خ��وب و بد ب��ه همراه مش��وق های مالیات��ی جری��ان نق��دی ایج��اد

می کنند.

توضیحدر طول تاریخ، اس��کناس های بسیاری آمده و رفته. دالر اقلیمی در طول جنگ انقالب امریکا و اس��کناس اقلیمی هم در طول جنگ داخلی

به وجود آمد.با وجود این که آن ارزها سقوط کردند و بی ارزش شدند، هنوز یک اقتصاد وجود داشت با مردمی که کار می کردن��د، می خریدند، می فروختند و معامله می کردند. به عب��ارت دیگر، پول ارزش خود را از دست داد ولی اقتصاد همچنان پیش

رفت.افراد بس��یاری در سقوط های مختلف اقتصادی پول ه��ای کالن به جیب زده اند. س��رمایه های

ب��ا ارزش در مقاب��ل قیمت ه��ای ناچیزی قابل دس��ترس می ش��وند. اما در این میان مش��کل آن دس��ته از مردم هستند که آموزش دیده اند ت��ا همانند پدر بی پ��ول من دنبال ش��غل های معمولی بروند، در حالی که حتی اساس��ی ترین مس��ائل مث��ل تفاوت بی��ن دارای��ی و بدهی را

نمی دانند.من به ش��خصه در دارایی هایی سرمایه گذاری می کنم که وجودشان برای اقتصاد الزامی ست. مثل ساخت آپارتمان؛ باالخره هر کسی به یک سقف باالی سرش نیاز دارد. مشخص است که مردم حاضرن��د اجاره بپردازند تا این که زیر پل بخوابند. دول��ت هم به اف��راد بی بضاعت یارانه اجاره به��ا می دهد. اگر اقتصاد س��قوط کند، به احتم��ال خیلی قوی دولت پول چاپ می کند و

آن را به صاحبخانه ها پرداخت می کند. )حت��ی اگ��ر ارزش آن کمتر و کمت��ر و کمتر ش��ود(. من ب��ا این پ��ول تورم��ی و جعلی که دول��ت عرضه می کند می توان��م میلیون ها دالر ق��رض ام را پرداخ��ت کنم. اگر اقتصاد س��قوط کند، دولت بدون ش��ک به م��ن کمک خواهد ک��رد تا هزینه های��م را بپردازم چ��ون مطمئنا سیاس��تمداران آمریکا دوست ندارند میلیون ها

نفر در خیابان زندگی کنند.من در نفت س��رمایه گذاری می کنم چون دنیا را می چرخاند، مردم را س��یر می کند و آن ها را گرم نگه می دارد. در طال و نقره سرمایه گذاری می کن��م چون زمان��ی که دولت ه��ا پول چاپ می کنن��د، طال و نقره ارزش ذاتی خود را حفظ می کنند. انواع متفاوت��ی از دارایی وجود دارند که برای اقتصاد الزم اند. دنبال آن هایی باش��ید

که نظرتان را جلب می کنند.

پرسش متداولچگون��ه می ت��وان فهمید که چ��ه چیزی برای

اقتصاد مهم است؟

پاسخ کوتاهنگاه��ی به صورت های مال��ی بیندازید، به ویژه

ستون مخارج.

پاورقیFeuilleton

تربیک! شام یک تریلیونر هستید!بخش بیست و سوم کتاب برتری ناعادالنه، قدرت آموزش مالی

رابرت کیوساکی/ ترجمه: نیوشا عاشورزاده

در واقع اگر می خواهید تریلیونر شوید، کافی ست از طریق اینترنت یک

اسکناس تریلیون دالری زیمبابوه

را بخرید و به دوستان تان بگویید

که دیگر تریلیونر شده اید.

بله، تریلیونر شده ولی با این وجود

هنوز ورشکسته اید. به اقتصاد جدید

خوش آمدید

Page 61: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

61 Khalaghiyat.com

توضیحوقت��ی به صورت ه��ای مالی یک ش��خص نگاه می اندازید )البته اگر داش��ته باشند( می توانید ببینی��د که چه م��واردی برای آن ه��ا و اقتصاد شخصی آن ها مهم است. اقتصاد شخصی آن ها چیزی ست که برایش خرج می کنند. مثال های

زیر را ببینید:

صورت سود و زیان پرسش متداول

درآمد

مخارجمالیات: برای زندان نرفتنسرپناه: سقفی باالی سر

غذا: بدون غذا، شروع آدم خواری سوخت: نیاز به تحرک و گرما

پوشاک: اکثر افراد با لباس بهتر بنظر می آیندارتباطات: تلفن همراه

حمل و نقل: انس��ان ها نیاز دارند به محل کار برسند

تفریحات: سرگرمی، فیلم و تلویزیونتحصیالت: برای بقای اقتصادی

آیا می توان با نگاه انداختن به صورت مالی افراد پولدار و فقیر آن ها را از هم تشخیص داد؟

پاسخ کوتاهبله

.توضیح

این دقیقا همان دلیلی س��ت ک��ه بانکدار جای را مالی ت��ان بیانی��ه از ش��ما گ��زارش کارت می خواه��د. وقتی به بیانیه مالی یک ش��خص نگاه می کنی��د، می توانید بگویید که چه چیزی برایش مهم اس��ت. همچنین می توانید درایت و س��واد مالی تان را ب��ه کار بگیرید و آینده اش را

پیش بینی کنید.

ستون سرمایه های من

داراییبدهیشرکت آموزشی

خانه های آپارتمانی

داراییاستراحتگاه با 5 زمین

گلفساختمان های تجاری

نفتتملکات معنوی کتاب ها

طال و نقرهتجارت خورشیدی

بدهی

بدهی

تمام تمرک��ز فقیرها تنها روی س��تون مخارج است.

ای��ن طبقه جامعه به ان��دازه ای درآمد دارند که هر روزش��ان را بگذرانند، سقفی باالی سرشان داش��ته باشند، گرس��نه نمانند، بنزین کافی در ماشین ش��ان و لباس بر تن ش��ان باشد؛ خالصه زندگی بخ��ور و نمیر دارند. اصال مهم نیس��ت که چقدر پول به دس��ت می آورند. افراد زیادی هس��تند که درآمد باالیی دارند اما تقریبا تمام آن را از طریق س��تون مخارج ه��در می دهند. حت��ی اگر پول زیادی به دس��ت می آورند اما با چک های ش��ان زنده اند، هیچ آین��ده ای ندارند؛ چون فق��ط برای امروز زندگی می کنند. فردا را

باید با آرامش خیال و آینده نگری ساخت.

درآمد

مخارجفقیرها به این قسمت توجه می کنند

دارایی

بدهیطبقه متوسط به این قسمت توجه می کنند

طبقه متوسط بر ستون بدهکاری هایشان تمرکز می کنند

این قش��ر به بدهی های شان نیاز دارند تا سطح

زندگی ش��ان را ارتق��ا دهند. برای اف��راد طبقه متوس��ط جامعه، پولدار جلوه ک��ردن مهم تر از

پولدار بودن حقیقی است. ماشین و خانه ی بزرگ تر

غذای بهترمسافرت

تحصیالتتجمالت زندگی را می خواهند...

ب��ا ای��ن تفکر که پ��ول هم��ه آن ه��ا را هم با از بیش��تر بس��یار می پردازن��د. اس��تقراض درآمدش��ان خرج می کنند، و بیش��تر و بیشتر در باتالق بدهی های ش��ان غرق می شوند. جای این که ی��ک واحد آپارتم��ان معمولی مطابق با س��تون درآمدش��ان بخرند، یک خانه بزرگ تر در محل��ه ای بهتر می خرند تا به مدارس بهتری هم دسترس��ی داشته باش��ند. اگر هم بخواهند سرمایه گذاری کنند پول شان را دست مشاورین مالی می س��پارند، چرا که ترجی��ح می دهند از زندگی پر زرق و برق ش��ان لذت ببرند تا اینکه س��ر کالس های��ی بنش��ینند و نح��وه مدیریت

درست ثروت شان را یاد بگیرند.

درآمد

مخارج

داراییپولدارهـا روی ایـن قسـمت تمرکز

می کنند

بدهی

پولدارها روی ستون دارایی شان تمرکز می کنندای��ن گروه می دانن��د که اگر از ابت��دا روی این س��تون تمرک��ز کنن��د، می توانن��د مخ��ارج و

بدهی شان را به درستی کنترل کنند.در اقتص��اد جدی��د، اگر از س��تون دارایی پول درنیاوری��د، احتم��اال تمامی عمرت��ان را برای پ��ول کار خواهید ک��رد چ��ون پول های تان را به دارایی های��ی تبدیل نکرده ای��د که برای تان

گردش نقدینگی ایجاد کنند.

پولدارها روی ستون دارایی شان

تمرکز می کننداین گروه

می دانند که اگر از ابتدا

روی این ستون تمرکز کنند،

می توانند مخارج و بدهی شان را به

درستی کنترل کنند

Page 62: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 62

ش بخ

ام له

ل اقو

ل نق

16

1.اگر با تاریکي مواجه شدید آن را لعن و

نفرین نکنید، بلکه سعي کنید شمعي روشن کنید تا قسمت

کوچکي از آن تاریکي را روشن کرده باشید. »کنفوسیوس«

2. آرزوی نظم، در عین حال آرزوی مرگ نیز هست، زیرا زندگی،

فروپاشی بی وقفه نظم است... »مهمانی خداحافظی اثر

میالن کوندرا«3. باید دنبال

شادمانی بود ، غم ها خودشان ما را پیدا

4. ایده ها الگوهای می کنند. »نیچه«ازلی ای هستند که در

قلمرو ذات ها یا هستی های حقیقی وجود دارند و آدمیان

تنها هنگامی که خود را از توجه به جزئیات، مکان و زمان فارغ

سازند وارد آن قلمرو می شوند... »شوپنهاور«

5. جرم است که ندانیم زندگی خیلی

ساده تر از این هاست که ما فکر می کنیم. »فریدریش

نیچه«

6. جایی هست که جز تو هیچ کس

آن را پر نمی کند و کاری هست که جز تو هیچ کس قادر به انجامش نیست.

»اسکاول شین«

7. مردان شجاع فرصت می آفرینند، ترسوها و ضعیف ها

منتظر فرصت می نشینند. »گوته«

8. اگر ندانید که به کجا مي روید،

هر راهي شما را با خود خواهد برد. »توماس

کارالیل« 9. مردم اشتباهات زندگی شان را روی هم

می ریزند و از آن ها غولی بوجود می آورند که نامش تقدیر است. »جان اولیور

هاینز«

10. مبارزه است که قدرت می آورد، نه استراحت. »استائل«

11. ما انتخاب کرده ایم که به بخش هایی از وجودمان اجازه ی بودن ندهیم و درنتیجه مجبور

هستیم انرژی روانی بسیاری را صرف پنهان نگه داشتن

آن ها کنیم. »فورد«

12. مهم تر از این که در کجای مسیر باشی، این است که در

مسیر باشی. »جان لوییس«

13. افکار انرژي هستند و شما

مي توانید دنیاي خودتان را با افکارتان آباد یا نابود

سازید. »سوزان تیلور«

14. آنچه سرنوشت ما را تعیین

می کند، شرایط زندگی مان نیست بلکه تصمیم های ماست. »آنتونی رابینز«

15. حقیقت های زیادی هست که

هیچکس باور نمی کند و دروغ های زیادی هست که همه باور می کنند.

16. هرگاه بر »مائو«تردید خود غلبه

کردی، می توانی حقیقتا زندگی کنی. »آلبر ماله«

د. هن

ی دل م

یق ص

کارام

نجی ا

برا را

ماش ش

بخام

الهار

فکن ا

اید:

ینیی ب

ه مم ک

ه ایرد

ب کخا

انترا

ی های

ول ل ق

نقجا

ین ر ا

د

جنــــگ ثـــروت

Page 63: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

63 Khalaghiyat.com

آزمون هوش مالی:

بودجه بندی تان چقدر

درست است؟

مترجم: لطیف احمدپور

)www.MadWealth.ir(

برای برخی از ما، بودجه بندی درست، یکی

از سخت ترین کارهاست. این کار نیازمند

نظم دادن، توجه به جزییات و پایداری و

پافشاری است اما غیرممکن نیست و یک

بودجه بندی اثربخش در حقیقت می تواند کامال

قدرت بخش باشد.

در ادامه یک آزمون هوش مالی آورده شده

است که به شما کمک می کند تا بفهمید چقدر

بودجه بندی درستی دارید. جمالت مطرح شده

را بخوانید و با کلمات »بلی« یا »خیر« و یا

»مطمئن نیستم«

به آن ها پاسخ دهید. برای هرکدام از این پاسخ ها به خودتان این گونه امتیاز بدهید:

بله= 4 امتیازخیر= صفر امتیاز

مطمئن نیستم= 2 امتیاز

آن پول را کسب می کنم )همین اصل را برای هزینه های آینده را برآورد می کنم و تقسیم بر 12 می کنم و هر ماه من برای اهداف بودجه بندی ام هزینه های یک س��ال یا صورتحساب های دوره ای، از قبل برنامه ریزی می کنم. من برای هزینه های بزرگ مانند تعمیرات، خرید لوازم نگهداری و اصالح بودجهماه گذش��ته را بررسی می کنم تا بفهمم که چقدر خرج قبل از این که شروع به بودجه بندی کنم، هزینه های چند من سوابق تمامی هزینه هایم را نگهداری می کنم.دوره ای مثال سه ماهه اجرا می کنم.(

اثربخشی مورد بازبینی قرار می دهم و در صورت لزوم آن من ب��ه طور منظم بودجه بندی ام به منظور بررس��ی کرده ام.

را اصالح می کنم.بخشش های مالیاتی مستقیما برای پس انداز یا پرداخت درآمدهای اضافی مانن��د افزایش حقوق، پاداش ها و که در بخشی از بودجه بندی ام لحاظ کرده ام. برنامه من برای پس انداز کردن در واقع هزینه ای است پس اندازها

خرید هدایا و پرداخت کمک های خیریه، بخش��ی از بدهی ها استفاده می شوند.بودجه بندی من است.

بودجه خواهم شد، از یک بخش دیگر پولی را برای جبران اگ��ر پیش بینی کنم ک��ه در یک بخش دچار کمبود انعطاف پذیریدرآمدم دارم که برای انعطاف پذیری و سالمت بودجه ام من روزنه های مالی ای برای کاهش هزینه ها یا افزایش آن پیدا می کنم.

من برای هزینه های پیش بینی نشده، بخش هایی را در آن ها را در نظر گرفته ام. مناسبت ها و هدایای تولد موجب کمبود بودجه من بودجه ام قرار داده ام.

نمی شوند.

جوابگویی)آگاهی از درآمدها و هزینه ها(

من می دانم که با چه مقدار پول، یک ماه/یک س��ال را می گذرانم.

من از موعد سررس��ید چک های��م کامال اطالع دارم

و ب��رای پرداخت آن ها کامال آماده ام، بنابراین هیچ وقت

چک بی محل نداشته ام.

می توانم تمامی هزینه هایم را تخمین بزنم.

من در حدود توان و استطاعتم زندگی می کنم.

من چیزی را به صورت نس��یه نمی خرم مگر اینکه

بتوانم آن را تماما و به موقع بازپرداخت کنم.

من تمامی صورتحس��اب هایم را ب��ه موقع پرداخت می کنم.

درآمد من بیشتر از هزینه هایم است.

بودجه سبک زندگی

من به خودم اجازه نمی دهم که تحت تأثیر دیگران

قرار بگیرم و بیش از اندازه پولم را خرج کنم.

من خاویار )برای مث��ال( نمی خرم، حتی اگر نصف

قیمت حراج شده باشد، مگر اینکه این مورد در بودجه ام

وجود داشته باشد.

من بودجه ام را به عنوان راهنمایی در نظر می گیرم که

نشان می دهد استطاعت چه چیزهایی را دارم، نه چیزهایی که استطاعتشان را ندارم.

برای زمان هایی که بودجه خیلی سختی دارم یا احساس بی پول بودن می کنم، یک هدف معین یا تصوری مثبت در ذهنم دارم، مانند رهایی از بدهی ها و قسط هایم و یا رفتن

به یک سفر. من بودجه ای را برای پاداش های کوچک درنظر گرفته ام

تا خودم را باانگیزه و در مسیر صحیح نگه دارم. در خان��واده من، همه در فرایند بودجه بندی ش��رکت

می کنند.

تحلیل امتیازات کسب شدهامتیاز 35-0 : بودجه بندی بیشتری الزم دارید.

اگر اصال بودجه بندی داش��ته باشید، احتماال قبول دارید که بودجه بندی تان عمال اثربخش نیست. ممکن است که مخارج تان را هر ماه ب��ه گونه ای پرداخت کنید و تاکنون از این طریق جواب گرفته باش��ید، اما ممکن است زمانی برسد که برخی هزینه های پیش بینی نشده برایتان پیش بیاید و دچار مش��کالت زیادی شوید. شاید هم نمی دانید که با پولتان می توانید کارهای بیشتری انجام دهید. کمی

توجه بیش��تر به مخارج تان می تواند باعث موفقیت زیاد شما شود.

امتیاز 70-36 : با کمی تالش به یک بودجه بندی خوب مطالب و مقاالتی را بخوانید که مهارت تان را در این زمینه جزئیات نیاز دارد. این کار برای همه افراد آس��ان نیست. بودجه بندی ب��ه نظم دادن زیاد، سرس��ختی و توجه به کجا دچار اشتباه شده اید. زیاد به خودتان سخت نگیرید، اما کامال اثربخش نبوده و ممکن اس��ت ندانید چرا و در ش��ما احتماال برای انجام بودجه بندی ت��الش کرده اید، خواهید رسید.

بودجه بندی اثربخشی دارند. تبریک می گویم.باریکال به خودتان بگویید. شما جزء اقلیتی هستید که می توانید بودجه بندی تان را بهبود بخشید. با این حال یک پاس��خ داده اید نگاهی بیاندازید و ببینید در چه مواردی سؤال هایی که با »مطمئن نیستم« و یا »خیر« به آن ها روش��ی دارید که برای تان به خوبی ج��واب می دهد. به اگرچه همیشه جایی برای پیشرفت وجود دارد، اما شما امتیاز 100-71 : استاد بودجه بندی هستید.افزایش می دهد.

پنجره خالقیت ، اول و نیمه هر ماه منتشر می شودشماره بعدی: نیمه آبان

Page 64: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 64

فروشندگان حرفه ای قبل از این که پی ببرند خریداران احتمالی چه نیازها و خواسته هایی دارند، مزایایی را

نمی فروشند.

یادتان باش��د که فروشندگان حرفه ای، تنها ویژگی ها و مزایایی را می فروشند که خریداران احتمالی خواستارشان هستند.

چیزی را نفروشید که خودتان می خواهید. چیزی را بفروشید که مشتریان تان می خواهند.

بس��یاری از فروش��ندگان زمانی طوالنی را ب��ه افرادی اختصاص می دهند که در نهایت نمی توانند »بله« بگویند.

همچنین، فروشندگان حرفه ای محصوالت شان را به افرادی می فروشند که توانایی خرید داشته باشند.

چگونه بر هنر فروشندگی

تسلط پیدا کنیم ؟

برگرفته از کتابی به همین نام

نوشته »تام هاپکینز«بخش ششم

احمدپور لطی��ف مترج��م: )MadWealth.ir(

در بسیاری از موارد به شما گفته می شود که تصمیم نهایی تنها بر عهده یک فرد نیست.

تمامی تصمیمات خرید توسط کمیته های خرید

گرفته می شوند.

موقعیت ه��ای فروش اندک��ی وجود دارند ک��ه از فروش به کمیته های خرید دس��ت نیافتنی، پیچیده تر باشند. در این شرایط انعطاف پذیری و داشتن برخی مهارت ها برای برقراری

ارتباط درست با اعضای این کمیته ها بسیار مهم است.

Page 65: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

65 Khalaghiyat.com

آگاه باشید که:

اعضای این کمیته ها متزلزل و نامطمئن هس��تند و ممکن اس��ت نس��بت به قدرت ش��خص تصمیم گیرنده یا س��ایر

اعضای کمیته حسادت کنند.

باید کاری کنید که این افراد احساس مهم بودن و قدرتمندبودن کنند تا بتوانید اعتمادشان را به دست آورید و مجبورشان کنید

که به شما کمک کنند.

اطمینان پیدا کنید که با عضو درست و مناسبی از کمیته خرید صحبت به ارزش و اهمیت چیزی که ارائه می دهید، ایمان داشته باشید.می کنی��د، نه برخی از آن ها که کار اصلی ش��ان خالص ش��دن از دس��ت

فروشندگان است.

اعضای این کمیته ها دو دس��ته اند: یکی آن هایی که اش��تیاق دارند با تصمیم گیرنده نش��ان دادن خودش��ان، قدرت ش��ان را نمایش دهند و

دیگری آن هایی که هرگز خودشان را دخیل نمی کنند.

هرگز سعی نکنید از اعضای بی میل این کمیته ها، تعهدی سفت و سخت بگیرید. این کار انجام شدنی نیست.

اگ��ر نمی توانید در یک زم��ان منطقی محصول تان را به ی��ک عضو کمیته خرید بفروش��ید، و اگر آن س��ازمان ارزش صرف زمان اضافی ش��ما را دارد، سعی کنید

ضربه نهایی تان را وارد کنید و او را دور بزنید.

ریس��ک این کار شما این است که دش��منی آن فرد را بخرید، اما چه دلیلی برای شکست هست؟ شما قبال در به دست آوردن حمایت او شکست خورده اید.

Page 66: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

فکس : 82462150 تلفن : 2-88528490خیابان شهید مطهری خیابان ترکمنستان بن بست توسکا پالک 10 واحد 1

یک سالهشش ماهسه ماه

تهران200004000080000نسخه چاپی

نسخه الکترونیکی

60001200024000

شهرستان228004560091200نسخه چاپی

نسخه الکترونیکی

60001200024000

انوم

ه تها ب

ت یم

ق

قم گلستان و بوشهر، فارس، اصفهان، رضوی، خراسان استان های در نشریه خوانندگان می توانند از نمایندگی مجله پنجره خالقیت در این استان مشترک شوند. برای تماس با این

khalaghiyat.comنمایندگی ها به سایت مراجعه کنید

فرم اشتراک نشریه پنجره خالقیت

اینجانب ............................................... از مؤسسه .................................................................................................به نشانی : ..................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................

کدپستی:............................................... تلفن:....................................................................................................... متقاضی اشتراک نشریه پنجره خالقیت تا شماره:.................. برای دوره اشتراک ...................... ماهه هستم.حق اشتراک طی فیش نقدی شماره: .....................................................................................................................

به حساب نشریه پنجره خالقیت- بانک ملت-شعبه اندیشه سهروردی-کد68114به شماره حساب 4034174555

شماره کارت 6104337770032967پنجره خالقیت: همراهان عزیز، لطفا برای اشتراک، فرم تکمیل شده را به همراه کپی فیش

نقدی به دفتر نشریه ارسال یا به شماره 82462150 فکس کنید.

ثروتمند و موفق باشید

اشـتراک

خالقیت را در یک DVD

ببینیدقیمت:

28هزار تومان

برای خرید این DVD عدد 25 را به شماره 7777 0000 99 3000 پیامک کنید

وز در سایت موفقیت ما لی را هر ر khalaghiyat.com

مرور کنید

همه محصوالتی که درباره موفقیت مالی و کارآفرینی می خواهید در سایت

khalaghiyat.com

چگـونه پولساز شوید؟

Creativity Viewmagazine

Page 67: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

67 Khalaghiyat.com

وز در سایت موفقیت ما لی را هر ر khalaghiyat.com

مرور کنید

همه محصوالتی که درباره موفقیت مالی و کارآفرینی می خواهید در سایت

khalaghiyat.com

چگـونه پولساز شوید؟

Creativity Viewmagazine

Page 68: مجله پنجره خلاقیت – شماره ۳۲

پنجره خالقیت. شماره 32 68