binesh va niayesh

64
١ ﺑﯿﻨ ﯾﺶ ﻧﯿﺎ و

description

binesh va niayesh

Transcript of binesh va niayesh

Page 1: binesh va niayesh

١

و نیایش شبین

Page 2: binesh va niayesh

٢

سم حیم ب ر حمن ال ر هللا ال ا

راجعون هللا واناالیه انا

ن ت انسا د ها و متعهد ش و مجاهد بیدار ساز سردار پرافتخار اسالم، و پیوستن به ن را به پیشگاه »مالء اعلي«راه تعالي دكتر مصطفي چمرا ،

ض ميعصر ارواحنا ولي ك عر و تبری ت ت از آنرو، كه . كنم فداه تسلی تسلیهه در جب د، كه دا ت دس ي را از ت شهیدپرور ما سرباز ي نبرد با مل ها

ن، حماسه مي در ایرا و چه ن در لبنا طل، چه و با و سرلوحه مرام ا آفرید طل بود ق بر با ي ح و پبروز و . اسالم عزیز و جنگجویي پرهیزگار ا

ج مبرم معلمي متعهد بود، كه كش و احتیا و امثال ا و ور اسالمي ما به ات گ چنین فرزنداني تقدیم مل ك از آنرو كه اسالم بزر و تبری ت و داش ها

ف مي توده ضع ي مست ت خود ها دامن تربی در و ن ا چو و سرداراني هم كند ن . دهد پرورش مي در راه آ د ها و ج ت كه زندگي عقیده مگر چنین نیس

ت؟ اسك ن عزیز با عقیده پا و چمرا ت دستجا ص غیروابسته به خال

ن از گروه در راه آ د را ها گ الهي، ج ف بزر و عقیده به هد ي سیاسي، هان ختم كرد و به آ و . آغاز زندگي شروع ت ت، با نور معرف در حیا و ا

ن خود را و جا ت د برخاس ها ن به ج در راه آ و د ها پیوستگي به خدا قدم نو با سرافرا. نثار كرد ت، ي زیس و با سرافراز ق ا و به ح ي شهید شد ز

.رسید

Page 3: binesh va niayesh

٣

ت كه بي ن اس و هنر آ ي سیاسي، ي »خودنمایي«هیاهوها هاو ي، ف كند نه هو ي هد و خود را فدا د برخیزد ها ي خدا به ج شیطاني، برا

ت ن خداس ت. این هنر مردا گ با آبرو رف ي بزر در پیشگاه خدا و روانش . او یادش بخیر د .شا

داشته باش و اما ما مي ي ن توانیم چنین هنر دستما ت كه یم، با خداست برهاند و نفسانی ت ت جهال ظلما و از .را بگیرد

ت كه به مل ن، بل و لبنا ن ف ایرا ت شری ضایعه را به مل ي من این هاو برادر ن و به خاندا ق، در راه ح ن گا و رزمند ي مسلح و قوا ن مسلما

ض مي ت عر وند تعالي . كنم محترم این مجاهد عزیز، تسلی و از خداي ا ت برا ن محترمش خواهانمرحم گا ي بازماند و اجر برا و صبر .و،

صت اول تیرماه شهللا روح خمیني الموسوي ا ال

Page 4: binesh va niayesh

٤

:مقدمه

سم حیم ب ر حمن ال ر هللا ال ا

رك .... ربه فلیعمل عمال صالحا وال یش رجوا لقاء ربه فمن كان ی بعباده حدا ا

١آیه ( ١ ف-٠ ره كه ) سو

ت، عمل صالح گارش امید بسته اس ت پرورد س كسي كه به مالقا پو نمي انجام مي ك ا ي را شری گارش احد ت پرورد د در عبا و .گیرد دهد

داشتند مي ن آشنایي دكتر مصطفي چمرا دانند كه كساني كه با شهید دل گارش ت پرورد و به مالقا و ا در تالش بسته بود، ت همیشه به همین عل

ك و نزدی و بود تا با انجام اعمال صالح خود را به جوار قرب ا تر سازد؛ ت مورد توجه قرار و خدم ت د در عبا ي را در این راه جز معبودش احد

د نمي .دات شهید و به امان گارش نزد ا ن از استعدادهایي كه پرورد دكتر چمرا

و مي ت، داش ف كامل وقو در راه دان سپرده بود ها ها را تن ت چگونه آن سكوفا سازد ن به معشوقش ش در همین راه بود كه از رفاه زندگي . رسید

در ت داش چه و آن ب چشم پوشید و منص و از مقام و فرزند، ن ي، از ز د ماص، ق اخال گار خویش كرد طب . تقدیم پرورد

ت ي سخ گرد صیل شا ن تح ورا د ن اجتماع در در میدا و كوش بود، ي فداكار در راه . مرد كا ت به امری و قبل از مسافر ت سیاسي ا مبارزا

گرفته بود كل ن ش ضعفا ي حقوق مست ط . استیفا كا تا آنجا كه شرای در امری

Page 5: binesh va niayesh

٥

كاني اجازه مي و م د، زماني و دا ي انقالبي كوشید، كل نیروها ي تش برات ن مهاجر س به لبنا و سپ ت، به مصر دیار را اشباع شده یاف ن زماني كه آ

تكرد تا با فراهم گ ساختن فعالی در جن ت این نیروها و تربی كي ي چری هاو ایراني ن لبناني گا ت رزمند س، استطاع ن سرزمین قد غالگرا مستقیم با اش

ال ببرد ن مجید با دستور قرآ ق طب ن اسالم دشمنا ي مقابله با :براومن رباط هم مااستطعتم من قوه وال ل واعد ره انفال س-٦٠آیه (الخی )و

ن بود كه امام موسي ورا د ي در همین ت با برخوردار صدر توانسو مجاهد، ف ن عار ن چمرا ي چو و سردار دانشمند ي و فداكار ص از خلون ف آ ضع ن مست و به جوانا كل كند، ن را متش ن محروم لبنا ت شیعیا حرك

كي سازد ن مت ت بخشیده، به خدایشا ي خداجویانه همین تالش. دیار هوی هاكم انقالب اسالمي در لبنا ت متحد مح دیار را بصور ن ن آ ن بود كه شیعیا

درآورد ن .ایرادر وجود خود را ي ي انقالب، سراپا س از پیروز ن پ در ایرا

داد ن قرار ي آ و رهبر ي اسالمي ت جمهور كوم ت ح در این مختصر . خدمت با اشرافي كه بر چه مسلم اس ولي آن ت، ن شهید میسر نیس ت آ شرح خدما

ت منطقه ت همواره مسیر انقالب سیاس داش ن ها ضاع ج و و بینشي كه از ا ن را پیش و چاره بیني مي اسالمي ایرا ي جویي كرد الزم را برا ي ها

ن معمول مي ن آ و به ثمر رساند ت ت را حراس كه این اقداما ن آن ت، بدو داشكشد ن ب دیگرا ن شهید هنوز هم از . به رخ ن آ كا ي از نزدی در نتیجه بسیار

ق خدما و عم ت و مطلع نیستندوسع و . ت ا ن عزیز مرد خدا بود چمراي خدا كار مي ت كه روشنگر تالش برا و این بر عهده تاریخ اس ي كرد ها

و ن د سپاه پاسدارا ن، ایجا ي اسالمي ایرا ت جمهور كوم در انسجام ح و ادفاع از خطه و ن ن ارتش، حفظ كردستا دسازندگي، فعال كرد ها ج

ن باشد طل. خوزستا داو ن محاصره مسلما پیوستن ن شهید به پاسدارا بانه آوه یا حمله حماسه در پا هر سوسنگرد، شده و به حلقه محاصره ش آفرین ا

و وقایع شورانگیز و، از ن جستن ا كه بیرو و از مهل ن همراه با مجروح شدت ي عبر در راه پیروز ت د ها ض ش گي پذیرش فی د و آما ن به خدا بار ایما

ت طل اس ق بر با .حدكتر مصطفي چمر ي كه ميشهید د ت ما كانا ن با همه ام ت ا توانس

و بي گي ساده داشته باشد، زند ف خود را كه از خانواده در اختیار كل تضاعتش به ارث برده بود ادامه مي بي د ب ت . دا ون ن مقام معا ك زما ی

ت ت نخس ف تمام سن و برخال ت سرگذاشته ي را پش ت وزیر دول ي ي، ها مدارت، دس دل صخره اسلحه به در و ي سرد بها ن به صع العبور كردستا

Page 6: binesh va niayesh

٦

طئه ن از خدا بي مقابله تو ن خبر مي گرا در آ دیگر، و زماني ت، شتافگي امپریالیسم وز صدام به سركرد ي كه ارتش متجا و ناامید س ي یأ روزها

هاني، مي ن ج كر متشنج ایرا ن را از پی ور خوزستا ت تا سرزمین پهنا رفي اسالمي را س شورا ت مجل وكال گفته، جدا سازد، صندلي نرم ك تر

ت ي از تربی ك همراه معدود ف تان ب صفو ب حسیني به قل كت ن م گا و شد ها دشمن مي وسیع ن كند سپاهیا درهم بش وزین را زند، تا آرایش نظامي متجا

ت الاقل فرص ن بخرد، تا ن زما دفاعي ازهم پاشیده ایرا ي ي نیروها و براي ایم ي نیرو و پیروز ت آورند ف نابرابر را بدس ك مصا در ی ت و شرك ن ا

ضر ن نسل حا گا دید در برابر ن ي خوزستا در كربال دیگر ت را بار د ها ش .به نمایش بگذارند

ن مجاهد بیدار وجود آ ي با تمام اخالصي كه از سراپات، با تمام عشقي كه به امام مي فرومي دلبستگي كه ریخ و با تمام ورزید

ت و مزاحم فعالی دشمن مانع و ت وس د ت، داش ن ي به انقالب ایرا هاو مي تاریخ ن مي. شدند ساز ا وستا و را د ت ا د ها ضر به ش وجود حا ترسیدند

ن مي دشمنا و ت بدهند دس ور كنند از د ت و را از صحنه فعالی با . خواستند او مي دفاع بود در شورایعالي كه نماینده امام ي آن ت از نفوذ معنو توانسگ ت جن و عملیا ت خود كال در رفع مش در مقابله ب رهبر ي نامنظم ا ها

ن كافر استفاده كند، هیچ ت آزرده صدامیا كال طر امام را با ذكر مش گاه خات نمي ي خود با رهبر همیشه مي ت در مالقا. ساخ ن ها ت با بیا خواس

ت د كند موفقی ي سپاه اسالم امام را شا . هان پرشور، هیچ و چمرا ن ت كه تمامي توا ن نیاف گاه مجال آ

ت مورد احت ي خود را كه سخ ت استعدادها ج انقالب اسالمي بود به خدم یاو هیچ ت برنامه درآورد ت خود را جامه گاه نتوانس دراز مد ي عمل ها

ت بود. بپوشاند ت همیشه ناراح و زیركوهي از رنج مي. بدین جه كشید و تحمیل درد بسر مي ن بر ا دشمنا و زماني ن وستا د گاه و مصائبي كه برد

ب بوداز این ر. كرد همه را تحمل مي كردند، مي در جمع اجتماع غری . و كننده ت ش ن آدمي را مي غرب غز استخوا ي كه م ن مرد ا و زبا سوزاند

ن علي علیه وامي توانایي را چو ت كای .دارد السالم به شك شیعه راستین، ن ی چو دردمند، هم ن سراپا شیفته امام چمرا

ن و )عج(زما ي ت مهد ضر ظهور ح ي ت اجتماعي را با آرزو كال و مش بود .نمود و تحمل ميدیدار ا

ك به در راه كم ن علمي خود را ن متعهد، عالمي بود كه توا چمران به كار مي ضعفا داشته باشد مست كه ادعایي ن آن ت، بدو به همین . گرف

Page 7: binesh va niayesh

٧

در ت پیشرفته و تحقیقا س ن را، جایگزین تدری ن لبنا ت یتیما ت تربی جهكا نمود و رسم امری ت با اسم وح شهید مصطفي، عارفي بود كه ر. مؤسسا

و توكل بود ن ن . بلند پروازش لبریز از ایما ب شیفتگا و توكلي كه قل ن ایماو آرامش مي ت و را قو .بخشید ا

ف مي صطفي كمتر حر و نگاه دكتر م ت كو ن س ولي هما زد، كه مي. عمیقش بهترین آموزنده بود ولي با آن ت معلم خوبي باشد، توانس

ك مربي ترجیح مي ن ی د به عنوا ب تربیتي خو دا كت داره كندم ت ا درس . د را گ ت جن د عملیا گرم ستا ن و كانو ن، در لبنا ن شیعه ب یتیما كت ي نامنظم م ها

ن، نمونه ت را پیش چشم ما قرار مي در خوزستا تا . دهند هایي از این تربیت ب، به تأسي از مربي خود به راحتي جایي كه تربی كت ن این م گا شد

ت مي د ها ت ش ت. نوشند شرب ها ا تربی گاني نه تن ن شد كه از شیعیا ن، بل ز ایراگ ن سرزمین جن در آ ت خود را ن، كه همه تعلقا و به زده رها مي لبنا كنند

در ن ایراني خود، ن همراه برادرا ي انقالب اسالمي ایرا ق پیروز عشهاني مي كبار ج ن شهید مقابله با مطالع شیطاني است ي خوزستا .شوند كربال

ن پره در چمرا و ایماني كه ص ج ميباتوجه به اخال زد، یزگار موو را از خود مي ن آزاده، ا و زنا ن و مردا ن و همه خداپرستا و به ا دانستند

ق مي دقانه بود كه انبوه كم. ورزیدند عش ق صا ي از مردم همین عش نظیرن و شهرستا ن ن شهید تهرا در روز تشیع جنازه آ ن و حتي لبنا ن ي ایرا ها

ن ك خود ر به خیابا ت پا ت تا احساسا ت ها روانه ساخ ا بدرقه مسافرب نبود كه انبوه و البته تعج ن سردار پرافتخار اسالم كنند كوتي آ مل

ت، حتي سه در جمعی و ن ا ك سپرد ي به خا س از تالش برا بار پت كر بهش ن پی د دا ت دس و مانع از دفن ا ن، با هجوم به محل ي شهیدا زهرا

دارد،. شدند پاكش مي ه هر كسي تا آنجا ك دنباله این جاذبه هنوز نیز ادامه وده ضع مرا ن متوا ن را به رشته كه با چمرا دارد آ ت دوس ت، داشته اس ي ا

ك ن شهید شری ت آشنایي با آ و مسر ت در لذ ن را دیگرا و درآورد تحریر .سازد

و ! خدایا ت خود كن، در رحم ي شهید را غرق ك مصطفا روح پاد و فعال نگاه گرم و را كه كانوني ب تربیتي ا كت ده تا م ق اریم، به ما توفی

ت خود نمونه در حیا و طل عصر همانطور كه ا و با ق ن ح ي زنده از میزا اداد ي ما قرار .خویش را فرا رو

Page 8: binesh va niayesh

٨

صل اول ف

Page 9: binesh va niayesh

٩

سم حیم ب ر حمن ال ر هللا ال ا

ي ا ي جدید خود، پایهپیروز ن با معیارها ي نقالب اسالمي ایرا هات ول د و پوشالي ت ت سس دس و ي مرتجع نشانده منطقه را به لرزه ها

ي خفه ها برا و آن ت، ن مجتمعا با انداخ گسترش آ و عدم ن ن انقالب ایرا كردوارد عمل شدند .همه قوا

ت دس در منطقه از كم خود را كا نیز بزرگترین پایگاه مستح امرین گرا و منافع ن ج داده بود، همه منافع نفتي ایرا دستش خار دیگر از ت قیم

و به هیچ وجود چنین انقالبي را تحمل كند، وجه نمي شده بود، ت توانسوقتي كه مي ص گرفته، بخصو در خطر انقالب قرار و دید مصالح نفتي ا

و ریشه و مي ور منتشر شود ي مجا ن به كشورها رود كه انقالب ایراو استثمار از استعم ن كشورها كنده شود ار .آ

و پایگ اه خ ود را از صهیویس م ب ین ت دوس الملل ي نی ز بزرگت رین و ب ي و انقالب ي ي و ق و دش مني جدی د و با داده بود، ت ك روب رو ش ده دس ب ا

و نمي ت بنشیند بود ت ساك .توانسطئه ن ش روع ش د، از تو ن انق الب اس المي ای را درهم كوبید ي ها براد و ت كال يمش س رگیر ط ب در كا و مستقیم امری داخلي، تا حمله نظامي ي ها

ت انجامید كه معجزه كس .آسا به شض ربه در نق اط امپریالیس م طئ ه ي ب ه انق الب زد، تو ي متع دد ه ا

س در لب ا ت د اختالف ا در ارت ش، ایج ا ت، دارا در ا طئ ه ي، تو ف م رز مختل ن ن س ازما پ ی ا س ازما ي چ ي تن درو در ش ه ا ت، ط اغو وابس ته ب ه ي كل ه ا

ش اول بخ

Page 10: binesh va niayesh

١ ٠

ت« و » قومی ت«ه ا ت »ملی در ف رم اعتص ابا ت م ذهبي، و اختالف ا ه ا در كارخان ه ي ج، ك ارگر و م ر ج ت ی ا ه ر ب ص نع ي تخری در ه ا ب را

و ن ن ای را ي كرد و منزو ي، د و محاصره اقتصا ن ف آ ي توق ي برا ورز كشات شوم خارجي غا ت. تبلی دروغ ها، ش ایعه تهم و ه ایي از ای ن ه ا، نمون ه ه ا،

طئه ي همه تو ن ج ها ن علی ه انق الب اس المي ای را دش منا گ شده و هماهن انبه .بود

در ك ه رژی م جدی د ك، ب ه خی ال آن ت مهل ض رب ي آخرین الخره برا بات، ع راق حمل ه ض س قوط اس ي هم ه مع ر ن آغ از ك رد ا در . جانب ه ب ه ای را

ت ظهر روز ٢س اع هریور ٣١ بع داز ي عراق ي ١٣٥٩ ش ، هواپیماه اگ اه و فرود ن ه را گ اه ت ب فرود ي اغل و ه ا ن كردن د هرها را بمب ارا ١٢ ش ت ت آم اده لش گر عراق ي ك ه از م د ت مرزه ا بص ور در پش ب اش ه ا قب ل ط ول در ي از ش مال قصرش یرین ت ا ٨٠٠درآورده بودن د، كیل ومتر

ي خ ود را ش روع كردن د ن حمل ه سرتاس ر دا و آب ا هر در ح الي ك ه . خرمش و پ ا م ي ت دس داخل ي خ ود ت كال در مش ن ي ش ع زد، ع ده ارت ش ای را ار ا

ن را مي دند، عده انحالل آ ي نیز، كینه دا ده ا ي انباشته شده گذش ته ها ه ا س ال و عده را خالي مي ت قرباني شده قطع ه كردند، گوش ي ارتش را مثل قطع ه ا

ت ف رو رفت ه، م ي در عق ده حق ار ت، ه و و مب گ یج ن نی ز و ارتش یا كردن د، داده بودن د ت دس كل ي از و نظ امي خ ود را ب ت انس اني ن افس . شخص ی را

ت نم ي طاع ن ا ن از فرمان دها و زیردس تا ت فرماندهي نداشتند، كردن د، قدرداخ ل ارت ش در ت و تظ اهرا ي درگی ر و ج و م ر ج و ه ر ب ازار اعتص اب ك و تحری ي تن د انقالب ي دش من ب ا ش عارها ن پ نجم و س تو ت، داش ج روا

دیسیپلین ارتش را فلج كرده، و ت خام پرسنل، عمال نظام از انج ام احساساي مي قدم سازنده هر ي جلوگیر ي نی ز باع ث كمب ود . كرد ا د محاصره اقتصا

و ی ا ج متخصص ین ص اخ را و بخص و ت ش ده، ي تس لیحا ت یدكي برا قطعادر هم ه ام ور ش ده ج، عم ال باع ث رك ود كام ل و م ر ج ن ه ر جابجایي آن ا

.بودداخل ي ي در نبرده ا ت داش وج ود چ ه ي ارت ش م ا نی ز آن از نیروه ا

و خر گنبد و ن ي مشهر تحلیل رفته، كردستا و چی ز و فرسوده ش ده، درگیر كر و لش د ط دش من فق و بنابراین هنگام شروع حمله ن باقي نمانده بود، از آ

و ٩٢ دن د ٨١ اه واز دا ن كر بس یار . كرمانش اه حركت ي از خ ود نش ا و لش دو ت ت ك افي، ب ا روحی ه متش ت ن تجهی زا و ب دو وس ایل خ راب ص، ب ا ن اق

ف كه به هیج گ ضعی د دش من ب ا وجه آما ب و ب ه هم ین س ب ي رزمي نداشتند، ي ١٢ هرها ك ي ش ي كرد تا نزدی ت پیشرو كانیزه، به سرع و م كر زرهي لش

Page 11: binesh va niayesh

١ ١

دزفول پیش آمد و و اهواز ن دا گ آبا ك حمل ه انحراف ي . بزر دشمن بعد از ی ن آغاز كرد گ خود را به خوزستا .در منطقه قصرشیرین، حمله بزر

ي س محاس باتي ك ه از نیروه ا ن ص دام، براس ا و ای را ارت ش ع راق ن غرب ي، تص ور م ي ك حس ابگرا ت، ب ه تحری ض داش در ع ر ك رد ك ه

ن، س ه ي ب ر ای را و ب ا پی روز ن كن د، واژگ و ن را روز نظ ام اس المي ای راگ عقده در جن ت اع راب را كس ي ش و ه ا ن نمای د ي علی ه اس رائیل جب را ه ا

ي عرب ي را ك ه س ال ي كشورها ن فاتح قادسیه جدید، رهبر ه ا خود به عنوان مي ي آ ت آورد در آرزو دس ت، به .سوخ

ت پ یش م ي ي ص دامي ب ه س رع و حمل ه ش روع ش د، نیوره ا آمدن د، ي ف ارت ش جمه ور ض عی ي ض ي، نیروه ا و ریا ت نظ امي ق محاس با مط اب

دره م م ي ن را گ كوبیدن د، اس المي ای را ي ب زر هرها ك ي ش ت ا ب ه نزدیه ا را ي آن و جل و وارد معركه شدند در اینجا مردم ولي س د كردن د رسیدند،

ن بهت رین و حماسه ن ب ا قرب اني ك رد هر قهرم ا و خرمش ها بوجود آوردن د، ت ن سخ و زد ن خود، ن فرزندا دشمن، آ ت به ضربا ن حماس ه ترین ي از چنا ا

و ن هر خ و هر، ب ه ش ق ك رد ك ه خرمش ت خل د ها و ش ي و ف داكار ت ش جاعف شد ت معرو وم ن اسطوره. مقا ق و به عنوا و عش ت مردم ي وم ي از مقا ا

ت به ا دل تاریخ فرو رف در ي . نقالب دیگر ه م، ه ر كج ا ك ه نی رو در نقاط ت بازمان د، ت ا دش من ب ا ت وده هرها روب رو ش د، از پیش رف ي م ردم ش ه ا

ن و جری ا درآم د دف اعي ت ت هج ومي ب ه حال دشمن از حال ي الخره نیرو باو نقشه ض شد، گ عو و جن ك، ض ع اس تراتژی ي تس خیر موا ي ص دام ب را ها

ن نقش بر آب شداسقاط نظام اسالمي . ایراي و نیروه ا ض ع و در بهت رین دشمن ي ول حمله، نیروها ي ا روزها

ف ض عی در ن ي اس المي ای را ط ق رار ارت ش جمه ور و ب دترین ش رای ت رین ت دشمن بیس ي ب نیروها طور تقری و به ن ب ود داشتند، ي ای را برابر نیروه ا

وج ود و نی رو د ت هیچ ش باهتي ب ین و مهما ت ص از نظر تجهیزا و بخصوت، با این ن همه، نداش ت جز بیاب ا دشمن نتوانس ي ل م ت ه ا و قس م ه ایي ی زرع

ك را تس خیر كن د ي كوچ هرها كوني، ی ا ش ي غیرمس ورود . از مرزه ا ب ا ت ك م و ارت ش توانس ي ش د دش من جل وگیر ت گ از پیش رف ك م م ردم ب ه جن

داخلي خود را كم ت كال و مش و به صحنه آورد، ك م ح ل خود را تجهیز كند د و ك، كند، ت ب ه ی ي را از بیس دشمن به خود ي ت نیروها ر خالل نبرد نسب

دنی ا س ق وانین نظ امي و از آنج ا ك ه براس ا ك برس اند، ت س ه ب ر ی ب ه نس بي ي م دافع باش د، بن ابراین نی رو هاجم باید حدود سه براب ر نیروه ا ي م نیروت ت دافعي ن از ص ور ي اسالمي ای را ي ارتش جمهور هاجم با نیرو دشمن م

Page 12: binesh va niayesh

١ ٢

ت تعا ي رزمن ده به حال و نیروه ا گردید ف دشمن متوق ي و پیشرو درآود دل در ایران ي ش روع ب ه حمل ه متقاب ل كردن د، ك ه نمون ه ن را ي ب ارز آ ه ا

ي ي پیروز ي باز و اهللا ها و شوش ي اكبر مي دراز و مسلما نیروها دید، ن تواو ای ن ي عراق ي رور ب ه ن زول هس تند، و نیروه ا ایران ي رو ب ه ص عود

ط و دل قوا ب ه ت، تعا غیی ر اس در ت ن ر مس تمر ب ه نف ع انق الب اس المي ای راي آین ده نی ز در روزه ا و ت ي عراق ي حتم ي اس ت نیروه ا كس بن ابراین ش

ي ن خواهیم بود شاهد پیروز ي انقالب اسالمي ایرا ي برا ي بزرگتر .هاط ور مس لم م ي ت خ ود ب ه ال د در مع ا و ن ا و ارباب ا بین یم ك ه ص دام

در مح و مثل همیشه ط اشتباه كردند و فق س نمودن د س به نف ت خود، قیا اسباداش تند، در نظ ر ن روز ط بحران ي آ ن ه م ب ا ش رای ي ارتش ي را، آ نیروه ا

ت واقعی گ در جن ه م ول ي ي خودنم ایي ك رد ك ه باع ث ب دیگ ر ي عین ي ه ادشمن بود، ت ن همه معامال طور خالصه مي خورد ن عوامل اساسي به توا

وارد نشده بو دشمن ت در محاسبا :د ذكر كردزیر را كه

Page 13: binesh va niayesh

١ ٣

عامل مردمي-١

ك رده بودن د ت مردم ي را حس اب ن و اص ال ق در ن ا و ارباب ا . ص دام كی ه نم ي كتاتوره ا ب ه م ردم ت دی ال ه ا ج ایي اص و در حس اب آن و م ردم كنن د

درمقابل م ردم ق رار م ي كتاتور همیشه دی و اراده خ ود را ب ه ندارد، گی رد، ت زور بر مردم تحمیل مي ت اس و منفور مل و . كند كتاتورها نظیر هیتل ر دی

كی ه م ي ت ت طالعا ف ا دستگاه مخو و ت نظامي خود و استالین، به قدر كنن د كنجه تحمی ل م ي و ش و ب ا تهدی د و سیطره شیطاني خ ود را ب ه زور نماین د

و اس لحه طالع اتي ن ا و س ازما ت نظ امي ه ا ب ر پای ه ق در ت آن همه محاس باور م ي د و س نگین ك دیگ س ب ي ت كش ورها و ق در ر را نی ز ب ر هم ین زن د،

ت انق الب منوال مي الی زال مل ت ت صدام نی ز از ق در و به همین عل سنجند و نم ي ن غافل بود در راه دیده ایرا ت ك ن اس ت بفهم د ك ه مردم ي مم توانس

ي كند و ارتش خویش اینگونه جانباز .دفاع از نظام خود ن توده ن از میا ي رس یده انقالب ایرا و ب ه پی روز ت جوش یده ي مل ها

ت را ب ر ا كال و تحمل انقالب ي خ ود هم ه مش و این مردمند كه با صبر ت سن مي ي از انقالب خود از هیچ جا ي پاسدار و برا دری غ خرند ي ن وع ف داكار

ت كه خود به بي . ندارند كي اس ت مت ت مل ن به قدر ت نظامي ایرا ت قدر های نت الیزال خداس و تجسمي از اراده دارد .ارتباط

گ ما شاهد ب ده ودهدر خالل جن و ص دها ه زار ج واني ك ه ایم كه ها و ش وق ب ه ص حنه ي س ینه خ ود را س پر ه ا م ي ب ا ش ور آین د ب ا چ ه جانب از

و خمپ اره م ي ن گلول ه و جوان ا ن پی ر دارن د، م ردا ت د ها ي ش و آرزو كنن د س خواستار اجازه هستند ك ه ب ه و التما گریه گاهي با ن، كه و زنا خردسال

د ها و به افتخار ش ت نایل آیند، یا پیرزن اني ك ه حت ي لقم ه ن اني جبهه بروند ن خ ود م ي ه ه را از فرزن دا ن ب ه جب گا ي پش تیباني از رزمن د گیرن د ك ه ب را

گ بفرستند دل . جن ها ك ر حتي عرب خوزستاني كه صدام به آن و ف بسته ب ود ي م ي مي و ن ژاد س قومي ك ح ت خ ود كرد كه با تحری ه ا را ب ه س م توان د آن

ه در عم ل آن ولي ن اب راز جذب كند، ت ب ه ای را ي خ ود را نس ب دار وف ا ا ه م و گذش ته در ه ا مهی ا ك رده ب ود ي آن و از همه مزایایي كه صدام برا داشتند

گاه و در ارد و آوارگي و زندگي خود را رها كردند و خانه ت، وردس د ي ه ادرب ه و ت و محرومی ن ت رجیح زن دگي ب ا فق ر ي را، ب ر س لطه ص دامیا در

ت بزرگ س عبر در و این ن بوددادند دیگرا و ي صدام .ي برا

Page 14: binesh va niayesh

١ ٤

ري اسالمي ایران-٢ ش جمهو رت ا

ده ي و ه ا س ال، قب ل از انق الب، ب را ت ط اغو ت در خ دم ارت ش م ا گرفت ه م ي ت به كار و مصالح مل در علیه منافع ك ا و ح افظ پایگ اه امری ش د

و و صهیونیس م ت ط اغو و ب رده ت اس یر در حقیق و ورمیان ه ب ود، خات ر امپریالیسم به شمار مي ي نداش و اختیار و از خود اراده ت ت . ف شخص ی

ت را م ي ط اغو ت داده بود، ب ت دس و خود را از و كوركوران ه از ا پرس تید ت مي طاع .كرد ا

و م ي ن خ ارجي ا و مستش ارا ت ص دام پنداش تند ك ه ارت ش م ا ب ه عل ت در اول ین فرص و ت ف اس ن مخ ال س ابقه خ ود ب ا انق الب اس المي ای را

كباره با ارتش عراق متحد مي هنگام هجوم عراق به ایرا ي ن، ی و ب را ش ود ن م ي د اسقاط نظام جدید سرازیر تهرا درح الي ك ه عم ال مش اهده ش د . گ رد

دشمن با چه حماس ه كه ارتش، ف تصور و چ ه معج زه برخال ي جنگی د ه ا او دف اع از اس تقالل ي در ه ر كش ور طبیع ي ارت ش ظیفه و ق كرد، زیرا خل

ت، ن س رزمین اس ض ي آ ت ار ف تمامی ت ب رخال ط اغو ن ورا د در و ارت ش طبیع ي خ ود عم ل م ي ظیف ه س و ك دف اع از اس تقالل، ب رع ي ك رد، ب ه ج ا

دشمن مي ي ض م ي استقالل میهن را فدا ي اعترا و اگر آزادمرد ك رد، نمود ت كوبی ده م ي و به ش د ط ا و ای ن، عق ده توس ي ش د گن اه ب را و ت ي از حق ار ا

وج دانش را رن ج م ي و راه عالج ي ارت ش بوج ود آورده ب ود ك ه و ا د داي ارتش ب از ك رد، ت ا وسیعي برا ن ن، میدا ت، اما انقالب نیرومند ایرا نداشي از اس تقالل م یهن و پاس دار ي ب ه انق الب دار وف ا در صحنه عم ل، بتواند گذش ته گن اه و ت و ب ر عق ده حق ار ت كن د، و ب ود اثب ا طبیع ي ا ظیفه و را كه

دراز را با ن ن چركین سالیا وجدا و ق آید در فای و ك نمای د، و ایث ار پ ا ن خوت پیدا كند و مقبولی ت ت، محبوبی بنابراین ارتش از انق الب اس تفاده . نظر مل

ت تاریخي بي در فرص و و پیش آمده بود خود را ب ه كرد ي ا ي كه برا نظیرو ای ن حماس ه د، دا ن و معج زه ب یش از پ یش نش ا ن ب ه ه ا ه ا ك ه از ارتش یا

و مي و ظهور رسیده ت رس د هم ه م ردم ب ان داخ دنی ا را ب ه تعج ك ه ل ذا . بلطبیعي خود و ي ق فطر ت، از ح طاغو در رژیم ضعفي بود كه ارتش، مست

ن مي محروم شده، ن را نشا ج قطعي آ ه ا حق ایقي ب ود و انقالب عال و این د دان نمي و مستشارا و ب ه حس اب نم ي كه صدام ت فهمیدند واقعی ول ي آوردن د،

دا ن ن نش ا گ خ ود را عری ا ن را در صحنه جن ت پ وچ ص دامیا و تص ورا د ت .درهم فرو ریخ

Page 15: binesh va niayesh

١ ٥

شكوفایي استعدادها-٣

ي م ي كت اتور دی ت كوم ك ح در ی د د اف را و طبیعت ا، اس تعدا می رد، كت اتور ي از خ ود ن دارد» فع ال مایش اء«دی و اختی ار و كس ي اراده ت، . اس

ي هم ه تص میم م ي ت ب را ط اغو گذشته نی ز، و ه یچ در رژیم ت ي گرف ك ارو ا ن ا ن فرما ت نج ام نم ي بدو در ع راق تص میم . گرف ي هم ه ص دام ه م ب را

و ب ه ه یچ م ي ن نم ي گی رد، س كش ید س اج ازه نف و ك ت ا و هم ه ق در ده د داده ن ق بال انج ام دیگ را ت ك ه كاره ایي اس و ابت س س الح در براس ا و ان د،

كوفایي ن دارد ي ش در محاص ره . داخل هیچ اس تعداد ن، انق الب در ای را ام ا ت و كمب ود قطع ا ي د و ب ا اقتص ا ت، ت متخصص ین خ ارجي اس و مراجع ،

و مبارزه همه ت ت فشار احتیاجا ت جانب ه ب ا ابرق در دس و عوام ل نش انده ه ا ي خفت ه خ ود را ب ه ك ار اندازن د، ت ا ها، مردم مجبورند كه همه استعدادها آن

ن كنند ي خود را جبرا ي از قلوب . كمبودها و خواسته پیروز ت وم اراده مقاو این مر مردم مي در دمند كه اراده مي جوشد، ت ط س خ در هم ه ش رای كنند

ب وج ت و با هر قیم ن بایستند، دشمنا دش من به مقابل طن را از و ك ب خا وجدر سرتاس ر كش ور، ت ش اهدیم ك ه و ب ه هم ین عل ك كنن د وز پ ا متج ات و خالقی ك ار دنی ایي از ابت ده، ك ار افت ا كب اره ب ي ناش ناخته ی اس تعدادها

ك سازندگي ب و ی گوش ه كش ور بوجود آورده، در ه ر و گ به راه افت اده زرو نظ امي و ص نعتي ي فن ي و بازس از ت غول فعالی اس تعدادهایي مش و اس تقالل در راه خودكف ایي، و ص نعتي ت علم ي و ای ن حرك كش ورند، و و مهمت رین ثم ره مب ارزة انقالب ي م ردم، و نظامي، بزرگترین ي د اقتصا

و فش ار خ دش من، ي د ت نتیج ة مس تقیم محاص ره اقتص ا و احتیاج ا ارجي ت ي اس ضرور و ي و اس تقالل . فور ي خ ود نایس تد ت بر پا ي كه مل تا روز

ن دیگ را و اس یر ن ب رده چن ا ورد هم ت نیا دس و نظامي خود را به ي د اقتصا .خواهد بود

پیروزي یا شكست انقالب اسالمي ایران

ن، ت انقالب اسالمي ایرا كس ي یا ش ي، باید از جنب ه پیروز ك ر ي ف ه اگرفت ه فرهنگ ي، فل در نظ ر و نظ امي ي د س في، اجتم اعي، سیاس ي، اقتص ا

ت ك ه . شود ه اني اس و ج ق ت اریخي و عمی ف د مختل ي ابعا دارا این انقالب

Page 16: binesh va niayesh

١ ٦

١٤در خالل س اس الم سال تاریخ اسالم، بي ٠٠ ت مق د و رسال ن، نظیر بودت ن از نو زنده كرده اس ها دوره بحراني ج در این .را

ت ای ن انق الب، مس تقم كس ي ی ا ش ت پی روز كس ي ی ا ش یا ب ه پی روزه ي ت منت و معیاره ایي ك ه ای ن انق الب اس المي مط رح ك رده اس اس الم،

.شود ميت ای ن انق الب ت باید ماهی كس ي با ش ت این پیروز ي مطالعه اثرا برا

ص ب ا انق الب و بخص و ت، ن را ش ناخ ي اس المي آ گ معیاره ا ي ب زر ه ان ر و اجتم اعي آ و ت أثیر فلس في ن مقایس ه ك رد، ه ا ف ج ا ب ر م ردم مع رو

ن مطالعه نمود ها .جن انق الب و انق الب در می ا د ض ر، و اث ربخش عص ر حا ه م ي م ه ا

ي انق الب اكتب ر روس یه را بای د دیگ ر و كي انقالب كبیر فرانسه، گ؛ ی بزر .نام برد

ي غربي را به م ردم هدی ه و آزاد دموكراسي، انقالب كبیر فرانسه، ي، سیس تم س رمایه ي ف رد ن آزاد ي ك رد، نتیج ة آ د، دار ت آزا غ رب، رقاب

گ الخره جن و با و ستم، ظلم و و استعمار ك بین استثمار وحشتنا ي الملل ي هان ي انس ا و حت ي و نابود ت، ي«هاس ویز » آزاد دس تا ف انق الب ب ود، ك ه ه د

و سرمایه ن ت، قدرتمندا گرف ن قرار ن جز اس م ب ي دارا و از آ مس مایي ب اقي .نماند

ت و انقالب اكتبر روسیه، خواس تار ع دال ي مح رومین اجتم اعي ب ران و سوسیالیس م را ب ه م ردم هدی ه ك رد، ت ا ب ا مل ي ك رد ض عفین ب ود، مست

و س رمایه ي اس تثمار را بگی رد و توزیع، جلو ي را از ب ین وسایل تولید دارت برس اند كوم طبق ه ك ارگر را ب ه ح و نتیج ه ای ن انق الب، سیس تم . بب رد،

ن ف آ ط را ي ا و كش ورها ت؛ ك ه ب ر روس یه و م ا ش رقي اس ت، ط اس مس لن هس تیم، ها در این منطقه از ج و استثمار ظلم و ن و خفقا ي كتاتور دی شاهد

ت كش یده ش ده و هم ه م ردم ب ه اس ار ض ایتي همیش ه د نار و فری ا ج ا ب ه ان د، و قی ام گ وش م ي در ای ن كش ورها علی ه س لطه رس د، ي خ ونین متع دد ه ا

ت ت این سیستم اس كس .موجود، نمودار شو انقالب فر د كس انند، این دی دگاه فلس في ی و از د و روس یه، ه ر انسه

و مي دارند ن توجه ي انسا د ي بش ر را و به بعد ما د و تمت ع م ا ت خواهن د ل ذوص ول ب ه ول ي راه ت، كي اس ها ی ف آن و بهتر تأمین كنند، هد هرچه بیشتر

ك ي س رمایه ت، ی ف اس ف مختل ي ه د دیگ ر و ي را انتخ اب ك رده دار .سوسیالیسم را

Page 17: binesh va niayesh

١ ٧

ط وركلي، و انق الب،ا ب ه د و اص ل ی ن د ي خ ود را ب ر وج ود فلس فه :اند زیر استوار كرده

ت -١ و مص لح س خودخ واهي ت، ك ه اس ا ب ذا ن اص ل ح طلب ي انس اوادار م ي و را ت، ا و تمت ع ك افي از اس ت بیش تر ي ل ذ كن د ك ه ب را

كنول وژي را نی ز ب ه و ت ي ای ن ك ار عل م و ب را ت كن د، ت فعالی حی ات م ي ن را گ رد، ت ا هرچ ه بیش تر خ دم ت انس ا و ل ذ وس ایل آس ایش

.تأمین كندن -٢ و مبارزه انسا ت در بقاء كه پایه رقاب و اصل تنازع ت، ها باهم اس

در جنگ ل و ب اقي بمان د، بای د ت كن د ن ك ه پیش رف ي آ س ب را ه ر ك ن بجنگ د، اجتم اع، دیگ را وحش ي، علی ه ت هم مث ل حیوان ا ت ا س

كنول و و ت و عل م ت آورد، دس ي خ ود ب ه ي برا وس یله بیشتر ژي نی ز ن ت انس ا دس ي ب ه ت مؤثرتر و مل در ای ن مب ارزه ه ا م ي ه ا ده د ك ه

و س ریع ت، بهت ر ه ا را حی ا ق آن و ح كوبن د دیگ ر را ب ت ر م ردم داشته باشند ن نوع اصلح شایستگي بقاء و به عنوا .بخورند،

و اصل پایه قتل د ت ها، عام ما شاهدیم كه این ي ه ا، جنای ه ا، خ ونریزگ وحشت جن ي ن ها ي انسا الخره نابود و با ك كنولوژي ه م نا و ت و علم ت، اس

ك ي نم ي ط این بشر را كم وس یله نه فق ك ه ت ای ن كن د، بل دس در ك ي خطرن ا او بهتر خود را نابود نماید بشر نابالغ قرار مي .دهد تا هرچه زودتر

و انقالب از آنجا ناشي مي د گ این كل بزر و ب ه بع د مش د شد كه ه ر ت توج ه ك ي حی ا د ن را م ا ي انس ا د ت م ا و ت أمین هرچ ه بیش تر تمنی ا ردن د،

دادند و برنامه زندگي خود قرار .سرلوحه فلسفه ن، ه اني، انق الب اس المي ای را گ ج و انقالب بزر د در مقارنه با این

ي د و خودخ واهي م ا ه ل ي ج ت ابره ا ك خ ودرا از پش ي چه ره تابن ا گ رضه مي مي دنیا عر ي به ي جدید و معیارها ت رین گرچ ه ق دیمي كن د، نمایاند،

ك رار م ي ارزش ولي هرچه بیش تر ت ت ق هاس و عمی دل ش ود در ه ا ف رو ت ر ب مي مي ي كس ت بیشتر و اهمی ت .نماید رود، جذابی

ت، گرفت ه اس ب اس الم روح كت ك از م ن ش ن ب دو و انق الب ای راویژگي ت بنابراین ن اس الم اس ي خ ود را م دیو و اص ل ف وق . ها د در مقاب ل

ت، اسالم كیه ميكه ذكرش رف دیگر ت و اصل د .كند به ط خدا -١ در زندگي فق ن ف انسا و هد ت اصل خداپرستي، كه مبداء حیا

و بن ابراین، ت ب، اس كت در ای ن م ت و ب ر خ داقرار م ي اص ال گی رد، ن تجویز ص انسا و تمتع شخ ت ت لذ و محدودی ن س انسا مبارزه با نف

ت م ي و خودخ واهي مص لح و ش ود، غ رور ص م ذموم طلب ي ش خ

Page 18: binesh va niayesh

١ ٨

ت ق د مي پس و تمت ع شخص ي لمدا ت ي لذ ي كه برا د ن ما و انسا د، گردت م ي ف تش بیه م ي كن د، فعالی و كثی ن لجن ي در ای ن . ش ود ب ه انس ا

ي یگانه پرستش مي ط خدا ب فق كت و م شود، كه منش اء هم ه معیاره ا و تسلیم مي خوبي در برابر ا ط ن فق و انسا ت، واز هر ن وع هاس شود،

د م ي طاغوتي آزا و و كفر ك د،گ ر شر ي حقیق ي خ ود را از د و آزاد ت مي دس ت، ب ه بندگي خدا بي. آورد آنجا به ق اس و كمال مطل ت های ن

ت نم ي ه یچ و ش ود، زی را پرس تش ب ي وج ه باع ث اس ار ت های ني م ي كمال ي كم ال رهب ر ت به س و ن را به حرك ق، انسا و مطل كن د،

ت ط اغو و هم ه ت ي حی ا د ي م ا و بن دها و را از هم ه قی دها د ا ه ا آزان م ي. گردان د م ي ت بی رو ن از مركزی ت كبری ایي انس ا رود، از تخ

ق م ي خود به زیر مي و تس لیم ح ن ارزش ش ود، آید و هنگ امي اس ناض ع م ي پی دا م ي ق متوا در براب ر ح و خ دا را س جده كن د ك ه ش ود

و مي و هم ه اعم ال وج ود خ ود در هم ه ي خدایي را و معیارها كند ض اهللا عل ي خلیفت ه «نمای د، افعال خود پیاده م ي الر ی ا نماین ده خ دا » ا

د بر زمین مي كل خودخ واهي . گرد ت كه مش ت اس در این صور ها تنن ح ل ت ناش ي از آ كال و مش و غ رور و خودپرس تي و خ ودبیني

ن م ي و ب ا انس ا ن ب ا خ ود و انس ا و ص فا ش ود، دیگ ر ب ه ص لح ي ه اگ مي و جن ي رسد، و خونریز و ستم ها ي ها ن گ ر و اس تثمار انس ا ه ا ن مي از ن از میا ن ب ر . رود انسا ت ك ه انس ا ت اس در این ص ور ط فق

ط م ي س خ ود مس ل س نف و ه و ي و از لجن زار ه و ي ش ود، د ي م ا ه اد م ي ي لجن ي ب ه انس اني خ دایي تح ول پی دا آزا و از بش ر د، گ رد

.كند مين و انس ا ت ض بین موجودا و ناق و بقاء ي تنازع ه ا، ك ه اسالم به جا

ب كت ت، در م ي رایج اس د ي ما دارد، ك ه از توحی د ها د ن اعتق ا و به اص ل تع ان ت انسا گرفته اس ت سرچشمه و موجودا در . ها ط بای د در اسالم مب ارزه فق

طل باشد، ق علیه با ي خدایي معین راه ح س معیارها طلي كه براسا و با ق حو مص لح طر نف ع شخص ي ق ندارد به خ ا و كسي ح ت، علی ه طلب ي، شده اس

و ت ب ه مب ارزه بزن د، دس ن ال دیگ را و اص و ض ایع كن د، ض عیفي را ق ح ن مانع م ي دیگرا چه مردم را از هجوم به ت، ن ه آن و ح دود خ دایي اس ش ود

ه ا دفاعي آن ت ن . قدر دیگ را ي و ایث ار ب را ن و و تع ا ي ك ار در اس الم ب ر همن، م دار زن دگي و و تع ا ت و محب ت، ت ا محیط ي از ص فا تأكی د ش ده اس

ن .ها باشد انسا

Page 19: binesh va niayesh

١ ٩

ن به ن اسالم بر پایه ایما ب توحید انسا ت خدا كه سب و وحدانی ت، هاسو ن و و تأكید ب ر تع ا ت، و انسانی ت و منی و نفي خودخواهي ت ت معنوی تقوی

در مي و سیستم موج ود عص ر را ایثار، قا د ك شده ي بر خا شود كه آروزهات ت اسالم قابل تصور اس در سایه معنوی ط و این فق ق بخشد، دیدیم ك ه . تحق

كی ه سیستم غربي، خواستار آزد ي خ ود ت دموكراسي ب وده، ل ذا ب ه آزاد و ي د را توسعه م ي مي ت آزا و رقاب ف اس تعدادها، كرد در نتیج ه اخ تال د، ك ه دا

ت م ي دس ي ب ه ت م الي بیش تر ن كس اني ق در دیگ را آورن د ك ه ب ه اس تثمار و لذا غني مي وارد تر مي پردازند، و پ ول و زور ظل م در نتیجه، شوند، كه ت مي و عدال ن ك ه . برد عي را از بین مي اجتما شود ي آ در سیستم شرقي برا

ت د را فدا مي عدال ي افرا ب كنند، اجتماعي را تأمین كنند آزاد ت را س ل كی مالد مي ن استثمار را از افرا كا و . گیرند كرده، ام د ن ك ه اش اره ش د ای ن چن ا هم

گرفت ه د ق را ض ا ب مت و قط د در ف خ ود سیس تم و ه یچ ك دام ب ه ه د ان د، و نرس یده در س ایه فلس فه ان د ت ك ه در اس ول ي اس الم ق ا نخواهن د رس ید،

ن ي انس ا واقع ي را ب را ي ي خ ود، ه م آزاد و ه م توحی د ه ا بوج ود آورد، ت و سیس تم عدال د ق و ای ن تلفی ه ي ت أمین نمای د، وج اجتماعي را ب ه بهت رین

ت ت اسالم اس د، از معجزا ضا .متك و ی ا ش ي ن، پی روز ت انق الب اس المي ای را كس و ش ي ت پی روز س

واقع ي ایده ي ت، كه آزاد ك نظام كامل اجتماعي اس ق ی ي تحق ي، برا آل بشرت ن را هم راه ب ا ع دال ض مین م ي اجتم اعي، انس ا ت ت كن د، در س ایه معنوی

ب م ورد ف ب ه ترتی ت مختل ت را از نظ را كس و ی ا ش ي ت ای ن پی روز اث را :دهیم مطالعه قرار مي

ف ر بر اسالم و مسلمانان-ال تأثی

وف س از ت نبي اك رم اسالم پ ف ش د ) ص(ا ت . منح ر د فرص طلب ي اف رادی روز علی ه اس الم م ي و ك ه ف مس لمین رخن ه كردن د جنگیدن د، ب ه ص فو

و ي ي ام و ت، خلفا گرف ي ن فاصله بیشتر ط صحیح آ اسالم، آرام آرام از خكیل و روم تش ن ي ق دیم ای را عباسي به نام اسالم، سلطنتي نظی ر امپرات ور

ت دادند، ص با قویم و بخصو و تق وا را، ك ه پای ه و عل م كی ه كردن د عرب تت و ملی گذاش تند در اسالم بود زیر پ ا ي ض برتر دیگ ر س ر ب ه اعت را ي ه ا

و كم ت، ت مسلمین از بین رف و قدر ت شروع شد كم زی ر برداشتند، اختالفات خ ود و هوی ت و شخصی گرفتند ن بیگانه قرار و قدرتمندا سلطه مهاجمین

Page 20: binesh va niayesh

٢ ٠

ن ق در و آ دن د دا ت دس ن را از ط اس تعمارگرا ت تس ل ف ش دند ك ه تح ض عیگرفتند، ن ماشینیسم، غربي قرار ورا د در گ اسالمي خ ود را نی ز از فرهن

ب كت ن شدند، م و اسیر استعمارگرا و برده دادند ت ي انحراف ي غرب ي دس ه ادر هم ه ت، مفاس د غرب ي ن توس عه یاف ي مس لما ن كشورها در میا و شرقي

و حت ي ها رخنه كرد، ن زندگي آن ض ي شئو در بع ي ظ اهر س از اس تقالل پ و ه ا را بس ته ب ود ي آن و پ ا ت دس ن چن ا طي ن امرئي هم از كش ورها، خط وو خ وار ك رده ب ود و فرهنگي همه را ذلیل ي د ي نو از راه اقتصا . استعمار

ط ول ت اریخ در ه ا ت آن و پوس گ گ خ ود را، ك ه ب ا ر مردم ي ك ه فرهن ن ت ب دو درخ ك ت بدهن د، مانن د ی دس ت از ي خواهن د ریش ه عجین شده اس ا

دث س قوط م ي د ح وا در مقاب ل ب ا و از ب ین م ي ب ود ك ه ت . رون د كنن د سیاس ه ا را از ب ین م ي گ آن ت همیش ه فرهن ك مل ي استثمار ی ي برا ب رد، استعمار

ه ا را ن ابود م ي و اجتم اعي آن ت ت اریخي و هوی ت كن د ت ا بتوانن د شخص یو فرهنگي خود را جانشین كند سلطه ي كر ن . ف داس تا ت ك ه ای ن ش ومي اس

ن بوده ي منطقه شاهد آ در همه كشورها ن اخیر، و هنوز ه م در چند قر ایم، ها جیره ت آن و مفاس د اجتم اعي غ رب هس تند، خوار زائده اكثری ي ك ر ي ف هاب و هنوز نتوانسته و ت اریخي خ ود را كس ت فرهنگ ي و هوی ت اند شخص ی

.كنندك اني س ف، ت و انح را ف ض ع س از ن، پ ت ب ه انقالب اسالمي ایرا خ

ي د ك ه اس الم ق و دا ن و نش ا د، دا ي اس الم ت ك ه ت رین حرب ه دنی ا ي اس ان م ي ن مس لمانا ورا د در ای ن ت خ ود را و نج ا ي ن آزاد ك آ توانن د ب ه كم

در . پرآش وب ت أمین كنن د و داش تند مس لماناني ك ه از مس لماني خ ود عق ده ن اكثر مواقع شرم مي ط خیاب ا وس در ظاهر كنند، ي ه كردند اسالم خود را ا

ورب ین د در براب ر ط روز، وس در ك ا، و امری گ اروپ ا ي ب زر هرها و ش ه ا ي خارجي چشم ت م ي ها و ب ه اس الم خ ود افتخ ار ها، ب ه نم از جماع ایس تند .كنند مي

ت ض ه و ن ي غرب ي در كشورها در همه كشورها، حتي ي اسالمي هاج م ي و واقع ي شرقي ا ت ي نج ا دنی ا ب را ض عفین و مست و مح رومین گی رد،

ن اسالم مي خود از داما ت به دس ن، ي قیام. شوند سلطه قدرتمندا ي متع دد ه او س تم ن ن علیه جبارا ف مسلمانا طر وق وع م ي از ن ب ه و حت ي گ را پیوندن د

در س رزمین » فلس طیني« ظل م زده، ي مب ارزه ب ا ه ا غال ش ده ب را ي اش ه ان اس الم م ي دام ا ت ب ه دس ه اني نی ز ب ه اس رائیل ن ج و اس تعمارگرا زنن د،

ت اف و وحش ت و تهم ن اس الم، دره م كوبی د ي ي خ ود ب را ت اده ب ا تم ام ق وات به كار مي دس ن ي به آ .شدند افترا

Page 21: binesh va niayesh

٢ ١

ي ن ق و ي امروز اسالم، به عن وا ك اجتم اعي ب را دینامی وس یله ت رین ن ت انس ا و نج ا ت، ن نب رد ش ده اس وارد می دا و اس تثمار ه ا از اس تعمار

ت تاریخي خود را باز مي د و سیا ت س از شهر و پ ١٤یابد وب اره ٠٠ د سال ي زن ده م ي وابس ته ب ه پی روز ي د ن ب ه مق دار زی ا ت آ ت پیش رف ش ود، ق در

ت ن اس .انقالب اسالمي ایرا

رمیانه-ب طقه خاو ر بر من تأثی

ت، ك ه از بحراني ورمیان ه اس ك خا ن ش ن، ب دو ترین منطق ه مس لماناو از نظ ر دیگ ر ب وده، ن آس ماني و ادی ا ه ور اس الم ظ ه د نظ ر ت اریخي م

و سو ن قنظامي ه ا و بزرگترین منب ع نفت ي ج دارد، ن وا ت فرا الجیشي اهمین . رود نیز به شمار مي در این منطقه نف وذ از قر ن ها پیش نیز استعمارگرا

داشته كرده ها سلطه ف بین مردم این منطقه بر آن د اختال و با ایجا و اند، ان د، و غرب این منطقه را بین خود تقسیم ك رد هم ك شرق و بلو د ن نیز و اكنو ه،

ت ي ای ن منطق ه نی ز تس لیم سیاس و ش رقي ش ده، كش ورها ي غرب ي ه اي درگیر و ت و ذلی ل اختالفا ف ض عی و ي مستمر، مردم منطقه را خس ته ها

ت ط ای ن منطق ه . ك رده اس وس در ف اس تعمار ط ر اس رائیل جب ار نی ز از ت بوجود آمده، تا برنامه و از پیش رف ن را پی اده كن د، ي شوم اس تعمارگرا ها

و منطق ه را همیش ه م ردم من ي بعم ل آورد ه ا جل وگیر ت آن وح د و از طق ه ي در ای ن زی ر س لطه اس تعمار نگاه دارد، م ا ش اهد ب از ي ش وم اس تعار ه ا

و ف صهیونیس م ط راح مع رو منطق ه هس تیم، تاج ایي ك ه كس ینجر، ت امپریالیسم نقشه دول و تجزی ه طراح ي م ي ج دایي ي منطق ه را و ه ا كن د،

در آتش دیده، ن زجر ن مي لبنا و خو س از سال و هنور هم، پ گ غلتد ها جندارد و تجزی ه ق رار در خطر نیس تي ن، ك آ دردنا ت ي . داخلي، سرنوش ب را

طرح ن نیز و ایرا و عراق دارد، سوریه وج ود و تقس یم ي تجزی ه هایي ب رات دول ف ضعی ي ت ت برا غول فعالی ن مش چنا ي ای ن منطق ه و امپریالیسم هم ه ا

ت، ت ا ه یچ در مقاب ل اس س و ه یچ ملت ي نتوان د ك اس رائیل نتوان د بایس تد، دهد و استقالل خود را از سلطه اسعمار به مخیله خود راه ي .تصور آزاد

ت ب ما شاهدیم كه ابرقدر كت و سیاس ي ها، تا چه اندازه م ي ك ر ي ف ه اق ك رده در ای ن منطق ه خل ف و ب ا مختل ت«و » ایس م«ان د، ه ا ت ا چ ه »ایس

ن هم انداختها اندازه مردم را تجزیه نموده و به جا و . ان د ند ك ن كوچ در لبن ا٧كشیده، بیش از ستم دارد، ك ه ٢ وج ود و نظامي ن سیاسي و سازما حزب

Page 22: binesh va niayesh

٢ ٢

ت وابسته به قدر ها ب آن و اسلحه مي اغل و پول ي خارجي هستند گیرند ت ا هان مي. همدیگر را نابود كنند ت ما شاهدیم كه استعمارگرا كوشند ك ه اختالف ا

در لبن دیگ ر، تش دید مذهبي را ي و كش ورها ن و ای را و ع راق و سوریه ن اي درگیر و به كشانند كنند ي خونین ب .ها

ت ن ه م انداخت ه م ا ش اهدیم ك ه مل ان د، ت ا هم دیگر را ه ا را ب ه ج اي استعمار آماده بلع بش وند، م ا ش اهدیم ك ه و لقمه مأكولي برا ف كنند ضعی

ن جنا و آ در مقابل اسالم علم كردند، كر قومي را ت را ف ت عربی ن احساس ان اله ه ك كردن د، ك ه از آ ت تحری و مل ي جدی د س اختند ن ه م ا ه ا را ب ه ج ا

ت را تشدید كردند و اختالفا .انداختند ي جدی د خ ود، ت أثیر عظیم ي ب ر ن، ب ا معیاره ا انقالب اسالمي ای را

ضعفین تابانی د، رژی م و مست دل محرومین در ت، نورامید گذاش ي منطقه ه ات و مر دس و نشانده دی ده و م ردم زج ر ت، دران داخ تجع منطقه را ب ه ل رزه

در سایه ي را و راه عملي پیروز استعمارزده را به صحنه مبارزه كشانید، د، دا ن گ اص یل اس المي، ب ه هم ه نش ا ت ب ه فرهن و بازگش اسالم راس تین ورمیان ه در خا ك ا و امری ن بزرگت رین پایگ اه اس رائیل ي انقالب ای را پیروز

ت به ش مار م ي گفت ه ب ود . رف ك ا در امری ت كرت رین صهیونیس ك ي از متف : یدل رژیم« و س قوط ش اه مع ا دارن د ك گانی و شاه باهم رابطه ار ي اسرائیل ها

ت ت » .سقوط اسرائیل اس دس ك ا را از ن بزرگت رین پایگ اه امری انقالب ایرات گرف و ت . ا كب و دنی ا را از ت ار عن ه م نفت ي ك منب ع م و »كارت ل«و ی ه ا

ت« ي امری»تراس ك ه ا دش من ش ماره ی ك ا را و امری د ك رد، ك ایي آزات ب ه دس ك ا و علی ه امری ن معرف ي نم ود ض عفین ای را و مست مح رومین

در مب ارزه در منطق ه ك ا را و هم ه مص الح امری و اساس ي زد، ق ي عمی اك رك ن اساس ي ن را ی و مب ارزه ب ا اس تعمارگرا د، دا خط ر نیس تي ق رار

داد .انقالب اسالمي قرار ي انقالب و پیروز ه م زد، در منطق ه ب دل ق وا را ن، تع ا اسالمي ایرا

ت و ج رأ ت ه ا ق در ي مردم را علیه اس تعمار هم وار ك رد، ب ه آن راه پیروزك اء ب ه اس الم، د ك ه ب ا ات ت دا ط اغو و علی ه هم ه و بجنگن د ه ا بایس تند

ت د كه راه صحیح مبارزه را به هم ه آموخ دا در رابط ه . معیارهایي ارائه ي منطق ه، ن منحص را از ای ن ب ا كش ورها ي انق الب اس المي ای را معیاره ا

:قرارند

»نه شرقي، نه غربي« فلسفه -١

Page 23: binesh va niayesh

٢ ٣

ت ضر مل در عصر حا ت خ ود از س لطه متأسفانه ي نج ا ي ه ا ب را ه ات كي از ابرقدر ط به ی ب شرای ش وند، ها متوسل مي شیطاني موجود، بر حس

ي حف ظ كنن د دیگ ر در براب ر م ا ش اهدیم ك ه چ ه . ت ا بتوانن د خ ود را در اختی ار انق الب ي مب ارزه ب ا س لطه موج ود، خ ود را ي ب را ي متع دد ه ا

دل ن ك آ و ب ه انتظ ار كم دند، دا دیگر قرار ت بس تند، م ا ش اهدیم ك ه ابرقدرو انق الب و اسرائیل، چه كش ورها كا ي مبارزه با امری ي ب ه برا ي متع دد ه ا

ه ا امی د بس تند، ت ا فلس طین ك آن و ب ه كم ي رفتن د، را آغوش روس یه ش ورود كنند و مبارزه با هم، بر س ر . آزا ت در عین رقاب ت و ابرقدر د درحالي كه

ت و اس تثمار مل و اس تعمار ط ب ر منطق ه، و تس ل دارن د، ق ه ا، ب اهم تواف و هم ه ت ش ناخته، ت ك ه اس رائیل را ب ه رس می ي اس روس یه اول ین كش ور

ي را به فلس طین م ي ي یهود ن م ا بای د بدا . فرس تند ساله عده كثیر نن د ب رادراكا به كشور، ی ا انقالب ي اس لحه بده د؛ ب ه ت علیه امری ضر اس كه روسیه حات در قلمرو سیاسي روسیه حرك و ج روسیه بماند، كه همیشه محتا شرط آن

و هیچ و استقالل خ ود را از ه ر كند؛ د گرد د ت كه ملتي آزا ضي نیس گاه رات بازیابد و ابرقدر . د

ت ت ابرق در ض ا ف استفاده از تناق ول ي معتق دیم ت ا ه ا ما مخال نیس تم، چ ه كن یم، بازی و خودكف ایي خ ود را ت أمین ن وقت ي ك ه م ا اس تقالل ذات ي

ت ت قدر و سیاس ي خارجي ي ب اقي خ واهیم مان د ها ي شوم اس تعمار ك ر . ها فو مردم م ا ن برداشته شود، و شرق باید از میا كیه به غرب و ت ي دنباله رو

كی ه كنن د، ي شخص ي خ ود ت كاره ا و ابت ت ي ب ر خالقی در راه خودس از و ت فرهنگ ي و هوی ت و شخص ی كوش ند، ك ي كش ور خ ویش ب كنی و ت علم ي د كو آزا و مس واش نگتن ت م ردم خ ود را از و سرنوش خ ویش را بازیابن د،

.كنند

طقه-٢ ر من رفع اختالفات موجود د

ت مي ان دازد ت ا س لطه خ ود را باید بدانیم كه استعمار همیشه اختالفاض ر، در ح ال حا و و سیاس ي حفظ كن د، ت م ذهبي، ق ومي، حزب ي اختالف ا

ط رح و ت، ن بیش تر اس ه ا ي از ج دیگ ر در ای ن منطق ه، از ه ر نقط ه و ت، دیگ ر نی ز اس تفاده از هم ین اختالف ا ن و اس تعمارگرا كیس ینجر

ت دامن هاس ن به آن .زد

Page 24: binesh va niayesh

٢ ٤

ه ا و اس الم تن ت، ت رف وح د ي دش من بای د ب ه س و ي مب ارزه ب ا ب رات ك ه م ي در ای ن منطق ه ت أمین نمای د توان د توحی د نیر راهي اس در . وه ا را ب ت این منطقه، مذه ن، ملی گو گونا ي ف زندگي ها و اقوام مختل ت و ي متفا ها

ت م ي مي و تش ت كیه بر این عوامل بیش تر باع ث تفرق ه و ت ط كنند، ش ود، فق ب ت ك ه م ذه ب اس الم اس كت ت در س ایه م ن، تح گو گون ا ي الش عاع ق رار ه ا

ت م ي و ملی ف احس گیرن د، ي مختل س ه مه ا ن ا دیگ را و یگ انگي ب ا رنگ ي و برادروار عمل مي مي ن كسا ها ی ك كنند، زیرا اسالم با همه آن وه یچ ی كن د

ي نم ي ي برت ر دیگر ي ع الي را بر و معیاره ا س س نجش ده د ي را مقی ا ت رال به همه احت رام م ي قرار مي و اصو و حق وق هم ه را بط ور دهد، گ ذارد،

النه محفوظ مي د و عا ن كسا ت دارد، بن ی و حساسی دشمني ي دلیلي برا ابراین ف باقي نمي و اختال .گذارد و تفرقه

طقه-٣ ضعفین من پشتیباني از محرومین و مست

ف ط ر و صهیونیس م، بای د از و اس تثمار و اس تعمار ظل م مبارزه ب ا ن را ب ه ه م گا و زجردی د انق الب اس المي انج ام پ ذیرد، هم ه مح رومین

ه ا امی د بده د، و ب ه آن ط كند كش اند مرتب . هم ه م ردم را ب ه ص حنه مب ارزه بو ب ي ت كو و س ظیفه هر انساني بداند، و د را و فسا ظلم طرف ي را مبارزه با

كي دین امی و روح ت ب ه حس اب آورد، و اس تثمارگر خیان ظ الم در براب ر ت هم ه ك ق در و ی در م ردم بدم د، داس المي را ها و ج ه اني مب ارزه جانب ه ج

و فعال ي مب ارزه ب ا اس تعمار، ي ب را و آزاد و اس تقالل ت در راه نج ا ت ی ت كتب ي خ ود . ها بوجود آورد مل ت م ب فط ر ن ب ر حس انق الب اس المي ای را

و انس اني ظیف ه ش رعي و ض عفین را دف اع از مست و ظل م ای ن مب ارزه علی ه ض ایقه نم ي خود مي ي م در این راه از هیچ ن وع ف داكار و كن د؛ ای ن شمرد،

ي ك بزرگترین پشتوانه ب را دینامی ي ي فلس طین ب ه ش مار م ي نیرو رود آزادس م ي در این راه مقد ت دارد كه تا زنده اس ن طمینا و لحظ ه و ا ي ب ا جنگ د ا

و س ازش نم ي وز آش تي و متج ا و اس تعمارگر ظل م و د ام روز . كن د فس ادنی ا م ي در دش من و ت دی د دوس ب ن ب ر حس دان د ك ه انق الب اس المي ای را

ي خ ود، د و بنی ا و فلس في د و كبرین دش من مس ت ض عفین ن مست و پش تیبا ت س ت خ ود ه ا، ب ا هم ه ق در ن آن و ن وكرا ن ت اس تعمارگرا و به همین عل ت، اسو و مح رومین ق ش دند، ن متف ن انق الب اس المي ای را در پ ي كوبی د

دوخت ه ن ي انق الب اس المي ای را دنیا نیز چشم امید پیروز ضعفین و مست ان د

Page 25: binesh va niayesh

٢ ٥

دفاع مي ن وجود از آ د . كنند با همه ن، در لبنا ي من خود ي پیروز ر روزهاو ت آتش ین مح رومین و احساس ا ت ن، ش اهد هیجان ا انق الب اس المي ای را

دیوانه ن مظلومین بودم، كه د م ي ها مي وار به خیابا و از ریختند فری ا زدن د، س ت شوق لبا ي خود را پاره مي شد ن ها و از انق الب اس المي ای را نمودن د،

د. كردن د پش تیباني م ي ن پیرزن ي را و یگان ه در جن وب لبن ا ی دم ك ه ش وهر و خان ه ت رس یده بودن د د ها ن فرزن دش ب ه ش ي اس رائیل اش زی ر بمب ارا ه ا

ت، ب ر خراب ه ي نداش دیگر چی ز و ن شده بود، ي خان ه خ ود نشس ته ویرا ه اي انق الب دراز ك رده، پی روز گ ار خ ود ي پرورد ت نی از ب ه س و دس و بود،

ن را از خدا آرزو ت رهبر ارجمند آ و سالم ن ي . نم ود م ي اسالمي ایرا ب رادربه ن ت این پیرز ك در، مصیب و پس ر زده خا و آین ده، ش وهر نشین، زندگي

ت و كشورش، همه تح گرفت ه وخانه ن ق رار ان د الشعاع انقالب اسالمي ای راو مي ف و ا ط ر ن خونخوار جبار ك ه از ه ر دشمنا در برابر این ت كه دانس

طه كرده و را احا و ا دارد وج ود ت ك راه نجا ط ی ي انق الب اند، فق ن پی روز آت ك ه دوخت ه اس ن و همه امید خود را به انق الب ای را ت، ن اس اسالمي ایرا

ن و این انسا دشمن باز كند، ف را راه مبارزه صحیح را علیه ض ع ي مست ه اده د ت ي همیش ه نج ا ن نق ل م ي . ب را ي ای را ك ي از س فرا ك ی در ی ك رد ك ه

و ب ا التم ا گرفت ه و را ن كش ور افریق ایي، مس لماني یق ه ا س ب ه س فیر ای رات مي داخلي خود را فرام وش كنی د، هم ه امی د : گف ت شما را به خدا اختالفا

ن و اگر به ح ال خودت ا ت، وابسته اس ن ي ما به انقالب اسالمي ایرا و آرزون نمي ت. سوزد دلتا ن به حال ما بدبخ دلتا ...سوزد ها مي الاقل

ر پیروزي انقالب ایران بر دنیا-ج تأثی

وس یع ن ت أثیر ت در س طح ه ا ن ب ر هم ه ج ي انق الب اس المي ای را رگ موج ود، و سیس تم ب زر د ت، ي معج زه گذاشته اس در براب ر پی روز ي آس ا

ن، ت فرو رفته انقالب اسالمي ایرا و حیر ت ظاغوتي م ورد به به اند، شاه؛ و از بزرگترین ارت ش و حتي چین بود ت و ابرقدر د ي پشتیباني بالدریغ ه ا

ن استفاده مي ها و مقتدر ج ن ن س ازما در ب ابر مردم ي ب دو كب اره ول ي ی كرد و ت خ ارجي، متالش ي ش د، وابس تگي ب ه ه یچ ق در ن و ب دو ن اس لحه ب دوت را از و ابرق در د و ه ر ن آم د ه ور ب ه ص حنه می دا ظ و نو ب انقالبي عجی

طلبید و انقالبي به مبارزه و فلسفي ي كر .نظر ف

Page 26: binesh va niayesh

٢ ٦

ن با هیچ ي انقالب اسالمي ایرا ي پیروز س از تئور ي ك و سیس تم ه ا د و هیچ و غرب قابل توجیه نبود، ت نم ي شرق و ابرقدر د ك از توانس تند ب ر ی

داش ته باش ند ت. انق الب كنترل ي و نقش ه تم ام فعالی ط رح ه ا و ه ا ه ا ي آن ه اي مقابله با انقالب نقش بر آب شد و سیستم موجود این پدی ده جدی د را . برا د

ي خ ود م ي د ت بنی ا د مس تقیم ب ا موجودی ض ا و ل ذا ب ه مقابل ه دانس در ت تند ت . برآمدن د و ب ه حرك ن خوردن د ك ا دنی ا ت ض عفین و مست ول ي مح رومین

ت خالي هم مي دس ت درآمدند، كه با و پی روز شود علیه ابرقدر ها قی ام م رد دنی ا . ش د در ي اس المي خ ود كی ه ب ر معیاره ا ك ر انقالب ي جدی د، ب ا ت ای ن ف

ك نظ ام جدی د ر و ی و خواه د ك رد، در مقایس ه ب ا گس ترش پی دا ك رده ا ي موجود معرفي مي سیستم و ها و روح ي ي ك ر كند، ك ه بزرگت رین ت أثیر ف

ن ي را بر جامعه انسا د ت بنیا گذاش در هم. ها خواهد ي كن وني م ا دنی ا ن اكنوو پ ا م ي ت دس وان ي ت فرا كال و اس تثمار تش دید مش و زور ظل م زن د،

ج مي مي و ن ا و عصیا و تشنج طالیي آرز گیرد، شود، ناراحتي مردم ي وهاك جامع ه و ی ك دموكراتی د ك جامعه آزا ق ی در تحق و غرب و سیستم شرق د

ي س رمایه در كش ورها ت، س مبدل شده اس ي ش اهدیم سوسیالیستي به یأ داروخیم ضع زندگي هر روز و ن تر مي كه و عص یا ت و تش نجا ت ش ود ه ا ش د

در مي ص و بخص و در هم ه اجتم اع د مخدره، و موا كلي ت ال یابد، مشروباي نظ امي ش یوع پی دا م ي گي ب ر نیروه ا ه ود و بی س پ وچي ك احس ا كن د، ی

كند، اجتماع سایه مي س فلسفي، اف ن را فرا مي یأ و اندیشمندا ن كرا گیرد، متفكر مي ن به زندگي عبث خود ف و جوانا ت و بیزار از زندگي به مخ درا كنند

ت س ی ا حرك ك ي ع و و غی ره پن اه م ي » هیپس یم «العمل ي مانن د ه ا برن د ي موجود مخفیان ه مب ارزه م ي بدینوسیله با نظام سرمایه ن كنن د، دار ه ا انس ا

و بي بي ج پی دا م ي مق دار م ي ارزش ت روا و خش ون و ق بح ش وند، قت ل كن د، ت از بني مي و خیان ت دیروز پول، اله ه . رود جنای ن ب ود تا ي غریب ا ي ب را ا

ن عط ش زن دگي خ ویش را س یراب م ي ت آ م روز ول ي ا كردن د، كه با ق درن و زن دگي بی زار ش ده هما و نتوانس ته ها از پ ول در ان د گمش ده خ ود را ان د

ت ه ا تش نه حقیقت ي اس ت آن و فط ر ت پی دا كنن د، روح ي حیا د ت ما این تجلیادر نظام سرمایه ن اله ه پ ول پی دا نم ي كه داما در و ي غرب، ه ا . ش ود دار آن

درج ه عل م ي پیشرفته غربي مثل س وئد ب ه اع ال در كشورها و كه ن و تم د د م ي ه ا ك امال ت أمین م ي اقتص ا ي آن د ت م ا و احتیاج ا دیگ ر رس ند و ش ود،

ت ب اقي نم ي دغدغ ه و بهداش كن و مس ن ي ن ا ي ب را آنگ اه بیش تر از . مان د ان زندگي خود پي مي و عبث بود ن به پوچي ت دیگرا دس و چه بسا كه برند

ن. زنن د ب ه انتح ار م ي ن ج ا ك ه م ي ای ن انس ا ه رهبینن د پ ه ا، از آ و م ي یچ ا

Page 27: binesh va niayesh

٢ ٧

در سیس تم ماش یني ب ي ب ي و هم ه روزه اراده روح موج ود ب یش نیس تند ها زیر چرخ عده ي از آن و بي دنده ا ي سنگین و رحم ماشین خرد مي ها ش وند

در ع الم ن دارد ب ه خ ود م ي ه ا ه یچ ارزش ي ت آن و مم ا ت و از حی ا لرزن د ت رنج مي واقعی ك ت بل در و علیه نظام موجود عل م مخالف كنن د، ن د م ي برند

و اراده و عقلي وجداني ها كه ي رفع تش نگي روح ي خ ود و آن دارند برا ي اف، ن تص و دام ا ب ب ه كت ط ي نظی ر ی ا هندوئیس م ی ا بودائیس م ی ا م ي افرا ه ا

و ب ي . برن د پن اه م ي» یوگ ا« ت در ع الم مخ درا هوش ي از رن ج موج ود ی ا و یا خود را ن ابود م ي مي دیگ ر گریزند ال و ی ا احتم ا ي كنن د ن را ب ه ن ابود او اجتم اعي ف رو . كشانند مي ت روان ي كال گردابي از مش در زندگي غربي

ت پی دا نم ي ي نج ا و راه ي ب را ت ن م ي رفت ه اس و ه ر زم ا گ ذرد ب ه كن د ك ب سقوط نزدی .شود تر مي سراشی

ت، ت غرب ي روبروس كال ن مش در سیستم ش رق نی ز ب ا هم ا زندگي ي اش باع نش ده د ك ه هن وز از نظ ر م ا ي گواین ض ا ي ار ه ا ب را ف آن و ه د ان د

در و كو در مس ول ي پی دایش هیپیس م ت، ي هن وز ج ذاب اس د ت م ا احتیاج ان مي گ صنعتي روسیه، نشا ي مجامع بزر د دنب ال نظ ام م ا ها ه م دهد كه آن

دچ ار خواهن د و فلس في و روان ي ب س قوط اخالق ي ن سراش ی غرب به هم ا .شد

ك س ردرگمي ف رو در ی و ت ن اس و نگ را ت و از دین ا ناراح رفت ه، دارد ت وحش ت تلخ خویش ن. عاقب و اخالق ي اسنا ه ایي ك ه از رش د روح ي

ك بهره بي و خطرنا ي بزرگترین و ب اند؛ ت، ك ه ترین بم هاس ت آن دس در ه ا ن و همه انسا ت خود را كن اس كشانند هر لحظه مم ي ب .ها را به نابود

و م ي ت، ن از بین رفته اس ي دن ده رود ك ه زی ر چ رخ ارزش انسا ه ات، ماش ین بهت ر ما ن متصل اس ن غربي به آ چه انسا شین خرد شود، زیرا آن

و باش د، . ده د ت ر انج ام م ي و س ریع ت جس مي ا در ق در ن گ ر ارزش انس ا ات سرس ام مس لما ماش ین در ه ایي ب ا ق در ن غول كارن د ك ه ای ن انس ا آور مش

ت، ن صفر اس ي سریع مقابل آ ن هواپیماها ن ب ار از انس ا ي ك ه زه ارا السیرت س ریع ت، . ت ر اس دم اغي اوس و ك ار ن ب ه حافظ ه گ ر ارزش انس ا ا

ي ب ق و و س ریع كامپیوتره ا ب ه مرات ترن د، حت ي كامپیوتره ایي س اخته ت ر كر م ي شده ط رح م ي اند كه ف و و ش طرنج كنن د ي م ي دهن د و حت ي ب از كنن د

طراح ي م ي ي را دیگ ر و م ي كامپیوتر در كنن د ن س ارزش انس ا س ازند، پ در گ ر ارزش ت؟ ا دم اغ كجاس و ك ر و ف و حافظ ه و ه وش ت جس مي ق در

ي باشد، و سریع ماشین قو ن بای د تر و ای ن انس ا ت، ن اس و بهت ر از انس ا ت ر ط رح ص ي ماش ین قرب اني ش ود، بخص و ي ك ه ك امپیوتر رد پ ا ي جدی د ه ا

Page 28: binesh va niayesh

٢ ٨

د مي گرد ف حیواني برخوردار ط و از عوا س كند بنابراین بش ر . تواند احساو ی ا اس یر رود كه رود؟ آیا مي به كجا مي ي همیشه ن ابود كن د؟ خود را برا

و بي بي و برده ماشین، و مجهول به اراده هم ي سرنوشتي مب اختیار، به سون را، هر چ ه چه انسا ت؟ آن ن بر ماشین چیس پیش برود؟ راستي امتیاز انسا

ت م ي ي باشد، مزی ف باشد، بر ماشین، هر چه قو ت؟ ضعی بخش د، ك دام اس د ن ت انس ا ب به نظر ما مزی كت در م ت ك ه هفت ه اس و ن ب ا و قل ي ر روح ه ا

ي جایي ندارد د !ماغیی ر ك ت و ی ن ش دید ك ا ك ت ت ك ه بش ر ب ا ی ن نرس یده اس ت آ وق آی ا

ي د در ما و سقوط و بدبختي د هاني، خود را از منجالب فسا گ ت نا ي نج ا گ رو كند؟ ي خ ود بش و پ ا ت دس ت ماش ین را از و زنجی ر اس ارا و غ ل ده د؟

ت انساني خود را بازیابد؟حقیقده د؟ ت رخ در عالم انس انی ي جدید ت كه تولد ن نرسیده اس ت آ وق آیا كنول وژي و ت ت و ص نع و عل م ت بگ ذارد؟ و انساني نو قدم ب ه عرص ه حی ادر ت را ك ه انس انی دهد، ن ه آن ن قرار در اختیار انسا وسیله ك ن ی را به عنوا

.معبد ماشین قرباني كندت چنین تحولي فرار رسیده وق در انتظار تول د براستي و عالم ت اس

ت ي اس و . دیگر ت كام ل خ ود رس یده اس و ت كنول وژي ب ه ح د رش د و ت علم ط قدرتي بي ت مس ل طبیع ن ب ر و ای ن اس نا داده ن ق رار در اختیار انسا نظیر

ول ي روح تش نه ت، درآورده اس ت خ ود در خ دم طبیع ي را و ق وانین ش ده ت عال و همه موجودا دارد ي پرواز ن، هوا توان د عط ش م ماده نمي این انسا

و . این روح را سیراب كن د در ت الش مس تمر گمش ده خ ود دنب ال ن ب ه انس ادایم بسر م ي ضطراب درون ي ا و ت روح ي و امنی ن طمین ا و از ع دم ا ب رد

ت مي رنج مي و راه نحا .جوید برد ن ي ب ه انس ا ن چن ین نوی د ي ع الم م ي انق الب اس المي ای را ده د، ه ا

ت را به ي حیا د ت ما ال د ت ه م م ي معا و تجلی ا و ماش ین و زور ری زد، پ ول و ت عل م و حت ي مص نوعا و مص رفي و زن دگي اش رافي ت ي حی ا د م ا

ن انقالب ي لگ دكوب م ي ي برهنگ ا كنولوژي را زیر پ ا ي . كن د ت دنی ا ي دره ان ي انسا درج ه كند، ها باز مي جدید را به سو ن را به اعال د روحي انسا ابعا

ن مي ف راستین زندگي نشا ت ب ه هم ه دهد، هد ي خداس كامل به س و را كه تت كند، معرفي مي و مص لح س ي نف و ه وا و خودخواهي طلب ي بش ر غرور

ن مي ت بشر را مي را نشا دس ي ع الم ب ه دهد، د و را از لجن زار م ا و ا گی رد ن ي آسما ي م ي ها پرواز مي سو ج رهب ر و مع را ي كم ال و به س و كن د، دهد

ن پی روز ش د، جهش گ ر انف الب اس المي ای را ن ا كام ل انس ا در راه ت ه ا ي

Page 29: binesh va niayesh

٢ ٩

ت مي هیل م ي صور در ع الم تس ن جدی د را و تولد انسا دنی ا را گیرد، و كن د ي آماده مي ك نظام توحید در ی ي و آزاد ت ي استقرار عدال .نماید برا

Page 30: binesh va niayesh

٣٠

) (

سم حیم ب ر حمن ال ر هللا ال ا

ص القاسم، محمد، لوه والالم علي سیداالنبیاء والمرسلین، ابيالرین صلي طاه طیبین ال ه ال ه وآل هللا علی ا

وم بهمن د و ت گ ي ١٣٥٧بیس ي روز بزر در تاریخ بش ر ك ن ش بدوت ت . اس ط اغو ت ب ر د ها و ش ن ي ایما ضعفین كه با نیرو ي مست روز پیروز

ن ش ورید ت ب ه س قوط كش انیدند، زم ا ك ه ق در و را از اری و ا ي ند روز س پرت ت ابرق در دخال و ت كوم ن ح ورا د ن در ای ن س رزمین ش د بن ابراین . ه ا

ت درص ددند ابرقدر ي خ ویش و نی رو ت ها ب ا هم ه ق در داخلي آن و عمال ها داخ ل كشانند، شما ش اهد هس تید ك ه از كوه را به سقوط ب كه این انقالب باش

ج كش ور، هم ف آت ش و خ ار در نق اط مختل ي ه روزه و م ي اف روز كنن د طئه و ها بوجود مي تو ي د و از هر عمل بنی ا ت را ببندند دول ت دس آورند كه

ي ك كودت ا در مردم، ی ضایتي د نار و بالخره با ایجا ي كنند، اساسي جلوگیرن در زم ا ت، وق وع پیوس دكتر مص دق ب ه ن در زما ن كه چنا نظامي را هم

ورند وباره ب ر مس ند ما نیز بوجود بیا د ي را دیگر ت وغ طا ي یا كتاتور دی و ت بنشانند كوم وراني زندگي م ي . ح د در چنین كالتي ما و ب ا چن ین مش كن یم

.روبرو هستیمدارد ال انق الب س ه چه ره و . اصو غیی ر س لطة سیاس ي ول؛ ت چه ره ا

و چه رة س وم و نظام كشور غییر سیستم وم؛ ت د ت، چهرة ت اس ك نظامي مملغییر نانقالب؛ ت در انسا و روحي و تحول قلبي ت .هاس

ت ول تمام شده اس ت ا غیی ر س لطة سیاس ي . در انقالب ما قسم یعن ي تك ومتي ن ك ه م ي . و ح چن ا و هم ت ب ه زی ر كش یده ش د، نظ ام ا ط اغو دانی د

ش دوم بخ

Page 31: binesh va niayesh

٣١

ن بوج ود ي اس المي ای را س جمه ور و نظ امي جدی د براس ا گردی د ن واژگودی . آم د در ه ر انق الب ت از انق الب ش اید ي نی ز ب ه چش م ای ن قس م گ رت مي ي اس د و م ا س و ملم و ن . خورد گا دی د در براب ر دش من را یعن ي ش ما

ت م ي خ ود م ي ت حمای ط اغو ي نظ امي از ای ن ك نی رو و كن د، بینی د، ی ت م ي ط اغو ي انقالب ي متوج ه ای ن الخره بن ابراین تم ام نیروه ا ش وند ت ا ب ا

ن نماین د ت را س رنگو در انق الب الجزای ر، س لطة . ط اغو ض كنی د ف رن روز، و سیاس ي آ ك ومتي ت فران ح دول ه ب ود ك ه الجزای ر را مس تعمره س

و . خ ود نم وده ب ود ن آنق در مب ارزه كردن د ت ا ای ن س لطة سیاس ي انقالبی ون راندن د كومتي فرانسه را از الجزایر بیرو در ه ر انقالب ي اول ین . ح یعن ي

غییر سلطه ن ت و مرحلة آ ت سیاسي، نظ امي ت كه این سلطه به صور ي اس اي بروز مي د ي . كند اقتصا ت از انقالب، با پی روز در كشور ما نیز این قسمت ن رسیده اس .به پایا

و ت ت اس ك ن ممل و سیس تم آ غیی ر نظ ام وم از انق الب، ت د ت اما قسمت دس ضر درحال حا و كشور ما در مرحل ه نظ ام و تح ول غییر اندكار این ت

ت ي شما ذكر مي . سیستم اس ت از هنگ ا . كنم چند نمونه را برا مي ك ه ص حبكومتي مي و سیستم ح در نظ ر كن یم، قب ل از ه ر چی ز، نظام ن اساس ي ق انو

كار م ي ن آش د دوس تا ن م اه ش ما ش اهد ب وده . گ رد س خبرگ ا ه ا ای د ك ه مجل ن اساس ي ك قانو و ی و رو كرد ن اساسي قدیم را زیر الخره قانو ت تا با نشس

س انق الب پای ه و براسا س ایدئولوژي اسالمي ي نم ود جدید براسا ای ن . ری زو د و اقتص ا ت در سیاس التي ك ه و تح و ت غییرا و تمام ت ت اولین مرحله اس

ت بوج ود م ي دارا و سیس تم ب ه حس اب م ي ا ن . آی د آی د ج زء نظ ام ب ه عن وادرب ارة . ك نم نمونه به مس ئله زم ین اش اره م ي گذش ته ق وانیني در روزگ ار

در هم ه و ش ما ش اهدید ك زم ین ت داش ته اس وج ود ي كش ور ورة ج ا د در ه ت ت زم ین بوق وع پیوس ته اس كی دربارة مال ي د ت زیا ال و تحو غییر انقالب تس برس د جنب ه ب مجل ت هنگ امي ك ه ب ه تص وی ال و تح و ت غیی را ك ه ای ن ت

ت زم ین قانوني به خود مي كی ي از نظ ر مال ط جدی د ضواب و ط و رواب گیرد ك ومت . آورد بوجود مي و سیس تم ح ي، ج زء نظ ام د ي بن ابراین رابط ه اقتص ا

ت و تح ول اس غیی ر درح ال ت ط ي انق الب، ای ن رواب ت ك ه ب ا پی روز . اس درنظر بگیرید، مي ت صنعتي را كی ي مال ي برا ط جدید ضواب و ط بینید رواب

ي سرمایه كارخانه در ح ال ها، برا ن بوج ود آم ده ی ا ي ك ارگرا و ب را داره ا ت ن اس ط ب ه بن ابراین مش اهده م ي . بوجود آمد ض واب و ط كن یم ك ه ای ن رواب

ك ومتي را م ي ط ك نظ ام ح ك وركلي ی در ی و هنگ امي ك ه انقالب ي س ازند

Page 32: binesh va niayesh

٣٢

ت مي و خ ود را ب ا كشور صور غیی ر پی دا كن د ط ت گیرد، باید تمام ای ن رواب گ نماید و با ایدئولوژي راستین اسالم هماهن .انقالب

ن ش اهد ب وده هم ت اكن و دارا ت م ا از ا و ش اهد هس تید ك ه ام ام ام ای د و مق دار ز ت، ض ي اس جنارا و م ر ج ي از ه ر د و ن اراحتي ی ا د ه ا ي زی ا ه ا

ت مربوط مي دارا ت اساسي از آنج ا سرچش مه . شود مردم نیز به همین ا علت، مي گذش ته اس ط ن رواب ت هم ا دارا ط ا ض واب و ط ي گیرد كه رواب غیی ر ت

ت كرده اس ت ای ن كش ور . ن دارا در ا ت ط اغو ن ورا د در ن روابط ي ك ه همات خ ود ن ب ه ق و چن ا ت هم ي بوده اس ت جار و . ب اقي اس وزی ر ت ك ن اس مم

ول ي و ف داكار باش ند، ن و مس لما و م ؤمن ك ي پ ا و اف راد ونین ا احیان ا مع ات به هیچ دارا در ا . وجه با انقالب اسالمي ما هم اهنگي ن دارد نظام موجود

ونین م ؤمن نم ي و مع ا وزی ر خ وب ك وج ود ی ت بن ابراین ب ا كال ن مش ت واگفت یم م ن ك ه چن ا و هم ي را ح ل ك رد، و ن اراحتيادار ت كال و ش ه ا

ت نه هایي كه مردم ما هم نگراني ن روبرو هستند، نتیجة نظام اس ن با آ اكنوو ونین ا و مع ا وزی ر در . نتیج ه ن م ؤمن ق ا و و مع ا وزی ر خ وب ك یعن ي ی

ده د، بن ابراین، ط اغوتي عم ل مثبت ي انج ام و ك نظ ام فاس د در ی نیستند كه غییر كند وم انقالب . نظام باید ت د س چهره ط پ غیی ر رواب ت؛ ت غییر نظام اس ت

ت ط اس ضواب .و غییر پیدا مي ن اساسي ت ن كه قانو چنا ط هم ض واب و ط كند، هم ه رواب

غییر پیدا كن د ت نیز باید ت دارا در از . در همه ا ن م ا دوس تا ك ي از آنج ا ك ه یو این ي ا ت، ب را داش كیه ي ارتش ت ص بر رو و بخصو باره سؤال كرده بود كت ه را تأ م ي ط اغوتي كی د ك نم ك ه نظ ام ارت ش، خ واهم ای ن ن ن نظ ام هم ا

ت ج ان د، ه زار تف ر از ارت ش تص فیه ش ده ١٢ب یش از . گذش ته اس خ ارداشته رفته ها كه پرونده و مجرم بوده اند، آن ض دانقالب اند اند، یا كس اني ك ه

ن ما، به حساب مي وستا د ط ط انجمن آمدند توس ن توس دیگ را و ي اسالمي هاو كنار ت گذاشته شدهشناسایي شده ولي این كافي نیس ن . اند بازنشسته ك رد

كالتش را ح ل نم ي وازده هزار نف ر، مش د ن ج كر بای د نظ ام . كن د و یا اخراو ه م ت وم انق الب اس د و ای ن چه ره ض ك رد ن فش ار ام ام را نیز ع و اكن و

و ه م ن وستا د و ت ما غییرنظ ام ارت ش ام در ارت ش ت ص ن م ا، بخص و ك را فت ن . اس در آ و فلس في اس المي م ا پی اده نظ امي ك ه ي ك ر ي ف نظ ام، زیربن ا

س كن د در ای ن ج و جدی د ت نف طاغوتي نتوان د و ضدانقالب و نظ امي . شود، ن بیاندازن د داخ ل ارت ش بی رو ك آدم ناباب را از ت . باشد كه ی دس ان دكار م ا

داخ ل ارت ش هس تیم، در ي د و تحول بنی ا غییر ك چنین ت و ای ن ك ار خس تي ی ت در. اس غیی ر نظ ام در هم ة ت و بط وركلي در ارت ش و ت دارا ن ا ش ئو

Page 33: binesh va niayesh

٣٣

كتي امر ساده ت ممل ي نیس ت، شما قواینن را نم ي . ا ط نامرئي اس بینی د، رواب ت ك ه در مقاب ل ش ما ق رار نگرفت ه اس هود دش من مش ك ط مث ل ی ض واب و

درآوری د ي گلول ه از پ ا ض رب ن را ب ا ي، مث ل . بتوانی د آ بط رز س رت، ك ن ممل در هم ه ارك ا ت، كبو و رك ود ت ارعن ي و آنج ا باع ث كن د اینج ا

ص نمي كارها مي و اكثر اشخا ت شود، كل كجاس وم . داند كه مش د اما چه ره ضا مي غییر كیفي نیز بوجود آید انقالب اقت .كند كه این ت

ت وم سخ د و ول ت ا و قسم د ب از و چهره سوم انقالب كه به مرات تر ه م ن م ب انس ا در قل ت ك ه بای د و تح ولي اس غیی ر ت، ت در روح ت ر اس و ه ا

ن غییر هنگامي كه ما سخن از انقالب مي . ها بوجود بیاید انسا گوئیم؛ یعني تو ت ط اغو ن ن ك رد واژگ و دیگ ر؛ ك نظ ام ك نظ ام ب ه ی غیی ر ی و تح ول؛ ت

ط اسالمي و قس ت عدل كوم ن ح و تح ول، هم ة . بوجودآورد غیی ر بن ابراین تت ي اس و معن و ن روح ي ت مهم آ ت، قسم ي نیس د ن ما ن انقال . آ ب ي پی روز آ

ن م ي در انس ا درون ي را و و تح ول روح ي غیی ر ه ا بوج ود ش ود ك ه ای ن تورد گ ر ع ده . بیا ي، ا ظ اهر و تح ول غیی ر ط ب ا ت ك ر كنن د ك ه فق ي ف ب ا پ ول ا

ن، ن به كارگرا د دا ن زیادتر و شهرس تا ت ده ا در و ج اده ن راه ه ا، با كش یدن چاه ي س اخ با زد ظ اهر غییر و آنجا، با ت در اینجا ي آب نها ه ا ی ا حت ي تما

ن ي ز ظاهر غییر و غیره م ي ت در ها ي برس انند توانن د انق الب را ب ه پی روزغیی ر . اشتباهند ت ت بزرگترین اصل اساسي انقالب كه همین چه ره س وم اس

ن در انس ا درون ي ت و تح ول ن ك ه م ي . هاس چن ا ت را ب ه هم ط اغو خ واهیم ن كه مي چنا كشیم، هم غیی ر زیر ب و سیس تم را ت ده یم، خواهیم نظام و تح ول

ن ن روح خ ود انسا درو در و ب خ ود، ن قل درو در ن خ ود، درو در ه ا نی ز ي دارد، مث ل كش ورها وج ود دنی ا در ي د ي زی ا و كش ورها غیی ر بای د ت

ب از م ا پیش رفته ظ اهر ب ه مرات ك ایي، ك ه از نظ ر و امری . ترن د اروپ ایي ن ف خیاب ا ه ا نظی ي آن ن آ ه ا ت ك ارگرا ت، امتی ازا ت، تمیزت ر اس ه ا ت ر اس ن

ت، حقوق خوب مي ت زیادتر اس كوم دارن د، ام ا آی ا م ا ب ه ح ت گیرند، امنی ض ي م ي ه ا را و ب ه سیس تم آن ه ا گ ر . الوج وه وج ه م ن ش ویم؟ ب ه ه یچ آن ا

ف خ ویش ق رار ه ا را ه د ط مط رح ب ود ك ه بای د نظ ام آن ي فق د ت م ا امیتازات م بنابراین به این نتیجه مي . دادیم مي و امیت ازا ظ واهر ط ي رسیم كه فق د ا

ت ن . مدنظر نیس ي انسا و معنو و تحول روحي غییر ك انقالب ت ت كه ی ها اسي م ي را مي و ب ه پی روز ه م سازد و م و ای ن بزرگت رین ت رین چه ره رس اند

در چه ره س وم و برزگت رین افتخ ار انق الب اس المي م ا نی ز ت انق الب اس ن در انسا و روحي دروني غییر ت كه ت هاده شده اس ت ن ي ماس .ها

Page 34: binesh va niayesh

٣٤

د در ن ش ما ف ای را ت ش ری در مل ن انق الب ش اهد بودی د ك ه رودنی ا س ابقه ي در ه یچ كج ا دروني بوجود آم د ك ه و تحول غییر بزرگترین ت

ت س ش ما انق الب . نداش و ب ا انق الب مق د در نظ ر بگیری د دیگ ر را ي ه ادر ه یچ . اسالمي ما مقایسه كنید ت ما بوج ود آم د در مل و تحولي كه غییر ت

دنی ا س ابقه نداش ت ي ت، هنگ امي ك ه م ي كج ا ن ه اس ن ب ه بینی د میلی و ه ا انس ان ت م ي ها مي خیابا د ها و ب ه اس تقبال ش و ریزند ص ن هم ه اخ ال رون د، ب ا آ

دنی ا ب ي در و ایثار ك ه ت پاكي ي ك ه ب ه ش ما م ي . نظی ر اس دانی د ای ن اف رادن گلول ه م ي ها مي خیابا و سینه خ ود را س پر ه ا ع ده كردن د، ریختند ي از آن ا

ت ش یدند، پو كفن مي ت نام ه م ي وص ی د ها و ای ن چن ین ب ه اس تقبال ش نوش تند ن . رفتند مي ي نداش تند ها از هیچ این انسا س جز خدا انتظار دانی د ش ما م ي . ك

دسته وابسته به حزبي یا ها گروهي نبودند كه این ي یا ت حزب ي . ا ه ا منفع اینطبق اتي نداش تند ت ك ر نم ي. نداش تند، منفع ك مب ارز یعن ي ف ت كردن د ك ه ی ا

طبق ه و درگرفت ه، ي م ي طبق اتي دیگ ر بجنگ د، ت ا ب ه ا طبق ه خواه د علی ه وارد مب ارزه ش ده باش ند دیگ ر طبقه طبقه علیه ك و مصالح ی طر منافع . خا

كرها نم ي ت ما از این ف ك چی ز م ي مل ط ب ه ی ن مب ارزه ك رد، فق و آ اندیش ید ي نداش تند از هیچ . اهللا بود سبیل في و از ه یچ چی ز انتظ ار س ما تص ور ش . ك

ن ن روزهایي را كه میلیو ن كنید آ در خیاب ا ه ا س ینه خ ود را س پربال ها نف ر ن روز هیچ . كردند مي در مخیله خود تصور م ي در آ س ك رد ك ه حت ي ب ه ك

داش ته باش د؟ حت ي از ام ام ي از كس ي كترین انتظ ار ي برس د؟ ك وچ پی روزه ا مب ارزه م ي داشته باش د؟ آن ي ت انتظار طر ام خ دا، ف ي كردن د ام ا ب ه خ ا

د را ریش ه سبیل و فس ا ظل م كشند ت ا ت را به زیر ب طاغو ك ن كنن د، ت ا اهللا، تا ظلم نمایند و د ت اسالمي را جایگزین فسا ي نداش تند . رسال دیگ ر ف در . ه د

ت كن ی ا بهداش ت زی ادتر ی ا مس ك ر پ ول زی ادتر ی ا امتی ازا ن روز ب ه ف آو این خواسته . نبودند كار ي انق این اف در . الب بوج ود آم د ها بع د از پی روز

و ب ه ای ن م ردم ه ر ن ضر بود كه به این كارگرا ت حا طاغو ن روز رژیم آه ا بری زد ب آن ي ب ه جی و پ ول بیش تر ي بده د ت ب ه پ ول . نوع امتیاز ام ا مل

ي نمي ضي نبود، چیز گ ب ه ص حنه را ي ب زر طر خ دا ط ب ه خ ا ت، فق خواست مي د ها و این چنین به استقبال ش ت آمده بود .رف

ن ش هریور، م يدر می دا در روز هف دهم ش و هدا د دانی د ك ه ب یش از ي، كس اني ك ه و ب ه احتم ال بس یار ق و درغلتیدند ت د ها ك ش هزار نفر به خا

ن بودن د دن د اس رائیلیا دا گلول ه ق رار ف ن را ه د داخ ل . این ا كس اني ك ه گلوله بستند هلي ال مردم را به رگبار و از با و نیروها آمدند زی را . كوپترها

ن ارتشي ض ر نب ود ك ه بجنگ د ستو ها روبرو ش ده ب ود حا هنگ امي . كه با آن

Page 35: binesh va niayesh

٣٥

ن مي ي فرما ي به سرباز گلول ه را بگش اید، س رباز كه افسر دهد ك ه رگب ار ن م ي. كن د امتن اع م ي و فرم ا ت فرمان ده س رباز ب ه ا و هف تی ر خ ود را ده د

و مي مي ف كشد و را ه د و امتناع كرد ا و ا د دا ن گوید كه اگر بار سوم فرماكب اره . دهد رار مي گلوله ق ت مسلس ل، ی در پش درج ه ١٨٠این س رباز نی ز

ك رگب ار ب ر زم ین م ي م ي و فرمان ده خ ود را ب ا ی فرمان دة . ان دازد چرخ د هید گلول ه ش ض رب ت س رباز را ب ه داش دیگر ق رار ف طر در ي كه دیگر

دقیق ه ح دود . كند مي دقیق ه ی ا ن یم ك ض شاید ی نف ر از ٣٠ نف ر، ٢٩در عرو افس ن درم يس ربازا ن خ ود و خ و ك ن ب ه خ ا ت . غلتن د را ط اغو خب ر ب ه

ن مي و این چنین به جا درگرفته داخلي ن ارتش نبرد داخل ستو در رسد كه ن م ي . اند هم افتاده و فرما ن ا و س تو ي ببرن د ن را ب ه كن ار ده د ك ه ای ن س تو

ن ط اس رائیلیا ي توس ن به احتمال قو ن بشود، كه این ستو ي جایگزین آ دیگرن ك ه ع ده ش د، اداره م ي چن ا و هم ن روزگ ار ب وده در آ ي از ش واهد ان د، ا

در ارتش ما كم و مویي كه گ چهره ت مي كساني با رن اند، جنگیده نظیر اسگلوله مي و بي .بستند رحمانه مردم را به رگبار

ن را م ي ت گ ویم ك ه بدانی د ارت ش نی ز ب ا م ردم نم ي این سخنا خواس ي از افس را . بجنگد و ع ده كثی ر ن درج ه س ربازا و ن، از بط ن هم ین ن دارا

و امتن اع جامعه برخاس ته كش ند ن خ ود را ب ض ر نبودن د ك ه ب رادرا و حا ان د ت م ي . كردن د م ي ط اغو گ ر ت م ي ا و حمای ت ك ه ارت ش از ا كن د ب ه دانس ت وجهي نمي هیچ ت، . گریخ دار نیس وفا و س كرد كه این ارتش به ا و احسا ا

و حت ي افس راني ت ت پیوس ته اس ت از ای ن ارت ش ب ه مل را ك ه ب ه متابع ي مي ن تیرانداز ت، فرما گلول ه م ي طاغو و دهند این چن ین ب ه رگب ار بندن د

درمي ي م ي . آورند از پا ت ب ا م ردم اگر ارت ش چهارص د ه زار نف ر خواس ن ب ه راه م ي ي خ و دری ا ت بجنگد ت . ان داخ هید، شص د ه زار ش ه زار، هفت ا

ت ي نیس د ه زار نف ر . چی ز ت انق الب ش اید هفت ا ط ول م د ت در د ها ب ه ش و گ ي، ي ب ه ای ن بزر و كش ور ت، ي ب ه ای ن عظم در بع د رس یده باش ند ك ه

ت ت، بس یار ن اچیز اس ت ك ه بجنگ د، ارت ش نم ي . ارتشي یه این ق در خواس ت ت پیوس .ارتش به مل

ي را مي هر، در همین روز هفدهم شهریور، مرد بینی د از جن وب ش ن وا ت د در حرك د ت زی ا هدا، ب ا س رع ن ش ي می دا ن ب ه س و وا در د و ت، اس

و : پرس د بین راه از كسي م ي ك ي از ا ت؟ ی هدا كجاس ن ش ن ژال ه، می دا می داو چ را : پرسد مي ي؟ دار ضطربي؟ چرا اینق در عجل ه ي مرد چرا اینقدر م او م ي م ي ي؟ ا هدا ب رو ن ش ت : گوی د خ واهي ب ه می دا د ها ي ش م ن ب ه س وت من غسل كرده روم، مي وصی و مي نامه نوشته ام، ودت ر خواهم هرچه ز ام

Page 36: binesh va niayesh

٣٦

دقیق ه ن ب ود ش اید چن د و ای ن م رد حت ي نگ را ت نای ل آی م، د ها ب ه افتخ ار ش د ! تأخیر كند ت نایل نگرد د ها و به افتخار ش گم كند چنین مردم ي ! یا راه را

كیل ن ای ن س رزمین را تش هیدا د ه زار، ك ه ش ت هزار، هفتا بودند این شصطبق اتي خ . دادند ي ی ا د ت یا مص الح م ا طر امتیازا ها به خا ود ب ه ص حنة این

گ نیامدند ه ا . جن وج ود آن در و تق وا ص، پ اكي دنی ا خل و ك ن، ی دنیا ایما ك ی .خروشید

ن در هما ي دیگر ن ت مي جوا د ها ن شهدا به ش ن میدا دوس تا و رس د، ن م ي ج نش ا در خ ار و گرفت ه بودن د و را س ا ك ي م ا ع دن د دانش جو ای ن . دا

ن م ي ن برومن د را نش ا گ ج وا ف هدا ه د ن ش در می دا دن د ك ه لول ه ق رار دان م ي مي و خ و ك و ب ر خ ا ي خ ود را متمرك ز . غلت د گیرد آنگ اه هم ة نی روي مي مي و بر پا ي آورد كند ت بجا د ها ن از . ایستد تا نماز ش هنگامي كه خ و

ت خ ود را جم ع بدنش مي ي بایستد، تم ام ق در ت ندارد كه بر پا و قدر ریزد ت ت ا خ ود را ب ر س ر پ ا نگه دارد ت ا چن د لحظ ه نم از ت را ك رده اس د ها ش

ي آورد ي مي . بجا ت را به جا د ها ت ش گلول ه هنگامي كه صال آورد، رگب ار و م ي ي ب ر ا ك م ي دیگر و را ب ر خ ا و ا ت م ي وزد د ها و ب ه ش رس د، ان دازد

ت ي ب وده اس ت ج ار د ها چن ین ج واني، ب ا . درح الي ك ه ب ر لب انش نم از ش دنیا نظیر ندارد در ص، و اخال در توانی د نظی ر شما نم ي . چنین پاكي و را ا

ك از انق الب ي ع الم پی دا كنی د ه یچ ی و ه یچ كج ا گ ر انق الب م ا ب ه . ه ا ادر م ردم م ا و تح ول نفس اني ب ود ك ه غیی ر ي رس ید نتیج ه هم ین ت پی روز

.بوجود آمدن روزگار، شما مي در آ ج ب ه دانید كه هنگامي كه بیمارستاني احتی ا

و مال ج به پتو ت، احتیا داش ج به غذا ت، احتیا داش دیگ ر دارو ي و چیزها فه كي مي كه اعالم كوچ ض آن ت به مح ج ب ه داش ن احتی ا ن بیمارس تا د ك ه ف ال دا

كب اره م ي دارد ی ت از دارو ت س یل جمعی ك س اع ض ی در ع ر دیدی د ك ه ن سرازیر مي ي این بیمارستا و هر كس ي ه ر چ ه سراسر شهر به سو شود

ن هدیه مي ي بیمارستا ط ی . برد دارد برا ص حت ي كس اني بودن د ك ه فق ك ق رن به هدیه مي ي بیمارستا ن را برا كب اره آسپیر ت ی ك س اع س از ی و پ بردن د

ن پر مي ي بیمارستا ي انبارها دیگ ر ن مجبور بود كه اع الم و بیمارستا شد، در كند كه، كر مي صا ت؛ از شما تش س اس ي مردم ب ي م ا پ ر كنیم، ا انباره ا

ت .شده است شما شاهد بوده ي تظاهرا ن روزها در هما گ، مردم ي اید كه ب زر

ن در كنار خیابا ي خانه كه درها داشتند، طول مسیر خانه ي ي خ ود را ها ه اداش تند، ب از م ي گ ر غ ذایي داش تند، كردن د، ا گ ر آب ي در ق رار ا در كن ار

Page 37: binesh va niayesh

٣٧

ب، م ي گ ر ش گرس ته باش د، ی ا تش نه باش د، ی ا ا ي گ ر رهگ ذر دن د ك ه ا دات بتواند استفاده بي كانا ك ه اس م كسي بخواهد بخوابد، از این ام ن آن كند، ب دو

و را بدانند، و را بشناس ند ا ك ه ا ن آن و م ي . ب دو ت اس تفاده ا كان ا آم د از ای ن امدنب ال ك ار خ ود م ي مي و ص بح زود ب ه ت كرد و . رف ص ه ا نتیج ه اخ ال این

ت ن . ایث ار اس ن انس ا درو در ت ك ه ه ا چیزه ایي اس و تح ول این غیی ر ه ا تدر نیم ه شناسم ك من جواناني را مي . آورد بوجود مي و ه ن ب، ب ا ن ا ي ش ه ا

ي جنوب شهر سر مي خرما، به محله و به فقرا مي ها ی ا حت ي . رسیدند زدند و عم ده ه ا حت ي، ب رنج را ف روش بیشتر بگویم، شاهد بودید كه تجار ب ازار

ن مي ن م ي كیلویي یازده توما ت توم ا و كیل ویي هف س عي . فروختن د خریدن د ت مي ضافي كردند كه از این قیم ي ا ت ها ورن د ت ا ب ه مل ي بیا بر خ ود فش ار

وارد شود ي در نیمه . فشار كمتر ي شما شاهد بودید كه د ب، عده زی ا ي ش هات م ي و نی از م ي مناج ا ي خ ود راز و ب ا خ دا ب كردن د نمودن د، نم از ش

ك مي مي ن انبی اء خواندند، اش دام ا ت ب ه دس ي انقالب ي پیروز و برا ریختند .شدند و اولیاء مي

ها نمونه ه ور رس یده ها این ظ ت م ا ب ه د ام ك اف را كای در ی ت كه یي است ك ه انق الب م ا را ای ن چن ین ب ه و تحول نفس اني اس غییر و همین ت ت، است نخورد، ارت ش كس گفتم ارتش ش ن كه چنا ال هم وا ت، ي رسانیده اس پیروز

و اگر مردم ما مي ق شد ت ملح در مقاب ل به مل ت س الح خواستند كه به قدرو ب ا ا ن ارتش بایس تند ت كش ته م ي ه ا م ي رت ش بجنگن د، میلی و و بایس دن د دا

ط ول م ي سال و ب ا ای ن . انجامی د ها ب ه ت ام ا ش ما ش اهدید ك ه ب ا ای ن س رعت، ي م ي عظم درون ي . رس د انق الب ب ه پی روز و تح ول غیی ر ای ن، نتیج ه ت

ن در انسا ت كه كته اس و این، بزرگترین ن ت ي ما بوجود آمده اس ت ها ي اس ان افتخار مي كه انقالب ما به ت ك ه انق الب آ و این بزرگترین علتي اس كند،

ت ك ه ي اس و ای ن بزرگت رین اث ر ي خواه د رس انید، م ا را ب ه پی روزت و ش ما مطم ئن ابرقدر در مقابل انقالب ما به زان و خواه د كش انید، ها را

دارد، وج ود ت م ا در مل و تح ول نفس اني غیی ر ن روز ك ه ای ن ت باش ید ت ا آدر مقا طئهانقالب ما ت نخواهد خورد بل هیچ تو كس و هیچ ابرقدرتي ش ي .ا

ن ي ش ما بی ا گ ي ك ه ب را ت بزر س ما بر اثر همین خاصی انقالب مقدت كردم، از تمام انقالب ت، برت ر اس دیگر ممت از اس ي ي كشورها ك ي . ها ی

ن ب ود ك ه ای ن انق الب، ي ش ما ذك ر ك ردم هم ا ت بزرگش كه برا از امتیازاط به ق ت سالح، فق ن قدر ت بدو د ها ت ش ت ایثار، به ق در ن، به قدر ت ایما در

و اگر مي ي پیروز شد، الجب ار ب را ت كه با ارتش بجنگد ارتش نیز با خواسن در نتیج ه میلی و و ت بجنگ د ن خود محبور بود كه با مل ت از جا ه ا محافظ

Page 38: binesh va niayesh

٣٨

و از . شدند نفر كشته مي ن ب ود، مثل انقالب الجزایر ك ه جمعی تش ن ه میلی وت الج ن جمعی ت رس یده نه میلیو د ها و نیم به ش ن ك میلیو ان د ت ا انق الب زایر ی

ها پیروز شد در نظ ر بگی ریم از ای ن بیش تر انقالب. آن دنیا را كه دیگر ي هات در مقاب ل بزرگت رین درحالي كه سي . اس ت این كشور ن جمعی وپنج میلیو

ت د هزار شهید م ي ها، ابرقدر ت تا هفتا ط بین شص و . دهن د فق گ ت ب زر عل ن اساسي، ن س یطره آ ت ایما و قدر ت روح س ما قدر در انقالب مقد بود كه

ن را و قل وب س ربازا ن ب ود ك ه ارت ش را و ایم ا ت روح و این ق در ت، داشدرم ي ت تس خیر ي قل بش تس خیر م ي تح و هنگ امي ك ه س رباز ش د، آورد،

ت قرار م ي اسلحه دراختیار مل ت اش نیز داری د؛ . گرف و راه د بن ابراین ش ما ك ه ب ا را كي این و آت ش ب ا ارت ش ی ا ب ا ی ت س الح ي، ب ا ق در د و م ا ك ي ه فیزی

ب، و قل ت روح ك ه ب ا ق در وم؛ این د و راه روح س رباز را س رباز بجنگی د، و . مسخر كنید ت آت ش خ ود وج ود خ ود، ب ا هم ه ق در آنگاه س رباز ب ا هم ه

دراختیار شما قرار مي و ب ه . گیرد اسلحه خود، وم ب ود د انقالب ما از ن وع ب به پ ي رسیداین سب .یروز

گ اه و مثالي كه ك نمونه دوس تانم ذك ر م ي در ی ي در ك نم، گ اهي ب را ن ب ه پ یش م ي گا ف تظاهركنن د ت كه، ص فو و رفت ه تبریز اتفاق افتاده اس ان د

ت را سد م ي ي تظاهرا ن جلو كریا ي از لش ك ارتشي با تعداد وازده تان كنن د دگلوله را مي و نفر از جواناني را ك و رگبار د و ف گشایند ي صفو در جلو ه

ت مي ت مي كرده حرك د ها ك ش ي . اندازند اند به خا در جل و دین ي ك ه ك عالم یت مي ف حرك و س ینة خ ود را كرد، عمامة خود را از سر برم ي صفو دارد

ك مي و رگب ار چا ك نشس ته بودن د ي تان ن سربازاني كه بر رو و به هما زند ن گشوده بودند، به هما ن : ده د ك ه ها ن دا س ر م ي گلوله را ي س ربازا گ ر ! ا ا

كش انید، از ش ما خواس تارم ك ه مي ن ب و خ و ك ن را به خ ا خواهید این جواناو ای ن پیرم رد روح اني ای ن ن را، كافید، بع د س ینه جوان ا ول سینه مرا بش ا

دا م ي ب ا ن ب ا س وز، از ت ه قل ن چن ا ن را آ كن د ك ه س ربازاني ك ه ب ر س خنات د ها ن را ب ه ش و ج وا د و ك نشس ته بودن د ي تان ب رو رس انده بودن د منقل

ك مي ي تان و از رو س ه ا پ ائین م ي شوند و لب ا ي خ ود را م ي آین د و ه ا كنن د ت محو مي ف جمعی ك ب ه وارد صفو وازده تان د دقیقه ض پنج در عر و شوند

درمي ت ف مل درمي . آید تصر ف ك به تصر وازده تان د و شهید، د آید كه ب ا با دل ق وا نم ي و تع ا ن نظامي ك توانی د حس ا هیچ قانو و ی ك وازده تان د ب كنی د

ن ت ایم ا كه قدر درآید، جز این ف شما و شهید به تصر د ط با ن ارتشي فق ستوه ا خ ود و آن ها را تس خیر نم ود ك كرد، روح آن در ن را ب سربازا و ایثار قلض پ نج در ع ر ه ا ي آن و نی رو ك وازده تان د و بن ابراین ت پیوس تند، ب ه مل

Page 39: binesh va niayesh

٣٩

ت آم د ب مل گ ر كس اني س رباز . دقیق ه ب ه جان گلول ه ق رار ا ف ن را ه د اگلول ه را م ي س خ ود رگب ار دف اع از نف ي دن د، س رباز مجب ور ب ود ب را دا

ك م ي ن نف ر مس لما ب ه خ ا و ه زارا گ ر م ي بگشاید و ا دن د خواس تنتد ب ر افتاط ش وند، مس لما م ي ك مسل وازده تان ت اس لحه س نگن د ي بایس و ق و ت ر از ت ر

ك د مج رب ه ا م ي اسلحه تان دی ده ت داش نتند ب ا اف را ك ر، تع یلم ت ر ت ا بتوانن د ی درآیورن د ف ك را ب ه تص ر وازده تان د و ت بدهن د كس ن ارتش ي را ش . س تو

ن تأثیر م ي ب بر سربازا و قل ت روح در اختی ار بنابراین قدر ه ا را و آن كن د درمي ت ي مل و این چنین پیروز ن مي آرود ت ایرا ب مل .شود ها منصی

كوهمند گیریم كه بزرگترین ام بنابراین نتیجه مي ي كه انقالب ش تیازت ت م ا ب وده اس در مل و تح ول نفس اني، غیی ر ت ت داشته اس ن . اسالمي ایرا

ت ت را به ابرقدر ضربا و تحول نفساني، بزرگترین غییر وارد این ت ه ا نی ز داشتند، جز با این عامل جدید ك ه ها با همه چیز آشنایي ت، زیرا آن كرده اس

وارد نبرد شو ت كساني كن اس ب خ ود چگونه مم و س ربازاني را ب ه جان ند ه ا را، ت ك ه روح آن ك تن اس ي كنند؟ چگون ه مم كه تیرانداز ن آن كشانند بدو بب را تس خیر و قل ه ا را، تس خیر كنن د؟ هنگ امي ك ه ش ما روح را، ب آن قل

و این معجزه دارد؟ دیگر اسلحه چه فایده در انق الب م ا كردید، ي ب ود ك ه ات ظهور پیوس .به

و و بنابراین ارزش غیی ر ت كه ت ن چهرة سوم انقالب اس تحول، همات هاس در انسان س، ای ن ما آمده . تحول نفساني ت این انقالب مقد ایم تا به قدر

ن در انس ا و تح ول نفس ي را غیی ر ن را تس ریع ت ه ا ب ه ح د كم ال برس انیم، آن . كنیم كاملي انس ا در این سیر ت گ س ما، جهشي بزر ه ا ب ه این انقالب مقد

ض ي مدینه فا ن له به شمار ميسو و ام ام زم ا ي ب ه انتظ ار لحظ ه )ع ج (رود، ان ب انس ا در قل و تحولي كه باید غییر دروني، این ت ت ال ت كه این تحو ه ا اس

ه ور كن د ظ و بتوان د ن . بوج ود بیای د، ب ه ح دكمال خ ود برس د ت ا ا ام ام زم ات ظهور اس و به هیچ. منتظر ت نم ي ا ت خ ود ل ذ و آس وده . ب رد وجه از غیب ا

تنخوابی د ت. ه اس ن اس و نگ را ت. ا ت اس و ناراح ي. ا و خ ونریز و ا ه ا ت ت جنای و خیان و س تم ه ا ظل م و و ن اراحتي ه ا و ه ا ه ایي ك ه ب ر م ردم

ضعفین عالم م ي ومست و هم ه را مش اهده م ي محرومین و رن ج گ ذرد، ا كن د كنجه م ي م ي و ش و م ي. بین د ب رد و ا ه ور كن د ظ خواه د ك ه هرچ ه زودت ر

د ر و فس ا ظل م ن ریش ه ي آ د را ب ه ج ا دا و و ع دل ا از ای ن ع الم بران دازد ن . برقرار كند ك املي نرس یده اما انسا درج ه ت ن ي ما به آ و ها وج ود ا ان د ك ه

س و را تحم ل كنن د، بتوانن د نظ ام مق د د ا دا و ض م كنن د، بتوانن د ع دل را هو غیی ر در روزگار خود، ای ن ت داریم كه ظیفه و و ما و را بپذیرند اسالمي ا

Page 40: binesh va niayesh

٤٠

و تح ول تح ول غیی ر در ت در س ایه ای ن تس ریع نفس ي را تس ریع كن یم، ت ا و اجتم اع درج ه از نفس اني، هرچ ه زودت ر اجتم اع م ا ن دیگ ر، ب ه آ ي ه ا

ت كامل برسد كه ام ا حج و ت گاهي و آ ن )ع ج (رشد كی ه ب ر ای ن انس ا و ب ا ت ه ا و ه ایي خ ود را ك ه ع دل و بتوان د برنام ة ن ه ور بفرمای د ظ ت ای ن اجتماع ا

ط اس ال ض له قس و مدین ه فا دنی ا پی اده كن د، در ت ف مي اس ي را ك ه ه د ان ت خود عملي سازد انسا دس ت به ول تاریخ بوده اس .ها از روز ا

ن ریش ه شما مي و س تم از آ ظل م ض له، ك ه ك ن دانید ك ه ای ن مدین ه فات ت كن د خواس تة هم ه مل كوم ن ح د ب ر آ دا و و ع دل و از ش ود، ت، ه ا اس

ن كرین عالم قر ي چن ین مدین ه ها پیش متف ي، ب ه آرزو به انتظار چن ین روزضله ي مي فا ي ثانیه شمار ت، تم ام ای ن . كنن د ا ك را در مقاب ل تم ام ای ن تف ام ا ت ها، سیستم ها كسي كه م ي همة این ام ن، تن كرا توان د چن ین ها، همة این متف

ض له الی ل مدینة فا د و دی ث ت، ك ه تم ام احا ن ماس ي را پی اده كن د ام ام زم ا ان، گو ت م يگون ا ن را اثب ا و را . كنن د آ م ا مطمئن یم ك ه ای ن م ا هس تینم ك ه ا

ت نمي ن پوشیده ش ده اس گناها و روح ما، از ب ما بینیم، این ما هستیم كه قلك كن یم در وج ود مب اركش را در نیس تیم ك ه ت . و بن ابراین ق ا و از م ا غیب ا

ت كرده اس ت كرده.ن و غیب .ایم ، ما هستیم كه از ان م ي حجاب چ : به قول حافظ دم ي ك ه -ش ود غب ار ت نم هة جا خوش ا

كنم ي م ا بوج ود آورده غبار تن حجاب چهره . از این چهرة پرده برف ي برا او روح خ ود ج دا كن یم، ت ا ب خ ود ض خیم را بای د از قل ت، ای ن پ رده اس

ي م ي وج ودش را ك ه مث ل خورش ید س كن یم بت وانیم و مث ل . درخش د لم ادر هم ه وج ودش و ت ن اس ي ع الم متشعش ع ج ا خورشید تاب ا و هم ة زوای ا

ت ي هستند ك ه . اما كساني هستند كه كورند، چشم ندارند . اس دیگر ن یا كسان خ ود را بس ته ول ي چش ما دارن د، در نیس تند ك ه ن ور . ان د چش م بن ابراین ق ا

در خ الء بس ر . وجودش را ببینند و وج ود ا ت كه از نور این عالم محال اسد . برد مي ض محل م ي اگر خالیي بوجود آید، بنیا د، متالش ي این عالم م گ ردوج ود، ك وه م ي ت در پ اره م ي ه ا پ اره ش ود، ذرا ش وند مث ل پش م زده ش ده

ن داش ته باش د . گردند ها پراكنده مي آسما وجود و باید ت ت اس ن خلق این قانون مي و مثل خورشید تابا دارد وجود و ن وا : درخشد اما ب ه مص داق آی ه ق رآ

هم ك ختم اهللا علي قلب ك غش اوه ی وه، ی وعل ي ابص ارهم غش ا هم وعل ي س مع ب ضخیم، بر قل دی ده پرده و بر گ وش ها و ب ر ت ه ا ب ه ای ن . ه ا زده ش ده اس

ن ت ك ه ای ن انس ا ب اس وج ود ه ا نم ي سب ن را، ای ن توانن د ای ن خورش ید تاب اك كنن د در ك را، ن . مب ار ن ك ه ق انو چن ا دارد هم وج ود ن م ا در می ا و ول ي ا

وج ود نم ي ج دارد، اگر ه وا وجود ت هم ه م ي اذبه ن داش گ ر ق انو مردن د، ا

Page 41: binesh va niayesh

٤١

وجود نمي ن جاذبه ت این ساختما و ای ن ك وه داش و ه ا متالش ي م ي ه ا ش دند، ن ضا پراكنده مي همة این انسا در ف و نیز مانن د هم ین ه وا ها وجود ا گشتند،

در همه ن جاذبه، دارد و مانند همین قانو وج ود ي همیشه و برا ام ا ای ن .جا ب ضخیم بر قل دیده پرده و بر ي ما، وج ود ها ت ك ه ي ما م انع از ای ن اس ها

ك كنیم در و را ن . ا در می ا و دارد ض ور دارد، ح وج ود ولي بای د ب دانیم ك ه و س تمي ك ه م ي م ا زن دگي م ي ظل م و از ای ن هم ه و ای ن هم ه كن د، گ ذرد

ن ق كه ریخته م ي خو ي بناح كنجه م ي ش ود رن ج م ي ها و آم اده بی ب رد، ش ن د ن را ب ه زی ر طاغوتی ا و ای ن ه ور كن د ظ ت ك ه هرچ ه زودت ر ت اس فرص

ت كش اند، ابرق در ض عفین را، ب ر ب و مست ه ا را ن ابود كن د، مح رومین را، ت ببخش د كبرین ع الم ق در ن . مس ت ام ا ای ن م ا هس تیم ك ه بای د خ ود را ب ه آ

و را و ا ض م كن یم وج ود ش ریفش را ه كام ل برس انیم ك ه و ت درجه از رشد .بپذیریم

ن نم ي ه ور كن د ك ه مجب ور ش ود هم ة ام ام زم ا ظ خواه د هنگ امي ن دم تیغ بگذراند انسا ظهور مي . ها را از و هنگامي دنی ا ب ه ا كن د ك ه م ردم

و سیستم ت د اجتماعا كامل رسیده باشند كه فسا و ت گاهي، رشد درجه آ ن ها آت كوم ت و ح طاغو و و آ ها ك كرده باشند در م اده ش وند ها را فهمیده باشند،

د، خ ود را دا و و ش وند، ب ا ع دل و را بپذیرن د، تس لیم ا ك وتي ا ك ه نظ ام ملگ كنند .هماهن

در ای ن س رزمین شما تصور مي گ ر كس ي ام روز بخواه د كنید كه او ض ي خواهن د ب ود؟ ك ال و را ت مردم ما از ا د را اجرا كند اكثری دا و عدل

در نظ ر آوری د )ع(عل ي. حاش ا ي بزرگت ر . را و م يآی ا م رد در از ا ن ت وان مظهر اسالم، به ن ام رم ز ت به عنوا ت؟ كسي كه توانس گرف تاریخ سراغ ت پ نج س ال و به م د وجود، تجلي كند ن ها و بزرگترین میوة این ج ت انسانین ب ه ي عالمی ا و تحقق ي، ب را ط ور عین ي د خویش را ب ه دا و ت عدل كوم ح

ت برس اند ك . اثب ا در و را دیدی د ك ه م ردم روزگ ار ا كردن دام ا و ب ه . ن ب ا ات برخاستند گ. مخالف و مب ارزه . ه ا ب ه راه انداختن د جن مگ ر . ه ا كردن د ب ا ا

گ پی امبر نبودن د؟ پ رچم و زبی ر از اص حاب ب زر دار اس الم نبودن د؟ طلحه ن كس اني بودن د ك ه عل ي ت )ع(این ا و بیع و ب ا ا را ب ه زور ب ر منب ر نش اندند

ور علي . كردند د ت از دیدند كه با ع دل متالشي )ع(اما به سرع شدند، زیرا و نمي د ا دا ت. توانند زندگي كنند و گوار اس ت، نا ت اس .سخ

در جلسه شما شنیده و زبیر طلحه ي با علي اید كه گرد م ي )ع(ا و آین د ط خیمه روشن بود وس در ن جا شمعي و زبی ر ب ه . در آ طلح ه هنگ امي ك ه

ي اش اره م ي ت فرد و امتیازا و ت م ي ف و )ع(كنن د، عل ي مشائل شخصي كن د

Page 42: binesh va niayesh

٤٢

ض مي . نماید شمع را خاموش مي ها اعترا چرا شمع را خ اموش : كنند كه آنداریم ي؟ ما با تو سخن درب ارة ام ور : گوی د م ي )ع(عل ي ! كرد ن ج ا ك ه ت ا آ

داشتید كه از ن ور ای ن ش مع اس تفاده نمائی د مسلمین سخن مي ق ام ا . گفتید ح كه از روش ني ای ن پردازید اجازه ندارید هنگامي كه به مسائل شخصي مي

ك استفاده كین د درس ي ب ود ك ه عل ي . شمع كوچ ه ا م ي )ع(ای ن ت ب ه آن خواس داش تند، م ي . بده د و زبی ر انتظاره ا ت برس ند، طلح ه كوم خواس تند ب ه ح

ك ر م ي مي ب كنند، ف ي خود كس ت بسیار برا ه ا خواستند امتیازا كردن د ك ه آنت علي ت راس دس و پ ت چ دس ي و علي )ع(وزرا ت مي)ع( هستند الم ال آید بی

ها مي ت آن دس و علي مسلمین را به و م ي )ع(سپارد، ه ا بگوی د ت ب ه آن خواس ك شمع نمي ت . گذرد بفهماند كه حتي از ی ت ك ه بی ض ر اس الم ال چگون ه حا

ن روز م ي ي آ ه ا بس پارد؟ از ف ردا ت آن و زبی ر مسلمین را بدس طلح ه بینی د ور عایش ه جم ع م ي د گ جم ل را ب ه راه م ي ب ه و جن و چ ه ش وند اندازن د

ت ت جنای و خیان ي ها و خونریز !آید ها كه بوجود مي ها ت )ع(بیشتر بگویم، علي ت سال خان ه ٢٥ مد س ال ٢٥نش ین ش د، م د

درح الي ك ه بزرگت رین رهب ر اس الم، رم ز در ك نج ان زوا بس ر ب رد، ق ب ود ط ن ن ا و ق رآ ت، س را كس ي ك ه م ي . انسانی ت مق د ت ای ن رس ال توانس

دیگر س و ان زوا بس ر ب رد ٢٥ي پیاده كند، بهتر از هر ك ت كو در س . سال ظیف ه نم ي و س و احس ا و ای ن چرا چن ین ك رد؟ آی ا ا ن بیای د ك رد ك ه ب ه می دا

ن بدر بب رد؟ آی ا عل ي ت از میدا ضرب ك ن را به ی ت )ع(دشمنا وحش از كس ي ت؟ به ه یچ ت از كس ي نم ي )ع(عل ي . وج ه داش و از زی ر ب ار مس ئولی ترس ید كل عل ي ا. كرد شانه خالي نمي ت )ع(ما مش در ای ن م د س ال ٢٥ ای ن ب ود ك ه

ت و مي . طرفداراني نداش ن ا ت كه این انسا و را تحم ل دانس د ا دا و ه ا، ع دل و چن د نف ر نم ي ن فارس ي ي، س لما كنن د، ج ز عماریاس ر، ابوذرغف ار

ت ي از عل ي انگش دیگ ر س ي نم ي)ع(ش مار، ك طرف دار س از . ك رد حت ي پ ت نب ي در س قیفه ه، هنگ امي ك ه ع د )ص(اك رم وف ا ه اجرین و م ي از انص ار ا

كر را برمي جمع مي و ابوب ي به سراغ عل ي گزینند، عده شوند رون د م ي )ع(اق خ ود را نم ي ك ه چ را قی ام نم ي ي؟ چ را از زیرب ار كني؟چ را ح گی ر

ت شانه خالي م ي ه ا م ي )ع(كن ي؟ عل ي مسئولی در ج واب آن گ ر : فرمای د ك ه ان م ن ت م يش دند، قی ام نف ر م ي ٢٥طرف دارا دس ت را ب ه و خالف ك ردم

س اسالمي را پیاده مي مي ت مقد و این رسال ت ك ه اما مي. نمودم گرفتم دانسطرفدار ندارد ٢٥ گي را نداشتند ك ه عل ي . د ن روزگار این آما را )ع(مردم آ

و مجب ور م ي و ا ت، تحم ل كنن د د اس دا و س ال ٢٥ش ود ك ه كه مظهر عدل ت . نشین شود خانه از ن اراحتي . دار ب ود ل بش جریح ه س ال ق ٢٥در ای ن م د

Page 43: binesh va niayesh

٤٣

كنجه و ش ه ا م ي مسلمین ت رن ج م ي ه ایي ك ه ب ر آن درد م ي رف . كش ید ب رد، در دل ش خ وش باش د، داش ته باش د، و راحتي ن نبود كه روزگار آرام چنا آن

ي نم ي . اش آرمیده باشد خانه دیگر و كار كن د ا ت ب س ال ٢٥بن ابراین . توانس ت م ي كو ت م ي س ال ٢٥ت ازه بع د از . كن د س بینی د، هنگ امي ك ه ب ه خالف

ك مي و شمشیر مي رسد، نزدی وستانش علیه ا د .كشند ترین ه ا ه ر ب ر پیش اني آن ي م ج از كساني ك ه ج ا شش هزار نفر از خوار

داش تند، علی ه عل ي ن را از حف ظ ه ا ق رآ و اكث ر آن شمش یر )ع(پینه بسته ب ود ن روزگ ار نم ي بنابراین م ي . كشند مي و توانس بین یم ك ه م ردم آ ت كوم تند ح

ت اس المي را تحم ل كنن د كام ل نرس یده بودن د . رس ال درج ه ت و . ب ه رش د گ اهي نداش تند و . آ ه ا بوج ود نیام ده ب ود، در آن و تح ول نفس اني غی ر ای ن تو عل ي را نم ي)ع(بن ابراین عل ي ب خان ه )ع(پذیرفتن د نش ین ب ه هم ین س ب

.شود ميت ي اس ن ما نیز چنین حقیقتي ج ار ي . در زما ه د ض ر )ع ج (ام ام م حا

درج ه ن د ما ب ه آ ت، اما متأسفانه افرا و رفتار ماس ب اعمال ت، اما مراق اسكامل نرسیده و ت و را تحم ل كنن د، بتوانن د از رشد د ا دا و اند كه بتوانند عدل

و را پی اده كنن د و را تحمل كنن د، بتوانن د نظ ام اس المي ا در . نظام اسالمي ادی ث ش نیده ي كاركش ته گوین د سیصدوس ی ای د ك ه م ي احا دره ا زده نف ر از كا

ه ور بفرماین د ظ ت بوج ود بیای د ت ا ام ام الزم اس و پرهیزك ار م ا . متق ي و از خان ه. منتظ ریم ك ه ای ن سیصدوس یزده نف ر بوج ود بیاین د نشس تن

ن، نمي و م دبر بوج ود آورد خوابید و م دیر و مؤمن ي متقي در ن كا در . تواكش خالل این انقالب ن رزهها، این مبا ها، این كشم ك چنین انسا ي، ی ه ایي ها

ن. آید بوجود مي ي را، قطع ه انسا ه ا بتوان د كش ور ك از آن ي هایي ك ه ه ر ی اد دا و س ع دل ت اداره كن د، براس ا درس و از ای ن س رزمین را اداره كن د

ت. اداره كند .امام منتظر این سیصدوسیزده نفر اسه ا شما مي ك از آن و دانید كه ای ن سیصدوس یزده نف ر بای د ه ر ی فقی ه

و مجتهدین بسیارند . مجتهد باشد و . در روزگار ما عدة فقها ول ي بای د فقه ا و بازهم مي ي را اداره كنند، در مجتهدیني باشند كه بتوانند كشور دانی د ك ه

ت دول ن، كساني كه اهل اداره روزگار ما از ول ي مردا دن د، اند، مدیرند، زیاو مجت و پرهیزكار نیستند، فقیه ن متقي باید آنقدر پیش ب رویم . هد نیستند اینا

ت دول و پرهیزك ار ش وند كه ومتق ي و فقی ه ه د ن م ا مجت ف . م ردا ط ر و از گردن د ت ا ت و مدیری ت دول و ي و فداكار دیگر مجتهدین ما نیز اهل مبارزه ك ي اداره ی الزم ب را ت ي تم ام خصوص یا دارا ي ك ه سیصدوس یزده نف ر

ت بوجود آیند ن بو . كشور اس ه ور هنگامي كه اینا ظ ت جود بیایند، امام حج

Page 44: binesh va niayesh

٤٤

د م ي م ي دا و دنی ا را پ ر از ع دل ه ا ك آن و ب ه كم هنگ امي ك ه . كن د فرمای د ك ه بلن د م ي و از م د ا كی ه م ي فری ا د ش ود، ب ه خان ه كعب ه ت و فری ا كن د

س م ي . »المنتقم اناالقائم«: آورد برمي ك دنی ا م نع در سرتاسر و ي ا ش ود و ندادنیا ف طرا ن راهش از همه ا و سرازیر ميو مشتاقا ي ا .شوند به سو

ي اداره دره ا كنن ده البت ه بای د بدانی د ك ه ای ن سیصدوس یزده نف ر كاط سیصدوسیزده نفرن د . هستند و فق ن ا طرفدارا ت كه ن معني نیس ن . به آ این ا

كتي را اداره مي ي هستند كه امور ممل ي قو و كاردها گ . كنند مسئولین بزرن روزگ ار هم ة م ردم، هم ة مح رومی در آ ن اما دنی ا، ب ه آ ض عفین و مست ن

گ اهي رس یده و آ س م ي درج ة از رش د و را لم وج ود ا و مث ل ان د ك ه كنن د وجودش مي ور شمع د و سیل پروانه به ف گردند و اكن ا ف طرا آسا از همه او س رازیر م ي ي ا درج ه از رش د . ش وند ع الم ب ه س و ن دنی ا ب ه آ م ردم

ي موجود خسته شده اند كه از تمام نظام رسیده و غ رب، از . ن د ا ها از ش رق ت كوم ت همه ح طاغو دارن د ك ه ها، بریده ها، از همة گي د و بن ابراین آم ا اند

در راه ش وج ود خ ود و ب ا تم ام دهن د ت ق رار در اختیار امام حج خود را ي م ي ط سیصدوس یزده نف ر ب ه . كنن د ف داكار كنی د ك ه فق بن ابراین تص ور ن

ض ی ج ز ع ده. خیزن د حم ایتش برم ي غر ي قلی ل ك ه م كبرین ا ن عالمن د، مس تك م ي و را لبی ي ا و م ي عالمن د، بقی ه ع الم ن دا دنب ال ا و گوین د، ب ه رون د

و نمي گفتم ا ن كه چنا دم تی غ بگذارن د هم گ ر ق رار . آید كه همة م ردم را از او هم ه مخ الفین خ دا را ن ابود كن د، ای ن ن ن ازل ش ود بود كه بالیي از آسما

ت خ دایي ب ود ك ه ه ر لحظ ه اراده ن در ق در در زم ا ن ك ه چن ا بفرمای د، همن ن وح )ع(موس ي در زم ا در )ع( ك رد، د، دا ن انج ام دیگ را ن در زم ا ك رد،

و ض دانقالب و هم ه ن ن ازل كن د ن م ا نی ز چن ین بالی ي از آس ما زم ات و ابرقدر ن ت طاغوتیا و صهیونیس ام ا فلس فه خ دایي . ها را نابود نمای د ها

ت .این چنین نیسگ م ي ي ب زر ت كن د، نخواه د ك ه انس ا خ دا د كن د، ه دای ه ا را ارش ا

و هم ة ای ن ت و هم ه ای ن مب ارزا و تح ول نفس اني بوج ود آورد، غیی ر تت م ي انقالب طر ص ور ي . گی رد ها به ای ن خ ا گ ر ق رار ب ود ك ه خ دا زی را ا

ظیف ة ای ن و و هم ه مخ الفین را ن ابود كن د، آنگ اه ت بیای د گ با امام حج بزره ا ك ار بزر سیصدوس یزده نف ر چ ه م ي دن د گ ي انج ام نم ي ش د؟ آن گ ر . دا ا

ت دش مناني مث ل ابرق در ي م ا، دنی ا در در كشور ما، ی ا ضر ه ا، درحال حاوج ود نم ي ه ا داخل ي آن و مث ل عم ال ت ط اغو داش تند مثل صهیونیسم، مثل

ت انقالب م ا ارزش ي نم ي در مقاب ل . داش دارد ك ه انق الب م ا آنگ اه ارزش ت در مقابل عظیم بزرگترین قدر ت ها، م ي تترین ابرقدر ها، و رس ال ایس تد

Page 45: binesh va niayesh

٤٥

س اسالمي خود را ارائه مي ه ا م ي مقد و با آن و مب ارزه م ي دهد . كن د جنگ د ي ما ارزش پیدا مي و فداكار ت كه كار ما ت اس بن ابراین . كند در این صور

ن نمي دم تیغ بگذراند امام زما و . خواهد كه همة مردم را از غیی ر باید این تك ر م ي بن ابراین كس . تح ول بوج ود بیای د گوش ه اني ك ه ف در ي كنن د بای د ا

ت د پر كن د، س خ دا و دنیا را از عدل و ظهور بفرماید ن بخوابند تا امام زماو . در اش تباهند غیی ر كوش ند، بیش تر مب ارزه كنن د، ای ن ت م ردم بای د بیش تر ب

ب خ ود بوج ود تح ول نفس اني را هرچ ه س ریع و قل در روح خ ود، ت ر، ضرتش را تس ظهور ح ورند تا ض ر . ریع كنند بیا اما ش ما بدانی د ك ه ام ام حات ظر همة اعمال شماس و نا ت .اس

در اینج ا نشس ته ف م را ای ن جوان اني ك ه ان د ی ا پاس داراني ك ه ح رو مختص ر توانن د توج ه كنن د، مث الي م ي دهن د م ي گ وش م ي . زن یم س اده

و ت و شجاع ت د و رشا دارد وجود گ در جبهه جن هنگامي كه فرمانده قوا ي س ن خ ود را نظ اره م يف داكار ي خ ود ربازا ن س رباز ب ا هم ه ق وا كن د، آ

ده د كند، مي جنگد، مبارزه مي مي ن در مقاب ل فرمان ده نش ا . خواهد خود را ن م ي در كردس تا ن شما تصور كنید ك ه ای ن جوان اني ك ه م ثال در آ جنگن د،

و تپه كوه ض دانقالب روب ه ها گ ر تص ور كنن د ك ه ام ام رو م ي ها با ش وند، ات گ ر كس ي ام و ا ت هاس ت آن و ش اهد مب ارزا ت ي تپه ایس تاده اس ال ما بر با

ن و جسد خو ت بیافتد، ا د ها ك ش ها به خا در آغوش مي از آن و آلودش را كش د و فاتحه مي ن . خواند بر ا ي پاس دارا ن، برا ي سربازا ي برا اگر چنین تصور

دی د ك ه ب ه چ ه ق درتي، ب ا چ ه ش جاعتي، ب ا چ ه بوج ود بیای د، خواهی د ي، مب ارزه م ي ف داكا دش من را متالش ي م ي ر و چگون ه ای ن . نماین د كنن د

ت م ي در ص حنه نب رد ب وده اس س ك ه ت ك ه ه ر ك ن را حقیقت ي اس توان د آس كن د و لم و تحقیقي ببیند گ ر بگوین د ب ه . بطور عیني ن توج ه كنی د ا اكن و

ت ت، امام حج ي امام ام ت )عج(جا و مب ارزا ت ي این تپه ایس تاده اس ال ، بر بادرغلت د، ای ن ام ام م ي ش ما را ت د ها ك ش ك ي از ش ما ب ه خ ا گ ر ی و ا نگ رد،

و ب ر رخ ش ما بوس ه م ي م ي گ آی د ي ب زر در مقاب ل خ دا و ش ما را زن د ت م ي و ب ه ای ن الت زام برس د . كن د ش فاع د هنگ امي ك ه كس ي ب ه ای ن اعتق ا

ب مي ن مي منقل واژگو ق م ي شود، ه ا بوج ود كن د، حماس ه ش ود، معج زه عل و این ح مي ق غیب ي آرود ب، این حقای و امام غای ت و فلسفة غیب ت، قیقتي اس

در و س كن یم، وجودش را لم و ت كه ما بدانیم ي ما بوجود آورده اس را بران را مي و پاسدارا ن را ب سربازا در قل و كر خود ك ه ش اهد هم ه ف نگ رد، بل

ي ما را نظاره مي ت، همه كارها ي كند، همه خوبي اعمال ماس و بد ها را ها و مي بین مي گ مب ارزه م ي د ي ب زر در راه خ دا ن كسي ك ه كن د، ام ام داند، آ

Page 46: binesh va niayesh

٤٦

وازده م ت )ع ج(د و را ه دای و ا ت، و اس ب ا ت، مراق و اس ، ش اهد اعم ال او را لحظه مي و ا ي به خود نمي كند .گذارد ا

دی ث ش نیده در احا گ ر زم اني بیای د ك ه رهب ر اس المي، ش ما ای د ك ه ادچار خ فقیه، مجتهد جامع ولي ط، و ب ه الشرای ي ا در اث ر خط ا طایي شود كه

ن خ ود وارد بیای د، ام ام زم ا گ ت اسالمي خسارتي بزر و به رسال مسلمین گ اه م ي را ب ه تربیت ي م ي ن رهب ر را آ و آ ن فقی ه و آ و ب ه راه نمایان د، كن د

ت ارشادش مي ت، ب ه . نماید راس ك رده اس ن خود را ره ا ن ت پیروا امام حجهاس ب آن ت، مراق ت هوا نسپرده اس ب . تدس ه ا برس د، قل اگر ناراحتي ب ه آن

كنجه م ي و را ش ت ا ي بن احقي انج ام بگی رد ناراح گ ر خ ونریز ده د، اوجود خود مي مي و با تمام ت ب اس و تح ول شود، مراق غیی ر كوشد كه این ت

و ورد، ت ا زودت ر در ای ن م ردم بوج ود بی ا و ت در ای ن م ال نفس اني را كاملي خود برسد سریع .تر به حد ت

و این مثال ن م ا تص ور كنن د، ن زدم كه اگر جوانا ي آ ك را برا كوچض ور ت، ح ن شاهد اس النند كه امام زما وبر خود بقبو و ملتزم شوند، معتقد

ها زندگي م ي ن آن در میا ه ا، دارد، ه ا، زن دگي آن ه ا، رفت ار آن كن د، اعم ال آنو چ ه غیی ر كیف ي پی دا خواه د ك رد ه ا ت ت آن و حی ا ها گ آن ها، مر ي آن فداكار

ض له بس ا ي مدین ة فا ن م ا ب ه س و ك املي جوان ا ت ت در حرك گ ي ه ش بزر جو اجتم اع م ا از . بوج ود بیای د ن م ا، گ متأس فانه جوان ا ت ب زر ای ن خاص ی

داده ت ك ر . ان د دس وج ود مب اركش ف ي لحظ اتي ی ا روزه ایي ب ه ش اید ب راو را فرام وش م ي م ي و بع د ا ت . نماین د كنن د ن را ب ه ص ور ه ا ام ام زم ا آن

در ت اس طوره ي ن ك ه عل ي . ش مارند اریخ م يا چن ا و )ع(هم ت، و رف آم د ن كه حسین چنا ن آم د، ام ام )ع(علي بن هم و به پایا و تاریخ ا ت رسید د ها به ش

دیگر، اسطوره ن ن را نیز مثل اماما در ت اریخ ب ه ش مار م ي زما ي آورن د، ات ض اس ت، اش تباه مح ط اس وج ود . كه این غل و دارد ض ور ن ح ام ام زم ا

ب اعم و مراق و هرچه را كه مي دارد ت، ت ماس و حركا كنیم، هر عملي ال و مي را كه انجام مي و مي دهیم، ا ي كه مردم ما ب ا ای ن بیند ن روز و آ شنود

ه ش ك كنن د، بزرگت رین ج در و س كنند و این را لم د برسند در راه اعتقا ه ا ها بوجود خواهد آمد در زندگي آن كامل، ي تس ریع . ت این بزرگترین ق دم ب را

ض ت مي ظهور ح ت حج ب تش یع . باشد ر كت ت ك ه م س همین فلسفه اس براساب خ ود م ي در قل گ ي ب زر ك آرزو ي همیش ه ی ي . پروران د ب را ای ن آرزو

و ریشه ت، ت حج ضر ظهور ح س، و مقد و ستم از این ع الم ظلم ن كن كردت ن اس ها د بر این ج دا و .سیطرة عدل

Page 47: binesh va niayesh

٤٧

ض یه را س اده در زن د. ت ر كن د بگذاری د مث الي ب زنم ك ه ق س گي ه ركس ای ن آرزوه ا م ي و براس ا دارد و را خ ود آرزوی ي ت ا ن شخص ی ت وا

دارن د . شناسایي كرد ي د ي زیا ي هستند كه آرزوها گ ر از ه م . افراد ن ا اكن ودارد ي خود آرزویي ك برا ك شما بپرسند، هر ی كای جواني ك ه ب ه مدرس ه . ی

دارد كه نمره مي ت باش د، قب ول ش ود رود آرزو كس ي ك ه ب ه . اش مثال بیس س ش ود نش گاه م يدا هن د دارد ه ر چ ه زودت ر م در . رود، آرزو كس ي ك ه

درآورد دشمن را ب ه زان و دارد پیروز شود، ت آرزو ت . صحنه نبرد اس مل ه ایي برس د ما آرزو مي ي ن در زن دگي . كند كه انقالبش به پی روز س ه ر ك

و بای د بگ ویم ك ه ای ن خ ود آرزو م ي ت، ن اس وا و ای ن آرزوه ا ف را كن د كي ا ك آرزوها ی ت ز محر در فعالی ن ي اساسي انسا ت ها ي روزم ره اوس . ه ا

و خواس ته . میرد انساني كه آرزو نداشته باشد مي ب طل ي ن دارد انساني كه او دارن د وجود كامل، در آخرین مراحل ت ي كه ت، بجز افراد یعني مرده اس

ن بح ث نم ي وارد آ ت ك ه ن آرزویي خ دایي اس ها هما ول ي . ش وم خواسته آنن د انسا س این آرزوها مي ها عا دارند كه براسا ت تا آرزوهایي ن شخص ی توا

ها را شناسایي كرد .آنن و آ داش ته باش ند، ي بزنم كمي جنبة شوخي هم دیگر بگذارید مثال

و س رمایه گ ك ي از تج ار ب زر كه ی ك روح اني این گ، همس ایة ی ن ب زر داراو م ي . عالیق در ب ود ي م رد: پرس د ای ن روح اني از ا ي م رد ثروتمن د ! ا ! ا

ي؟ م ي دار دنی ا چ ه آرزوی ي دارم ت ودر ای ن و آرزو د ط م رد . گوی د م ن فق ب مي و روحاني متعج د ط ت ك ه فق ي را پی دا ك رده اس شود كه چگون ه ف رد

دارم و . آرزو وس یع و گ و ب زر بن ابراین آروزه ایش بای د آنق در عظ یم و را ش امل ش ود دیگ ر ا ك ي كوچ ه اني باش د ك ه هم ه آرزوه ا و . ج از ا

ك ر م ي بگ : پرس د م ي ت؟ ای ن م رد ت وانگر ف ت چیس و و ببی نم آرزوهای كن د ت م ي : گوید مي ول خ ود را فرام وش ك رده مع ذر ي ا م رد . ام خ واهم، آرزو

ن را فرام وش كن د : گوی د روحاني م ي ب آرزو آ ب آرزوی ي ك ه ص اح . عج و، . شود این كه آرزو نمي ب ا و، ب ا قل ت ك ه ب ا زن دگي ا ي اس ن چیز آرزو آ

و، ب ا روح ا ت ا گ ر ب ا حی ا و ا ت، ن نیس دارد، قاب ل فرام وش ش د و رابط ه ت ي : گوی د ول ي ب ه هرح ال م ي. فرام وش ش ود آرزو نیس بگ و ببی نم آرزو

وم مي د ي ي آرزو ت؟ برا ت چیس وم ن مي : گوید د . خواه د دلم خورش فسنجاو م ي ك ه م رد ع الم روح اني ب ر ا و ثروتمن د، این ي م رد ت وانگر خن دد ك ه ا

ي، ث رو! ش ود آرزو نم ي دار ي، م يتوپ ول دار و ت گ رد ن ت واني چن د توم اي ن ب ه راه بیان داز ك خ ورش فس نجا و ی ي ت. بخ ر دیگ ر آرزو نیس ك ه . این

ن درج ه هایي، آدم ولي به هرحال انسا ها به ای ن ي آن هایي هستند كه آرزوها

Page 48: binesh va niayesh

٤٨

ت ك ه حت ي درج ه ن اچیز اس ت، ب ه ای ن ي اس د درجه ما ت، به این ت اس پسي خ ود را فرام وش م ي . چن ین كس اني را م دنظر ن داریم البت ه . كنن د آرزو

ن ي ع الي منظ ور م ا انس ا ك رتب ه ه ا كام ل نزدی ت ت ت ك ه ب ه حال ي اس ت ر او حتي سعي مي شده ط اند و فق ت برسانند وحد ي خود را به كنند كه آرزوها

داشته باشند ك آرزو ن خ ویش تعل یم م ي . ی ب تشیع م ا ب ه پی روا كت ده د ك ه من آرزو، و آ داش ته باش ند ك آرزو ط ی ت فق ن اس ت ام ام زم ا ض ر ه ور ح . ظ

ن حل مي زیرا مي ت آنا كال ظهور بفرماید همه مش و .شود دانند كه اگر ان م ي در مخیل ه خ ود ش ما تم ام آرزوه ایي را ك ه جوان ا توانن د

ي م ي بپرورانن د جم ع كنی د، ع ده ت ب ه زم ین بیای د، ا ط اغو خواهن د ت ه ابرق در د از ای ن ج و فس ا ظل م ت ه ا ن ابود ش وند، پی روز ش وند، ن رخ ا

ضافه م زد م ي عده. بربندد ن ا ي از كارگرا ت م ي ا خواهن د، خواهن د، بهداش ن م ي تأمین مي و چن ا ت هم ه ب اهم . خواهن د خواهند، چنین كال تم ام ای ن مش

دنی ا وقت ي ح ل م ي درای ن گ وارش ت بزر دس و ب ه ض له ا ش وند ك ه مدین ه فاك بینی د ك ه تش یع، بزرگت رین آرزوه ا را، بن ابراین م ي . پی اده ش ود در ی

ن خ ویش را مع ین م ي ي پی روا واح د ب را ي ه ا تلق ین آرزو و ب ه آن كن د گ ر ای ن آرزو ب رآورده ش ود، تم ام م ي ه ا مطم ئن هس تند ك ه ا و آن نمای د،

ها به نتیجه خواه د رس ید دیگر آن ت كال و تمام مش ها، دیگر آن ي ب ه . آروزهات و ب ه كج ا رس یده اس ت ب مقدسي اس كت ب نگاه كنید، ببینید، چه م كت ك ه م

در ي پی روانش مهی ا كن د، ك ه گ ي را ب را ي بزر ت چن ین آرزو توانس ته اس ن بتوان د هم ه و براس تي ح ل خواه د ك رد س ایه آ دنی ا را ح ل كن د . چی ز

و گ ت ب زر و م ردم م ا ب ه ای ن حقیق ت م ا ضر اگر مل در حال حا بنابراین دارد ك آرزو د، كه ی گرد ن آگاه ض رتش م ي . . تابا ه ور ح ظ ن آرزو باش د، آ

و زن دگي م ي و بع د دارد وج ود ه ا ن آن در می ا و ب بدان د ك ه ا و مراق كن د ي دلش از این خونریز و ت هاس و ناراحتي آن و ها ت، ن اس ها آغش ته ب ه خ و

و خودش آرزو مي و ا ظهور بنماید، چه تح ول عظ یم كند كه هرچه زودتر وجود مي در جامعه ما به رس یم ك ه بن ابراین ب ه ای ن نتیج ه م ي ! آی د عمیقي

ه ورش هرچ ه ش دیدتر، هرچ ه ای ن ظ ي تس ریع ت ك ه ب را ظیف ه ماس وض رتش س ریع دة ح ده یم، خ ود را آم ا و تح ول غیی ر ن خ ود را ت درو ت ر،

وج ودش كام ل برس انیم ك ه بت وانیم و ت درجه از رش د ن نمائیم، خود را به آگ اهي رس یدیم، و آ درج ه رش د ن و مطمئن باشیم كه اگر به آ را تحمل كینم

ظهور خو و مسلما .اهد كردادر رابط ه ك املي، ه ش ت س اسالمي ما نیز، بزرگترني ج انقالب مقد

ن و تحول نفساني انسا غییر ت، با همین ت د ك رده اس ي م ا ایج ا ت كه برا هاس

Page 49: binesh va niayesh

٤٩

ضرتش م ي ظهور ح در راه ظیف ه . باش د و بنابراین بزرگترین قدم و س ي پ اي ي پاس دار ن ما، ك ه ب را گ، بر همه جوانا ت بزر س، رسالتي اس ت مقد اسك ي ن، ك ه خ ود كم ن آ ي رس اند ي ب ه پی روز و ب را س از ای ن انق الب مق د

ضرتش مي ظهور ح گ به ت بزر گذش و ي كنند، از هیچ ایث ار باشد، فداكاردریغ ننمایند و ضایقه گ مي. م ي بزر ض رتش من از خدا ج ح خواهم ك ه ف ر

گ م ي. را تس ریع بنمای د ي ب زر ده د، ك ه از خ دا ن خ واهم ك ه ب ه م ا عرف ادر س كنیم وجودش را ن خود لم گ م ي . میا ي ب زر طل بم ك ه انق الب از خدا

ه ایي برس اند ي ن س اسالمي ما را به پیروز گ م ي . مقد ي ب زر طل بم از خ دات ت ك ه ای ن ابرق در و صهیونیس طئ ه ه ا و تو گردان د ه ا ن را ن ابود از . گ را

گ م ي ي ب زر ط ول عم ر عط ا خ دا و ت م ا را س المتي طل بم ك ه ام ام ام . بفرماید

و رحمهوالسالم علی و بركاته كم اهللا

Page 50: binesh va niayesh

٥٠

صل دوم ف

Page 51: binesh va niayesh

٥١

سم حیم ب ر حمن ال ر هللا ال ا

ن ننوش ته ت آ ه ا را ب ه نی ت این و ب ر م ن رحم ام ك ه كس ي بخوان د، ك ه نوش ته آورد، و آ بل ده م، كین ب آتش ینم را تس درون م را ام ك ه قل ن تشفش ا

.آرام كنمت طاق و رن ج درد ت ن فرس ا م ي هنگامي كه شد و آتش ي س وزا ش د،

درون م زبان ه م ي دیگ ر نم ي از و وج ود را كنت رل كش ید ن توانس تم آتشفش ات م ي دس و ش راره كنم، آنگاه قلم به درد را، ذره گ رفتم و كنجه ي ش ذره ه ا

وجودم مي و بر كاغذ سرازیر مي از و …ك ردم كندم و آرام ن كو آرام ب ه س .رسیدم آرامش مي

داشتم دل در چه ي كاغذ مي . آن در مقابلم م ي بر رو و گذاش تم، نوشتم و نیاز مي ب خود راز هایي، خود با قل ج تن و در ا داشتم ب ه و چه را كردم، آن

ت م ي كاغذ مي دریاف وجود خود را از صفحه مق ابلم س كا و انع دم ك ردم، دادر مي هایي به …مآمد و از تنها را ننوشته ك ه كاغ ذ نوش ته این ت بگذارم، بل ه ا ب ر ام كه بر كسي من

گذاشته ت درونم را تقبل كرده من من كنجه و ش درد و …اند اند ب مي ك م ي اینجا، قل وج ود خاكس تر م ي س وزد، اش و جوش د، ش ود،

س سخن مي .گوید احساي نمي ي ن دارد، ادع ایي نم ي اینجا، كسي چیز …كن د خواهد، انتظار

ض جه فر د ت ك ه از س ینه ی ا ي اس طن ین ا ن درد ب ه آس ما ي پ ر و ا انداخت ه ي كم سایه ت ا ت نقش بسته اس دها بر این صفحا ن فریا گ از آ .رن

ش اول بخ

Page 52: binesh va niayesh

٥٢

دل درویش ي ي و نیازه ا ت؛ راز در چ ه زیباس و ناامی د س وخته ي نیم ه ن اژده ا ده ا در گذش ته ن ك انقالب ي از ج ا ن ی د خورش ا ب، فری ا ش

گ، مرت ض خشون ومي، زیر شمشیر ستمگر،بار مظل اعترا

دل ت ب ر رخس اره زرد كس و ش س ك س رد ی أ كس ته اش ن ش در می ا ي ان غلتیده، و خو ك ن به خا برادرا

گذش ته ن ق، ه ز حلق وم از ج ا كوه ح د پرش ي علی ه س تم فری ا ن ا گ را .روزگار

دنیا را سه و ن شستن ت از جا دس ت؛ ن، چه خوش اس طالقه كردن ت آزادشد ت حیا و بند اسار ،از همه قید

و امید علیه ستم ن بیم ن، بدو ن جنگید گراگ برافراشتن، و مر در صحنه خطر ق را پرچم ح

ت طاغو گفتن، به همه ها نه ت رفتن د ها و غرور به استقبال ش .با سرور

ن فدا كند، ي آ ت را برا ن مصلحتي ندارد تا حقیق دیگر انسا جایي كه واهمه نمي ن نماید دیگر از كسي ق را كتما …كند تاح

ن خورشید مي آنجا، چو و عدل، هم ق ت ح و همه قدر و حتي تابد ها، ت و هیچ ها فرو مي قداس س ج ز خ دا ریزند، ط خ دا –ك ت نخواه د -فق س لطنت .داش

دوره در كه و از این دارم، ت دوس ي را ن آزاد ت من آ ت حیا ي سخ هان را تجربه كرده ت آ و ل ذ و ایث ار، كي و س ب ص ن اخ ال و ب ه آ ام خوشحالم،

و مع را ن تجرب ه روح ي در آ ت م ي ج ك ه دس ت ه ا ب ه آدم ي ده د حس ر .خورم مي

دارم ك ه كول ه درد انباش ته خ وش و ب ار هس تي خ ود را ك ه از غ م ي عدم رهسپار شوم ي صحرا ن به سو و عصازنا دوش بگیرم، ت بر .اس

دارم از هم ه و هم ه خ وش و چی ز و ج ز خ دا انیس ي س بب رم ك .همراهي نداشته باشم

دارم كه زم ین زی و از خوش ن بلن د روان دازم باش د و آس ما ران دازم گردم د ن آزا ت آ و تعلقا .همه زندگي

دنی ا ب روم، ن گا ي زجردی د گمن ام، ب ه س و و ه ول دارم ك ه مج خوش ن در می ا ي خ اكي ن س رباز چ و ت ك نم، هم ه ا ش رك كنجه آن و ش در رن ج

ت نایل آیم د ها درجه ش ن آفریقا بجنگم تابه .انقالبیو

Page 53: binesh va niayesh

٥٣

دارم كه مرا بسوزانن د بس پارند ت ا حت ي خوش و خاكسترم را به ب ا د كنم غال ن ي را از این زمین اش .قبر

دارم هیچ س را نشناسد، هیچ خوش س از غم ك گ اهي ك دردهایم آ و ها ي شبانه نداشته باشد، هیچ و نیازها س از راز ك ام نفهمد، هیچ ك س اش ي ك ه ا

در نیمه ب نبیند، هیچ سوزانم را ي ش كند، هیچ ها ت ن س به من محب س ب ه ك ك و نی از كند، جز خدا كسي را نداشته باشم، جز خدا ب ا كس ي راز من توجه ن

كنم، جز خدا انیسي نداشته باشم، جز خدا به كسي پناه نبرم .ني ك وهي در غروب آفتاب، بر بلن د و بندها، د از قید دارم آزا خوش ت و همه حیا وجود مشاهده كنم، ي دریا در و فرو رفتن خورشید را بنشینم

و این زیبایي سحرانگیز با پنجه خود ي را به این زیبایي خدایي بسپارم، ه ان ب سوزانم را بگش اید، آتشفش ا ي كند، قل وجودم باز هنرمندش، با تاروپود دان ه س رازیر ت، آزا ت م ن اس ك را كه عص اره حی ا د كند، اش درونم را آزا

و ب ر روح م س نگیني م ي نمای د، عق ده و فش ارهایي را ك ه ب ر قل بم كنن د ه ا ي خفه بگشاید، غم ي كش نده كننده را كه حلقومم را مي ها دردها و ي فشرند، ا

ت معج زه سوراخ مي را كه قلبم را سوراخ غیی ر كنند، با ق در ي زیب ایي ت آس او آنگ اه ي مب دل كن د درد را، ب ه ف داكار و ن و غ م را ب ه عرف ا ده د، كل ش

دیوان ه و م ن، وج ودم را تس لی حی اتم را بگی رد، و وار، هم ه م زیب ایي ك نم، ي ي ابدیتي كه از نورها در مي» زیبایي«روحم به سو و گذرد، پرواز كن د

ن كشا طمأنینه، از كه و گ ار ب ه عالم آرامش ي ابق اء پرورد و ب را ه ا بگ ذرم ت و س اع وجود بیاس ایم و غم درد هستي و از ج روم، ت معرا و س اع ه ا ه ا

ت كوتي لذ و از این سیر مل ن حال باقي بمانم . ببرمدر همادر نیمه دارم كه و زمین خوش ن ت مرموز آسما كو در س ب، ي ش ها

گفتني ب خود را به اس رار ن ا و قل ن نجوا كنم گا ت برخیزم، با ستار به مناجان بگش ایم، آرام ن آس ما كش ا ق كه ه ا ص عود نم ایم، مح و ع الم آرام ب ه عم

ط ه بي ي فن ا غو واد در و گذرم، در وجود ي عالم ت شوم، از مرزها های ور نكنم س ن ي را احسا و جز خدا چیز .شوم،

ن !خدایا و خ ود از آ ط ه ك رده گناه اني ك ه م ا را احا م ا را ب بخش، گناهاني را كه مي گاهي نداریم، ت عق ل آ و با هزار ق در كنیم

گاهي نداریم توجیه مي ن آ ي آ و خود از بد .كنیم ن !خدایا و آ ت ك رده، ت تو آنقدر به م ن رحم ن م را م ورد عنای چن ا

دادهخ ود ق ر وج ود خ ود ش رم م ي ار ي ك ه، م ن از ك نم، ات مي كتر از خجال و خود را ك وچ ت بایستم، در مقابل كشم كه

ن م ي و آ ي گ وار در ج واب ای ن هم ه بزر دان م ك ه

Page 54: binesh va niayesh

٥٤

كر مي ي، تو را تش گار و پرورد ي كر را نیز تقص یر و تش كنم ت مي ت مقدس .دانم اهانتي به ساح

ت ك رده !خدایا ن ان د، مردم آنقدر به من محب و آ ن ن م را از ب ارا چن ات خ ود سرش ار ك رده و محب ف و لط ان د ك ه راس تي خجل م،

ك مي درآی م، بینم كه نمي آنقدر خود را كوچ توانم از عهده ب ه ده، ت ا بت وانم از عه ده ! خدایا ده، توان ایي ت تو ب ه م ن فرص

ت باشم و محب و شایسته این همه مهر .برآیم، درب ه س ال!خ دایا دنی ا مب ارزه در ب ودم، ب ه خ ه ا ض عفین طر مست ا

و آرزو م ي ك ردم، از هم ه چی ز خ ود چش م پوش یده ب ودم، و هم ه م ي ن عزی ز برگ ردم ي ب ه ای را ك ردم ك ه روز

ي خود را به كار اندازم .استعدادهادیگ ر توج ه ب ه انقالب ي!خ دایا ي و كش ورها و الجزای ر ي مص ر ه ا

ن ه م م ي ي ب ه ج ا ن انق الب بع د از پی روز ك ردم ك ه رهب ران را خوشحال مي افتند، همدیگر را مي مي دشمنا كنن د كوبند،

ن م ي و انس اني خ ود را نش ا و م ن و عدم رش دانقالبي دهن د، ن آرزو مي س ای را ن آینده، انق الب مق د در روزگارا كردم كه

بوج ود بیای د ك ه، رهب رانش ب اهم متح د باش ند، خ ود را ت ت كلم ه خ و فراموش كنند، منی وح د د ها را كن ار بگذارن د،

دهن د ك ه انق الب ن دنی ا نش ا ن و ب ه انقالبی و را حف ظ كنن د ن ن، آ ف هم ه اس المي ای را ت ك ه ب رخال ن انقالب ي اس چن ا

ب انقالب كت و هم ه م و ه ا ب كت و م و هم ه كش ورها، خ دا ه ا ف، ب ر خودخ واهي و نمون ه ه د دارد و غروره ا غلب ه ي ه ا ا

ن بي كاملي انسا در سلسله ت .آید ها به شمار مي نظیر و من بت وانم ب ي آرزو مي !اخدای د گرد د خی ال كردم كه كشورم آزا

ت، و خباث دش مني و ت و تهم دروغ و و تزوی ر از زور و هرچ ه بیش تر ب ه ت و ن به سازندگي پردازم ي آ ضا در ف

.تقرب بجویمه ر ت و سرش ته ش ده تو مي !خدایا وج ودم ب ا م و پ ود داني ك ه ت ار

ت دنیا آم ده از لحظه . اس ي كه به گوش م ام، ن ا ا در م ت و را گره زده خوانده د تو را بر قلبم و یا .اند اید،

در سراسر عمرم، هیچ تو مي ك رده داني كه ام، گ اه ت و را فرام وش نب در سرزمین در ش ي، در كنارم بود ط تو ت، فق وردس د ي ط ها ي تار، فق ها

و غ م درده ا س در ص حنه ت و ان ی ي، ط ت و م را ه ایم ب ود ي خط ر، فق ه ا

Page 55: binesh va niayesh

٥٥

ت مي ي محافظ ك ك رد ط ت و مش اهده م ي ، اش ي ری زانم را فق ي، ب ر ه ا نم ودو ذكر مرهم مي د تو ط یا ب مجروحم، فق ت قل .گذاش

طم خ ود، لحظ ه تو مي !خدایا در زندگي پ رتال ي ت و داني كه من اك رده ق قی ام هم ه. ام را فرام وش ن ي ح طرف دار ج ا ب ه

گفت ه ك رده ق را س ت و از ه ر ام، ح ب مق د كت ام، از مدفاع ك رد و ج الل ت و را ب ر هشرایطي و جم ال ام، كم ال

و از ض ه ك ردم، ت عر وج ود ن ك را و من ن هم ة مخالف او بدگویي ت كردم تهم ها ابا ن ي آن و ناسزاها .ها

ي، گ ر و قهقرا ي از اسالم، به ارتج اع طرفدار ي كه ن روزگار در آت م ي تعبیر مي و كمت ر كس ي ج رأ دف اع ش د، س ت و ب مق د كت ك رد ك ه از م

در هم ه در س رزمینج ا، كن د، م ن ي كف ر، عل م اس الم را حت ي ه اوادار ب ه برم ي و قلب ي خ ود، هم ه مخ الفین را و ب ا تبلی غ منطق ي افراش تم،

و ت و احت رام م ي گ! ك ردم، ي ب زر ي خ دا ط خ وب م ي! ا دان ي ك ه ای ن، فق ي ج ز ت و دیگ ر ك و ه یچ مح ر ن قلب ي م ن ب ود، و ایم ا د س اعتق ا براس ا

داشته باشد نمي ت .توانسچه كرده از آ !خدایا ي ام اج ر نم ي ن طر ف داكار و ب ه خ ا ي خ واهم، ه ا

داشته خود بر تو فخر نمي چه داده فروشم، آن چ ه ام تو و آن ي، اي م ن، هم ه ام ت و میس ر نم وده ك رده ي، هم ه اس تعدادها ات ت، م ن از قدر وج ود م ن زاده اراده ت و اس ي م ن، هم ه ها

ك رده ي ن ده م، از خ ود ك ار ي ندارم كه ارائه ك ه ام خود چیزداشي بخواهم .پا

ده م ك ه ب ا ت و خواهم از این كه، ب ه خ ود اج ازه م ي عذر مي !خدایاو نیاز كنم، عذر م ي در راز دارم، د ي زی ا خ وهم ك ه ادعاه ا

وج ود م ي ه ار ظ درح الي ك ه خ وب م ي مقاب ل ت و ا دان م ك نم، و ن خواسته ت و ه یچ و بدو ت، دة من نیس وجود من زاییده ارا

.پوچمكه از خود ب آن و گ ویم، م نم م ي م ي عجی دارم زن م، خ واهش

. كنم آرزو ميب عشاق بسوزم!خدایا در قل ي كه ق كرد . تو مرا عش

ن بجوشم در چشم یتیما ي كه ك كرد .تو مرا اشي، كه از سینه بیوه ن ص عود تو مرا آه كرد ن به آس ما درمندا و ن زنا

.كنم

Page 56: binesh va niayesh

٥٦

ق را هرچ ه رس اتر براب ر ي، ك ه كلم ه ح د ك رد تو مرا فری ان . اعالم نمایمجبارا

دهد ب ي، تا كسي نتواند خود را فری ت قرارداد .تو مرا حجي تا مظهر ارزش س سنجش قرارداد ي خ دایي تو مرا مقیا ها

ي را بنمایانم. باشم و فداكار ق و عش ص و اخال .تا صدق درد سرشتي، تو م را ب ه آت ش و وجود مرا با غم تو تاروپود

ق س وختي دث پردا . عش ن ح وا طوف ا در در ت و م را خت ي، و ب ال ت ي مص یب دری ا در گ داختي، ت و م را و غ م درد كوره

ي هایي سوزاند و تن ن و حرما در كویر فقر و ي، .غرق كردي !خ دایا ي، ناپای دار گ ذر را نم ود ت زود ت و ب ه م ن، پ وچي ل ذا

ي، ارزش ت مب ارزه را چش اند ي، ل ذ داد ن روزگ ار را نش ات را آموختي د ها .ش

كر مي !خدایا ي پوچي كنم كه از تو را ش و ناپایدار و خوشي ها ه ا ها ن طوف ا در و م را ي، دم نمود و بندها آزا ك و قید ي خطرن ا ه ا

ظل م در مبارزه ب ا ت، ي حیا در غوغا و ي، دث رها كرد حوات را ب ه م ن واقع ي حی ا و مفه وم ي و كف ر، غ رقم نم ودو و آرام ش در خوش ي ت، ت حی ا د ي، فهمیدم كه س عا فهماند

درد در ك ه ت، بل و مب ارزه ب ا آس ایش نیس ت و مص یب و رن ج ت ت اس د ها الخره ش و با ظلم، و .كفر

كر م ي !خدایا ت تو را ش ي، ك ه عص اره حی ا ك را آفری د ك نم ك ه اش ق م ي در آتش عش ت، آنگاه كه ن اس ت انسا در ش د س وزم، ی ا

و ذوق عرف اني آب درد م ي در ش وق زیب ایي گ دازم، ی ا وج ودم روح م ي مي ي و س روپا ف م ي شوم، ، ش ود ش ود، لط

ق م ي ت ش ود، س وز م ي عش وج ود بص ور و عص ارة ش ود، ك، آب مي ت، ك ه اش ن زیباترین محصول حی ا و به عنوا شود

درد، و دیگ ر ب ه غ م ه ي وج و دارد، و ذوق ق وجهي به عشوجود فرو مي ن داما كد بر .چ

ي بطلب د، قل بم را ارائ ه خ واهم گ از من س ند ي بزر اگر خداگ ر محص ول عم رم را بطلب د، اش و ا د، ك را تق دیم خ واهم دا

.كردك !خ دایا ن ب ر نم ن ب ارا چ و ي ك ه هم ك ك رد ن ت و م را اش زار انس ا

ن در می ا ن رع د، چ و ي ك ه هم د ك رد بب ارم، ت و م را فری اغرم دث ب ن حوا .طوفا

Page 57: binesh va niayesh

٥٧

ي، ت ا ه م و غ م ك رد درد و ت و م را نش ین مح رومین كس ته دل ب ش در قل ي ت ا ق ك رد ن باش م، ت و م را عش ي گ ا ه ا

.عشاق بسوزمت تو مرا برق ظلم ن در آس ما ي تا و س یاهي كرد زده بت ازم،

ظلماني را بدرم ب .این شو و فشار ت كس و ش و غم درد ي، كه هنگام تو مرا زهد كردو و جش ن ي و هنگ ام پی روز داش ته باش م، وج ود ن اراحتي، ي ه ایي ب ا خ دا در ك ویر تن و دامن خود برگی رم تقسیم غنائم،

ها بمانم .خود تندرد؛ و غم

كر مي تو ر !خدایا ف ا ش ي شخص ي م را ك ه كثی دردها و كنم كه غم و غم گرفتي، ي، و كشنده بود از من داد ي خدایي دردها و ها

و متعال بود . كه زیبا درد سرشتي، تو م ار ب ه آت ش !خدایا و وجود مرا با غم تو تاروپود

دث ن ح وا طوف ا در گ داختي، در ك وره غ م ق س وختي، عش دری در و پرداختي، تو م را و ب ال غ رق ساختي ت ي مص یب ا

ي هایي سوزاند و تن ن و حرما در كویر فقر و ي، .كردكر مي !خدایا و ب ه تو را ش ي، گ زی رین آس یا ك رد ك نم ك ه م را س ن

در و فش ار را، ك ه درد ي ك ه ای ن هم ه داد ت تحم ل من ق درس تصورم نمي و روح م حم ل ك نم، از مج ال ب گنجی د، ب ر قل

و و به مراكز خطر ي بگریزم د و شا و رنج جشن درد و بال .پناه برم

كر م ي!خ دایا ص ت و را ش ن مخل گا و بن د ي، ك ه غ م را آفری د ك ن مگ ت ب زر و م را از ای ن نعم گ داختي ن خ ود را ب ه آت ش آ

ي .توانگر كرددرد شخص ي م ي !خدایا و در غ م ن و س وختم، ت و آ درده ا در ن چن ا

دل غ م و ن و محروم ا ن گا ي زجردی د كس ته ه ا ن غ رقم ش گ ادرد ي، كه و غم كرد ي شخص ي را فرام وش ك ردم ها ت و . ها

و مظلومین تاریخ آشنا كنجه همه محرومین و ش مرا با زجر ي، ت و م را ب ا ي، از این راه تو عل ي را ب ه م ن شناس اند كرد

و غ م درده ا ي، ت و دل م حس ین آش نا ك رد ب را ب ر ي زین ه ادر و م ن خ ود را درآمیخت ي، گذاش تي، ت و م را ب ا ت اریخ

Page 58: binesh va niayesh

٥٨

و از ای ن تاریخ فراموش كردم كي ش دم، ت ی و ابدی ت ، با ازلیكر مي گ، تو را ش ت بزر .كنم نعم

كر م ي !خدایا درد ت و را ش ك در ت و نعم ي داد درد ك نم ك ه ب ه م ن كر م ي ي، ت و را ش ك نم ك ه ج انم را ب ه آت ش غ م عطا فرم ود

ي، داغ دار ك رد ي همیش ه ب مجروحم را ب را و قل ي، سوزاندط جایگا كستي، تا فق و ش . ه تو باشددلم را سوختي

و ب ر هم ه هم ه !خ دایا داش تي كر ك ردم چی ز ب ر م ن ارزان ي . اش ش ك عط ا ال و چ ا و تن د ي ي، پ ایي ق و داد و زیب ا جس مي س الم

و پنج ه ي، ب ازواني توان ا ي ك رد ك ر ي، ف ي هنرمن د بخش ید ات علم ي ب ه اع ال ي، از تم ام موهب ا داد و ذهن ي ش دید ق عمی

ت ي، موفقی وا درجه برخوردارم كرد ي ف را ي ه ا داد ن ب ه م ن و از همه زیب ایي از همه ت ب ه ح د چیز، ال و از هم ه كم ا ه ا،

و بر همه ي ت به من اعطا كرد های كر مي ن .گذارم اش شگ ي ب زر ي خ دا ك چی ز ب یش از هم ه ! ام ا ا چی ز ب ه م ن ی

داش تي ك ه نم ي و غ م ارزان ي درد ن و آ كرش ك نم، ت وانم ش .بود

ت ك ه ج ز حقی ي س اخ وجود اكسیر و غم، از ي درد ت چی ز ق ي از ق چی ز و جز عش ي راهي برنگزیند، نجوید، جز فداكار

كند ن ترشح ن .آت نمي !خدایا ول ي ب ه خ ود ج رأ كر ك نم ت تو را ش توانم بر این نعم

كني مي س را تباه ن .دهم از تو بخواهم كه این اكسیر مقدكر مي !خدایا ي، ت ا از ه یچ كنم كه م را ب ي تو را ش و نی از ك رد س ك

ي نداشته باشمچیز ان از هیچ .تظاردر مقاب ل ت و م ي عذر مي !خدایا و از خ ود خواهم از ای ن ك ه ایس تم

ي به حساب مي سخن مي و خود را چیز آورم ك ه ت و را گویم ف مقاب ل ب ه ط ر و خ ود را در مقاب ل ت و بایس تد و كر كن د ش

!حساب آوردچه مي!خدایا و از روحم لبریز مي گویم از قلبم مي آن .شود جوشد دل !اخدای كس ته ظل م ام، زجركش یده ش و ام، از هم ه زده ام، چی ز ناامی د

در مقابل آینده ت مأیوسم، ي سرنوش و از باز هم و م ب ي تی ره اگرفته ك قرار ها تو را مي تاری ي ت و ام، تن ه ا ب ه س و شناسم، تن

و نیاز مي مي ها با تو راز .كنم آیم، تن

Page 59: binesh va niayesh

٥٩

دل!خ دایا كس ته و نی از م ي ش ي ب ا ت و راز ي ك ه جركش یدهكن د، ز ا اظل م ت، كنجه اس و ش ت ي ك ه زده وارث هزارها سال مصیب ا

ن و رن ج م ي ت ا اعم اق اس تخوا درد ت س وزد، ه ایش از ش دكي و ت اری ن و حرم ا ظل م ت، ج ز ق سرنوش در اف ي كه ناامید

و جز آینده نمي ك سراغ ندارد بیند، و تاری هم ي مب .ادر بحبوحه حوا !خدایا ي من، شد دث مي هنگامي كه غرش رعدآسا

ن و به كسي نمي در می ا غاثه من د است رسید، هنگامي كه فریادروغ فحش و ت ها و تهم ي ! ش د، ت و ه ا ناپدی د م ي ها ي خ دا اف ش بانگاه م را م ي !م ن ض عی ب ، نال ه و ب ر قل ي، ش نید

غاثه ام نور مي سوخته و به استث .گفتي ام جواب مي تافتي در ك ه ا نگذاش تي، ت و در مواقع خطر مرا تن ه ایي، تو ویر تن

ب س ش ت انی دس ي، ت ناامی د ظلم در ي، ت و ي ت ار م ن ش د هاو منطق ي در ایامي كه ه یچ عق ل ي، ك كرد و كم گرفتي مرا

و پیش در به محاسبه و قا ي دل م اله ام ك رد بین ي نب ود، ت و ب ر ي، و توكل مرا مسلح نمود ضا هام، . به ر ي اب ن ابرها در میا

ك، مرا وحشتنا و و مجهول ك يدر مسیر تاری ت كرد .هدایدل !خدایا و كسته خسته ه ل ش ظلم تاریخ، پژم رده از ج ام، مظلوم از

در براب ر دث، ناامی د ن ح وا طوف ا در مقاب ل ن و اجتماع ناتواه ا، ب ي ه ول، تن و مج هم ق م ب ن اف در ك ویر س وزا س، فقی ر ك

ت ن آهنین حیا در زندا س .زندگي، محبوي م ي دل غ م ي آزاد دردمن دم آرزو و وروح زده كن د، ت پژم رده دارد، ت ا از ای ن غرب ك ده س یاه، ام خ واهش پ رواز

و از ب ار هس تي بره د، كش اند ي ع دم ب واد ي خ ود را ب ه ردات برسد وحد ي خود به ط با خدا .ودر عالم نیستي فق

گ ي بزر ي خدا كر م ي ! ا ت را ب ر تو را ش د ها ك نم ك ه راه ش چ ه دری ي، گش ود ي خ اكي ب ه م ن دنی ا ي پرافتخ ار از ای ن ا

ي آسما ت نسو و ل ذ ي، ت رین امی د حی اتم را بخ ش ه ا ب از ك رددرده ا ص، تحم ل هم ه و به امید استخال گذاشتي، دراختیارم

كنجه و غم و ش ي ها .ها را میسر كرد

Page 60: binesh va niayesh

٦٠

سم حیم ب ر حمن ال ر هللا ال ا

و رنج ي درد ن را ب ه ان دازه گ، انس ا ي ب ز دارم ك ه خ دا د من اعتق ادر راه ت پ اداش م ي كه و ارزش ه ر انس اني ب ه خدا تحمل ك رده اس ده د،

و م ي ت، در این راه تحم ل ك رده اس ت كه و رنجي اس درد بین یم ك ه اندازه درد و و رن ج گرفت ار ب ال در زن دگي خ ود س ن خ دا ب یش از ه رك م ردا

گ ویي بندبن د ش ده ت، ك ه درد اس ي گ را بنگری د ك ه خ دا ان د، عل ي ب زرو رنج درد در وجودش، با ت، حس ین را نظ اره كنی د ك ه جوش خورده اس

ت، دی ده نش ده اس در عالم ن ت، كه نظیر آ كنجه فرو رف و ش درد دریایي از ت گرفته اس س و رنج ان درد ي را ببینید، كه با ب كبر .و زین

دل آدم ي را بی دار م ي و كن د، روح را ص فا م ي درد، ده د، غ رور و فراموشي خودخواهي را نابود مي ت ن را از بین م ي كند، نخو ب رد، انس اوجود خود مي .كند را متوجه

گاه ن ن كن د، فرام وش م ي گاهي خود را فراموش مي انسا كن د ك ه ب دو ن اچیز ك ن، كوچ و زم ا در مقاب ل ع الم ن، كه و ناتوا ف ضعی دارد، بدني

ب ت، فرام وش م ي و آسی و چن د ص باحي پذیر اس ت، كن د ك ه همیش گي نیس و نم ي پای د، فرام وش م ي بیش تر نم ي ي ا د و كن د ك ه جس م م ا توان د ب ا روح ا

ت م ي هم و ق در ت و مطلقی ت س اب دی ن احس ا كن د، پرواز شود، لذا ای ن انس ادراز خ ود، ب ي و ور د ي و آرزوه ا ج آم ال و و ا ي ت پی روز خب ر از سرمس

ت واقعی و ت تلخ وج ود، ب ه پ یش م ي حقیق ي عیني و ها ظل م و از ه یچ ت ازد ن نمي گردا در . شود ستمي رو وج ود د آدمي را به خود مي اما ت آورد، حقیق

و را به آدمي مي ك مي ا در ت خود را و ذل و زوال ف ضع و و فهماند، كن د،

ش دوم بخ

Page 61: binesh va niayesh

٦١

ت از غرور كبریایي برمي ت دس و مص لح و معني خودخواهي طلب ي دارد، ن را توجیه مي و غرور را مي و آ .كند فهمد

كر مي !خدایا ي ت ا رن ج تو را ش ن كنم كه با فقر آشنایم ك رد گرس نگاك كنم در ن را دروني نیازمندا و فشار .را بفهمم

كر مي !خدایا و ناس زا را علی ه تو را ش ودروغ ت ن تهم كنم كه باران طوفا ن در میا ي، تا و من سرازیر كرد ظل م ك وحش تنا ي ها

طه ت غو و تهم ق جهل و ناله ح در برابر ور شوم، طلبانه من و ن ابو ن مح و و ب دخواها ن دشمنا ي و غرش تندرها د، گ رد د

ت خ ود ن فط ر گریب ا درد، سر به كوه و پرش ق ن عمی داما در س . ف رو ب رم و رن ج عل ي را ت ا اعم اق روح م احس ا درد و

و ت و عنای گ، علي نمونه، علي مظهر اسالم كنم، علي بزركام ل، ك ه ب ا تم ام و ت ق و عش ن و ایم ا ت و محب ت د عب ا

درخشش خیره و با تمام س كننده عظمتش، اش، بیش از هر كو ب یش از ت، گرف و ناس زا ق رار دروغ و ت م ورد تهم ت روزگ ار، و هزاره ا عب ر هزاروچهارص د س ال ت اریخ، ت ن اكثری در اذه ا ن طاغوتی ا ت ش وم غ ا هنوز ه م هج وم تبلی

ت ب ي و شخصی ت ن باقي نمانده اس ي ای ن نمون ه مسلمانا همت ان ي میلیو ت روزگار برا .ها بشر ناشناخته مانده اس

كر !خ دایا درد م ي ت و را ش ي ت ا درد آش نا ك رد ك نم ك ه م را ب ا و درد پي ببرم، و به ارزش كیمیایي س كنم، ن را لم دردمندا

و »ناخالص ي« درد بس وزم، در آت ش وج ودم را ي ه او خواس ته ك وبم، درد ب و ي نفس اني خ ود را زی ر ك وه غ م ه ا

وج دانم ن ه وا، س كش ید و نف ي زمین هنگام راه رفتن بر روطرم آرام ب و خ ا و آس وده وج ود خ ود پ ي بب رم اش د ت ا ب ه

س كنم ت خود را ح .موجودیكر مي !خدایا و هم ه تو را ش گ داختي، ق در آتش عش كنم كه تو مرا

و ت در »خواس تني«موج ودا و معش وق ق ه ا را بج ز عش و ب ي دث ه نظ رم خ وار ي، ت ا از كن ار ه ر حا مق دار ك رد

و آرام ي بگ ذرم گي د ك ب ه س ا ت . وحش تنا ه ا، درده ا، تهم كنجهها ظلم و ش ت تحمل كنم ، فشارها، .ها را با سهولكر م ي!خ دایا ج را ب ر روح م ارزان ي ت و را ش ت مع را ك نم ك ه ل ذ

گاه وجود داشتي، تا و آنجا جز گذرم، در ي ماده دنیا گاهي از و جز ت از »بقاء«تو را نبینم و بازگش ي نخواهم، ي تو چیز

Page 62: binesh va niayesh

٦٢

ت اعلي « كو كنجه » مل ي من ش دیگ ر برا ي آس ماني باش د ك ه ادلم را نرباید ي و چیز دل نبندم ي .به چیز

س م ي !خ دایا ن احس ا ط ه اكن و درد غو دری ایي از در ك نم ك ه ت غرق شده مي و حسر دنیایي از غم در ي خورم، ام، ب ه ح د

ن وج ود را ب ه م ن كه اگر آسما ت و هم ه ث رو و زم ین را ها ت رد م ي هول ي ب ه س دار گ ر هم ه ع الم را ارزان ي و ا ك نم،

و علیه من آت ش ك ي و آس ماني از ع ذاب ب ر س رم بری ز ن ي، كنجه كن ي، حت ي آخ نگ ویم، زیر ك وه درد م را ش و ي غ م ه ا

گله كترین كنم، كمترین ن اراحتي ب ه خ ود راه ن دهم، كوچ ي ن او زیب ایي خ ود د خود را و یا كه ذكر خود را، ط به شرط آن فقت ب ال دس ن ح ال ب ه در هم ا و م را ي، را از م ن نگی ر

ي، به شرط آن كه بدانم این بال از محبوب به من رسیده بسپاركنجه و ش درده ا و هم ه ت ك نم، س ل ذ ت تا احس ا ه ا را ب ه اس

ي من دنیا برا ت و ذل ت ت كنم كه عز و اثبا دل بخرم، و ن جان نم ي كا دنیا مرا ت درد و ت ت، لذ ن اس كسا و ی ت كس و ش ده د

ي ندارد در من تأثیر ي د ي ما .پیروزدوس تانم و ن دارم، ك ه طر خ وش نداش تم ن ب ه خ ا گ ا و بزر

ن طوف ا ن و م را از می ا دف اع كنن د، ت از م ن و محب دوس تي ت و ش فق ت دهند، خوش نداشتم ك ه رحم ت دث نجا ي حوا بالو ي ت معن و و از ق در و مخلص ین را برانگی زم، ن دوس تا

س خویش استفاده كنم ف مقد در راه هد ن ي آنا د .ماو ن ور ب ده اما همیشه مي و بس وزم و خواستم كه شمع باشم م

ظل م نمون ه در مقاب ل ت وم و مقا ق و كلم ه ح ي از مب ارزه او باشم؛ مي ت باش م و ش جاع ي خواستم همیشه مظه ر ف داكار

كش م دوش ب در راه خ دا ب ه ت را د ها در م ي . پرچم ش خواس تم دراز ي كس ي ت نی از ب ه س و دس و طه بخورم ي فقر غو دریا

كنم، مي ن را ب ا ف داكا ن و آسما و زمین د شوم ي خواستم فریا ري خ ود بل رزانم، م ي و پای دار ن و و ایما ق ن ح خواس تم می زا

دروغ و ط ل باش م، ت با و مص لح ن و گوی ا ن طلب اض ن را رس وا ك نم، م ي غ ر ن ورزا ن نمون ه خواس تم آ ي چن ا ا

و پ ي چ در براب ر م ردم بوج ود آورم ك ه ه یچ حجت ي ب راو معل وم و ص ریح ق مس تقیم، روش ن طری و ت نمان د، راس

Page 63: binesh va niayesh

٦٣

در س و هر ك ت باشد، ن س خ ت، م ورد امتح ا معركه سرنوشي كسي نماند و راه فرار برا .قرار نگیرد وستانم م ي د داشتم اگر دف اع اما همیشه آرزو خواهن د از م ن

و ت طر محب دف اع كنن د، ن ه ب ه خ ا ق طر ح كنن د، ب ه خ اي از طرف دار طر ف من عالقمندند، به خ ا وستي، اگر به هد د

دل دوس تي ت به و شفق ق باشد، نه رحم و رن ج س و ح دی ده خته داشته باشد و ثواب ب ا ب قل .كه احیانا كس

ي خطرن اكي زی را م ي ! هدایتم ك ن !خدایا گمراه ي چ ه ب ال دان م ك ه ت .اس

ي خطرن اكي زی را م ي ! هدایتم ك ن ! خدایا گمراه ي چ ه ب ال دان م ك ه ت .اس

ك نم، زی را م ي ! ه دایتم ك ن!خ دایا ظل م ن گن اه ك ه ظل م چ ه دان م ك ه ت .نابخشودني اس

ت!اخدای ظلم كثیفي اس دروغ دروغ بگویم، زیرا . نگذار ت !خدایا ت، خیان ت ب ه كس ي ب زنم، زی را تهم كن ك ه تهم محتاجم م

ت ظالمانه ي اس .ادم كن كه بي !خدایا ف ن دارد ارشا كنم، زیرا كسي كه انصا انصافي ن

ف ندارد .شركنم، كه بي !خدایا ضایع ن ق كسي را احترامي ب ه راهنمایم باش تا ح

ك انس تی گ اس ي بزر ن، همانا كفر خدا .اوج ود !خدایا ق ده، تا حق ای ت و خودخواهي نجا ي غرور مرا از بال

ي تو را مشاهده كنم و جمال زیبا .را ببینم در نظ رم !خ دایا ي روزگ ار را همیش ه و ناپای دار دنی ا پس تي

د جلوه و ب رق ع الم خ اكي، م را از ی ا ب زرق گرساز، تا فریكند ور ن د .تو

ن م ن ك ! خ دایا طوف ا در مقاب ل ض عیفم، ن اچیزم، پرك اهي كم، ه ا وچدیده ت هستم، به من ي عبر ي خ ود را ببی نم ا ده، ت ا ن اجیز بین

درس تي تس بیح و ب ه و جالل ت و را براس تي بفهم م ت و عظم .كنمت س وگند ! خ دایا ت، ت و را ب ه ع دالت گرفت ه اس و س تم ظل م دل م از

در زمره ستم مي ن قر دهم كه مرا ظالما و ن .ار ندهيگراي بي مي !خدایا ي زن دگي، نیاز باشم، كه جاذب ه خواهم فقیر د ي م ا ه ا

ت تو غافل نگرداند و عظم .مرا از زیبایي

Page 64: binesh va niayesh

٦٤

كش !خدایا ي كش م در غوغ ا ه ا باش م، ت ا و تن گمن ام دارم ي خ وش ه ان نشوم .پوچ مدفو

درد م ي !خ دایا ت دردمن دم، روح م از ش د جوش د، س وزد، قل بم م ي درد ص یحه كشد، احساسم شعله مي ت وجودم از ش د و بندبند

گ آسایش بخش مي در بستر مر .زند، تو مرا دل ام، پی ر ش ده خس ته كس ته ام، دیگ ر آرزوی ي ش ام، ناامی دم،

س مي ت، ب ا ندارم، احسا ي م ن نیس دیگ ر ج ا دنیا كنم كه این وداع مي و مي همه ها باشم كنم، ي خود تن ط با خدا .خواهم فق

ي تو مي !خدایا ن مي آیم، به سو و عالمیا در از عالم گریزم، تو م را ده كني ت خود س . جوار رحم